علی علیه السلام اسوه عدالت و جوانمردی - استاد رفیعی (بخش 3) + متن
علی علیه السلام اسوه عدالت و جوانمردی - استاد رفیعی (بخش 3) + متن
در این بخش از ضیاءالصالحین، به مناسبت سالروز ولادت با سعادت مولی الموحدین امیرالمومنین علیه السلام، سومین قسمت از بیانات ارزشمند حجت الاسلام دکتر ناصر رفیعی با عنوان «علی علیه السلام اسوه عدالت و جوانمردی» را به مدت 30 دقیقه تقدیم دلدادگان و عاشقان حضرتش می نماییم.
خلاصه متن بخش سوم : علی علیه السلام اسوه عدالت و جوانمردی / استاد رفیعی
شناخت هر شخصیتی با حرف ها و کلمات و آثار اوست. جرج جرداق مسیحی می گوید من دویست مرتبه نهج البلاغه را خوانده ام و هر دفعه از آن درسی گرفته ام. نهج البلاغه کتابی است که بعد از قرآن بین ما می درخشد و متاسفانه بهره ما و جامعه ما از آن کم و محدود است. یکی از نویسندگان غیر شیعه به نام شعبی می گوید کلام امیرالمومنین چیزی برای بلاغت باقی نگذاشته است و این از بهترین کلام ها بعد از قرآن است.
امیرمومنان می فرماید سه مطلب در مناجات، سه مطلب در حکمت و سه مطلب در ادب که مجموعا ۹ مطلب می شود.
برخی شارحان نهج البلاغه گفته اند اگر غیر از این از امیرالمومنین چیزی باقی نمانده بود، برای شناخت شخصیت امیرالمومنین علی علیه السلام همین کافی بود.
امیرمؤمنان علیه السلام نُه جمله را به صورت ارتجالی (بدون مقدمه) بیان فرمود که چشم بلاغت را درآورد و گوهرهای حکمت و دانش را یتیم نمود و همه مردم را حتی از رسیدن به یکی از آن ها بازداشت.
سه جمله در باب مناجات است و سه جمله در باب حکمت و سه جمله در باب ادب. اما سه جمله ای که در باب مناجات است: «إلهی کَفی لی عِزّاً أن أکونَ لَکَ عَبداً وکَفی بِی فَخراً أن تکونَ لی رَبّاً أنتَ کما أُحِبّ فاجعَلْنی کَما تُحِبّ; الهی این عزت برای من بس که بنده تو باشم و این افتخار برای من بس که تو پروردگار من باشی تو همان گونه هستی که من دوست می دارم پس مرا آن گونه قرار ده که تو دوست داری». و اما درباره حکمت و دانش چنین فرمود: «قِیمةُ کُلِّ امْرِء ما یُحسِنُه وما هلَک امرِءٌ عَرَف قَدْرَهُ والمَرءُ مَخبوءٌ تَحت لِسانِهِ; ارزش هر انسانی به اندازه کاری است که به خوبی از عهده آن برمی آید، و آن کس که قدر خود را بشناسد (و از آن تجاوز نکند) هرگز هلاک نمی شود و انسان در زیر زبانش پنهان است».
اما سه جمله ای که درباره آداب است; فرمود: «اُمْنُنْ علی مَنْ شِئْتَ تَکُن أمِیرَهُ واحْتَج إلی مَن شِئْتَ تَکُنْ أسِیرَه واسْتَغْنِ عمَّن شِئْتَ تَکُن نَظِیره; به هرکس می خواهی، نعمتی ببخش تا امیرش باشی و به هرکس می خواهی محتاج شو تا اسیرش شوی و از هرکس می خواهی بی نیاز باش تا نظیرش باشی».
ویژه نامه مرتبط و پیشنهادی :
افزودن دیدگاه جدید