رفتن به محتوای اصلی

امتحان حضرت زهرا سلام الله علیها راه هدایت انسان ها - استاد میرباقری (بخش اول) + متن

تاریخ انتشار:
بیانات ارزشمند آیت الله سید محمدمهدی میرباقری در مورد «امتحان حضرت زهرا سلام الله علیها راه هدایت انسان ها»
نقش و جایگاه فاطمه زهرا سلام الله علیها در آشکار کردن ولایت - آیت الله میرباقری
: :
: :

امتحان حضرت زهرا سلام الله علیها راه هدایت انسان ها - استاد میرباقری (بخش اول) + متن

در این بخش از ضیاءالصالحین، به مناسبت ایام فاطمیه، اولین قسمت از بیانات ارزشمند آیت الله سید محمدمهدی میرباقری در مورد "امتحان حضرت زهرا سلام الله علیها راه هدایت انسان ها" را به مدت 67 دقیقه تقدیم عاشقان و عزاداران آن بانوی پهلو شکسته می نماییم.

امتحان حضرت زهرا سلام الله علیها راه هدایت انسان ها - استاد میرباقری (بخش اول) + متن

 متن بخش اول «امتحان حضرت زهرا سلام الله علیها راه هدایت انسان ها»

در زیارت نامه مختصر ولی پرمغز حضرت زهرا سلام الله علیها می خوانیم «یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ ص وَ أَتَانَا بِهِ وَصِیُّهُ ع فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ إِلَّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا بِالْبُشْرَى لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوَلَایَتِکِ» با اینکه، در زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها حجم عبارات بسیار محدود است، لکن مشتمل بر معارف بسیار بلندی است، که سه فراز اساسی دارد، قسمت اول بیان کننده اینست که حضرت زهرا سلام الله علیها قبل از اینکه لباس خلقت بشری بپوشند مورد امتحان قرار گرفتند و در این امتحان خداوند ایشان را صابره یافته است. امتحان گیرنده خداوند متعال است که قبل از خلقت در این عوالم، حضرت زهرا سلام الله علیها را در این امتحان پایدار یافته است. سپس در فراز دوم زیارت، نقش مومنین را بیان می کند، که ولایت و محبت اهل بیت را در دل داشته و بر تمام دینی که پیامبر اکرم و وصی ایشان حضرت امیر المومنین آورده اند استوارند و تبعیض دردین ندارند. فراز سوم زیارت نیز درخواستی است که بعد از این ولایت و تصدیق و پایداری و صبر، مومنین از حضرت زهرا دارند، و آنهم درخواست الحاق به طهارت نفس است، که به دست صدیقه طاهره محقق می شود، که حقیقت طهارت همان توحید و پاک شدن از شرک آشکار و خفی است.
امتحان خداوند متعال متناسب با ظروف انسانها، متغیر است، گاهی این امتحان عمومیست، مانند عهد بندگی که در آیه «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبین» (یس/۶۰) به آن اشاره شده، و ما انسان به این دنیا آمده است تا به این عهد عمل کند، لکن انسان بسیاری از چیزها از جمله این عهد را فراموش کرده لکن آنانی که اهل راه هستند آرام آرام به وادی عهد می رسند و عهدهایشان به یادشان می آید. عهدی نیز مخصوص خاصان درگاه خداست، که عهد اقامه بندگی در عالم است، وقتی این تکلیف عرضه می شده است اینان عهد کرده اند که واسطه فیض شده و بار هدایت و شفاعت را برداشته و مجرای هدایت شوند و بار هدایت دیگران را تحمل کرده و بلای هدایت دیگران را به دوش بکشند، لذا آنها واسطه رحمت خداوند شده و وجودشان مجرای نور و هدایت است، آنان کلمه نور و معدن نور و مثل نور الهی هستند، و پایداریشان در توحید مبدا هدایت دیگران بوده و دیگران با بلای آنها نجات می یابند، و این عهدشان پیش از عهد بندگی خودشان است، و بلا را به دوش می کشند تا دیگران راه خداوند را پیدا کنند، مانند حضرت یوسف که با صبر خود موجب نجات مردم مصر از شرک شد.
امتحان وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها، که در این زیارت به آن اشاره شده نیز عهد هدایت مردم است، که با حرف و حدیث واقع نمی شود، بلکه باید بار سنگین را به دوش بکشند، لذا خداوند ایشان را در لباس بشر آفریده است تا با خاکیان همنشین شده در عبور از عالم دنیا معبری برای بندگان خدا بزنند، و آنان را از ظلمت و ضلال به سمت توحید هدایت کنند، لذا بلای ایشان معبر ما و همه کائنات است.
«اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فی زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ یَکادُ زَیْتُها یُضی ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلیمٌ * فىِ بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَ الاْصَالِرِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تجَرَةٌ وَ لَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقَامِ الصَّلَوةِ وَ إِیتَاءِ الزَّکَوةِ یخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصَرُ * لِیَجْزِیهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُواْ وَ یَزِیدَهُم مِّن فَضْلِهِ وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیرْ حِسَابٍ» (نور/۳۵) این آیات از سوره نور، جریان هدایت را توضیح می دهد، و نوری که در آیه از آن یاد شده است، متمثل در وجود نبی اکرم است، و انواری که در کائنات ظاهر می شود، عالم انس و جن و جمادات و نباتات و هر که به سمت خدا حرکت می کند با این نور است. این مثل نور در یک چراغدانی تمثل کرده، نوری بر فراز نور از این چراغدان ساطع می شود و البته خدا همه را به این نور هدایت نمی کند بلکه هر که را بخواهد به آن هدایت می نماید و بقیه مثلی از این نور می فهمند.این نور در خانه هایی تنزل پیدا کرده است که اجازه رفعت و ذکر در آنها داده شده و اگر کسی وارد این خانه ها شد می تواند رشد کند و باب رشد و معرفت و سیر در مقامات در این خانه ها گشوده شده است؛ اجازه ذکر و رفعت فقط در این خانه هاست و هیچ کسی نمی تواند در جائی دیگر به مقام ذکر و نورانیت برسد. این نور مسیر سیر در عوالم نور است. کسانی که وارد این بیوت می شوند به مقام دائم الذکری می رسند و هیچ تجارت و بیعی آنها را از اقامه صلاه به خود مشغول نمی دارد و «فی صلاتهم دائمون» می شوند و محیط کار و تدریس وخوابشان مسجد و همه کارشان معبد است. بیرون این خانه ها نماز غفلت است لعب است لهو است درون این خانه ها تجارت هم ذکر است. اگر محیط ولایت حقه شد همه چیز آنجا عبادت است اگر بیرون این محیط شد همه چیز غفلت است. سیر کسانی که بیرون بیوت اند سیر در ظلمات است و آن نوری که در فطرتشان بود و زمانی به آن نور نورانی بودند آرام آرام از آنها سلب می شود «یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمات»(بقره/۲۵۷)، لکن محیط ولایت الهی سیر از شرک به توحید و از غفلت به ذکر است؛ در این مشکات نور و چراغ دان انوار نور اهل بیت ظاهر می شود و این نور در خانه های که خانه های ذکر و رفعت است تجلی می کند در ین خانه ها رجالی پرورش پیدا می کنند که هیچ چیز از صلات غافلشان نمی کند.
حدیثی در کتاب شریف کافی است که می فرماید چراغ دان وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها است چراغهایی که در وجود ایشان تجلی می کنند نور نبی اکرم را در دنیا منتشر می کنند. امام بعد امام مولود فاطمه است. لذا در باب حضرت زهرا سلام الله علیها در روایات آمده است که خدا فرمود فاطمه نور دیگری نیست بلکه نوری از نور منست، و نور حضرت زهرا بود که جلوه اش بر طور افتاده و موسی را مدهوش کرد.
«قُلْتُ لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ زَهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِنُورِهَا وَ غَشِیَتْ أَبْصَارَ الْمَلَائِکَةِ وَ خَرَّتِ الْمَلَائِکَةُ لِلَّهِ سَاجِدِینَ وَ قَالُوا إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا مَا هَذَا النُّورُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِمْ هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِی وَ أَسْکَنْتُهُ فِی سَمَائِی خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِی أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِیٍّ مِنْ أَنْبِیَائِی أُفَضِّلُهُ عَلَى جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِکَ النُّورِ أَئِمَّةً یَقُومُونَ بِأَمْرِی یَهْدُونَ إِلَى حَقِّی وَ أَجْعَلُهُمْ خُلَفَائِی فِی أَرْضِی بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْیِی» هر جمله یک مقامی را برای حضرت زهرا سلام الله علیها بیان می کند. از مصدر نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم تجلی می کنند. پیامبر به معراج می روند و نور حضرت به ایشان منتقل می شود ایشان مجرای تنزل نور در عوالم هستند. ائمه نورشان از وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها ساطع می شود ایشان مشکات نوراند. نور ایشان است که از طریق ائمه می تابد در بیوتی که اجازه ذکر و رفعت در آن داده شده است. و عالم را روشن می کند. از آن طرف هم آیه ظلمات است: «أَوْ کَظُلُماتٍ فی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَراها وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ»(نور/۴۰).
مثل های قرآن برای همه است همه می فهمند: ظلمات در قعر یک دریای عمیق مواج و طوفانی در این دریای طوفانی امواجی در حرکتند. موجی آن را می پوشاند از فوق موج موج دومی است که باز دریا را می پوشاند در ورای این دریای مواج فتنه خیز ابر تیره است.یک طرف نور علی نور بود. یک طرف ظلمات بعضها فوق بعض، این به دستگاه ظلمه تفسیر شده به دستگاه کسانی که ولایت نبی اکرم را غصب کردند، معاویه و فتن بنی امیه، این هم یک جریان است. آن قدر ظلمات سنگین است که اگر مومن بخواهد دستش را در آن ببیند نمی تواند یعنی اگر کسی در این ظلمات افتاد از خودش غافل می شود می خواهد خود را ببیند اما نمی تواند ظلمت سنگین است ما خودمان را هم که می خواهیم ببینیم نور می خواهد ما اگر هیچ نوری نباشد ما امکانات خودمان را هم نمی بینیم اگر خداوند حاضر نباشد آدم خودش را هم نمی بیند. همان چراغ هایی که از وجود مقدس حضرت زهراسلام الله علیها هستند، معبر ما برای عبور از این دریای مواج فتنه خیز هستند. والا این ظلمات خیلی سنگین است که نمی توان در آن راه را فهمید نمی توان توزین کرد و حق را یافت. این ظلمات سقیفه است که تا قیامت هم هست کسانی که به امام نرسیدند نور حضرت به آنها نتافت تا قیامت هم در ظلمات این دریای مواج باقی می مانند.
عبور ما از وادی ظلمات و وادی ولایت طاغوت و ولایت سقیفه و فراعنه جز با نور حضرت زهرا سلام الله علیها ممکن نیست لذا حضرت معبر نورانی همه برای عبور به وادی ولایت حق هستند. بلای ایشان معبری است که برای ما، بلای ایشان مثل یک کشتی نجات است. این دریای مواجی که توصیف کرده دیگر شناگری در آن کارآمد نیست راهی برای نجات نیست. قوی ترین ها در این امواج غرق می شوند امواج سقیفه که در این دریا نمی گذارند به حقیقت توحید برسید. اگر به آن کشتی برسید آن است که شما را از این امواج شکننده عبور می دهد شناگرها همه غرق شده اند.
شیطان که گفت: «قالَ فَبِما أَغْوَیْتَنی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیمَ»(اعراف/۱۶) یعنی من یک راه را می بندم بقیه همه در دست منند یعنی راه حضرت علی علیه السلام را می بندم. اگر کسی به وادی ولایت حق نرسید در وادی ظلمات غرق می شود. من تلقی ام این است که ظلمات این جریان در عوالم قبل هم بوده است. چرا حضرت را زهرا سلام الله علیها نامیده اند ظلماتی آمد حجاب عالم ملائکه شد اینها مضطر شدند نور حضرت زهرا سلام الله علیها در عالم تجلی کرد آنقدر عظمت این نور سنگین بود که همه به سجده افتادند حضرت زهرا سلام الله علیها ظرف نزول قرآن است قرآنی که وقتی به کوه نازل می شود «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ» (حشر/۲۱) خوب عظمت حضرت زهرا سلام الله علیها فراتر از این است. وقتی که نور حضرت تجلی کرد همه ملائکه به سجده افتاند. حجاب عالم ملائکه کنار رفت. برداشتن ظلمت این دستگاه این اراده های ظلمانی مستکبر این اراده خارج شده از نور به سوی ظلمات ولایت حضرت زهرا سلام الله علیهاست. هر که غرق در این ولایت و اراده بشود جهنمی می شود. ولایت حضرت صدیقه طاهره معبر بهشت است.
راه توحید و معنویت و بهشت و بندگی با بندگی و بلای حضرت صدیقه سلام الله علیها، به سوی ما گشوده شده است، و یک نمونه بلای ایشان بلای عاشوراست اگر حقیقت در عاشورا تجلی نمی کرد اگر آن سجده حضرت سید الشهدا در گودال قتلگاه نمی بود همه انبیاء وسط راه می ماندند همه انبیاء در راه توحید می ماندند. یک وقتی ابراهیم خلیل در مسیر توحید در قصه حضرت اسماعیل موفق بیرون آمد. می فرمود ای کاش فرزندم را در راه تو قربانی می کردم تا مقامات توحید به رویم گشوده می شد خدای متعال چه جوابی دادند؟ حضرت ابراهیم را به گودی قتلگاه بردند و روضه خواندند وقتی که روضه حضرت سید الشهدا خوانده شد اندوهی بر او حاکم شد که با قربانی کردن نمی شد آن امتحان حضرت ابراهیم علیه السلام مقدمه این امتحان بود شما را به منا بردیم تا به کربلا ببریم. اگر عاشورا نبود انبیاء هم در وسط وادی توحید می ماندند. شفاعت حضرت زهرا ست که ایشان را عبور داد.ولایت حضرت مسیر حرکت در وادی توحید است همه عالم نور حضرت صدیقه طاهره است که همان نور نبی اکرم است زیرا حضرت زهرا سلام الله علیها صدر و قلب نبی اکرم اند و چیز جدائی در عرض نبی اکرم نیستند، و بلای ایشان معبر عالم است و ایشان عهد بسته اند که با بلایشان همه خوبان عالم را به مقصد برسانند.
لذا بهترین راه سلوک ما به سوی خدا با بلای حضرت است، بار را آنها برداشته اند که ما راه پیدا کنیم. چنانکه در روایت وارد شده است «أَنَّ لِرَبِّکُمْ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا»آن نسیم رحمتی که از وادی کربلا می وزد اگر به انسان بخورد انسان را زنده می کندانسان علی الابد به حیات طیبه می رسد. وَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِه. حضرت زهرا سلام الله علیها بلایشان این طوری است
چنانکه در زیارت حضرت آمده است: اگر می خواهید نسیم رحمتی که از وادی حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها می وزد به شما برخورد کند اول باید ولایت ایشان را بپذیرید باید برویم تحت این ولایت؛ دوم «ومصدقون» یعنی ایشان را تصدیق کنیم، حضرت که در عالم آمدند درگیری درست کردند معیار حق و باطل این است. خود و عقلتان را ترازو نکنید، عقل ما اگر درگیر اوهام هم نشود نمی تواند این عالم را مورد سنجش قرار دهد، عقل ما را برای این دادند که آنچه که خودمان قرار است وزن کنیم وزن کنیم «عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ یَدُورُ حَیْثُمَا دَار» اگر می خواهید حق را در کائنات بشناسید از این عقل بشناسید. عقل خودتان در این دریای ظلمات کاری ازش نمی آید.
تصدیق یعنی چه ؟ آخر زیارت حضرت، خدا و ملائکه را بر هفت خصوصیت شاهد می گیریم: «أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلَائِکَتَهُ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَیْتِ مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْت» این هفت خصوصیت معنای تصدیق است؛ سخط و رضایمان به دنبال رضا و سخط حضرت باشد. برائت و موالاتمان به دنبال حضرت باشد. حضرت صف بندی کرده اند، نسبت به طایفه ای راضی اند، مرز بندی کرده اند، حضرت از یک جریانی تبری جسته اند.حضرت عداوت داشتند غضب داشتند. در این عالم سخط و رضای حضرت، دنیا را دو دسته کرده است. بنابرین تصدیق حضرت یعنی در این هفت خصوصیت دنبال حضرت حرکت کنیم. معنایش این است که بهشت و جهنم بر مدار حضرت زهرا سلام الله علیها تعیین می شود. این هفت خصوصیت اگر ذیل حضرت قرار گرفت می شود تصدیق. تصدیق از مقامات مهم ما در سیر در وادی توحید است که می فرماید: «انَّکُمْ لَا تَکُونُونَ صَالِحِینَ حَتَّى تَعْرِفُواوَ لَا تَعْرِفُوا حَتَّى تُصَدِّقُوا وَ لَا تُصَدِّقُوا حَتَّى تُسَلِّمُوا» اگر تصدیق کرد. قدم بعدی این است که حضرت یک دین آورده است که همه اش دین الله است دین را نمی شود خوب و بد کرد. تبعیض قائل نمی شوند تا اینجا هستم تا آنجا نیستم اگر کسی این سه قدم را برداشت، این اتفاق می افتد که وجود حضرت صدیقه طاهره نسبت به این بنده دست به کار می شوند. کسانی که حضرت را تصدیق نکردند گرفتار ظلمات شدند، حضرت شب قدری است که عالم را از وادی ظلمات عبور می دهد.
رسول اکرم در رویای صادقه بودند که دیدند کسی بالای منبر مردم را به کفر بر می گردانند جبرئیل آمد و سوره قدر را آوردند گفتند به آنها دولت دادیم به شما شب قدر دادیم .اگر کسی به این شب قدر رو نیاورد در این شب تاریک هزار ماهه می ماند، آنهایی که حضرت را تصدیق نکردند با تمام ریاضت ها و اخلاق ها و ... در راه مانده اند راه به جایی نبرده اند. کسانی که به دنبال حضرت حرکت نکردند بلای حضرت را تصدیق نکردند نه با پیامبر ماندند نه با ولایت حضرت علی علیه السلام با این تصدیق است که ما را ملحق می کند به وجود مقدس امیرالمومنین به حقیقت نبوت و ولایت. اگر کسی که در وادی حضرت افتاد و این سه قدم را با حضرت برداشت آن وقت حضرت او را ملحق می کند.اگر کسی محلق شد به این دو وادی به توحید رسیده است.حقیقت توحید از این راه ممکن است.
سوره هل اتی قصه همین دستگیری و شفاعت تا مقام طهارت و ابرار است. ابرار کسانی هستند که تحت هدایت امام قرار گرفتند این سوره جریان هدایت و شفایت نسبت به ابرار است. در ابتدا بیان می کنند که اهل بیت «یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً»(دهر/۸) این اطعام یک ظاهری دارد و یک باطنی، یک مثل است، ما همه فقیریم اگر از سر سفره اطعام آنها محروم باشیم به هیچ چیزی نمی رسیم در این سوره می فرماید: «إِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِن کَأْسٍ کاَنَ مِزَاجُهَا کَافُورًا * عَیْنًا یَشْرَبُ بهِا عِبَادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونهَا تَفْجِیرًا»(دهر/۵) ابرار در بهشت از جامی می نوشند که از کافور آمیخته شده است در آن کافور چشمه ای است که عباد الله از این چشمه در جام ابرار می ریزند. عباد الله یعنی اهل بیت علیهم السلام ساقی این چشمه اند خودشان این چشمه را می جوشانند. رسیدن به حقیقت توحید و طهارت و نجات از شرک و تعلق به غیر از خدا که خیلی امر دشواری است از این طریق ممکن است.اگر نبود این معبر همه در آن وادی ظلمات غرق می شدیم. بلای حضرت معبر کائنات است سختی را ایشان تحمل کردند که ما هدایت شویم.
حال عنایت کردید که موضوع درگیری حضرت چیست. حضرت برای فدک می جنگند! موضوع درگیری حضرت این است به هدف رساندن همه بندگان خدا این موضوع درگیری است می خواهند حجاب ظلمات را از اولیا بردارند. یک جریان می خواهد رابطه مردم با ولایت و نبوت و توحید قطع شود. نزاع بر سر توحید و کفر است. نزاع صرفا بر سر مدیریت سیاسی جامعه نیست که این یک گوشه ای از آن جریان است یک ضلع کوچک کار است.

امتحان حضرت زهرا سلام الله علیها راه هدایت انسان ها - استاد میرباقری (بخش اول) + متن

ویژه نامه مرتبط : ایام فاطمیه سلام الله علیها - ویژه نامه بانوی بی نشان

برچسب‌ها

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا