رفتن به محتوای اصلی

تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت - استاد امینی خواه / نظام تسخیر (جلسه 4) + متن

تاریخ انتشار:
سلسله مباحث «تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت» از حجت الاسلام استاد مصطفی امینی خواه / نظام تسخیر (جلسه چهارم)
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت - استاد امینی خواه

پخش

  • تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت - نظام تسخیر (4) پخش دانلود

تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت - استاد امینی خواه / نظام تسخیر (جلسه 4) + متن

سلسله مباحث «تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت» در کلام حجت الاسلام مصطفی امینی خواه به همراه متن سخنرانی؛ بخش دوم: نظام تسخیر / زمان : 16 دقیقه

سلسله مباحث تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت - حجت الاسلام امینی خواه

سلسله مباحث مهندسی خلقت که در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی ارائه شده در چند بخش پیگیری می شود که شمای کلی آن بدین شرح است:

بخش اول: مقدمات

در این بخش، جایگاه قرآن و نحوه بهره بردن از آن برای کشف مهندسی خلقت طرح می شود.

بخش دوم: نظام تسخیر

در این بخش، تعریف مرحوم علامه طباطبایی از نظام تسخیری و توضیح قرآنی ایشان برای این نظام طرح می شود.

بخش سوم: نظام تقدیم

در این بخش، مباحثی پیرامون «غیب» و «ملکوت» و نسبت دنیا و آخرت طرح می شود.

سلسله مباحث تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت - حجت الاسلام امینی خواه

متن سخنرانی :

عزیزان، برنامه ی ما در این جلسات این است که از قرآن به عنوان یک شاخص و از روایات به عنوان کلام بزرگانمان بهره ببریم و خود را برسانیم به تمدن اصیل اسلامی، این همان غایتی است که به دنبالش هستیم.

باید روشن بشود که فرد با توجه به جایگاه و موقعیت فردی و اجتماعی که دارد چه نقشی را برای این تمدن ایفا می کند و اینکه امام زمان علیه السلام از هر فرد با هر شغل و مدرک تحصیلی که دارد، چه خواسته و انتظاری دارد…و حیثیت شغلی و تحصیلی هر فرد در اجتماع برای امام زمان علیه السلام چه خاصیتی خواهد داشت، و حضرت برای هر فرد چه کار و فعالیتی را تعریف خواهد کرد تا آن تمدن اصیل اسلامی در جهان شکل بدهد، پس برای این که هر فرد وظیفه خود را تشخیص بدهد باید تمدن اسلامی شناخته شود تا به عنوان مثال یک فرد در جایگاه مهندس بداند در ساخت تمدن اسلامی حدوث و بقایش نیازمند چه مشخصه هایی است

مرحوم علامه طباطبایی در کتاب «قرآن در اسلام» که یکی از آثار فاخر ایشان است نحوه ورودشان به تعریف دین و اینکه ما چه نیازی به وحی داریم را از نظام تسخیر شروع می کنند.
زاویه او برای ورود به “دین” خیلی عجیب است، ایشان می فرمایند چون انسان ها با هم زندگی می کنند، نیازهایی دارند و باید این نیازها مدیریت بشود پس برای رفع این نیازها باید برویم سراغ وحی و نبوت و ولایت و…

پایه ی همه حرفها اینجاست، شما دو تمدن در عالَم دارید و این ساختار تکوینی را دو مدل می شود مدیریت کرد .
یک مُدل آن است که خدا مدیریت می کند یک مدل هم مدلی است که شیطان مدیریت میکند.

متاسفانه از صدر عالَم تا به حال ما به معنای واقعی کلمه جامعه ای با تمدن الهی نداشته ایم. هر چه بوده تمدن شیطانی بوده و او این روابط و نظام تسخیر را مدیریت می کرده.

علامه ذیل آیه۲۰۰ سوره آل عمران نقدی برای دمکراسی دارند که فرهیختگان عالَم هنوز نفهمیده اند منظور او چیست ! (۵۰ سال پیش) ایشان می گوید این روش استخدام، روش دیکتاتوری است و آن هم دیکتاتوریِ مردم بر مردم .
شیطان پیشرفت کرده و از دیکتاتوریِ فرد بر مردم رسیده است به دیکتاتوریِ مردم بر مردم. (اینها در جلسات جلوتر بیشتر شرح داده خواهد شد)

پس در این جلسات ما به دنبال این هستیم که تمدن اسلامی بسازیم و برایمان روشن شود که تمدن اسلامی چه شاخصه هایی دارد و شیطان چطور تمدن می سازد؟ و چطور روابط اجتماعی را مدیریت می کند؟

دانستیم که انسان یک موجود محتاج است و شیطان با دانستن این امر نیازهای او را مدیریت می کند.
قرآن رسماً می گوید شیطان یک سری چیزهایی که نیاز نیست را برای انسان نیاز جلوه میدهد و نیاز حقیقی را از اولویت می اندازد و حتی در روابط انسانها با همدیگر دست می برد:

وَ لاََمُرَنهَّمْ فَلَیُغَیرِّنَّ خَلْقَ اللَّهِ.(نساء:۱۱۹)

خلق الهی را تغیر میدهد،ساختار اجتماع را بهم می ریزد، ساختارهای سیاسی را خراب می کند و تمدن می سازد.

نکته دوم که مطرح است اینکه «استخدام» و «تسخیر» واژه هایی مثبت است یا منفی؟

مثل این می ماند که بگوییم آشامیدن واژه ی مثبتی است یا منفی ؟

جواب این است که این واژه ها خنثی هستند . البته در فارسی معمولا این واژه ها را با بار منفی می گوییم، درخواستم این است توجه بفرمایید که این واژه ها از قرآن بیرون می آیند و تفاوت دارند با واژه های معمولی که از مردم می شنوید . استخدام و تسخیر واژه های قرآنی هستند و هردویشان خنثی است .

ذات طبیعت و ساختار عالَم اینطور است که همان طور که انسان برای بقای خودش به نوشیدنِ آب نیاز دارد، ساختار اجتماعی او هم برای بقایش به روابط نیاز دارد.
این روابط نامش «تسخیر » است، این واژه مثبت یا منفی بودنش بستگی دارد که چه کسی دارد مدیریت می کند، خدا یا شیطان ؟!؟
(شرح بیشتر این موضوع در جلسات آینده خواهد بود)

مرحوم علامه طباطبایی فرمودند که بشر به خاطر نیازهایش خصوصاً نیازِ تَوالُد و تناسل به هیچ عنوان نمی تواند فردی زندگی کند و حتما به اجتماع روی می آورد و از اجتماع خانواده های کوچک در کنار همدیگر مجموعه به نام دهکده شکل می گیرد و افراد کنار یکدیگر یک جامعه کوچک را شکل می دهند و در اینجاست که این جامعه نیاز به امنیت، مسکن و تامین سایر نیازها دارد پس باید یک نفر به عنوان رئیس تعریف بشود تا تامین این نیازها را مدیریت کند.

این جاست که امیرالمومنین در نهج البلاغه می فرماید:

انّه لابُدَّ للنّاسِ مِن امِیرٍ بَرٍ اَو فاجِرٍ…؛

مردم به ضرورت، باید حاکمى داشته باشند، نیکوکار باشد و یا بدکار.»

مردم نمی توانند بدون حاکمیت و بدون حکومت و بدون امیر زندگی کنند. می خواهد این حاکم خوب باشد می خواهد بد باشد. چرا که هیچ جامعه ای نمی تواند در هرج و مرج پا بر جا بماند.

مرحوم علامه می فرمایند ذات بت پرستی اساسا به واسطه ی این نیاز شکل می گیرد، چرا که بشر نیاز دارد یک نفر رئیس باشد و او را مدیریت کند و او (بشر) در اختیار و تسخیر آن باشد. اینجاست که مفهومی به نام عبودیت معنا می یابد.

اکثر آیات قرآن که در مورد بت است و متاسفانه ما با آنها ارتباط برقرار نمی کنیم نکته اش در این است، و این نیاز بشر را مطرح می کند.

فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ (قریش:۳و۴)

اصلا عبودیت اینجا محقق میشود که ما کسی را می پرستیم که احساس کنیم جوع (گرسنگی) ما را برطرف می کند و امنیتمان را تامین می کند.

لقمه نانم در دست اوست و تامین جانم در دست اوست.

این می شود رب شما،این میشود خدای شما، این بت یک وقت سنگ است یک وقت چیز دیگری است و حتی یک وقت ممکن است یک نظام سیاسی باشد .

جریان عبودیت این است، انسان نیاز دارد و باید این نیاز برطرف بشود، شما برای برآورده شدن نیازتان به چه نظامی سر تسلیم و کرنش نشان میدهید ؟ هر جا که سر تسلیم فرو بیاورید یعنی همان را می پرستید.

قرآن می فرماید شیطان را نپرستید :

أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ(یس:۶۰)

و یا در جای دیگر از زبان حضرت ابراهیم می فرماید:

یا أَبَتِ لا تَعْبُدِ الشَّیْطانَ إِنَّ الشَّیْطانَ کانَ لِلرَّحْمنِ عَصِیًّا (مریم:۴۴)

پس بدانید که دو جریان در عالَم برقرار است:

۱-جریان شیطان ←تمدن شیطان←تامین نیاز شیطانی
۲-جریان رحمان ←تمدن رحمان←تامین نیاز رحمانی

ان شاءالله که ضرورت بحث روشن شده باشد، از جلسات بعد جدی تر وارد بحث خواهیم شد.

سلسله مباحث تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت - حجت الاسلام امینی خواه

جهت دسترسی به سایر قسمتهای مباحث «تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت» حجت الاسلام امینی خواه کلیک کنید.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا