رفتن به محتوای اصلی
روتیتر
تعداد کلمات ۱۵۶۴ / زمان تقریبی مطالعه : ۶ دقیقه

مسائل کلامی مکتب امام خمینی (ره)؛ اصل توحید

تاریخ انتشار:
تاکنون براهین مختلفی برای وحدانیت و یکتایی خدا اقامه شده است؛ یکی از مهمترین آن ها، «برهان فطرت» است که مبدع طرح آن، امام خمینی (ره) است. ایشان در صحیفه خود در این خصوص می‌فرماید «شاید یکى از بزرگ‏ترین ادله بر توحید همین فطرت باشد».
مسائل کلامی مکتب امام خمینی (ره)؛ اصل توحید

مسائل کلامی مکتب امام خمینی (ره)؛ اصل توحید

به گزارش خبرنگار ضیاءالصالحین، آنچه در ادامه می خوانید یادداشتی است با موضوع «مسائل کلامی مکتب امام خمینی (رضوان الله علیه)»، که حجت الاسلام دکتر رضا لک زایی آن را ارائه کرده است. با ما همراه باشید تا با مسائل کلامی مکتب امام خمینی (ره) بیشتر آشنا شوید.

مسائل کلامی مکتب امام خمینی (ره)؛ اصل توحید

موضوع علم کلام فعل خداست. مثلاً ارسال رسل و نصب ائمه اطهار علیهم السلام و برانگیخته شدن انسان ها در روز قیامت کار خدا هستند و اراده بشر در اصل تحقق آنها نقشی ندارد، بنابراین نبوت، امامت و معاد از مسائل کلامی محسوب می ‌شوند. پس وقتی ما راجع به کار خدا بحث می ‌کنیم در واقع وارد حیطه کلام شده ‌ ایم. مسئله ما در اینجا اصل توحید است. اصل توحید در فلسفه و کلام و احادیث مورد بحث قرار می ‌گیرد. به نظر می ‌ رسد در قرآن اصل وجود خدا مفروض گرفته شده، اما برای وحدانیت و یکتایی خدا برهان اقامه شده است؛ و می ‌دانیم که تاکنون براهین مختلفی مثل برهان نظم، برهان حرکت، برهان محبت، برهان وجوب و امکان، برهان محال بودن دور و تسلسل، برهان امکان فقری، برهان قدم و حدوث و ... برای اثبات توحید ارائه شده است. آنچه مد نظر ماست تبیین دیدگاه امام خمینی (ره) است و به سایر دیدگاه‌ها و براهین نمی ‌پردازیم.

ما اسم برهان امام خمینی را «برهان فطرت» می ‌گذاریم. امام خمینی معتقد است «شاید یکى از بزرگ ترین ادله بر توحید همین فطرت باشد» (1). امام خمینی با همین اصل برخی دیگر از مطالب را هم اثبات می ‌ کند که ما در اینجا به آنها اشاره ‌ ای نخواهیم داشت. این بحث از ابتکارات و نوآوری ‌های امام خمینی است که در حدیث یازدهم کتاب شرح چهل حدیث که در سال ۱۳۱۸ آن را تألیف نموده ‌اند ذکر کرده ‌ اند. این مطلب تا پایان عمر امام مورد توجه ایشان بوده و از جمله در نامه ایشان به گورباچف و وصیت ‌نامه ایشان که حدود ۵۰ سال نوشته شده، آمده است.

فطرت به معنای نوع آفرینش انسان است. یعنی انسان بصورت ویژه ‌ ای آفریده شده است. انسان خصوصیتی دارد که این خصوصیت را سایر موجودات ندارند و آن این است که همه انسان ها عاشق کمال مطلق هستند و از طرف دیگر، از نیستی و نقص گریزان ند. پس همه انسان ‌ها از سنتی و مدرن و شهری و روستایی و بیایان نشین صرف نظر از نژاد و جنسیت و رنگ و ملیت و جغرافیا دارای فطرت عشق به کمال مطلق و تنفر از نقص هستند.

در اینجا چند نکته وجود دارد:

1: اولاً دلیل امام خمینی بر این سخن چیست؟ امام خمینی دو دلیل بر این ادعا ارائه نموده است. یک دلیل، قرآنی و دلیل دیگر تجربی است.

دلیل تجربی: انسانی را در نظر بگیرید که به دنبال قدرت و حکمرانی بر یک کشور است. او موفق می ‌شود حکمران یک کشور شود. آن شخص حکومت بر یک کشور را کمال می ‌پنداشت، اما از این امر احساس رضایت نمی ‌کند و می ‌پندارد که باید کشور همسایه را هم به قلمرو خود اضافه کند تا آرام و قرار بگیرد. اما بعد از افزایش اقلیم حکمرانی خویش، همچنان بی قرار است و آتش درونی او خاموش نشده است تا جایی که حتی اگر حاکم کره زمین شود، خیال حکمرانی بر سایر کرات را در سر می ‌ پروراند.

یا درباره علم، مثلاً طالب علمی همه علوم دیار خویش را می ‌آموزد، بعد می ‌داند که در کشور دیگری دانشمندان حکیم و فرزانه ‌ ای زندگی می ‌کنند، آن طالب علم یا به آن دیار سفر می ‌کند تا بر خرمن معلومات خویش بیفزاید و اگر سفر برایش مقدور نباشد، مرغ خیال را به آن سرزمین روانه می ‌کند. همین مثال ها برای همه چیز‌هایی که انسان در زندگی به دنبال آن است و با رسیدن به آن هنوز مضطرب است و به دنبال چیز دیگری حرکت می ‌ کند، صادق است.

پرسش امام این است که اگر معشوق شما دست یافتن به امر «الف» بود چرا آتش اشتیاق شما با در آغوش کشیدن آن نه تنها خاموش نشد و آرام و قرار نیافت که همچنان سوزان و سرگردان و چشم به راه است؟ معلوم می ‌شود که آن «الف» از اول کمال مطلق و معشوق بی رقیب شما نبوده است! و معلوم می ‌ شود که انسان به دنبال دست یافتن به بی ‌نهایت است و چیزی از امور مادی این عطش انسان را پاسخ نمی ‌دهد جز کمال مطلق و آن خداوند متعال است.

شما دنبال علم مطلق هستید و خدا علم مطلق است. شما دنبال قدرت نامحدود هستید و خدا قدرت نامحدود است؛ «اى سرگشتگان وادى حیرت و اى گمشدگان بیابان ضلالت، نه، بلکه اى پروانه ‌ هاى شمع جمال جمیل مطلق، و اى عاشقان محبوب بى ‌عیب بى ‌زوال، قدرى به کتاب فطرت رجوع کنید و صحیفه کتاب ذات خود را ورق بزنید، ببینید با قلم قدرت فطرت اللّهى در آن مرقوم است: وجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذی فَطَرَ السَّمواتِ وَ الأرْضَ (سوره انعام، آیه ۸۰).... تا کى به خیالات باطله این عشق خدا داد فطرى و این ودیعه الهیه را صرف این و آن مى ‌کنید؟» (2).

دلیل قرآنی: علاوه بر آثار مختلف و سخنرانی ‌ها، امام خمینی در حدیث یازدهم کتاب شریف شرح چهل حدیث، این آیه کریمه را مورد بحث قرار داده است: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ؛ پس روى خود را با گرایش تمام به حقّ، به سوى این دین کن، با همان سرشتى که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدا تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولى بیشتر مردم نمى ‌ دانند (سوره روم، آیه ۳۰)

آیه شریفه فرموده فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها یعنى، اختصاص به طایفه ‌اى ندارد و شامل جاهل و عالم و مؤمن و کافر می ‌شود و اختلاف فهم و ضعف و قوت ادراک لطمه ‌اى بر آن وارد نمی ‌کند، و اگر چیزى این خصوصیات را نداشته باشد، از احکام فطرت نیست و باید آن را از فطریات خارج دانست ، و نیز فرموده: لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّه. چیزى مثل عرف و آداب و عادات و حتی احکام عقلی، فطرت را تغییر نمی ‌دهد؛ اما از امور شگفت انگیز این است که با اینکه در فطریات هیچ کسی اختلاف ولى نوعاً مردم از این حقیقت که با هم متفق ‌اند غفلت دارند و تازه گمان می ‌کنند که با هم اختلاف دارند، مگر آنکه به آنها تنبه داده شود، آن وقت مى ‌فهمند موافق بودند در صورت مخالفت (3).

2: بر اساس تحلیل امام خمینی همه انسان ها به دنبال خدا هستند و با "عرفان فطری" خویش خدا را می ‌طلبند، اما به دنبال چیز‌های دیگر می ‌ روند، چون تصور می ‌کنند آن چیز کمال است و از اینجاست که درگیری ‌ها و نزاع ‌ های خونین و فسادانگیز شکل می ‌ گیرد، چرا که با سوء اختیار انسان، فطرت الهی او به مسیر اصلی خویش هدایت نشده است.

3: برهان امام خمینی با برهان ذهنی آنسلم تفاوت دارد. امام خمینی فطرت را عاشقی می ‌داند که عشقی نقد در مشت دارد و چون به اصطلاحِ فنّی متضایفان در قوه و فعل متکافئان هستند، ضرورى است که عاشق نقد، معشوق نقد داشته باشد. به عبارت ساده ‌ تر وقتی کسی که عاشق قدرت و ریاست بر یک کشور است، بعد از دست یافتن به یک کشور، به این فکر می ‌افتد که بر کشور همسایه هم مسلط شود، معنای این اقدام این است که آن شخص، عاشق کمال مقید یعنی حکومت محدود بر یک کشور و قانع به قدرت اندک نیست، بلکه عاشق کمال نامحدود است و آن کمال نامتناهی فقط و فقط یک وجود و یک محبوب و یک معشوق و یک جمال زیباست و آن خداوند متعال است (4)؛ پس عاشق بالفعل، معشوق بالفعل لازم دارد.

4: از برهان فطرت عشق به کمال علاوه بر اینکه وجود خدا و وحدانیت او اثبات می ‌ شود، این مطلب هم اثبات می ‌شود که آن جمیل مطلق کانون همه زیبایی ‌ ها و خوبی ‌ ها و محبت ‌ ها و رحمت ‌ها و رأفت ‌ ها است. به تعبیر قرآن و للَّه الاسماء الحسنى فادعوه بها (سوره اعراف، آیه اعراف ۱۸۰)، چرا که در غیر این صورت قبله و آشیانه و منزلگاه فطرت نبود.

5: فهم توحید از این منظر نظریه فطرت، و درک این معنا که عطش سیری ناپاپذیر انسان، آب شیرین و گوارای توحید است، سبب می ‌ شود که نزاع ‌ها، خصومت ‌ها، دشمنی ‌ها، رقابت ‌ های فاسد و مخرب، کدورت ‌ها، خشم ‌های غلط و از همه مهم ‌ تر دودستگی ‌ها و اختلاف و تفرقه در جامعه کم و گم بشود، چون منشأ آنها عشق انسان به یک کمال محدود است و آن کمال محدود یا خود انسان و خودخواهی اوست یا پول و ثروت یا ریاست و مقام و امیال جنسی یا متاعی از متاع ‌های اندک دنیای زوال ‌پذیر. از این منظر انقلاب اسلامی ایران، یک انقلاب فطری است، چرا که وقتی فطرت مردم ایران از کمال ‌های ناقص به سوی کمال مطلق تغییر جهت داد، توانست مسیر حرکت ایران و بلکه مسیر جریان تاریخ و جهان را متحول کند (5)؛ بنابراین طبق این نظریه تحولات سیاسی از قبیل: انقلاب و جهاد تحلیلی فطری دارند./908/م

مسائل کلامی مکتب امام خمینی (ره)؛ اصل توحید

پی نوشت:

1: (صحیفه امام، ج ۱۷، ص. ۵۳۰)
2: (شرح چهل حدیث، ص. ۱۸۴).
3: (شرح چهل حدیث، ص. ۱۸۱).
4: (تقریرات فلسفه، ج ۲، ص. ۵۳)
5: (ر. ک: صحیفه امام، ج ۱۰، ص. ۱۲۸)

رضا لک زایی؛ پژوهشگر پژوهشگاه بین المللی جامعه المصطفی العالمیه

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا