رجزخوانی طفلان حضرت زینب در مقابل دشمن
رجزخوانی طفلان حضرت زینب سلام الله علیها در مقابل دشمن
در این بخش از ضیاءالصالحین، رجزخوانی طفلان حضرت زینب سلام الله علیها به نامهای «عون» و «محمد» در مقابل دشمن مرور می کنیم. با ما همراه باشید.
حضرت زینب کبری سلام الله علیها در سال ۱۷ ه.ق. با عبدالله بن جعفر طیار ازدواج کرد و از وی چهار پسر به نام های: علی، عون، عباس، محمد؛ و یک دختر به نام ام کلثوم داشت. عون و محمد، در واقعه کربلا به شهادت رسیدند.
شیخ مفید در صفحه ۶۹ جلد دوم کتاب «الارشاد» نوشته است زمانی که امام حسین علیه السلام از مکه به سوى کربلا حرکت کرد، عبدالله بن جعفر دو پسرش عون و محمد را نزد امام فرستاد و به آنان سفارش کرد که با وى همراه باشند و از او دفاع کنند.
آن دو هنگام خروج امام از مکه به سوی کربلا به آن حضرت پیوستند، و نامه پدر خود عبدالله را که در آن از امام حسین علیه السلام خواسته بود از این سفر منصرف شود به وی رساندند.
مهیا شدن فرزندان عقیله عرب برای میدان جنگ
در روز عاشورا، وقتی نوبت به جوانان بنی هاشم رسید. فرزندان زینب کبری سلام الله علیها نیز خود را آماده حضور در میدان نبرد کردند. در صفحه ۱۱۵ کتاب «ابصارالعین فی انصار الحسین» نوشته شیخ محمد سماوی در این باره می خوانیم:
حضرت زینب کبری سلام الله علیها در این موقع که فرزندان دلبند خود را راهی قتال با دشمنان دین و قرآن می کرد، حالتی دگرگون داشت. او عقیلة بنی هاشم است. او نائبة الامام است. اصلاً او شریک کربلای امام حسین علیه السلام است. نه بدین جهت که بنابر نقل، فرزندان خود را با دست خود کفن پوش و فدیة راه حسین علیه السلام کرده، که از لحظه ای که از دامن زهرای مرضیه سلام الله علیها پای به عرصه وجود گذاشته، دیده به دیدار امام حسین علیه السلام باز کرده است. برای همین است که اهل دل، آفرینش او را برای کربلا معنا کرده اند.
مگر نه آنکه در زمان حضور در کوفه، در مجلس تفسیر قرآن، وقتی آیه شریفه ”کهیعص“ را برای زنان کوفی تفسیر می کرد، امیرالمؤمنین علیه السلام به او فرمود: این عبارت ”کهیعص“ رمزی در مصیبت وارده بر شماست و کربلا را برای آن مخدّره ترسیم کرد.
گفته شده زینب کبری سلام الله علیها، دو فرزند خود را مهیای نبرد کرد و به آنها تعلیم داد که اگر با امتناع آن حضرت مواجه شدید - کما اینکه آن مظلوم حتی غلام سیاه را از قتال بر حذر می داشت - دایی خود را به مادرش فاطمه سلام الله علیها قسم دهید تا اجازه میدان رفتن بگیرید.
رجزخوانی محمدبن عبدالله در روز عاشورا
پس از این مراحل ابتدا محمد بن عبدالله بن جعفر به میدان آمد و این رجز را سر داد:
اشکوا إلی اللهِ منََ العدوانِ، قِتل قومٍ فی الوری عمیانِ، قَد ترکوا معالِمَ القُرآنِ، و مُحکمَ التَنزیلِ و التِّبیانِ، وَ اَظهروا الکُفرَ مَعَ الطُّغیانِ: به خداوند شکایت می کنم از دشمنی دشمنان، قوم ستمگری که کورکورانه به جنگ با ما برخاسته اند . نشانه های قرآنی را که محکم و مبیّن و آشکار کننده کفر و طغیان است را ترک کردند... و پس از نبردی نمایان، به شهادت رسید.
عون به میدان می آید
پس از او، برادرش عون بن عبدالله جعفر راهی نبرد شد و خود را اینگونه معرفی کرد:
اِن تُنکرونی فَانا بنُ جعفرٍ، شهیدُ صِدقٍ فی الجنانِ الازهر، یطیرُ فیها بجناحٍ اَخضرٍ، کَفی بِهذا شَرَفاً فی المحشر: اگر مرا نمی شناسید من فرزند جعفر هستم که از سر صدق به شهادت رسید و در بهشت نورانی با بال های سبز پرواز می کند. برای من از حیث شرافت در محشر همین کافی است.... و او نیز، فدایی راه حضرت امام حسین علیه السلام شد.
این دو شهید بارگاه شهدای کربلا، در پایین پای حضرت امام حسین علیه السلام مدفونند و به احتمال قوی این دو دلداده نیز در همانجا پروانه شمع محفل حائر حسینی هستند. البته در 12 کیلومتری کربلا بارگاهی کوچک منصوب به عون ابن عبدالله وجود دارد که ملجأ زائرین است. برخی را عقیده بر این است که این مرقد یکی از نوادگان امام مجتبی علیه السلام به نام عون می باشد.
افزودن دیدگاه جدید