مبانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در اندیشه امام خمینی
یادداشت | مبانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در اندیشه امام خمینی
در این بخش از ضیاءالصالحین به بررسی و بازخوانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در اندیشه امام خمینی رضوان الله علیه می پردازیم.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی رحمة الله علیه تحول نوینی را در باب مسائل سیاسی ایران اعم از سیاست داخلی و خارجی بر مبنای اسلام ناب محمدی صلی الله علیه وآله وسلم به دنبال داشت؛ در بعد داخلی، تغییر در ساختار حکومت و نحوه اداره کشور و سپردن امور به دست مردم و در بعد خارجی و بین المللی، تغییر رفتاری و ارزشی را ایجاد کرد.
اندیشه ای که دارای جهان بینی توحیدی و رویکردی فلسفی خاصی نسبت به نظام هستی و انسان بوده و از مبانی فقهی، عرفانی، فلسفی، تاریخی و کلامی امام خمینی رحمة الله علیه سرچشمه گرفته است؛ بر همین اساس در مقام مقایسه بسیار متفاوت با دیدگاه های سایر رهبران سیاسی و مذهبی جهان در حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل است.
ایشان بعنوان یک فقیه، عارف، مدرس فلسفه و علوم مختلف حوزوی، دانشمند علوم سیاسی و اجتماعی، رهبری معنوی و سیاسی امت و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، دارای مبانی اعتقادی، فلسفی و اندیشه سیاست خارجی «رشد محور» برگرفته از قرآن و سنت است و تجربه تاریخی و موفق تشکیل حکومت اسلامی مبتنی بر اصول و ارزش های مکتب شیعه بعد از حضرات معصومین علیهم السلام را دارد.
از این رو نوشتار حاضر درصدد است تا مبانی نظری و نقطه عزیمت امام رحمة الله علیه را در نگرش به سیاست خارجی مشخص سازد و با توجه به بیانات امام خمینی رحمة الله علیه این مبانی، اصول و قواعد و در پی آن اهداف و برنامه های مطرح در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را تشریح کند؛ تا بدین وسیله معیارها و خطوط کلی سیاست خارجی که می تواند چارچوب رفتاری لازم را به کارگزاران نظام اسلامی ارائه دهد، بیش از پیش روشن شود.
همچنین پس از گذشت چند دهه از عمر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و گذر از مراحل سخت و سرنوشت ساز؛ معیار و شاخصی برای سنجش عملکرد مسؤولان باشد که چگونه به اصول اولیه و مبانی اسلامی و علت محدثه انقلاب، پای بند مانده اند یا همانند بسیاری از انقلاب ها در مسیر برخورد با رخدادهای بین المللی و داخلی از مبانی خود عدول کرده اند.
بدین جهت پاسخ به این سؤال در حوزه سیاست خارجی چون انعکاسی از سیاست داخلی هر نظام و عرصه تحولات سریع و اجتناب ناپذیر است، می تواند تا حدودی زمینه را برای تعمیم آن به دیگر عرصه ها نیز آسان تر کند و این مهم وقتی اهمیتش مضاعف می شود که رهبر معظم انقلاب اسلامی هنوز بعد از سه دهه از انقلاب، بارها در بیان اصول سیاست خارجى به ادامه راه انقلاب و خط امام راحل، حمایـت از هویـت نظام اسلامى و پافشارى بر اصول و ارزش ها طبق سه اصل «عزت ، حکمت و مصلحت» تأکید دارند و همگان را به حفظ اصول و ارزشهای انقلاب و جلوگیری از تحریف راه امام راحل سفارش می کنند.
در واقع آنچه در میان اصول، مبانی و اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دیدگاه امام خمینی رحمة الله علیه بارز است و شاکله سیاست خارجی نظام اسلامی را ترسیم می کند، در آثار، بیانات و عملکرد ایشان و همچنین در بیانات و عملکرد رهبر معظم انقلاب بعنوان شاخص مسیر انقلاب اسلامی، قابل مشاهده است که تحت مفاهیمی همچون «استقلال، صدور انقلاب، اتحاد امت اسلامی، احترام به حقوق متقابل، نفی ظلم، اصل نفی سبیل، روابط حسنه و مسالمت آمیز با دیگران، دفاع از کیان اسلام و مسلمین، سیاست نه شرقی، نه غربی، گسترش روابط بر مبانی اسلامی و انسانی و کمک به نهضت های آزادی بخش» ترسیم شده است.
جمهوری اسلامی ایران بعنوان کشوری که در صدد دست یابی به هدف جایگاه اول منطقه ای در عرصه های اقتصادی، علمی و فن آوری در یک افق بیست ساله است، ضرورتاً نیازمند برخورداری از سیاست خارجی کارآمد با مبانی نظری و اصول ثابت و هدفمند است؛ زیرا عملکرد متفاوت و متناقض دولت ها در عرصه سیاست خارجی موجب عدول از برخی اصول و ارزش های انقلابی شده و عواقب و پیامدهای ناگوار و عبرت آموزی برای ملت و نظام اسلامی داشته است.
بنابراین الزام دولت ها و تدوین سازوکارها و ضمانت اجراهایی برای تقید کارگزاران دولتی به سیاست های کلی نظام اسلامی و پیروی از نقشه راه جامع در سیاست خارجی ضروری به نظر می رسد و می تواند به منزله منابع رسمی تصمیم گیری در سیاست های جمهوری اسلامی ایران به شمار آید که در همین راستا به مهمترین اصول و مبانی سیاست خارجی از دیدگاه امام خمینی رحمة الله علیه می پردازیم.
سیاست خارجی از دیدگاه امام خمینی رحمة الله علیه
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در ترسیم خط امام خمینی رحمة الله علیه در سیاست خارجی می فرماید:«خط امام در سیاست خارجی ما عبارت است از روابط سالم و منطقی و همراه با شناسایی حرمت انقلابی این ملت ـ ملت ما ـ با همه کشورهایی که ما اصولاً با آنها مخالفت و تنازعی ندارم؛ بخصوص با کشورهای مسلمان، بخصوص با کشورهای جهان سوم، بخصوص با کشورهای همسایه». (15/5/1363)
مبانی (منابع)
مبانی«جمع» «مبنا» و در لغت به معنای«بنیاد»،«بنیان» و «اساس» آمده است.{معین، محمد؛ فرهنگ فارسی معین، تهران، امیرکبیر، چ24، 1385، ج3، ص3777} از مجموع سخنان واژه نگاران می توان به این نتیجه رسید که«مبنا» نمایان گر معنای «پایه» و «زیرساخت» است. مراد از مبانی در این تحقیق، معنای پایه و زیر ساخت است که متشکل از مبانی کلامی، فقهی و عقلی است که اندیشه سیاست خارجی امام را ساماندهی می کند.
1. مبانی کلامی
در دید امام خمینی رحمة الله علیه از آنجا که باورهای دینی هر شخصی نشان دهنده ساختار جهان بینی دینی اوست، این باورها در شکل دادن نظام اجتماعی او نیز نقش اساسی را به عهده دارند. { قربانی، قدرت الله؛ زمینه ها و مبانی کلامی و عرفانی اندیشه سیاسی امام خمینی، نشریه حضور، بهار 1385، شماره 56، ص40} مقصود ما از مبانی کلامی، اصول و مبانی دینی میباشند که شالوده مباحث و آراء سیاست خارجی امام را تشکیل میدهند. بر این اساس، مهمترین آنها در موضوع سیاست خارجی دو اصل توحید وعدل است.
اصل توحید
این اصل در اندیشه دینی و سیاسی امام خمینی رحمة الله علیه نیز مقام و جایگاه اول را به خود اختصاص داده است، ایشان می فرمایند «مطابق این اصل ما معتقدیم که خالق و آفریننده جهان و همه عوالم وجود و انسان، تنها ذات مقدس خدای تعالی است که از همه حقایق مطلع است و قادر بر همه چیز است و مالک همه چیز».{صحیفه نور،ج 5، ص 387} در نظام دینی حضرت امام، با محوریّت توحید، مقوله های بسیار مهم و اساسی مثل آزادی، برابری و عدالت، ظلم ستیزی و مبارزه با استبداد و استعمار و تبعیض نژادی که از نیازهای اساسی دیروز و امروز انسانیت بوده است و همواره انسان در آرزوی رسیدن به آن دقیقه شماری نموده، شکل می گیرد.{جعفر پیشه، مصطفی؛ مبانی فکری حکومت اسلامی از دیدگاه امام خمینی، سایت تبیان}
اصل عدالت
امام خمینی رحمة الله علیه در تعریف عدالت فردی چنین می نویسد: عدالت حالت نفسانی است که انسان را بر ملازمت تقوی بر می انگیزد و از ارتکاب گناهان بزرگ و کوچک باز می دارد تا چه رسد بر اصرار بر صغایر که از کبایر شمرده می شود. همچنین عدالت، انسان را از ارتکاب اعمالی که عرفاً دال بر عدم مبالات در دین است باز می دارد.{امام خمینی، تحریرالوسیله، ج اول، قم، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، بی تا، ص 249} ولی ایشان مفهوم خاصی را از عدالت اجتماعی بیان نکرده اند؛ اما نگاهی به کثرت کاربرد واژه عدل و مشتقات آن در آثار حضرت امام نشان دهنده اهمیت بُعد اجتماعی عدالت در نزد ایشان است. بعنوان نمونه در مجموعه 22جلدی صحیفه امام، 471 مورد واژه عدالت اجتماعی، 382 مورد واژه عدل، 173 مورد واژه عادل و 15 مورد واژه قسط آمده است. این آمار بیان کننده این مطلب است که آن بزرگوار عدالت را نه صرفاً ملکه ای یا فضیلتی فردی بلکه خصلت و حالتی اجتماعی و سیاسی نیز می داند.{ر.ک، جمشیدی، محمد حسین؛ اندیشه سیاسی امام خمینی ، تهران، پژوهشکده امام خمینی وانقلاب اسلامی، 1385، صص301-302}
عدالت و سیاست خارجی
ایجاد عدالت در سطح بین المللی، یکی از اهداف مهم سیاست خارجی از منظر امام می باشد. «و ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی می شکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی- صلی الله و علیه و آله- است به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه می دهیم و به یاری خدا راه را برای ظهور منجی مصلح و کل و امامت مطلق حق امام زمان- ارواحنا له فداه- هموار می کنیم».{صحیفه نور، ج 02 ص 347}
2. مبانی فقهی، اصولی
کتاب و سنت
از دیگر مبانی محوری که سیاست خارجی امام خمینی رحمة الله علیه براساس آن پایه ریزی شده وحی و همچنین قول، فعل و تقریر پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله وسلم و معصومین علیهم السلام می باشد و این امر اهمیت آراء ونظرات امام (ره) در حوزه سیاست خارجی را چندین برابر می کند.
در مورد نفی سبیل که یکی از اصول مطرح در اندیشه سیاست خارجی امام خمینی رحمة الله علیه است. و شاید بتوان چنین گفت که مخالفت امام با استعمار، قطع سلطه اجانب و مخالفت با اتکای به قدرتهای سلطه گر، از همین اصل برخاسته است. امام(ره) می فرمایند: «ما منطق مان، منطق اسلام، این است که سلطه نباید از غیر بر شما باشد. نباید شما تحت سلطه غیر بروید. ما هم می خواهیم نرویم زیر سلطه، ما اصل گفتنمان این است که امریکا نباید{حاکم برمقدرات ما} باشد. نه امریکا تنها، شوروى هم نباید باشد؛ اجنبى نباید باشد. منطق ما این است و فریاد ما هم همین است».
ریشه این سخنان امام خمینی رحمة الله علیه را باید در آیات قرآنی وروایات جستجو کرد که در این جا چند مورد را برای روشن شدن بحث می آوریم. آیه 141 سوره نساء: «الَّذینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِنْ کانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِنَ اللّهِ قالُوا أَ لَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ وَ إِنْ کانَ لِلْکافِرینَ نَصیبٌ قالُوا أَ لَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَ نَمْنَعْکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ فَاللّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لَنْ یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً» خداوند سبیل و طریقی برای کافران بر مؤمنان قرار نداده است.
سیره عملی و قولی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نیز از نمودهای بارز گواه براین مدعاست؛ در این باره حدیث اعتلا از آن حضرت نقل شده است که فرمود:«اَلاِسلامُ یَعلُوا وَ لا یُعلی عَلَیهِ وَ الکُفّارٌ بِمَنزِلَهٍ المَوتی لا یَحجِبونَ وَ لا یوُرِثُون».{شیخ صدوق ؛ من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین ، ج4 ، ص334،( باب میراث اهل الملل)}
اسلام همیشه بر دیگر مکاتب و ملل برتری دارد و هیچ چیزی بر اسلام برتری ندارد و کافران مانند اموات نه مانع ارث می شوند و نه ارث می برند؛ از این حدیث به خوبی برمی آید که آن حضرت هیچ گاه راضی به سلطه ی کفار برمسلمانان نبود و تسلط غیرمسلمان را برمسلمان در هیچ عرصه ی نمی پذیرفت.
دفاع از مظلومان و مستضعفان نیز ریشه در آموزه های قرآنی و تعالیم بلند اسلامی دارد. گاه مظلوم و مستضعف از زمره مسلمین است و گاه از غیر آنان. در هر دو وجه مفروض، مبارزه بر علیه ظلم و دفاع از مظلوم و کوشش برای رفع استضعاف مستضعفان از مواردی است که در تعالیم اسلامی بدان اشاره شده است. این اصل را باید از اصول غیر قابل تغییر حکومتی اسلامی دانست. {صحیفه نور،ج19، ص94}
«ما طرفدار همه مظلومین در همه جا هستیم و میل داریم که مظلومین بر همه ستمگران غلبه کنند».{الحر العاملی، محمدبن الحسین،؛ وسائل الشیعه، ج16، طهران، مکتبه الاسلامیه، ص367}
از جمله آیاتی که دلالت براین اصل می کنذ آیه 10 سوره حجرات است «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» مؤمنان برادر یکدیگرند پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید!
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند: «مَنْ أَصْبَحَ ولَمْ یَهْتمَّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ {الکلینی، محمد بن یعقوب؛ الاصول من الکافی، ج1، بیروت، دار الضواء،1405ق، ص164} و مَن سَمِعَ رَجُلاً یُنادی یا لَلمُسلِمین فَلَم یُجِبهُ فَلَیسَ بِمُسلِم».{الکلینی، محمد بن یعقوب؛ الاصول من الکافی، ج3، کتاب الایمان والکفر، باب اخوه المؤمنین، حدیث 4، ص242.}
هر که شب را به صبح برساند وبه امور مسلمانان همت نگمارد، مسلمان نیست وهرکه فریاد مسلمانی را بشنود که صدامی زند «ای مسلمان به فریادم برسید» وجواب اورا ندهد، مسلمان نیست».
در روایت دیگری امام صادق علیه السلام بیان می دارند: «المُؤمنُ أخُو المومن کَالجَسد الواحدِ إن أشتَکی شیئاً مِنهُ وُجِدَ اَلَمُ ذلک فی سائِر جَسده».{صحیفه نور ،، ج6، ص220} مؤمن برادر مؤمن است، مانند یک پیکری است که هر گاه عضوی از آن دردمند شود، اعضای دیگر نیز احساس درد می کند»
از دیگر اصول مطرح در اندیشه سیاست خارجی امام خممینی (ره) اصل همزیستی مسالمت آمیز، صلح طلبی و احترام متقابل است. ایشان می فرماید:« ما با شما که همجوار ما هستید و فرسخ ها بین دو کشور مرز مشترک است، مایلیم که بطور مسالمت آمیز، بطور انسانى رفتار کنیم».{آیین انقلاب اسلامی، گزیده ای از اندیشه و آراء امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1374، صص 409- 407}
این اصل اساسی تنها در خصوص رابطه با کشورهای همجوار یا کشورهای مسلمان منحصر نمی شود بلکه رابطه با تمام کشورهای جهان را در بر می گیرد. امام خمینی (قدس سره) درباره ی احترام متقابل و عدم دخالت در امور یکدیگر بر این عقیده است که: «ما با هیچ ملتی بد نیستیم. اسلام آمده بود برای تمام ملل، برای ناس، ... ما اعلام می کنیم که نظر تجاوز به هیچ یک از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی نداریم...».{صحیفه نور، ج22، ص146} ایشان در جای دیگر فرمودند:«ملت ایران اجازه نمی دهد که هیچ مملکتی در امور داخلی او دخالت کند و آزادی و استقلال خودش را حفظ می کند و با تمام کشورها هم بطور متقابل عمل خواهد کرد.» {مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار،تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1362، ص52-53}
مبدأ و مبنای این سخنان امام خمینی رحمة الله علیه را نیز باید در آیات قرآن و روایات جستجو کرد که نمونه های از آنها را در ذیل آورده ایم. آیه 208 سوره بقره «یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا ادْخُلُوا فى السلْمِ کافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطوَتِ الشیْطنِ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوُّ مُّبِینٌ»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید همگی در صلح و آشتی درآیید!
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در این زمینه می فرمایند: « عاقل ترین مردم آن است که بیشترین مدارا را با مردم داشته باشد». {صحیفه نور،ج21، ص134}
اصل دیگر از اصول سیاست خارجی امام خمینی رحمة الله علیه اصل پایبندی به قراردادها است. بی تردید وفای به تعهدات و پایبندی به قراردادها را می توان از برترین و پر تأکیدترین آموزه های اسلامی دانست.
امام خمینی رحمة الله علیه میان قراردادهایی که با اراده و اختیار ملت مسلمان ایران، منعقد شده و معاهداتی که در اثر اکراه و اجبار و به دلیل سلطه و تحکم قدرتی بیگانه بر ملت مسلمان ایران، انعقاد یافته است تفاوت قائل بودند وقراردادها و تعهداتی که دولت اسلامی با اراده و اختیار خود و با استقلال کامل منعقد کرده است را لازم الرعایة و الزام آور می دانستند.{صحیفه نور،ج21، ص134}
بعنوان نمونه می توان به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ بعنوان معاهده ای بین المللی اشاره کرد.که امام اعلام کردند:«من باز تأکید می کنم که ما در سیاست خود براى رسیدن به صلح در چهارچوب قطعنامه شوراى امنیت جدى هستیم، و هر گز پیشقدم در تضعیف آن نخواهیم بود».{شکوری، ابو الفضل؛ فقه سیاسی اسلام، ویرایش دوم ، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه،1387،ج 2، صص 387}
مؤید آن آیه 1 سوره مائده است «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! به پیمانها ( و قراردادها ) وفا کنید. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در حدیثی می فرمایند: «المؤمنون عند شروطهم إلّا ماحرَّم حلالاً أو حلَّل حراماً»؛{مجموعه آثار، ج۲۰، ص۱۶۴ـ۱۶۷} مسلمانان مکلفند شرایطی که برعهده می گیرند اجرا کنند، مگر آنکه حلالی را حرام و حرامی را حلال کنند.
اطلاق آیات و روایات مذکور حاکی از آن است که انجام تعهدات روابط مسلمانان با غیر مسلمانان و کفار رانیز در برگیرد، چنان که رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم تصریح می کنند که عدم« وفا به تعهد چه برای مسلمان ان باشد وچه برای کافر جایز نیست».
در سیاست خارجی مورد نظر امام خمینی (ره) صدق و وفا لازم و ملزوم یکدیگر هستند. لذا وفا به تعهدها و پیمان های بین المللی از سوی جمهوری اسلامی ایران نشانه صداقت در گفتار و عملکرد آن است.
اجتهاد پویا (مناسبات زمان و مکان)
در فقه اسلامی منظور از اجتهاد عبارت است از تلاش و کوشش برای استنباط احکام شرعی فرعی از منابع فقه اسلامی. از دید شهید مطهری اجتهاد به شیوه صحیح عبارت است از: به کار بردن تدبّر و تعقّل در فهم ادله شرعیه، که البته احتیاج دارد به یک رشته علوم که مقدمه شایستگی و استعداد تعقّل و تدبّر صحیح و عالمانه می باشند.{قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل پنجم}
سیاست خارجی نیز از مسائلی می باشد که همواره جهت گیری و گونه اعمال آن از نحوه توزیع قدرت در داخل سرچشمه می گیرد در واقع سیاست خارجی آیینه بیرونی نظام سیاسی می باشد لذا اجتهاد نقش اساسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بازی می کند. از جهت دیگر سیاست خارجی بیشتر از سایر حوزه های نظام سیاسی با اجتهاد آمیخته می باشد چرا که مسائل جدید و وضعیت هایی که نیازمند تطبیق با احکام شرع می باشند به دلیل درگیری بسیار بالا با جهان خارج مسائل جدید بیشتر از سایر حوزه ها در سیاست خارجی اتفاق می افتد.
با توجه به مسائلی که گفته شد سیاست خارجی و رابطه آن با اجتهاد کاملاً واضح می باشد. از جمله مسائلی که کشورمان در حوزه سیاست خارجی در سالهای اخیر با آن بطور جدی درگیر می باشد موضوع تلاش ایران برای دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای و مخالفت غرب با این پیشرفت ایران است. دلیل غرب برای مخالفت های خود با هسته ای شدن ایران بصورت ظاهری، دغدغه آنها از دستیابی ایران به سلاح هسته ای و ایجاد نا امنی برای جهان می باشد. { بیانات مقام معظم رهبری در روز بازدید از ناو شکن جماران، در http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8906.}
دلیل اینکه ایران قصد کاربرد نظامی از سلاح هسته ای را ندارد بطور مستقیم بر می گردد به قضیه اجتهاد و مبانی تصمیم گیری در جمهوری اسلامی ایران.
در این خصوص مهمترین و تأثیر گذار ترین نظر بر می گردد به نظر رهبر جمهوری اسلامی بعنوان ولی فقیه در جمهوری اسلامی ایران و از آن جا که رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای ادامه دهنده راه و روش امام خمینی رحمة الله علیه است؛ از این رو نظر و عملکرد ایشان مطابق بانظر و فتاوای امام(ره) می باشد.
رهبر انقلاب بارها و بارها در پاسخ به سوالاتی که در این موضوع از ایشان پرسیده شد نظر منفی خود را نسبت به استفاده از سلاح هسته ای اعلام نمودند و به صراحت در فتاوی خود کاربرد نظامی از انرژی هسته ای را حرام اعلام نمودند. ایشان در یکی از سخنرانی ها خود در این خصوص اعلام نمودند: «ما اعتقاد به بمب اتم نداریم، به سلاح اتمى نداریم؛ دنبالش هم نخواهیم رفت. برطبق مبانى اعتقادى ما، مبانى دینى ما، به کار بردن اینگونه وسائل کشتار جمعى اصلاً ممنوع است، حرام است».{صحیفه نور، ج ۱۰، ص ۱۳۸}
بدیهی است که با توجه به مسائل گفته شده در مورد ریشه های تصمیم گیری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی و مبانی شرعی و قانونی آن این فتوا هم از جهت شرعی بحث کاربرد نظامی از انرژی هسته ای را ممنوع اعلام می کند و هم از لحاظ قانونی با توجه به جایگاه رهبری در قانون اساسی چارچوب های عمل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را مشخص می نماید. {ر.ک امام خمینی، کتاب البیع، ج2، ص 461 26.}
اصل تقدیم اهم بر مهم
اهم و مهم در دیدگاه امام خمینی از جایگاه بسیار با اهمیتی برخوردار است. چه این که کلید حل تناقض و ناسازگاری احکام حکومتی با یکدیگر و احکام حکومتی با دیگر احکام شرعی است. ثانیاً؛ بر طبق این اصل باید مصلحتهای مهمتر فدای مهم گردد و مهمترها فدای مهمترین مصلحتها. اکنون باید دید مهمترین مصلحتها از دیدگاه امام خمینی چیست ؟ تتبع در آثار و سخنان ایشان وتوجه به این اصل نشان می دهد که مصلحت اصل اسلام و نظام اسلامی، مهمترین مصلحتها است.
«مسأله حفظ نظام اسلامی در این عصر با وضعی که در دنیا مشاهده می شود و با این نشانه گیری هایی که از چپ و راست و دور و نزدیک نسبت به این مولود شریف می شود، از اهم واجبات عقلی و شرعی است که هیچ چیز با آن مزاحمت نمی کند.»{ابن منظور ،1405، ج7، ص233}
اصل مقدمه واجب
امام خمینی رحمة الله علیه در تبیین این مسئله که دفاع از کیان امت اسلامی واجب است از باب اصل فقهی مقدمه واجب، واجب است تشکیل حکومت دینی را بعنوان مقدمه واجب، واجب می دانند و می فرمایند:
1. اسلام دینی جامع است و احکام آن، حوزه های مختلف مناسبات سیاسی و اجتماعی را شامل می شود.
2. احکام و قوانین الهی اسلام، منحصر به عصر ظهور امام معصوم نیست، بلکه جاودان و همیشگی است.
3. پس حکومت دینی، مقدمه و شرط لازم اجرای احکام الهی و مقدمه ای برای اجرای اصول سیاست خارجی اسلام است. و طبق این اصل که مقدمه واجب، واجب است، تشکیل حکومت اسلامی در هر عصری واجب است و همه باید در راستای ایجاد و حفظ حکومت صالح دینی، تلاش کنند.{راغب اصفهانی ، 1404، ص270}
اصل مشورت
معنای لغوی مشورت، استخراج عسل از کندو و عرضه کردن یا نشان دادن چیز نفیسی که پوشیده و پنهان باشد. {هاشمی،علیرضا، پایان دفاع آغاز سازندگی،کارنامه وخاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی سال 1367،تهران، دفتر نشر معارف،1390 1390، ص18-17} ؛ « عسل را شور کردم، هنگامی که آن را از جایگاهش گرفته و از آن خارج می کنی »؛{صحیفه نور، ج21، ص92} پس شور به معنای استخراج و استنباطی است که همراه با نوعی پالایش و کوشش باشد.
دین اسلام به نظر خواهی از دیگران و مشورت اهتمام خاصی دارد، وجود آیاتی در باب مشورت و سوره ای به نام شوری در قرآن دال بر اهمیت این امر است. مانند آیه 159 سوره آل عمران که می فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ»؛ ای پیامبر از رحمت خداست که تو با مسلمانان نرم خو بوده وهستی. اگر خشن وسخت دل بودی از دور تو پراکنده می شدند. خطا کاران آنان را عفو کن و برایشان آمرزش بخواه و در کارها با آنها مشورت کن.
سیره مشورتی امام خمینی رحمة الله علیه در سیاست خارجی
1. مشورت در اتخاذ شعار مرگ برشوروی: رویکرد امام در رابطه با اتخاذ شعار«مرگ بر شوروی» جالب است : «اواخر جنگ بود وهیأتی از شوروری سابق به ایران آمده بودند. از ستاد نماز جمعه زنگ زدند و سؤال کردند آیا ما در نماز جمعه شعار مرگ بر شوروی سر بدهیم یا نه؟ امام خمینی رحمة الله علیه پاسخ دادند: « بگویند؛ اما کم تر بگویید» .اما بلافاصله می فرمایند: «بروند از آقای خامنه ای وآقای هاشمی بپرسند که چه کار کنند».{هاشمی، علیرضا، پایان دفاع آغاز سازندگی،کارنامه وخاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی سال 1367 ص32و424- 441}
2. مشورت در پذیرش قطعنامه 598: امام خمینی رحمة الله علیه در نامه ای خطاب به خبرگان ومسئولان درجه اول نظام نوشتند، یکی از دلایل اصلی پذیرش قطعنامه وبازگشت از نقطه نظرات خویش را، گزارشات فرماندهان نظامی از اوضاع جبهه ها ونیازمندی تسلیحاتی غیر قابل امکان تهیه آن ها برای ادامه جنگ ونیز گزارشات وزرای اقتصادی وکشور از وضعیت بودجه } و ذخایر مالی، و همچنین بیان شرایط سیاسی داخلی وبین المللی از سوی مسئولین سیاسی کشور ذکر می کنند.{ آشوری لنگرودی، حسن؛ امام خمینی رحمة الله علیه وحفظ مصالح نظام، ص41} البته، صرف نظر کردن از مواضع قبلی وپذیرش نظرات مشورتی کارشناسان، هرگز شانه خالی کردن امام خمینی رحمة الله علیه از زیر بار مسئولیت نبود.{ آشوری لنگرودی، حسن؛ امام خمینی رحمة الله علیه وحفظ مصالح نظام، ص41}
3. ارسال نامه تاریخی به گورباچف: امام خمینی رحمة الله علیه در زمینه فرستادن نامه به گورباچف رئیس جمهور شوروی سابق و همچنین درباره محتوای آن با مشاوران و سران سه قوه مشورت نمودند. هرچند اصل تصمیم فرستادن نامه با خود ایشان بود. امام خمینی رحمة الله علیه در جلسه سران می گویند بنا دارند نامه ای به گورباچف بنویسند. لذا احمد آقا متن پیش نویس نامه امام خمینی رحمة الله علیه را برای مشورت در جلسه سران قوه مطرح می کنند.{صحیفه نور، ج15، ص116}
3. مبانی عقلی
اصل مصلحت
البوطی ضوابط کلی مصلحت را چنین بر می شمارد:
✓ در مقاصد عامه شریعت و مربوط به دین، نفس، عقل، نسل و مال داخل باشد.
✓ مناسبت بازمان ومکان درآن ملاحظه گردد.
✓ مصلحت در مرتبه ضروری یا حاجی باشد.
✓ زمینه مصلحت دایره عبادات نباشد.
✓ با کتاب وسنت مخالفتی نداشته باشد.
✓ تقدم اهم برمهم در آن رعایت شود.{میرزا حسینی، مریم؛ دیدگاه های امام خمینی رحمة الله علیه در حوزه سیاست خارجی، نشریه حضور، ش 34، زمستان 1379، ص182}
مصلحت در سیاست خارجی امام (ره) اول مصلحت اسلام است بعد مصلحت مردم یا منافع ملی.
مورد دیگری که به نظر می رسد توضیح داده شود این است که مصلحت اسلام خود در واقع مصلحت مردم می باشد یعنی اسلام به خودی خود نیازی به مصلحت ندارد و مکتب اسلام برای سعادت و خوشبختی انسانها برنامه تعریف کرده است در نهایت صلاح اسلام مصالح و منافع برای سعادت بشر است و امام به این وجه مستتر در مکتب اسلام توجه کرده و در تشخیص مصلحت اهداف بلندمدت را مدنظر دارند و خود را مأمور سعادت همه انسانها می دانند نه فقط سعادت مردم کشوری خاص مثل ایران. {بشیریه،حسین؛عقل درسیاست،تهران،نگاهمعاصر،سوم،۱۳۸۶، ص62}
امام در تبیین دلائل پذیرش قطعنامه 598 می نویسد: «و خدا می داند که اگر نبود انگیزه ای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام ومسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی بودم...» {بشیریه،حسین؛عقل درسیاست،تهران،نگاهمعاصر،سوم،۱۳۸۶، ص67}
تساهل و مدارا
در کاربرد اصطلاحی، تساهل و تسامح به معنای عدم مداخله و ممانعت، یا اجازه دادن از روی قصد و آگاهی به اعمال، عقاید و رفتاری است که مورد پسند شخص نباشد.{بشیریه،حسین؛عقل درسیاست،تهران،نگاهمعاصر،سوم،۱۳۸۶، ص66}
در اصطلاح سیاسی، به معنای برخورد مناسب و توأم با سعة صدر و خویشتنداری نسبت به مخالفان سیاسی و فکری و التزام به آزادی بیان در فضای سیاسی جامعه می باشد. در تعریف دیگر در تساهل آنچه را قبول نداریم می پذیریم، در تساهل باید میل مخالفت وجود داشته باشد.{کلینی، محمد بن یعقوب؛ اصول کافی، ج2، کتاب الایمان والکفر}
مدارای عاجزانه و از روی ناچاری, تساهل خوانده نمی شود. امروزه این مؤلفه ها در فرهنگ سیاسی غرب متداول است و اندیشمندان غربی مؤلّفه های یاد شده را بعنوان شرط لازم برای تسامح و تساهل در نظر می گیرند. { صحیفه نور، ج4، ص188}
در تساهل بار منفی وجود دارد، بنابراین اول چیزی را محکوم می کنیم و بعد آن را تحمل می کنیم. تساهل با تحمل صرف نیز متفاوت است در تحمل، شخص قدرت بر اعتراض ندارد، اما تساهل تحمل از روی قدرت وآزادی است.{صحیفه نور، ج17، ص70}
نمونه هایی از تساهل و مدارای امام خمینی رحمة الله علیه در سیاست خارجی
✓ خلع سلاح
مسئله خلع سلاح از مسائل بحث انگیز در این عصر بوده است هر چند کشورهای غربی بسیار آن را مطرح کرده اند و لیکن اعتمادی به آنها نبوده و نیست، از این رو امام با توجه به این نکته می فرمود: «کنترل و حذف سلاح های مخرب از جهان اگر با حقیقت و صداقت همراه باشد، خواسته همه ملت هاست؛ ولی این نیز یک فریب قدیمی است... که به خاطر مهار بیشتر جهان سوم و در حقیقت جلوگیری از نفوذ پا به برهنه ها و محرومین در جهان مالکیت های بی حد و مرز سرمایه داران است. ابر قدرت ها مشغول تهیه سلاح های بزرگ اتمی و غیر آن هستند. به همین حال باقی باشند دنیا ممکن است به خرابی بکشد و عمده ضررش به ملت ها برسد، باید هرکسی و در هر جا هست نویسنده ها، روشنفکران علما در همه قشرهای دنیا هستند مردم را به این خطر آگاه کنند و شعار برچیدن سلاح های مخرب از سوی آن ها شعر است».{صحیفه نور،ج22، ص29}
✓ مبارزه با نژاد پرستی
اسلام از بدو ظهور تا کنون همواره با نژاد پرستی در ستیز بوده است و شعار «ان اکرمکم عند الله اتقیکم» آویزه گوش مسلمانان بوده و هست. چنان که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم در این زمینه فرموده است «خلق الله الجنه لمن اطاعه و ان کان عبداً حبشیاً و خلق الله النار لمن عصاه و ان کان سیداً قرشیاً».{صحیفه نور، ج21، 191}
امام خمینی رحمة الله علیه در زمان های مقتضی به این امر اشاره کرده است که اجمالاً به پاره ای از آن ها اشاره می گردد:
معظم له در پاسخ به نامه جمعی از دانش آموزان سرخ پوست می فرماید: «...من می دانم که سرخ پوستان و سیاه پوستان در فشار و زحمت هستند. در تعلیمات اسلام فرقی بین سفید و سرخ وسیاه نیست. آنچه انسان ها را از یکدیگر امتیاز می دهد، تقوا، اخلاق نیک واعمال نیک است».{صحیفه نور، ج14، ص85}
«علمای اعلام و خطبای محترم، ملت ها را دعوت کنند به وحدت و از نژاد پرستی که مخالف دستور اسلام است بپرهیزند و به برادران ایمانی خود در هر کشوری و با هر نژادی که هستند، دست برادری دهند که اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده و اگر این برادر ی ایمانی با همت دولت ها و ملت ها و با تأیید خداوند روزی تحقق یابد، خواهید دید که بزرگترین قدرت جهان را مسلمین تشکیل می دهند»؛{صحیفه نور، ج6، ص95}
«آن هایی که بشر را پایمال می کنند، دم از حقوق بشر می زنند، آن هایی که قضیه اختلاف نژادی مبدأ امرشان است، حتی نژاد سفید را هم قبول ندارند، فقط یک نژاد خودشان را قبول دارند، آن ها از وحدت نژاد صحبت می کنند. ماهم عربیت را و عجمیت را و ترکیت را و همه نژادها را پذیرا هستی ».{دهقانی فیروزآبادی، سید جلال؛ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران، انتشارات سمت، 1388، ص180}
«اگر دولت های اسلامی به خود بیایند و گرایش کنند به اسلام و از عربیت برگردند به اسلامیت، حل می شود مسائل، در اسلام که ما دنبال آن هستیم، قضیه نژاد پرستی مطرح نیست، اسلام به رنگ و بصورت نگاه نمی کند، میزان را تقوا قرار داده است». {مدنی، سید جلال الدین ؛ تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، انتشارات دفتر اسلامی ، بی تا ،ج1، ص64 ـ 76}
✓ احترام متقابل
احترام متقابل از جمله خاستگاه اسلام در سیاست خارجی است، از این رو امام (ره) می فرمود: « به همه دولی که به احترام با ما رفتار کنند ما نیز با آنها با احترام متقابل رفتار خواهیم کرد، حتی آمریکاییان اگر به ضرر ما نباشند مثل سایر خارجی ها با ما زندگی خواهند کرد».{جعفری، محمد تقی؛ حقوق جهانی بشر، تهران، نشر دفتر خدمات بین الللی حقوق، 1370، ص444} البته امام خمینی رحمة الله علیه رژیم اشغال گر قدس را از این جمله جدا می کنند.
افزودن دیدگاه جدید