تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت - استاد امینی خواه / بخش مقدماتی (جلسه 13) + متن
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت - استاد امینی خواه / بخش مقدماتی (جلسه 13) + متن
سلسله مباحث «تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت» در کلام حجت الاسلام مصطفی امینی خواه به همراه متن سخنرانی؛ بخش مقدماتی: مهندسی فهم در قرآن / زمان : 13 دقیقه
سلسله مباحث مهندسی خلقت که در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی ارائه شده در چند بخش پیگیری می شود که شمای کلی آن بدین شرح است:
بخش اول: مقدمات
در این بخش، جایگاه قرآن و نحوه بهره بردن از آن برای کشف مهندسی خلقت طرح می شود.
بخش دوم: نظام تسخیر
در این بخش، تعریف مرحوم علامه طباطبایی از نظام تسخیری و توضیح قرآنی ایشان برای این نظام طرح می شود.
بخش سوم: نظام تقدیم
در این بخش، مباحثی پیرامون «غیب» و «ملکوت» و نسبت دنیا و آخرت طرح می شود.
متن سخنرانی :
گاهی گفته میشود، اگر همه را سفارش بکنیم که خودشان به محضر قرآن بروند و در آن تدبر بکنند و بین آیات پیوست ایجاد کنند، این خطر گمراهی و سوء برداشت و تفسیر به رای دارد پس چه ضمانتی است که انسان به خطا و گمراهی نیفتد؟
جواب ساده است، خودِ قرآن این امر را ضمانت میکند! و با واژههای لطیف در سوره آل عمران میفرماید:
…مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ … (آل عمران: ۷)
آیات محکم قرآن، مادر کتاب است، بسیار زیبا تعبیر کرده و فرموده: مُحْکَماتٌ هُنَّ «أُمُّ الْکِتاب»
حضرت استاد آیت الله جوادی آملی در ذیل این آیه فرموده اند: دست که در دست این مادر بگذارید دیگر گم نخواهید شد، اگر قرآن سفارش میکند به تدبر و این که آیات مثانی را به هم پیوست بدهید، ابتدا دست شما را در دست أُمُّ الْکِتاب که منظور آیات محکم قرآن هستند میگذارد.
اگر کسی آیات محکم قرآن را بشناسد و آنها را درک کند، زمانی که دیگر آیات را با هم پیوست میدهد دچار سوء برداشت و گمراهی نخواهد شد. به عنوان مثال سوره مبارکه توحید از محکمات قرآنی است، در روایت فرموده اند: چون خدای متعال میدانست در آخرالزمان افراد مُتَعمِّقی میآیند برای همین سوره مبارکه توحید را نازل کرده است.
معمولاً کسانی که فلسفی هستند این روایت را اینطور ترجمه میکنند که در آخرالزمان انسانهای متعمقی (ژرف اندیش) میآیند و فقط آنها سوره توحید را درک و تفسیر میکنند. درحالی که وقتی روایات را بررسی میکنید، میبینید بر خلاف نظر ما، واژه تعمق واژه مثبتی نیست، بلکه در روایت وقتی بخواهند کسی را طرد کنند میگویند این انسان متعمق است!
در حکمت ۳۱ نهج البلاغه ملاحظه میفرمایید که حضرت می فرمایند چهار چیز از ریشه کفر است یکی از آنها تعمق است.
خب حالا با این ترجمه ای که ما کردیم در این روایت معنای آمدن انسانهای متعمق چه میشود؟
در آخرالزمان مردمی میآیند که اینها سخن بیهوده و پراکنده زیاد میگویند وخداوند با سوره توحید جلوی بیهوده گویی اینها را گرفته است. برای روشن شدن موضوع به این آیات دقت کنید، قرآن میفرماید:
الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى(طه:۵)
خدای رحمان بر عرش نشسته است.
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَهٌ (قیامت: ۲۲)
روز قیامت نظر میکنند به خداوند.
یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ (فتح: ۱۰)
دست خدا بالای دست هاست.
با شنیدن این آیات بعضی از مفسرین وهابی میگویند خدا جسم است.
در اینجا محکمات قرآن جلوی به اشتباه افتادن را میگیرد. در سوره توحید آمده است:
اللهُ الصَّمد
خدا بی نیاز است.
وقتی کسی بی نیاز است یعنی ترکیب ندارد، چون ترکیب است که نیاز آور است. وقتی کسی ترکیب نداشت، جسم ندارد و وقتی کسی جسم نداشت، جایی نمینشیند، دستی ندارد و کسی به او نگاه نمیکند.
اینجاست که میفهمیم بعضی از آیات تشبیه و تمثیل هستند. پس با وجود آیات محکم راه تدبر بسته نمیشود.
مرحوم علامه طباطبایی میفرماید در قرآن آیه ای به عظمت این آیه نداریم
لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ (شوری: ۱۱)
این آیه مادر ام الکتاب است. این محکمترین آیه قرآنی ست، اصلاً نمیگذارد شما مسیر را منحرف شوید.
درست است که به خاطر متشابهات گاهی ماجراهایی تاریخ رخ داده مثل ماجرای جنگ نهروان که همه بر اساس یک آیه قرآن بود
… إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ … (انعام: ۵۷)
خب این آیه متشابه است! اما اگر برای این آیه هم به محکمات رجوع میشد، مسئله به راحتی حل بود و کسی با لفظ قرآن به جنگ با عینیت قرآن نمیرفت.
در اینجا سوالی مطرح میشود که چطور میشود
أُمُّ الْکِتاب را پیدا کرد؟
برای پیدا کردن أُمُّ الْکِتاب.
اولین مرحله، قرائت قرآن است. هرچه بیشتر قرآن را قرائت کنیم فهمش راحتتر میشود. خود قرآن میفرماید:
…فَاقْرَئُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ. … (مزمل: ۲۰)
هرچه قدر برایت میسر است قرآن بخوان. مداومت در قرائت قرآن کم کم شما را آشنا میکند با محکمات قرآن.
اینجا سوال پیش میآید، پس روایات چه جایگاهی دارند؟ آیا قرآن خودش کفایت میکند؟
ماجرای جالبی هست که روزی شخصی به یک نفر که مشکلی داشت گفته بود، راه حل مشکل تو خواندن یکی از آیات سوره یاسین است.
وقتی آن فرد اصرار کرده بود که بگو کدام آیه است، جواب نداده بود، این فرد هم گفته بود حالا که نمیگویی عیب ندارد من میروم و کل سوره یاسین را میخوانم. این حرف مثل این میماند که مریضی برود نزد دکتر و اگر دکتر دارو را به او نگفت، بگوید عیب ندارد میروم کل داروخانه را میخورم.
این که یک عده میگویند چون همه چیز در قرآن هست خودم میروم از قرآن نکات را بیرون میآورم و نیازی به روایات نیست، دقیقاً مثل همان کسی است که گفته است میرم همه داروخانه را میخورم، نیازی به نسخه نیست! درست است که در اولین ارتباط ظاهری با قرآن خیلی از مسائل کشف میشود، اما وقتی چیزی عمیق است. نیاز به مفسر دارد. گاهی یک روایت که اهل بیت بیان کرده اند ترکیب بیش از صد آیه است که در یک جمله خلاصه شده است. الان متوجه جایگاه و خاصیت روایت شدید؟ کارکرد روایت ترکیب آیات است. در ضمن خودِ قرآن به آنها جایگاه و شأن بیان داده است آنجا که میفرماید:
… لِتُبَیِّنَ لِلنَّاس ِ… (نحل: ۴۴)
من قرآنم، من تبیان هستم، همه جایگاهها را من تعریف میکنم، من منتظر نمیمانم توی پیغمبر بیایی و مرا تفسیر کنی، روایت مرا بیان نمیکند، بلکه من «تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ … (نحل: ۸۹)» هستم .
من همه عالم را تعریف میکنم و برای تفسیرم معطل پیغمبر هم نمیمانم. بلکه این منم که به پیغمبرم جایگاه بیان میدهم، من به مردم میگویم به حرف این پیغمبر گوش کنید نه این که پیغمبر به مردم بگوید حرف قرآن را گوش کنید. این حرف خیلی سنگین است، من هستم که به مردم میگویم :
وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ… (حشر: ۷)
هرچه پیغمبر گفت انجام بدهید.
اینجاست که فضا باز میشود تا جایگاه پیغمبر و اهل بیت و بیانِ آنها حجت پیدا کند در واقع قرآن است که به آنها حجت میدهد، و مشخص میشود که ما برای فهم آیات منتظر روایت نمیمانیم ولی خود قرآن به ما گفته است اگر امام در تفسیر من چیزی گفت بپذیرید. برای تطبیق موضوعاتِ من و برای فهم دقیقتر من، حرف امام و پیغمبر را هم گوش بدهید، (این موضوع نیاز به شرح بیشتر دارد که در جلسات بعد بیان خواهد شد.)
جهت دسترسی به سایر قسمتهای مباحث «تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت» حجت الاسلام امینی خواه کلیک کنید.
افزودن دیدگاه جدید