اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

تعداد کلمات ۷۷۲۵ / زمان تقریبی مطالعه : ۷ دقیقه
اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام
گلچینی از بهترین اشعار و متن مداحی ویژه ی سالروز شهادت امام رضا علیه السلام

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

به مناسبت سالروز شهادت هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت، حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام، در این بخش، اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام را منتشر می نماییم. در ادامه با ضیاءالصالحین همراه باشید تا از اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام بهره ببرید.

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

هر شب به سمت صحن تو دل پر که می کشد

در آرزوی وصل تو خواهد که جان دهد

با اشک چشم رو به حریمت نشسته ام

شاید که سیل اشک به دل ره نشان دهد

این بغض راه اشک مرا بسته است

لطفی نما که مهر تو دل را تکان دهد

بر خوان لطف و مهر تو عالم نشسته است

حب تو آبرو به تمام جهان دهد

چشم امید دل به ضریح شما دهم

لطف شما امیدِ گدا بی گمان دهد

محشر که دل رمیده بیاییم و با هراس

《ما را امام ضامن آهو امان دهد》

زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی ، معصومه خزایی

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

زبانحال زائر به حضرت امام رضا علیه السلام

من باچه رو روی نهم بر سرای تو

شرمنده از گناهم و جانم فدای تو
بر آستان قدس تو هر دم که رو کنم

بینم به چشم خویش صفا و عطای تو
دستم بگیر از ره احسان غریب طوس

چشم طمع زخوان تو دارد گدای تو
ایران زمین ز مقدم تو باغ جنت است

باشد بهشت این حرم با صفای تو
دلدادگان کوی تو هستند انبیا

عیسی دخیل گشته به دارالشفای تو
دستم تهی ست لیک دلم پر زشوق وصل

راهم ده از کرم که شدم مبتلای تو
تا یک قدم زدی به قدمگاه شهر طوس

فیروزه ریخت در اثر رد پای تو
من عاجزم ز وصف تو توصیف ناتوان

تنها خداست آنکه نموده ثنای تو
از لحظه ای که دیده ام افتاده بر درت

دیده ندیده است بخیر از عطای تو
درگوش من ز بعد اذان خوانده مادرم 

لالایی از کبوتر و گلدسته های تو
باصد امید بر در تو آمدم شها

نومید کی شود زحریمت گدای تو
آنجا که (خادمی) درت فخر انبیاست

(ایران منش) چه کاره بود در سرای تو

زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی ، حاج مقصود ایران منش

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

درد دل با حضرت امام رضا علیه السلام

آمدم ای شاه پناهم بده

خط امانی ز گناهم بده

ای حرمت ملجأ درماندگان

دور مران از در و راهم بده

ای گل بی خار گلستان عشق

قرب مکانی چو گیاهم بده

لایق وصل تو که من نیستم

اذن به یک لحظه نگاهم بده

ای که حریمت مَثل کهرباست

شوق و سبک خیزی کاهم بده

تا که ز عشق تو گدازم چو شمع

گرمی جان سوز به آهم بده

لشکر شیطان به کمین منند

بی کسم ای شاه پناهم بده

از صف مژگان نگهی کن به من

با نظری یار و سپاهم بده

در شب اول که به قبرم نهند

نور بدان شام سیاهم بده

ای که عطابخش همه عالمی

جمله حاجات مرا هم بده

آن چه صلاح است برای حسان

از تو اگر هم که نخواهم بده

زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی ، حبیب الله چایچیان

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

مناجات با حضرت امام رضا علیه السلام

بر آستان رضا روی التجا دارم

نظر گشا و ببین التجا کجا دارم

بر این مقامِ خدا داده افتخار کنم

که در حریم رضا رتبه ی گدا دارم

غبار درگه شمس الشّموس عین شفاست

برای چاره هر درد، از این دوا دارم

ز صاحبان کرم نیست چشم اکرامم

امید مکرمت از حضرت رضا دارم

مرا چه بیم ضلالت ز کوره راه جهان؟

که از ولایت او نور رهنما دارم

قسم به تربت پاکش که کعبه دل هاست!

غلام اویم و در خدمتش وفا دارم

ز معصیت نگران و به مهر او خرسند

چه حالتی است که در خوف و در رجا دارم؟

به مهر آل علی پروریده جان و تنم

عجب که مسم و در قلب، کیمیا دارم

ز توس دل نتوانم گرفت و رفت ولی

به سر هوای تماشای کربلا دارم

ز دل نمی رودم یاد نینوای حسین

که روز و شب ز فراقش چو نی، نوا دارم

اگر نمردم و رفتم به آستان بوسش

از این زمانه به او باز شکوه ها دارم

به رستخیز، «مؤید»! چو از لحد خیزم

به دست، نامه و بر لب رضا دارم

زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی ، سید رضا مؤید

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

دل خود را گره زدم به حرم

گره ای کور تا که وا نشود

بخدا در دلم به غیر خودت

این چنین عاشقانه جا نشود

به شما گفته ام چه میخواهم

میشود حاجتم روا نشود

درد من درد دوری از حرم است

وای اگر درد من دوا نشود

وعده کردم کنار سجاده

سجده عشق من قضا نشود

به اباالفضل قسم که پیش کسی

جز خودت قامتم دوتا نشود

لاعلاجم خودت علاجم کن

تا کجا قصه بر ملا نشود

حاجی کعبه توام اما

کعبه ها مثل کربلا نشود

زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی ، محمد حبیب زاده

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

تو ای آقا، تو ای سلطان، تو ای خوابیده در طوس

ز مشهد دورم و هر لحظه ام ، هیهات و افسوس

رضا جان ، شاهی و مُلکَت شده خاک خراسان

طلب کن ، نادمم ، رویم سیه ، روحم هراسان

فدای غُربت و آقایی و مهرِ دل تو

ببوسم درگه و صحن و چراغ منزل تو

شمیم گنبدت ، خوشتر ز هر بستان و ریحان

ضریحت  نقطه ی  پرگار  دلهای  پریشان

به هر فصلی بُوَد ، مشهد هوایش چون بهاران

ز لطف تو شده فیروزه و سنگش فروزان

شود آیا بیایم تا شوم خاکی به کویت ؟

گشایم بال و پروازی کنم ، گاهی به سویَت

زنم بر پنجره فولاد تو چنگی که شاید

دلم از این همه غصه کمی عقده گشاید

نشینم گوشه ای در صحن تو ، لرزان و گریان

خودم دانم کی اَم، غـرق گنه، لبریزِ عصیان

به پیش تو خجالت میکشم حاجت بگیرم

خدایا میشود در سجده ای راحت بمیرم

نگاهم کن زلطفت ای رضا، حالم وخیم است

هماننـد "محمد" ، جدّ تو وصفت رحیم است

تو آن سلطان بی چون و چرا هستی، رضایی

و بی شک نوری از شـاه نجف ، آن مرتضایی

کبوتر های تو ، لایق تر از پای حقیرند

که با پروازِ بر دورِ سرت ، چون من اسیرند

به سر دارم هـوای خادمی در خانه ی تو

کجا یابم گلی خوشبو تر از گلخانه ی تو

ضمانت کن مرا ، بی اذن تو اینجا ملولم

چنین لبریز از هر معصیت ، آیا قبولم؟

تو را بر زائرت ، سوگند و بر چشمان آنها

به دلهای شکسته ، سر به زیر و شرم آنها

گره بگشا ، ز کار هر گرفتار و بلایی

تو با درد دل این زائرانت ، آشنایـی

شفاعت کن رضا جان روز محشر حال ما را

به دنیا و قیامت خوش بگردان فال ما را

زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی ، امیر پیام نجفی زاده

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

ای ملک طوس دل نجه ایتسون ثنا سنی

جائیکه مدفن ایلوب امام زمان سنی

ازبس معطر اولموسان عطررضائیله

ایلوب احاطه گورنجه آب و هواسنی

قبری که سنده واردی خراسان شهی یاتوب

تعریف ایدله گو یده سهیل و سها سنی

شبهای جمعه سنده یاتان شخصه خاطره

سکنا ایدر ائمه پاک هدا سنی

بااینکه مدح و شانیدن ارتوخدی شوکتون

تحت الشعاعه لیک سالوب کربلا سنی

ای کربلا نقدریدی شانون که ذره سی

طوفاندا نوحه ایلدی ناجی فدا سنی

ششکوشه قبرهایدادی سندن صورا گوراق

بو امتیاز بیرتاپوب ای نینوا سنی

بیرعده ای شهید بنام خدا و دین

جعرافیاده نقشه ده ایلوب سوامنی

بو افتخار بس سنه تاریخ حشره تک

کانون حق یازوب و یازار ابتدا سنی

چون سن حسینی آلموسان آعوشه جان کیمی

ایلوب عزیز فاطمه چوخ پربها سنی

جاروب کش ملائکه دورآستانیوه

الله ایدوبدی عالمه خاک شفا سنی

اما بو شانیله بلوسن ای بلالی یر

زینب نه چکدی سنده دیدی دائما سنی

فریاد ایدوب حسینی تاپوب قتلگاهیده

سسلندی اختاروردی باجون یا اخا سنی

آیا دوشن یوزاسته بو سنسن حسین من

یا اینکه اشتباه ایدورم خسروا سنی

ای کاش گورمییدی باجین زینبین گوزی

تا اینکه گورمییدی بیله بی اقربا سنی

یاخشی منی بو حالیله سن گورمدون حسین

گوردی ولیک زینب غم اشنا سنی

(شاکر) لنجه یاد ایله آغلا حسینه سن

بی گون چکرنجاته بو اه و نوا سنی

زبان شعر و شاعر: نوحه ترکی ، شاکر تبریزی

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

در مدح زائران امام رضا علیه السلام

زائرین تو فقط شیعه اثنی عشرند

همه دلباخته عترت خیرالبشرند

همه گشتند به دریای نگاهت تطهیر

به گل روی تو سوگند ز گل پاک ترند

زائرینی که به این کعبه دل، دل بستند

تا ابد از حَرمت دل نبُرند و نبَرند

گر به سوی حَرمت روی کنند اهل جحیم

تا ابد از طمع روضه رضوان گذرند

سائلان کرمت یکسره ارباب کرم

زائران حرمت از همه خلق سرند

پا گذارند به بال ملک و طرة حور

رهروانی که به سوی حرمت ره سپرند

عالمی رو به روی پنجره فولادت

به امید کرمت همچو گدا پشت درند

انبیا ناز فروشند به گلزار بهشت

اگر از دور به ایوان طلایت نگرند

مهر تو لاله و ریحان بهشت دل ماست

حاش لله که ما را به جهنم ببرند

"میثم" بی سر و پایم نظری کن مولا

که مرا جزو سگان سر کویت شمرند

زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی ، غلامرضا سازگار

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

قبلۀ جان من امام رضاست

دین و ایمان من امام رضاست

بی ولایش ز مرده مرده ترم

جان و جانان من امام رضاست

هرچه کردم تلاوت قرآن

روح قرآن من امام رضاست

چارصحنش بهشت هشت بهشت

خلد و رضوان من امام رضاست

نسخه و دارو و طبیبم اوست

درد و درمان من امام رضاست

خجلم از عنایت و کرمش

که مرا راه داده در حرمش

او سیه رویی مرا دیده

به سیاهیم پرده پوشیده

به کسی چه که من گنهکارم

هرچه هستم رضا پسندیده

بوده اشک خجالتم بر رخ

او به اشکم ز لطف خندیده

دست او بر روی سرم بوده

مهر او در دلم درخشیده

گرچه باشد گناهِ بسیارم

هر که ام ثامن الحجج دارم

هرکه زین آستانه در بزند

نیست جایز در دگر بزند

ای خوش آن دل که بر زیارت او

سوی باب الجواد پر بزند

خوش تر آن مادحی که در حرمش

دم ز آل پیامبر بزند

زنگی ار رخ به خاک او شوید

نی عجب طعنه بر قمر بزند

کیست جز او که زائر خود را

از کرامت سه بار سر بزند؟

بی حساب است لطف و احسانش

پدر و مادرم به قربانش

زائرینی که دور این حرم اند

بین زوّار کربلا علم اند

دردمندان کز او شفا گیرند

آسمانی دل و مسیح دم اند

همه عالم اگر شوند گدا

پیش لطف و عطاش باز کم اند

میهمانان این امام رئوف

غرق دریای رحمت و کرم اند

دوستانش ستارگان زمین

زائرینش چو کعبه محترم اند

کعبه با آن جلال، سنگ و گِل است

این حرم مسجدالحرامِ دل است

یک جهان دل مقیم خاک درش

لحظه لحظه کرامت دگرش

این جگر پارۀ رسول خداست

به چه تقصیر پاره شد جگرش

هیچ کس جز خدا نمی داند

که چه آمد امام ما به سرش

بر گل روی او به جای گلاب

ریخت اشک دو دیدۀ پسرش

دل بسوزد برای آن پسری

که نگه کرد و داد جان پدرش

ناله از پردۀ جگر می کرد

گریه بر غربت پدر می کرد

پدر از سوز زهر پرمی زد

ناله اش بر جگر شرر می زد

هم پدر آه می کشید از دل

هم پسر ناله از جگر می زد

هم پدر چشم خویش را می بست

هم پسر دست غم به سر می زد

دیدنی بود لحظه ای که پدر

بوسه بر عارض پسر می زد

دیده گریان و حجره دربسته

سینه سوزان و ناله آهسته

در غم آن ولیّ سبحانی

ریخت خون، چشم هر خراسانی

پای تابوت او به سینه زدند

خواهرانه؛ زنان نوغانی

همه با اشک دیده می کردند

جای معصومه اش گل افشانی

حیف! با دست دوستان در خاک

شد نهان آن جهان نورانی

عاقبت داد جان و راحت شد

میهمان غریب زندانی

هر دلی قطعه ای ز تربت اوست

اشک «میثم» نثار غربت اوست

زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی ، غلامرضا سازگار

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

وداع زائر با حضرت امام رضا علیه السلام

یا امام هشتم گَلمیشوخ نیازه

تا اولاخ مرخّص ایستیروخ اجازه

شام هجر ظاهردی، بو وداع آخِردی

باشیوه دولانّوق، باشیوه دولانّوق

گیچدی وصل وقتی، یتدی نار فرقت

یوزلره دوباره آخدی اشک حسرت

بس ندور علاجی قویموری محبّت

آیریلاق جواروندان، دویمادوق مزاروندان

باشیوه دولانّوق، باشیوه دولانّوق

زائری همیشه لطفه مایل ایله

لطفیوی بو جَمعه بیرده شامل ایله

دعوت ایله هر ایل فیضه نائل ایله

ایلمه بیزی مایوس، آهیله اولاق مانوس

باشیوه دولانّوق، باشیوه دولانّوق

نکهت مزارون دولدوروب جهانی

قبریوی گورنلر نیلوری جِنانی

شمع وصله یانّوق آیریلیق زمانی

آیریلیق چَتین غمدور، یاندوران همین غمدور

باشیوه دولانّوق، باشیوه دولانّوق

صحنیوه گَلنده دسته لر دوزولدی

حسرتیله گوزدن اشکیمیز سوزولدی

مرقدوندن اَللر بیر زمان اوزولدی

یوخدی قالماقا فرصت، ایلیاخ گرک رجعت

باشیوه دولانّوق، باشیوه دولانّوق

هر کیمون اورکده واردی بیر ملالی

لطفیله قبول ایت بیزدن عرض حالی

درگهوندن آخِر ایتمه دست خالی

سائلی یولا سالسان، خوشدی گوگلینی آلسان

باشیوه دولانّوق، باشیوه دولانّوق

نسگلون اورکده بو سیاق آپارّوخ

بو گوزل رواقدان اشتیاق آپارّوخ

سینه لرده درد افتراق آپارّوخ

هجریله یاناق اوقات، بیرده بیز گَلاق هیهات

باشیوه دولانّوق، باشیوه دولانّوق

گلشن مزارون گُل آچوبدی تازه

هر کس اوز دلینجه دل آچوبدی تازه

تا اولاق مرخّص ایستیروخ اجازه

(اعظمی) قالوب حسرت، ایله قبریوه دعوت

باشیوه دولانّوق، باشیوه دولانّوق

زبان شعر و شاعر: نوحه ترکی ، اعظمی تبریزی

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

درد الیندن جانه ای سلطان خوبان گلمیشم

بو خراسانه قویوب یوز دیده گریان گلمیشم

روزگاریم سخت اولوب دردیم آغر حالیم خراب

قلبیمی آشفته لیقدان چولقیوبدور اضطراب

سیز اگر لطف ایلسوز اوللام جهانده کامیاب

ناامید ایتمون منی ای جان جانان گلمیشم

عرش اعلایه مباهی صحن و طاقوز دور سیزون

هشت جنت سایه پرورد رواقوز دور سیزون

سیز رئوف آل حیدر بو سیاقوز دور سیزون

منده بیر سائل آل آچموش دیده گریان گلمیشم

من دوتاق بیر روسیاه و مفتضح دورانیده

وار گوزوم امّا سیزون تک مقتدر سلطانیده

ایلیوب الله سفارش سائلی قرآنیده

سائلم درمانده یم شاه خراسان گلمیشم

سیز قاپوزدان قوئساز ای شاهنشهه گردون حشم

وار هارام آخر منیم بو یئر ئوزونده من گیدم

بیر یاریم گونده قوجالمش عمَه زه وررم قسم

درگهوزدن قوئمیون ای شاه خوبان گلمیشم

دردیمه گر اولماسا سیزدن علاج ای شهریار

قلبیمی بیر آیری درد و محنت و غصه دوتار

اوزگه لر آخر منه ایدسون شماتت دل آچار

اولما راضی دل شماتتدن اولا قان گلمیشم

من بو درگهدن اگر اولسام جهاندا نا امید

ائل قوهوم ایلر شماتت یوز ورر درد جدید

گل کرم قیل سیدی هر بیر خطامی دوت ندید

من بو درگاهه امیدیله آقاجان گلمیشم

خلقه احسان ایتماق عالمده سجیَت دور سیزه

چون کرامت ایلماق دنیاده عادت دور سیزه

شانوزه لایق اولان زیبنده رافت دور سیزه

هاردا واردور من کیمی محتاج احسان گلمیشم

درگهوزده من همان پر رو گدا هر گاه و گاه

گلمیشم بو درگهه هر صبحگاه و شامگاه

نیلیوم پر رو ایدوبدور سائلی الطاف شاه

ایتموسوز لطف و کرامت چونکه هر آن گلمیشم

 من او طفلم که بولر مامن آنا دامانینی

یا او نوکر که ولی نعمت بولر سلطانینی

اولموشام شاها پناهنده سیزه درمانینی

دردمین سیزدن آلام بو شهره مهمان گلمیشم

کیم ایدر سیز تک علاج دردیمی بی گفت و گو

کیم بولر قلبیمده کی دردی سیزون تک موبمو

کیم ایدر سیز تک عطا آلماز الیمدن آبرو

ای سیزه عالملر اولسون جمله قربان گلمیشم

چوخلی اهل درده سیز مشهده درمان ایتمسوز

هر کسین وار حاجتی الطاف شایان ایتمسوز

رانده اولموش کیمسه نی لطفیله مهمان ایتمسوز

منده هر یئردن قوئولموش بیر ایت الان گلمیشم

صحن لر ده حسرتیله گزمیشم هر سو آقا

ایلرم خاک درون مژگانیله جارو آقا

منده ده ایکاش اولیدی همَت آهو آقا

بذل احسان ایلیون چون منده نالان گلمیشم

آندولا اوغــلووز جواده سیــــدی ال چــکــمه رم

ورمه سوز دل حاجتین من بو قاپوزدان گیتمه رم

ال منیم دامن سیزون ترک بو دامن ایتمه رم

اهل احسانه یاراشماز رّد مهمان گلمیشم

یازموشام اوز دردیمی سلطانه من چوپان کیمی

ادعا ایتمز ((فغانی)) شعرده ((حسّان)) کیمی

شــــوق مولادن آچوب دل بلـــبل دستــان کیــــمی

شهر طوسه ایتماقا هر درده درمان گلمیشم

زبان شعر و شاعر: نوحه ترکی ، فغانی

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

درد دل با امام رضا و گریز به وداع امام حسین علیهم السلام

اگر ائده منه سلطان طوس عطف نظر

نثار ائدر قلمیم دفتره دُر و گوهر

همیشه کج دولانوب دؤر چرخ کج رفتار

اودور تمام ائمه اولوب بلایه دچار

وئرولَّه بو خبری ام احمده نسبت

همنیکه دوتدیلا موسی ابن جعفری اشرار

بیزه معین و پرستاریدی امام رضا

اونیله اوزلرینه تسلیت وئرردی صغار

گئدردی روضۀ خیرالانامه وقت نماز

قیلاردی اوردا نمازین بقیّةالاخیار

گلوردی هر گئجه دهلیز خانه ده یالقوز

ائدردی رازو نیاز اول شه لک دربار

یوباندی بیر گئجه گوردوم که نصف شب اولدی

دئدیم خدا گوره سن اوغلومون باشندا نه وار؟

بیوک کیچیک هامی یاتدی ولی اوتوردوم من

الیم ئورکده گوزوم یولدا انتظار و فکار

دیردیم اوز اوزیمه هارداسان گوزوم نوری

سنی ده یوخسا آتان تک اسیر ائدوب کفار

خیالیله دولانوردوم صاقا صولا نگران

نگوردوم اوندا بالام گلدی یوز گوزونده غبار

آخور یوزه گوزینون یاشی حالی چوخ پوزولوب

یتیم لر کیمی بوینون قویوبدی چگنینه زار

منیمده حالیمی پوزدی او پوزقون احوالی

بدون اینکه ائدم ماجرانی استفسار

دئدی انا آتامین وئر منه ودیعه لرین

بو لفظی ائتدی منی داد و شیونه وادار

ایکی الیله ووروب باشه ایلدیم ناله

دئدیم امامی شهید ایلیوبله فرقۀ نار

دئدی نه بُلدون آناجان ، دئدیم دئمیشدی اؤزی

بو ماجرانی منه شهریار قطب مدار

اوغول منه دئ گوروم سن بس هاردا قالمشدون

بویوردی ائتمیشیدیم کاظمینده منده گذار

آتاما گئتمیشیدیم غسل ائدم نماز قیلام

امام امامه گرک غسل و کفن ائده ناچار

غریب امامی سالوب یاده آغلادوخ ایکیمیز

بیوک کیچیک یوخودان اولدی بو سسه بیدار

وئروبله سس سسه عورت اوشاق کنیز و حرم

اوجاتدی نالۀ واسیّدا صغار و کبار

وئروب تسلّی خانم قزلارا امام رضا

گوروب که اولموری آرام عترت اطهار

دئدی سیزی آتامین حقّینه قسم وئرورم

اوجادان آغلامیون ائتمیون فغان اظهار

سسوز اوجالسا گلوب اشقیا دوتالّا منی

دیه لَّه ایلوری دعویّ علم غیب بولار

او قدر صبر ایلیون مطلب آشکار اولسون

آتام شهادتینی ائتسون اؤزگه لر اخطار

دویونجا اوندا ائدون ناله ساخلیون ماتم

غریب ئولوبدی بابام ائتمیون عزاسینی خوار

بو نحویله گئچونوبدور تقیّه حالینده

دوزوب بلالره محبوب قادر غفّار

او وقت اولوب که جهیمه روان اولوب هارون

یتوب خلافته مأمون کافر و غدّار

گوروب که دوره ده سادات انقلاب ائدوری

خیال ائدوبدی چکه دؤر مملکتده حصار

ائده امام رضانی اوزینه والی عهد

شرار جنگ یاتا امن اولا تمام قطار

یازوب مدینیهفرمان اولشوم بی ایمان

امامه ایلدی اوز خام فکرینی اشعار

خزینه دار علوم و ضمایره آگاه

بلوب ندور بو ولیعهدلیقدا آخِر کار

یغوبدی عترتینی باشینه بویوردی بُلون

منه یتر بو سفرده اذیّت و آزار

منی دویونجا گورون اوخشیون دوتون ماتم

ائدون دویونجا عذاره سرشک چشم نثار

بُلوب بو مطلبی اهل حرم چکوب ناله

یغشدی دوره سینه اول شهین خانم بالالار

قورولدی ئولمه میش اول شاه دینه بزم عزا

چکوب معاینه سس آغلادی در و دیوار

ایکی امامه دوتوبلار عزا حیاتینده

گلوب عیالی فغان و نوایه مثل هزار

بیری امام رضادور بیری امام حسین

حسینیله بو شهین لیک چوخ تفاوتی وار

ائدنده هجرت امام غریب یثربدن

نه تشنه کامیدی نه زخمداریدی نه نزار

چکیلمه میشدی بونون قلبینه اوغول داغی

سوسوزلوق ایلمه میشدی گوزینده عالمی تار

حسینون اکبرینی دوغرامشدی اهل جفا

یارالی دلدن عطش ایلمشدی سلب قرار

اوزی یارالی کمکسیز سوسوز اؤرکده الی

سرشکیله گوزی دولموشدی مثل ابر بهار

او حالیله دایانوب خیمه لر قباقینده

یغشدی باشینه اولاد حیدر کرّار

آرایه آلدیلا مظلوم امامی اهل حرم

نجه احاطه ائدر ماهی ثابت و سیار

دوزولدی دوره ده گوز یاشلی خرداجا بالالار

امامده آرادا مثل نقطۀ پرگار

مخدّراته وئروب تسلیت نوازشیله

ادوب بالالارینی رأفتیله زیب کنار

بویوردی زینب کبرایه باجی گئتمه لیم

من ئولَّم عترتیمه اول منیم کیمی غمخوار

عیالیمی سنه باجی بو چولده تاپشورورام

سنی ایلورم الله ذوالجلاله سپار

امام دور سیزه مندن صورا بالام سجاد

یانار اود ایچره قالا قویما عابد بیمار

ائشیتدی بو سوزی علیا مکرّمه زینب

ئولوم آتین گتوروب ائتدی قارداشینی سوار

حسین مصیبتی اولماز تمام اگر اولالار

جهان صحیفه یازان ماسوا قلم اشجار

گرک وقایع سلطان طوس ذکر اولنا

بیان مجملیله اهل بزمه بیر مقدار

او گون که عترتین ائتدی وداع یثربده

اولوب مدینه دن اول شاه مروه راهسپار

همینکه وئردیله مأمون بیحیایه خبر

گلور امام زمان سبط احمد مختار

دئدی عم اوغلوما لازمدی اولسون استقبال

هامی محبتینی ایلسون بو گون اظهار

چوخ عزتیله هامی خلق پیشوازه چخوب

مزیّن ایلدیلر شهری باغلانون بازار

اولوب امام رضا شهره داخل عزّتیله

محبت ایلدی مأمون شوم کینه شعار

مرتب ایلدی بیر مجلس سرور و نشاط

او بزمه حاضر اولوب صاحبان عزّ و فخار

امام عصری گتوردی او مجلسه مأمون

شروع ائتدی ولیعهد ائتماقا گفتار

او امری ایلمدی ثامن الائمه قبول

دوباره ایلدی مأمون بیحیا تکرار

امام شرط ائلدی عزل و نصب ایلمرم

سیاست امرینه ائتمم مداخله زینهار

قبول ایلدی مأمون امام شرطلرین

همین شرایطیله ثبت اولوندی بیر طومار

علاج سیز قالوب اولدی امام والی عهد

ز بسکه دشمن بیرحم ایلدی اصرار

ائدوبدی اوز قزی ام حبیبه نی تزویج

امامه ، تا آرالیقدا قرابت اولدی کرار

واریدی بیر قزیدا ام فضلدور لقبی

خبیث فطرتیدی نه واریدی شرم و نه عار

ائدوب همان قزیدا نامزد او مجلسده

امامین اوغلی جواده او شوم پست تبار

وورولدی سکّۀ زر ثامن الحجج آدینا

بو ماجرادن اولوب شاد سربسر ابرار

امام عصریله ظاهرده بیحیا مأمون

همین بو طرزیله بیر مدت ایلدی رفتار

او قدر کشف کرامات ظاهر ائتدی امام

که بُلدی فضلینی هم یا هم تمام اغیار

امامه راغب اولوب سربسر عدوّ و صدیق

رعیّت ایلدی مأمونیدن ولی ادبار

او بیحیانین الولاندی آتش غضبی

مرتّب ایلدی انگور زهردار و انار

چاقوردی محضرینه شاهِ دین اباصلتی

بویوردی قالسون امانت یانوندا بو اسرار

صباح اولاندا گوررسن که حاجب مأمون

گلوب ائدور منی مأمون حضورینه احضار

او بزمدن قیدنده اگر منی گوره سن

عبا باشیمدا دگول صورتیم اولوب گلنار

سوروش او وقتیده مندن نقدر اولسا سوزون

جوابیوی دیرم حقّ و باطله وئر عیار

باشیمدا گورسن عبا وار منی دانشدیرما

بُل ایلیوب منی مسموم دشمن خونخوار

صباح اولوب چاقوروب حجةاللهی مأمون

آپاردی مجلسه تشریف شاه یوم شمار

نوازش ایلدی مأمون یانندا یر وئردی

منوّر ایلدی اول بزمی مطلعُ الانوار

امامه ایلدی تکلیف میله ائده انگور

منی بغشله بویوردی امام عرش وقار

دئدی دوباره عم اوغلی گوزل اوزومدی بولار

جواب وئردی بو نوعیله حجّة دادار

بهشت اوزوملری شاید گوزل اولا بوندان

منی بغشله غریبم یوخومدی یاور و یار

نقدر ایسته دی میل ائتمسون امام غریب

غریب امامدن ال چکمدی او بد کردار

دوتوب یوزین گویه عرض ائتدی شاهد اول یارب

الیمده چاره یوخ ایلور بو بیحیا اجبار

کمال یأسیله بیر نچّه دانه میل ایلدی

پوزولدی حالی چکوب دلدن آه آتشبار

دوروب ایاقه چکوب باشینه عبانی امام

چخاندا سسلدی مأمون شوم او کان نقار

عم اوغلی ساخلا ایاق بیر گوروم هارا گئدوسن؟

بویوردی اول یره کیم گوندرورسن ای غدّار

خلیفه ، قابض الارواح منتظردی منه

یوزیمه باخسا بُلر حالیمی اولوالابصار

روایت ایلور اباصلت یولدا دورموشدوم

گلور نه گوردوم او دمده غریب دار و دیار

عبا باشیندا قویوب اللرین ئورک باشینا

توکور عذاره جگر قانی دیدۀ خونبار

دوداقی پارچالانوب قطره قطره قانی آخور

ائله سولوب دیه سن بس خزان اولوب گلزار

نچه قدمده دورور بیر اوغوشدورور اؤره گین

دیور دیوم کیمه من درد دل هانی دلدار؟

گلوب یتشدی او حالیله منزله شهِ دین

دئدی گوزیمده ئولومدن عیان اولور آثار

دایانما باغلا اباصلت منزلین قاپوسین

یریمی خلوت ایله فرشی ده گل ایله کنار

غریبه لازمه دور جان وئره قوری یرده

سوؤَر بو ئؤلماقی عالمده قادر غفّار

حسین ئولنده قوری توپراق اوسته جان وئردی

اؤزی یارالی سوسوز نه کمک نه خدمتکار

بو گون کرک تبعیت ائدم او مظلومه

قوری یر اوسته ائدم جان خدای حقّه نثار

بو سوزلری ائشیدوب فرشی یغدیم آهسته

سزادی یانسون او احواله شیعه لیل و نهار

کنار اولدوم امام غریب تک قالدی

ائدردی گه صولا گه صاقه حسرتیله نظار

زبان شعر و شاعر: نوحه ترکی ، حسینی سعدی زمان

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

ای ضامن آهو اولان ای کان مروت

بیر آهو حساب ائت منه ده ائیله عنایت

وئر اذن گلیم محضریوه بیرده سلامه

گوگلوم داریخیب قالمییب هجرانیوه طاقت

روحیم تلسیر  تا اوچا صحن و حرمینده

اول پاک حرمدور منیچون روضه جنت

 کامه چاتارام گر اولا بیلسم سنه مهمان

گر ایلیه بیلسم سنی شرطیله زیارت

دامانیوه گر چاتسا الیم ای گل زهرا

اظهار ائده رم عشقمی ای کان ملاحت

سن باب الحوایج بالاسی کان سخاسن

سندن اولی سائل لره ااحسان و کرامت

عالیم سن اوزون بوشدی الیم  مستحقم من

سینم دولودی دردیله گل ایله طبابت

هر چند گنهکارم اوزوم یوخ غمیم اما

اومید کی چاتسون بیزه محشرده  شفاعت

بو درگهین عاشقلریوه خلد بریندی

هر کیم ییخیلب دی قاپووا تاپدی شرافت

منده سنه گوز تیکمیشم ای ضامن آهو

زهرا آناوون حقی منی ایله ضمانت

یه جوون از آب سقا خونت

جرعه ای خورده و توبه کرده

یکی کوبیده از اون ور کشور

تا بیاد دوره سرت بگرده

منم اون کبوتره فراری

که نداره رو بیاد حریمت

داره غبطه میخوره دوباره

به غذا خوردنِ یا کریمت

عاشقِ حالِ خوشِ زائراتام

عاشقِ گنبد و گلدسته هاتم

بعد از این لباسِ نوکری آقا

عاشقِ لباسایِ خادماتم

واسه من دونه بریز کفترم

از همون بچگی دور و برتم

یه حرم برای من هم بنویس

قربون دستت آقا نوکرتم

دخیل بسته ام آب و نان نمی خواهم

به جز محبت از این آستان نمی خواهم

به جز تو دست نیاز مرا ندید کسی

امام من تویی و از دیگران نمی خواهم

بگیر جان مرا رد مکن مرا آقا

که من بدون نگاه تو ، جان نمی خواهم

بیا حجاب دلم را بزن کنار، خودت

که آفتاب تویی ، سایه بان نمی خواهم

همین که ضامن می شوی برای...

برای صید تو بودن گمان نمی خواهم

نگاه من به ضریح تو یک جهان حرف است

برای عرض ارادت زبان نمی خواهم

دلم هوای تو کرده هزار مرتبه شُکر

دل بدون تو را بی گمان نمی خواهم

برای صحن تو بال و پَرِ دلم وقف است

کبوترم که جز این آشیان نمی خواهم

مرا هوای حریم تو کربلایی کرد

 به جز حسین از  این آسمان نمی خواهم

سیدی هر چه بودم و هستم

به ضریح تو دست دل بستم

تو رئوفی و من زمین خورده

تو بلندی و من همه پستم

بس که بگرفته اید تحویلم

فکر کردم که از شما هستم

عهد بستم دگر گنه نکنم

باز هم عهد خویش بشکستم

عوض آنکه دست رد بزنی

باز بگرفتی از کرم دستم

روز اول اجازه ام دادید

بر شما خانواده پیوستم

آتش ار سوزدم نمی فهمم

بس که از کوثر تو سرمستم

نگـذاری برنـد در نـارم

به همه گفته ام رضا دارم

موضوع: درد دل زائران با امام رضا علیه السلام ،
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

موشکولده یم ای شاه خراسان مدد ائیله

ای پاک آدی هر دردیمه درمان مدد ائیله

یازسا قلمیم هر نقدر شأنیوه چاتماز

وصفینده قالار واله و حیران مدد ائیله

گلدسته لرین نور سپیر عرشیله فرشه

عالم سنه محتاجیدی هرآن مدد ائیله

سن سن ره حقین آقاجان شرط و شروطی

سن سن ائله ین مشکلی آسان مدد ائیله

دنیا بویی ای شاه غریب الغرباسن

درک ائیله یه تا شأنیوی انسان مدد ائیله

قوربان اولوم اجلالیوه ای ضامن آهو

گلمیش قاپیوا بندۀ نالان مدد ائیله

دریای غمین ساحلی یوخ سن توت الیمدن

هریئردن اسیر قورخولی طوفان مدد ائیله

هرگون منه قسمت اولا ای کاش وصالین

تا جان ائله یم عشقیوه قوربان مدد ائیله

مدهوش ائلییور شوق وصالین منی هردم

کویونده اولام هر گئجه مهمان مدد ائیله

کانال اشعار محمد هوشمند (مدهوش) 

موضوع: درد دل زائران با امام رضا علیه السلام ،
زبان شعر و شاعر: نوحه ترکی ، مدهوش

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

ای قبله ی قلب حق پرستان

ای کعبه ی نور در خراسان

مُحرم شده ام  دوباره ، لبیک

لبیک   الا  ولیّ سبحان

ای حج و منای من ! سر و جان

اوردمت از برای قربان

از من بپذیر  فدیه ام را

چون هدیه ی  مور ای سلیمان

عمرم بگذشت در تباهی

شد صرف گناه و لهو و عصیان

اینک به سوی تو رو نمودم

با روسیهی  ولی پشیمان

خجلت زده سر به زیر خائف

باز امده ام برای جبران

 امرزش من زحق طلب کن

با لطف خودت مرا ادب کن

دوست دارم نگات کنم تو هم منو نگاه کنی

من تو رو صدا کنم تو هم منو صدا کنی

قربون صفات برم از راه دوری اومدم

جای دوری نمی ره اگه به من نگاه کنی

دل من زندونیه تویی که تنها می تونی

قفس و وا کنی و پرنده رو رها کنی

می شه کنج حرمت گوشه قلب من باشه

می شه قلب من و مثل گنبد طلا کنی

تو غریبی و منم غریبم اما چی می شه

این دل غریبه رو با دلت آشنا کنی

دوست دارم تو ایون آینه ات از صبح تا غروب

من با تو صفا کنم تو هم منو دعا کنی

دلمو گره زدم به پنجرت دارم می رم

دوست دارم تا من میام زود گره ها رو وا کنی

دوست دارم که از حالا تا صبح محشر همیشه

من رضا رضا بگم تو هم منو صدا کنی

چی می شه اگه منو راهی کربلا کنی

یا علی موس الرضا می شه به من نگاه کنی

سیدی با صد امیدی بر تو مهمان آمدم

دست خالی برمگردان پیش سلطان آمدم
منظر ذات خداوند است حریم اقدست 

ازعنایات شما و لطف یزدان آمدم 
چشم بستم از سر خوان سلاطین جهان

بی نیازم ازسلاطین بر سر خوان آمدم 
عطر جنت خیزید از صحن و سرایت ای رئوف

طعنه بر جنت زند گویا به رضوان آمدم 
جام و جم در دیده ام هرگز ندارد جلوه ای

سرخوشم پیش چنین خورشید تابان آمدم
بر در شاهان عالم رفتن ما مشکل است 

تاحریمت را کنم جارو زمژگان آمدم 
تا در آغوشم بگیرم این ضریح اطهرت

از دیار دور بر شهر خراسان آمدم 
ای پناه بی پناهان ناامیدان را امید 

روسیاه و موسفیدم بهر احسان آمدم
ای رئوف اهلبیت ای مظهر جود و کرم 

کمتر از مورم به دربار سلیمان آمدم
هرچه هستم هرچه بودم عاشق آل الهم

با دلی بشکسته و حالی پریشان آمدم
هرکجا گشتم دوا بر درد من پیدا نشد

چاره سازی کن که با درد فروان آمدم 
نازنین فاطمه آرام قلب مصطفی 

بیکسم درمانده ام محتاج درمان آمدم 
اهل عرفان نیستم دستم تهی از علم و حلم

در پی تعلیم علم و حلم و عرفان آمدم
درجهان آوازه دارد شهر طوس ای شهریار

پایتخت معنوی ملک ایران آمدم
تشنه آب حیاتم من به سقاخانه ات

گویا خضرم به پیش آب حیوان آمدم
من همان مقصود نامم خادم تو یارضا

یعنی بر این درگه و دربار دربان آمدم
خادم اندر طوس گوید بر در شمس الشموس

کمتر از مورم به دربار سلیمان آمدم 

موضوع: درد دل زائران با امام رضا علیه السلام ،
زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی ، حاج مقصود ایران منش

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

گلدیم سلام ایدم سنه من یا امام رضا

بیر اعتنا بویور منه سن یا امام رضا

کونلوم تلاش ایدور گوره بیر آنی قبریوی

ایستور خدادن ایلسین ارزانی قبریوی

اسمون دوشوبدی دللره چون انبیا سنون

حرمت یارالدوب ایللر ایچون آی رضا سنون

سن مظهر پیمبر اعظم سن آی آقا

چوخ کس لرین یاراسینا مرهم سن آی آقا

قربان اولوم سنون اوزیوه دادلی آدیوه

قیل بیر نظر بو عاشقیوه دوشسه یادیوه

ای شیر داورین بالاسی هشتمین امام

چخماز آدون یادیمدان ایا شاه صبح و شام

من عاشقم بو عشقیمی جان مثلی ساخلارام

جنت نمادی قبریوی گورسم قوجاخلارام

سن مفخر خلایق ایران زمین سن

هشتم سر و سریر صفا بخش دین سن

موسی بن جعفرین ایوی سنلن تاپوب جلا

عالم اولوبدی عشقیوه بیر دفعه مبتلا

اسمون سنون تجلی عرفاندا گورسنور

یوخ یوخ دیسم سزادی که قرآندا گورسنور

زینت وروبدی خالق یکتا بو ایرانا

سنلن یقین بو ایرانین اهلی گلوب جانا

جانلار فدا سنون جانیوا جاودانه سن

پیغمبر عظیم خدادن نشانه سن

عشقون واریدی شهر خراسانه گلموسن

قربان اولوم سنون کیمی مهمانه گلموسن

من بیر "امینم" اولموشام عاشق سنه آقا

لطف ایله سنده باخگیلا بیر یول منه آقا

زبان شعر و شاعر: نوحه ترکی ، امینی

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

بر در لطف تو از روی نیاز آمده ام

نا امیدم مکن از راه دراز آمده ام

به ولای تو کز این در نروم جای دگر

بر در پادشه بنده نواز آمده ام

خم ابروی تو محراب عبادات من است

رو مگردان که به سودای نماز آمده ام

در حریم حرم امن تو ای مظهر عدل

از جفای فلک شعبده باز آمده ام

دارم از دولت درگا ه تو امید عطا

که به در گاه تو با سوز و گداز آمده ام

حبذا دولت محمود که بر خلوت عشق

به تمنای سر زلف ایاز آمده ام

آخر عمر من و اول عشق است هنوز

گر به درگا ه حقیقت زمجاز آمده ام

کوی تو قبله حاجات من است از سر شوق

بسته احرام و بدان کعبه راز آمده ام

فیض روح القدسم کرد مدد چون شبخیز

که بدین نظم سخن قافیه ساز آمده ام

مرحوم شبخیز قراملکی

منبع مجموعه کانالهای مدح و مرثیه

نوحه فارسی ، عباس شبخیز

من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو

سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو

تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم

آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو

من از هر دررانده ام ، من رانده ی وامانده ام

یا خوانده یا نا خوانده ام ،اکنون منم مهمان تو

پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد

هر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان تو

گفتم منم در می زنم ،گفتی به تو سر می زنم

من هم مکرر می زنم ،کو عهد و کو پیمان تو؟

سوی تو رو آورده ام، ای خم سبو آورده ام

من آبرو آورده ام، کو لطف بی پایان تو؟

حال من گوشه نشین، با گوشه ی چشمی ببین

جز سایه ی پر مهرتان، جایی ندارم جان تو

من خدمتی ننموده ام، دانم بسی آلوده ام

اما به عمری بوده ام، چون خار در بستان تو

نوحه فارسی ، حاج علی انسانی

همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می خوانم

قبولم کن من آداب زیارت را نمی دانم

نمی دانم چرا این قدر با من مهربانی تو

نمی دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم

نگاهم روبه روی تو بلاتکلیف می ماند

که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم

به دریا می زنم، دریا ضریح توست غرقم کن

در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم

سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه

بریز آرامشی دیرینه در سینه پریشانم

تماشا می شوی آیه به آیه در قنوت من

تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم

اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست می گویم:

که من یک شاعر درباری ام مداح سلطانم

نوحه فارسی ، سید حمیدرضا برقعی

من وصله ناجور به دامان توام

از بسکه بدم ننگ غلامان توام

اما تو زبسکه لطف داری با من

بیش از همه شرمنده احسان توام

مولا به غلامیم رضا داشته باش

هم چون تو کسی چو من گدا داشته باش

من از دوجهان فقط ترا دارم و بس

وندر دو جهان تو هم مرا داشته باش

چون خار زمین بوستانت بوسم

چون خاک قدم دوستانت بوسم

با دست امید آستینت گیرم

با روی نیاز آستانت بوسم

با خاک درت شفاعت آمیخته است

خورشید ز چلچراغت آویخته است

بیش از همه جا در حرمت مسکین است

زیرا که کَرم روی کَرم ریخته است

هر سر که بدرگاه رضا خم نشود

اسباب سعادتش فراهم نشود

گر بنده خود را برساند به فلک

یک ذره ز آقائی او کم نشود

نوحه فارسی ، سید رضا مؤید

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

یاعلی موسی الرضا من دیده گریان گلمیشم

بیر گدای روسیاهم چوخ پریشان گلمیشم

شمع عشقونده سنون عشقلی پروانه کیمی

عشق زنجرینی سالدیم تنه دیوانه کیمی

گل آدون ذکر ایلدیم ملک خراسانه کیمی

بولموشم هر دردیمه وار بوردا درمان گلمیشم

جان زهرا روح حیدر ای شه ملک وفا

درگهونده ملک دنیا شاهی اولماز بیر گدا

سن شهنشاه دوعالم سن سنه جانیم فدا

اولماسام لایق قبول ایت کان احسان گلمیشم

بارگاه اقدسوندن گون یوزی شرمنده دی

نه فلک فیض آلماقا سندن فقط زیبنده دی

انبیای ماسلف بو درگهونده بنده دی

لطف سندندی کی من بوقبره مهمان گلمیشم

حق سنون بابون ایدوبدور عالمه باب امید

بیر نفر اولموبدی اولماز درگهوندن ناامید

منده بیر عبد ذلیلم روسیاه و موسفید

آستانون بوس ایدن زواره قربان گلمیشم

من محبت عالمینده عمرومی ایتدیم تلف

بومحبتدن اله سالدیم نچون عز شرف

ای بهشتی جایگاه عشاقه قبروندی هدف

باشدا یوخدی آرزوی باغ رضوان گلمیشم

آستانون بوس ایدنلر جنت ایتمز آرزو

ای ولایت اهلینه هر دوجهاندا آبرو

کف شکنده حضرت موسی دوروبدور روبه رو

من نه نوعیله دییوم زوار سلطان گلمیشم

حشره تک ملک خراسانی سن آباد ایتموسن

ضامن آهو اولوب اول صیدی آزاد ایتموسن

نه گوزل وجهیله سن صیادی ارشاد ایتموسن

منده ارشاد اولماقا ای جان جانان گلمیشم

اکرم الضیفه اشاره ایلیوب ختم رسول

میهمانم من سنه کافرده اولسام ایت قبول

اولماسام لایق عنایت قیل منی ایتمه ملول

نادمم اعمالیمه من زارو نالان گلمیشم

تابع دینم ولایت اهلینه بیر خادمم

ایتدیقوم اعمالیمه مولا اورکدن نادمم

زائر قبریندی ابراهیم موسا من کیمم

مور فرض ایتسن بسیمدور ای سلیمان گلمیشم

عمرومی باشه یتوردیم دلده مین آه ونوا

آرزوی کربلا قالدی اورکده برملا

قبریوه قربان اولوم ویر برات کربلا

قتلگهده سسلیرم ای شاه عطشان گلمیشم

نوحه ترکی ، مرحوم تابع دین

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

آمده ام عقده گشایی کنم

از درت ای شاه گدایی کنم

بر حرم دست پرستو شوم

ریزه خور ضامن آهو شوم

هیچ دری را نزنم غیر دوست

دیده و دل هر دو بدنبال دوست

روضه توو بوی جنان میدهد

کوی رضا خط امان می دهد

جز قدح اشک مرا ظرف نیست

من که سراپا بدم و حرف نیست

حرف در این است غبار درم

بر تو و جد و پدرت نوکرم

خانه تو خانه آل عباست

فوج ملک زائر قبر رضاست

بقعه تو قبله اهل دل است

نام رضا چاره هر مشکل است

ای به دو صد موسی عمران امیر

زنده شد از معجزه ات نقش شیر

ای پسر سبز قبای علی

در تو بود جود و عطای علی

رو چو به ایوان طلا میکنم

گریه کنان رضا رضا میکنم

قهر مکن با من درد آشنا

اذن دخولی که گدایم گدا

فیض تو فیضی است که بی خاتمه است

خوان تو خوان کرم فاطمه است

کوچه تو کوچه پیغمبریست

گر سگ این کوچه شوم سروریست

ای خلف با ادب بوتراب

جان جوادت تو زمن رو متاب

ای علوی ای رضوی ای رضا

ای نمکین وارث شیر خدا

صحن و رواق و حرمت آرزوست

آب و غذا و کرمت آرزوست

دل ز حدیث لب تو شاد شد

نام تو ذکر لب « خوش زاد » شد

نوحه فارسی ، سید حسن خوشزاد

من کیستم؟ گدای تو یا ثامن الحجج‏

شرمنده ‏ی عطای تو یا ثامن الحجج‏

بالله نمی‏روم بر بیگانگان به عجز

تا هستم آشنای تو یا ثامن الحجج‏

از کار من گره نگشاید کسی مگر

دست گره گشای تو یا ثامن الحجج‏

تا آخرین نفس نکشم دست التجا

از دامن ولای تو یا ثامن الحجج‏

خواهم ز بخت همت و از حق سعادتی‏

تا سر نهم به پای تو یا ثامن الحجج‏

دارالشفاست کوی تو و خود تویی طبیب‏

درد من و دوای تو یا ثامن الحجج‏

هستی چو پاره ‏ی تن پیغمبر خدا

جان جهان فدای تو یا ثامن الحجج‏

چون می‏شود که دیده ‏ی من هم برد نصیب‏

از دیدن لقای تو یا ثامن الحجج‏

سوزد همیشه لاله صفت قلب دوستان‏

از داغ ابتلای تو یا ثامن الحجج‏

زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی

خواهند اگر ببخشند از مجرمی گناهی

اول ورا نوازند با سوز و اشک و آهی

دریای عفو جوشد از اشگ دردمندی

اوراق جرم سوزد از آه صبحگاهی

اینجا گناه بخشند کوهی به کاه بخشند

بیچاره من که با خود ناورده پّر کاهی

ای وای اگر برای افشای هر گناهم

گردند روز محشر هر عضو من گواهی

هر چند روسیاهم با آنهمه گناهم

مشتاق یک نگاهم مولای من نگاهی

یارب چگونه سوزد آن کو در آستانت

رخسار خویش سوده بر خاک گاه گاهی

بار گناه سنگین ره منتهی به بن بست

در پیش رو ندارم جز باب تو به راهی

از من گنه بود زشت از تواست عفو، زیبا

ای عفو از تو زیبا العفو یا الهی

تن خسته پا شکسته درها تمام بسته

جز باب رحمت تو نبود مرا پناهی

عمری گناه کردم دل را سیاه کردم

من اشتباه کردم یارب چه اشتباهی

آلودگی دل را با اشگ تو به شویم

تا در دلم نماند آثاری از گناهی

با کثرت گناهم مپسند روسیاهم

کاورده ام علی را در عین روسیاهی

مهر علی است (میثم) مهر نجات عالم

بی حب او نباشد طاعات جز تباهی

نوحه فارسی ، غلامرضا سازگار

ما شیفتگان زائر درگاه رضاییم

پروانه دلسوخته شمع ولاییم

روکرده به اخلاص بر این کعبه مقصود

لبیک زنان در حرم قدس و صفاییم

هر چند در این خانه مقیمیم و لیکن

جویای تجلای رخ خانه خداییم

از لطف خدا ملک سعادت وطن ماست

تا ریزه خور خوان غریب الغرباییم

تا چهره نهادیم، بر این درگه والا

از عز و تفاخر به فلک فرق بساییم

از سلطنت کون و مکان چهره بتابیم

تا بر در سلطان دو اقلیم، گداییم

شد راهنما جاذبه ی لطف و عطایش

کز بهر طواف حرم عشق بیاییم

ما را نبود عشق به جز عترت و قرآن

حاشا که گرفتار تمنا و هواییم

پرورده ی آیات خداوند مجیدیم

گلبوته ی گلزار دلارای هواییم

هستیم ز تبریز و در این درگه والا

سرمست ولا در هوس کرب و بلاییم

زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی ، عابد

ای شه طوس من آن زایر دور از وطنم

که بقرب تو خلاص ازغم و رنج و محنم

بود یک عمرزمشتاقی و مهجوری تو

دل شوریده من هست چو بیت الحزنم

دیده پراشک و دل ازنورعبادت خالی

غرقه دربحرگناهست سراسر بدنم

بامدادی که گدایان بدرشاه روند

بردرت آمده ای شاه گداوار منم

تو ازاین نخل امید آن ثمری بخش مرا

که دم ازمیوه طوبای بهشتی نزنم

داده درمهد ولای تو شها روز ازل

مادر دهر زپستان محبت لبنم

سالها شد که مرا چون سگ اصحاب رقیم

بوی مقصود که خود را به جوارت فکنم

میهمان آمده ام بردرت ای بنده نواز

لطف فرما بپذیر عذرعطای سخنم

تحفه ام نیست به دربار تو جزبارگناه

خجل از تحفه و از زاد ره خویشتنم

خود بنمای به گدای درت ای باب جواد

به جوارتو فدا باد سرو جان و تنم

ناامیدم مکن از درگه عالیت که من

نوحه خوان تو شاهنشاه خونین کفنم

(سالک) راه وفای تو نمی بودم اگر

کی بدی نام به این زشتی سیرت حسنم

نوحه فارسی ، سالک تبریزی

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

دراین چمن من اگرگل  و یا که خارتوام

زبارش کرم تو امیدوارتوام

زشکوه چون گل اژدر دهان دهان بستم

بنفشه وارسرافکنده شرمسار توام

بباغ بندگیت مثل سوسن آزادم

چو دسته سنبل خشگیده درکنارتوام

مهارمهرتو چون اشتران مهارم کرد

بزیر بارگران تو درقطارتوام

چو برق خندخ زنم همچو رعد می نالم

چو ابرفصل بهارتو اشکبارتوام

زقطره های گهربارموسم نیسان

صدف مثال پرازدرشاهوارتوام

دلم چو غنچه گل ازهجرروی تو خون شد

چولاله ازجگر خویش داغدار توام

زدود سینه و اشک دوچشم و خون دلم

بنفشه زارو سخن زارو لاله زار توام

زدست رفته جوانی کنون بدین پیری

بسان بچه شیری به گاهوارتوام

درآستان شه طوس (تایبم) ای دوست

دخیل درگه و عید بزرگوارتوام

نوحه ترکی ، شیخ اسماعیل ابهامی

دیمیرم بو شهر مقدسه داریخوب سیاحته گلمیشم

هله من نیم که دیم سنون قاپوا شکایته گلمیشم

بولورم هر اهل دلین اولار که سیز اهل بیته ارادتی

گلر احتیاجینی عرض ایدر و روا اولار هامی حاجتی

بونیازمنده ده قیل نظر نظرونده دوت بو مسافتی

بو اوزاق یولی نه امیدیله بو جوار رحمته گلمیشم

من او پایبند مصیبتم که غم ایلیوب منی خسته دل

اورگیم سنوبدی او سینماقی منی ایلیوبدی شکسته دل

بو قدر می غم عشقوی نجه ساخلاسون بو شکسته دل

نه نواسی وار نه سیزیلتسی قاپوا طبابته گلمیشم

بولوسن نقدر بو عمرده غم و رنج و زحمته دوشموشم

قیریلوبدی بال و پریم اوزوم غم بی نهایته دوشموشم

یارالی قانادی سنان قوشام که بو شاخ رحمته دوشموشم

هامیدان امیدیمی کسمیشم سنه عرض حاجته گلمیشم

غم و غصه قلبیمی چوخ سیخوب دولی بیر بولود کیمی دولموشام

آخوری عذاریمه گوز یاشیم دیمورم اسیر غم اولموشام

اثری دعالرین اولمیوب اوقدر دیوب که یورولموشام

بو امیده بوردا دعالریم یتیشر اجابته گلمیشم

نه قدر زمانه ده سیدی غم هجر اودیله یانام گرک

نه علاجی وار و نه چاره وار نقدر یانام دایانام گرک

بو امیدیله که خلاص اولام باشیوا سنون دولانام گرک

بودی وجهی من سنه عاشقم دیمورم زیارته گلمیشم

بو حریم امنده هر کسین سیزه وار نقدر محبتی

او علاقه قدریجه لاجرم اولاجاقدی عرض ارادتی

اوره گیمده مین بو قدر غمین گینه وار تحمل و طاقتی

نه گلایه ایتماقا سیدی بورا نه شکایته گلمیشم

دیمورم که من سیزه نوکرم سیزه یا که منتسب اولموشام

دیمورم اولوب سیزه خدمتیم دیمورم قاپوزدا یورولموشام

من او پیچکم که دولاشموشام گله همنشین گل اولموشام

منی اوز گولومدن آیرمیون طمع طراوته گلمیشم

ال اگر او مطلعه ورموشام بولوسن اوزون ندور علتی

نقدر تلاش ایلدیم یازام ایلینمدیم او جسارتی

سیزه (خوندلون) بولوسن که وار نجه صادقانه ارادتی

او ارادتیمدی اولوب سبب بیله بیر جسارته گلمیشم

نوحه ترکی ، حاج حیدرخوندل

عنایت ایله الهی که بختیم اولسون یار

اولوم دوباره خراسان غریبینه زوّار

گوزیمده جلوه لنور نور پاک شمس شموس

امام ثامن و ضامن، غریب خطّه ی طوس

مخیّر ایلسه لر من بهشتی ایستمرم

بو شرطیله او غریبین ایدم مزارینی بوس

چکم ضریحینی آغوشه باشینه دولانام

اولام عقوبت دارُالقَراردن محروس

دویونجا بیر گوزی یاشلی دولانماسام باشنا

وارام همیشه بلا و مصیبته مانوس

بو آرزو ولی چوخ قورخورام گوزیمده قالا

اُلونجه شغلیم اولا آه و ناله و افسوس

اگر گوزوم یاشی سوندورمَسه بو حسرت اودین

شرار حسرت ایدر جسم و جانیمی مرموس

توجّه ایتسه اوزی سرگذشتینی یازارام

که اَزبر اولسون اَقالیمده بو نحو دروس

آناسی نجمه، آتاسی امام موسادور

اوزی امامدی بحر علومده مغموس

آدی علیدی ولیکن رضا ملقّب دور

رضادی اوندان عدوّ و صدیق جمله نفوس

تولّدینده بونون اختلاف ایدوب علماء

معیّنه گونه واردور خبرلرینده طُموس

ربیع الاوّل و ذی الحجّه ده یازور بعضی

بلی سودوتماقا عالمده مختلفدی طسوس

قویوب بو عالمه ذی القعدین اون بیرینده قدم

منوّر ایلیوب آفاقی نور شمس شموس

بو شاه دینیله مامون دون معاصریدی

خیال ایدوب اونا بلکه امام اولا مرئوس

قوام سلطنته گوردی مقتضی گورونور

امامی والی عهد ایلیه او بی ناموس

یازوب مدینیه گَل یا ابالحسن مروه

غریب امام بُلوب وار نه حیله و سالوس

یغوب حرملرینی باشینه وداع ایلدی

دیدی بُلون که حیاتیمدن اولموشام مایوس

گورون دویونجا منی بیرده گورمه سوز بُلورم

لباس مرگیله اولّام بو یولدا من ملبوس

عیالینی گوزی یاشلی قویوب یولا دوشدی

اولوردی چون اُلوم آثاری اول شهه محسوس

گَلوبدی روضه ی پیغمبره- گوزینده ولی

ایدردی جلوه بلیّات چون پر طاووس

او قدر آغلادی حالی پوزولدی عرض ایلدی

بابا بدنده اولوب روحیمون قوشی محبوس

مجاور اولماقا قویمولّا، جبراً آیریلورام

اولور گوگلده بُلورسن نهال غم مغروس

دوشوب بو فکره منی زهریله شهید ایلسون

دیار طوسیده مامون حیله ساز و عبوس

منی مُخلّ ریاست بُلور و حال آنکه

منیم گوزیمده برابردی سلطنتله فُلوس

نجه شبیهیدی جدّی حسین مظلومه

بونون بو حالتی ای خالق عقول و رئوس

ایدنده کوچ امام حسین یثربدن

چالندی طبل رحیل، عرشه چخدی ناله ی کوس

حضور حضرت پیغمبره مشرّف اولوب

ضریحینون قاباقندا ملول ایتدی جلوس

دوشندی قبرینه عرض ایلدی بابا گیدورم

چتیندی بیرده حسینون ایده سنه پابوس

حسینی دعوت ایدوب بیعته یزید پلید

بو فکریله یتیشه سعده طالع منحوس

باشیم کسیلسه یزیده باش اگمرم بابا من

قبیح دور منه بیعت، ولی قتال ملوس

منیم بو دیدیمه بیر بازدید لازمدور

بو رسم عالمی سن ایتمسن بابا معکوس

یارالی باشیمی گَل گورماقا کلیسایه

ویرنده سس بابا تکبیر صوتیمه ناقوس

او قدر ظلم ایده جاق باشیمه مسلمانلار

گورنده آغلیاجاقدور یهود و گبر و مجوس

حسینی مطلبیوی ثامن الائمّه دن آل

اگر قراریوی اَلدن آلوب زیارت طوس

رضای حقدی رضاسی، عنادی قهر خدا

دگُل یادوندا نجه محو اولدی دولت روس

نوحه ترکی ، حسینی سعدی زمان

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

مطالب پیشنهادی: ‌‌‌شهادت امام رضا علیه السلام - ویژه نامه معین الضعفا

اشعار درد و دل با امام رضا علیه السلام

Share