رحمت الهی | استاد عاملی / جلسه 3 (کلیپ، صوت، متن)
رحمت الهی | استاد عاملی / جلسه 3 (کلیپ، صوت، متن)
در این بخش از ضیاءالصالحین، بیانات ارزشمند حجت الاسلام والمسلمین استاد سید حسن عاملی را درباره ی رحمت الهی به مدت 54 دقیقه مشاهده می فرمایید.
جهت دسترسی به سایر قسمتهای مبحث «رحمت الهی» استاد عاملی کلیک کنید : | جلسه اول | جلسه دوم
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ»
«اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم»
فروردین شود اسفندهای ما نه بر لب، بلکه در دل گُل کند لبخندهای ما بفرمایید هر چیزی همان باشد که می خواهد همان، یعنی نه مانند من و مانندهای ما نمی دانم کجایی یا که ای، آنقدر می دانم که می آیی که بگشایی گره از بندهای ما
سلام می کنم خدمت عزیزانم، خانم ها و آقایان به سمت خدای امروز ما خیلی خیلی خوش آمدید. دوستانی که تکرار این برنامه را می بینند از شبکه محترم افق، شنوندگان خوب رادیو معارف، خوشحالیم که امروز هم با شما هستیم و در کنار شما و ان شاءالله این زمستان وصل به بهار بشود و بهار ما وصل به آن بهار واقعی که همه در انتظارش هستیم. «السَّلامُ عَلی رَبیعِ الاَنام وَ نَضرَةِ الأَیَّام». حاج آقای عاملی سلام علیکم و رحمه الله، ایام و اعیاد بر شما مبارک باشد ان شاءالله، خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام عاملی: و علیکم السلام و رحمه الله. برای همه ی عزیزانم لحظات خوب از خدای متعال آرزومندم، رفع گرفتاری ها، توفیق طاعت، عبودیت، تهجد، مناجات، انس با حضرت حق و انقلاب های بزرگ روحی که درهای خاص رحمت باز بشود مخصوصاً در این ایام که ایام مخصوص است از خدای متعال برای عزیزانم مسالت دارم. و ان شاءالله خدای متعال با عنایات خاصه ی خودش آن لطفی را که برای عالی ترین معرفت، عالی ترین عبودیت، برای هر پیغمبری، برای هر ولی ای، هر وصی که در طول تاریخ خدای متعال مرحمت فرموده است آن را نه از سر استحقاق، بلکه از سر لطف و فضل به همه ی ما مرحمت بفرماید.
شریعتی: الهی آمین، ان شاءالله. تازه از عید مبعث گذشتیم ولی همچنان عطر نام و یاد گل محمدی عالم نبی مکرم اسلام همه جا را فرا گرفته است. ان شاءالله همه ی ما زیر سایه ی رحمت حضرت باشیم. ماه شعبان هم از راه رسید، بر همه ی شما مبارک و مهنا باشد ان شاءالله و ان شاءالله بهترین اتفاق های زندگی در این ماه به برکت ائمه و حضرات معصومین و اعیاد شعبانیه برای همه ی ما محقق بشود. حاج آقای عاملی خیلی خوش آمدید و چقدر خوشحالیم که از ماه رجب، بحث رحمت و محبت خدای متعال را در بیان لطیف و شیوای شما داریم می شنویم. ماه شعبان هم که سرشار از لطافت است و سرشار از زیبایی. امروز هم قطعاً خیل عظیم مشتاقان مباحث شما منتظر هستند که راجع به رحمت و محبت بیشتر بشنوند.
حجت الاسلام عاملی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ». نوع نگاه انسان به خلقت و خالق خلقت، تاثیر مستقیم در رفتارهای او دارد. یک وقتی اصلاً اعتقاد دارد که این عالم روی مقصدی خلق نشده است و هدفی تدارک دیده نشده است، حساب و کتابی ندارد. طبیعی است که سلوک خاصی خواهد داشت. وقتی اعتقادش این است که یک نگاه عاطفی بسیار بسیار رفیع در این عالم حکومت می کند و اساس عالم بر روی رحمت و عنایت پایه گذاری شده است، طبیعتاً یک سلوک خاص رفتاری را به دنبال دارد. آیات ما، روایات ما، حضرات معصومین، یک تصویر عاطفی بسیار متعالی از حضرت حق برای ما تصویر کردند که یک شخصی که می خواهد در این عالم زندگی بکند این خصوصیت را باید لحاظ بکند که دنیا بی رحم نیست، زندگی بی رحم نیست، خلقت برای عذاب نیست و شأن خدا اجل است از این که بندگانش را خلق بکند اما گرفتار بکند. گرفتاری ها از ماست، خدای متعال فکر همه چیز را کرده است. در انتهای این بحث ما یک گفتگویی درست می کنیم بین بنده و خدا. بنده هر حرف دلش را که از نگرانی می زند خدا می گوید فکر این را هم کردم، فکر این را هم کردم. و آن جوری که خدا به انسان اهتمام دارد پدر و مادر هم آن جوری نیست. اولاً خلقت پذیرایی است، این را مفصل بحث کردیم و همه مهمان خدا هستند. خدا راضی نیست مهمانش در اذیت باشد. کسی اگر اسباب اذیت درست بکند، تهمت بزند، بهتان بزند، آبروریزی درست بکند، سروکارش با خداست. اگر یک کسی یک کاری بکند که مردم از جهت معیشت به مشکل بربخورند، احتکار بکند، دزدی بکند، نقد پنهانی به بیت المال بزند، این هم سروکارش با خداست.
فلذا بالاترین ثواب در نزد خدا این است که کسی بیاید گره کار مردم را باز بکند، بالاتر از ثواب زیارت سیدالشهدا است. مرحوم نوری، صاحب مستدرک، می گوید که ثواب زیارت سیدالشهدا از همه چیز بالاتر است فقط به پای یک چیز نمی رسد، آن هم قضای حاجت مومن. چرا؟ چون ما مهمان خدا هستیم، خدا حساسیت دارد که بنده اش در این جا آرامش داشته باشد، آسایش داشته باشد، یک ذره غم و غصه نداشته باشد.
شریعتی: این هم از همان غیرتی است که جلسه گذشته شما اشاره کردید.
حجت الاسلام عاملی: احسنتم. «وَ مِن غِیرَتِه ی حَرَّمَ الفَواحِش» خدای یک اسمش غیور است. پیامبر ما فرمود من غیور هستم، «وَاللهُ اَغیرُ مِنه» غیرت... . ابراهیم غیور بود ولی خدا از او اغیر است. غیرت در جاهای مختلف خودش را نشان می دهد، ممکن نیست بشر را خلق بکند و بسپارد دست مثلاً ترامپ ها و صدام ها و قزافی ها و بوش ها و هیتلرها. شأن خدا خیلی بالاتر است از این که فکر بنده اش را نکرده باشد، تولیت انسان ها دست چه کسی باشد. غیرتش اجازه نمی دهد. و انسان ها بیایند با خاک بازی بکنند، بزرگ بشوند، قلبشان بزرگ نباشد، ذائقه شان بزرگ نباشد، ذائقه شان با غذاهای پست تنظیم بشود، یعنی تربیت نداشته باشند. به این هم غیرت دارد. لذا کتاب فرستاد، پیغمبرها فرستاد، 124 هزار پیغمبر فرستاد که انسان را تربیت بکند، از سر غیرت. حق الناس را خدا این قدر حساس است. خدا در کمین است. شما بگویید در شأن خدا نیست کمین بکند ما را ناگهان بگیرد. بله، خدا در کمین است اما برای حق الناس. «إنَّ رَبَّکَ لَبِالمِرصاد» ذیلش است یعنی در حق الناس، یعنی این قدر خدا حق الناس را حق الله می داند.
شریعتی: و چقدر تو باید بترسی و حواست باشد.
حجت الاسلام عاملی: بله، بله. که اضاعه حق نشود در خانه، در سیاست، در اداره، در انتخابات، در تجارت، در بازار، همه جا. اضاعه حق یک چیزی است که روح دین اگر بخواهید بررسی بکند روح شریعت، برمی گردد به مسئله عبودیت و حفظ حق الناس. به این برمی گردد که شما عبودیت خدا را داشته باشید، متاثر نشوید از این، از آن. هوای این را نداشته باشم کارم به هم می ریزد، هوای این را داشته باشم مبادا فردا بد بشود. این روحیه چاپلوسی، تملق و خیلی رذیلت ها را پرورش می دهد در انسان. یک سیستم سیاسی هم نباید این جوری باشد که مردم را فرهنگ چاپلوسی، تملق، را ما بیاییم پرورش بدهیم. مثلاً سیستم انتخاباتی جوری باشد که نماینده احتیاج داشته باشد به رای مردم، چون احتیاج دارد به رای مردم هوای این را داشته باشد، آن را داشته باشد، آن وقت مردم هم ببینند هر کس به ستاد رفت و آمد کرده است مدیر شده است، رئیس شده است؛ یعنی سیستم انتخاباتی جوری است که نماینده باید دخالت بکند در عزل و نصب، چون مدیون است. این باید اصلاح بشود.
شریعتی: انگار یک دینی است، باید ادا بکند.
حجت الاسلام عاملی: بله. آن وقت نتیجه اش چه می شود؟ نتیجه این می شود که شما حساب کنید که مردم ببینند که این اگر رفت به اصطلاح آن جا رئیس شد پس من باید هوای نماینده را داشته باشم، این پرورش روی چاپلوسی است. خیلی خیلی بد است، وحشتناک است. یا مثلاً بعضی ها که قدرتشان بالا است مثلاً یک بازاری از تعزیرات می ترسد، آن وقت در برابر مامور تعزیرات چاپلوسی، تملق، داشته باشد، یا در برابر یک صاحب منصب دیگر. این ها خیلی وحشتناک است در سیستم تربیتی، در مکتب تربیتی. حالا ما از کجا بحث می کردیم آمدیم رسیدیم به این مطلب؟
شریعتی: بحث غیرت و رحمت خدای متعال، بحث آداب مهمانی.
حجت الاسلام عاملی: بله. که خدای متعال حساس است به حق الناس. روح شریعت یکی عبارت است از عبودیت، یعنی فقط تاثر از اراده خدا. «ایَّاکَ نَعبُدُ وَ ایَّاکَ نَستَعین»، آن عرض محبت عرضی است که پایت را بگذاری اثرش دیده می شود. آسفالت را نمی گویند محبت، یعنی اثرپذیری فقط از خداست. روی هیچ کس حساب باز نکن. بگو: «بِیَدِکَ لابِیَدِ غِیرِکَ، زیادَتي وَ نَقصِي وَ نَفعِي وَ ضَرِّي، یا مالِکَ رِقّي، الِهی مَدَدتُ یَدي» خدایا زیادت من، نقصان من، عزت من، ذلت من، همه دست توست. یعنی نباید بروم سراغ کسی هوای این و آن را داشته باشم، مثل مدرس که رضاخان گفت سید از من چه می خواهی، گفت می خواهم که تو نباشی. با عمامه اش آخرش خفه کردند سید جلیل القدر را. یک ذره چاپلوسی وقتی آمد تهران با درشتی آمد از اصفهان به تهران. نماینده تهران بود. آن وقت رفت یک خانه ی مثلاً آن زمانی مثلاً سه ریالی اجاره کرد. گفتند که بگذارید یک خانه ی پنج ریالی برایت اجاره کنیم. گفت من توان سه ریال را دارم نه توان پنج ریال را. اگر پنج ریالی را اجاره کنم به اندازه دو ریال حریت من از بین می رود، من که روی این صندلی می خواهم بنشینم من باید حریت داشته باشم تا بتوانم حق مردم را ادا بکنم، عزت مردم را حفظ بکنم، عزت کشور را حفظ بکنم.
شریعتی: الله اکبر، این همه عظمت.
حجت الاسلام عاملی: بله. قلعه هم که زندانی اش کرده بودند یک حقوق که به او می دادند حقوق را جمع می کرد، در زندان در کاشمر، با همان حقوق برای مردم آب انبار درست کرد. خودش در حیاط کدو می کاشت، کدو را آب پز می کرد و می خورد. روحیه ای که ما الان شدیداً احتیاج داریم به این جمله اشخاص احتیاج داریم. این روح شریعت، حق الناس.
شریعتی: «إنَّ رَبَّکَ لَبِالمِرصاد».
حجت الاسلام عاملی: این میهمان خداست. همیشه به مردم با چشم مهمان خدا نگاه کن. خدا حاجیان را می گوید: «آمینَ بَیتَ الحَقّ» شعائر من هستند. همه شعائر خدا هستند، ما بالخصوص. همه را با یک چشم نگاه کن. این که دمِ در آمده است می خواهد یک جنسی از تو بخرد. آقای بروجردی می گفت از بازاری ها بخواهید که وقتی نیاز خودشان را روزانه درآوردند، مثلاً ساعت 9 دیگر خرجش را درآورد، بقیه اش را دستت را بگذار دست خدا، با خدا معامله کن، به همان قیمتی که خریدی به همان قیمت بفروش، بیشتر نه. «واللهِ العَظیم» برکتش بسیار بالاتر از آن سودی است که می خواهد ببرد. مطالعاتی که من در این خصوص داشتم از سر تحقیق عرض می کنم، زمان امام زمان همه به قیمتی که خریدند جنس می دهند. یکی آمد به حضرت گفت که شما گفتید این را؟ گفت بله، من گفتم. گفت الان این جوری بکنیم که ما از گشنگی می میریم. گفت این مالِ زمان شما نیست، مالِ زمان فرزندم مهدی است. گفت پس مردم چگونه روزی می خورند؟ گفت نور فرزندم، حضرت ولی عصر. محمد و آل محمد نور است. اگر این نور بخواهد نور داشته باشد می شود حضرت ولی عصر. بعضی ها اسمش را گذاشتند نور اهل بیت. حضرت ولی عصر با دو چیز معرفی می شود، با عدل، با نور. «غَشاهُ تَوَّجَ اللهُ بِتاجِ الوَقار وَ غَشاهُ بِنُورِ الجَبَّار» لباس دارد اما لباسش مثل لباس ما نیست، لباسش «بِنُورِ الجَّبار». این ها را گفتم ما که راه باز است، بسم الله هر که دارد عزم راه. «سُبحانَ الَّذی اَسری بِعَبدهِ»، نگفته است «سُبحانَ الَّذي اَسری بِمُحَمَّد». همین نردبان عروج عبودیت است.
هوای سلطنتم بود بندگی تو کردم / خیال خواجگیم بود عشق تو گزیدم
حضرت موسی گفت، در قرآن است، من آمدم شما را بکنم «وَ جَعَلَکُم مُلُوکاً» شما را شاه بکنم. گویا یک روایتی است که حضرت ختمی مرتبت فرموده است: «وَعِظتُ لِعَجعَلَکُم مُلوکاً عَلی الاَرض». پادشاهی چیست؟
شریعتی: آمدم که سروری کنی.
حجت الاسلام عاملی: بله، بله. حالا آن لحظه ای که ندای «وَ رِضوانُ مِنَ اللهِ اَکبر» آمد، پادشاهی آن جا است. این ها همه پادشاهی اعتباری است، یک لحظه هست، یک لحظه نیست.
شریعتی: گذرا است.
حجت الاسلام عاملی: برمی گردیم، لطف خدا. عالم بر اساس لطف است، عطوفت است، رحمت است، عنایت است. یک عطوفت مظهرش این است که خلقت پذیرایی است، یک لطفش این است که اجازه داده است ما خدا را عبادت بکنیم، با خدا حرف بزنیم، به زبانمان بیاوریم اسم خدا را چون همیشه این طوری نیست. تا مرد این را از او می گیرند، دیگر اجازه نمی دهند به زبان بیاورد. «کَلَّا اِنَّهُم عَن رَبِّهِم یَؤمَئِذٍ لَمَحجُوبُونَ»، سوره مطففین است. «کَلَّا اِنَّهُم عَن رَبِّهِم یَؤمَئِذٍ لَمَحجُوبُونَ»، در حجاب هستند، دیگر تمام شد. این که الان اسم خدا را می تواند به زبانش بیاورد بعد از این که هزار سال می شود، بعد از این که هزار سال تسویه می شود، آن وقت اسمش یادش می افتد که می گوید: «یا حَنان، یا مَنّان». عملاً این طوری نیست. با خدا حرف بزن، حرف نزنی «لایُکَلِمُهُم الله وَلَا یَنظُرُ إِلَیهِم یَومَ القِیَامَةِ» خدا هم روز قیامت با تو حرف نمی زند. می گوید: «اخسَؤوا فِیها وَ لا تُکَلِّمُونِ»با من حرف نزن، تو در دنیا با من حرف نزدی. چه فخری، چه شرفی است، که خدا اجازه داده است با خدا حرف بزنی. حضرت زهرا فرمود وقتی من می خواهم با خدا حرف بزنم نماز می خوانم، وقتی می خواهم خدا با من حرف بزند قرآن می خوانم. به اندازه یک قرآن با ما حرف زده است. می گوید چیزی نفهمیدم. تمام متن طبیعت آیه است.
از او هر آیه ای چون سوره ای خاص / یکی چون کوثر و وان دیگر اخلاص
می گوید هیچی نفهمیدم. نفهمیدی محشر می آیی کور. «اَتَتکَ آیاتُنا فَنَسِیتَها وَ کَذلِکَ الیَومَ تَنسی». وقتی به اندازه قرآن به تو حرف بزنند، به اندازه قرآن آن هم خود خدا حرف بزند، می گویی من چیزی نفهمیدم. آن کسی که نماز نمی خواند می گوید یعنی چیزی نفهمیدم، آن کسی که اعتقاد به مبدا و معاد و اراده حکیمانه این عالم ندارد یعنی نفهمیدم، از گناه چیزی نفهمیدم. آن خیلی مشکل می شود. حشرش هم حشر موجودی است که ضرب المثل برای نفهمی است. حالا یک جمله ای را می خوانم از مرحوم حاج ملاحسین قلی همدانی، یک جمله عجیبی می گوید. می گوید: «اَوَلا یَکفیکَ شَرَفً وَ فَخرً» آیا در شرف و فخر و افتخار برای تو کافی نیست که خدا اذن داده است، اسمش را در این زبان که با معاصی کثیف شده است به زبان بیاوری. تعبیر را نگاه کنید. «اَوَلا یَکفیکَ شَرَفً وَ فَخرً اَنَّهُ اَذِنَ لَکَ في ذِکره اِسمِهِ العَظیم بِلِسانِکَ الکَثیف، الَّذي نَجِسَةُ غازوراتِ المَعاصی».
شریعتی: این زبانی که آلوده است به تو اجازه داده است ذکر او را بگویی.
حجت الاسلام عاملی: بله. در روایت است «طَهِرُ اَفواحَهُم وَ إنَّها طَریقَ القُرآن» حرف که می خواهی بزنی خیلی مودبانه حرف بزن، با ادب حرف بزن، چون با این زبانت داری قرآن می خوانی. حالا من یک بحثی را شروع می کنم آن قدر شیرین است. آن هم این است که اختلاف است که بالاترین لطف خدا، رحمت خدا، عنایت خدا، بر انسان چیست. عالم که بر اساس رحمت است، عطوفت است، برای انسان، اگر بخواهیم بحث کنیم که بزرگ ترین لطف خدا چیست. هر کس یک حرفی زده است. بعضی ها می گویند نعمت وجود. یک جمله ای بعضی از عرفا گفتند، من آن را می گیرم دنبالش را، می روم جلو. خیلی شیرین است، برای خود من خیلی جالب است. می گوید بالاترین لطف خدا این است که یک قاب تصویری از خودش درست کرده است برای ما، گفته است تماشا کن، لذت ببر. اصلاً خلقت برای این است که جمال خدا را نگاه کن، لذت ببر. یعنی برای لذت آفریده شدی. تمام کائنات یک قاب تصویری است از خدای متعال، که نگاه بکنیم این قاب تصویر را. ذره ذره ی این عالم قاب تصویر جمال خداست. «اللّهُمَّ اِنِّي اَسئَلُکَ بِاَسمائِکَ الَّتي مَلِئَت اَرکانَ کُلِّ شَيء»، پس در نماز می خواهی خودت را ببینی که در محاضات چه کسی قرار گرفتی در محاضات کل کائنات قرار گرفتی. و چون خدا در کل ذرات این عالم هست پس یک خویشاوندی در تمام این ذرات هست، پس هر کاری بکنی کل عالم می فهمند. پس جای خلوت نداریم.
شریعتی: این ها به هم مرتبط اند.
حجت الاسلام عاملی: خلوت به تعبیر حضرت آیت الله حسن زاده آملی خلوت مسلمان ندارد. این را یک بار هم تحمل کن، تحمل کن، مثلاً در نماز. آن وقت می بینی که رفته رفته از خود بیخود شدی، آن وقت رفته رفته استقراق می کند تمام لحظات روز شما را، آن وقت می شوی «وَ لَا یَقِرُ قَرارِي دُونَک». اما سجاد به خدا عرض می کند: «وَ لَا یَقِرُ قَرارِي دُونَک» خدایا بی قرار هستم. استقراق کرد تمام لحظات را. یک آقایی مشهور است که از علمای تبریز، درسش را تمام می کند می رود محضر میرزای شیرازی. می گوید می خواهم بروم تبریز، نصیحتی کن. می گوید که یک ربعی، یک ساعتی، هر روز خلوت کن به خودت برس. فکر کن، تکرار کن. بعد مدتی که تجار تبریز می روند سامرا، میرزا می گوید که آن شاگرد ما چه کار می کند، تجار تبریز می گویند که آقاجان! شاگرد شما آن یک ساعتش شده است 24 ساعت.
شریعتی: کل زندگی اش را گرفته است.
حجت الاسلام عاملی: واقعاً همین طور است. دو چیز انسان را می گیرد می برد از این عالم. شما خیال می کنید هست. یکی جمال حضرت حق است، یکی هم هیبت و هول روز محشر، روز محاسبه و فَزَ اکبر.
شریعتی: و این تابلوی تماشایی که گفتید و فوران جمال حق و همین جا است که امیرالمومنین می فرماید خدایا تا نبینم نمی پرستم، عبادت نمی کنم.
حجت الاسلام عاملی: احسنتم. چقدر عالی گفته است.
شریعتی: او می بیند.
حجت الاسلام عاملی: بله. یعنی در این جا می شود دید. آن جا می گوید ما چرا این را ندیدیم. حالا شما حساب کنید که حضرت حق این قدر دل بیاید تسخیر بکند، ذوات مقدسه معصومین آیا به مقام مدهوشی اگر برسند بعید است؟! وقتی که در دنیا گاهی به آن نقطه می رسد انسان که در اثر عشق مادی یک بی قراری خاصی پیدا می کند یعنی جمال اوج بگیرد، اوج بگیرد جمال حق در تکوین، در تشریع. شاید تکوین برای یک عده یک مطلبی است صید آفاقی اما در تشریع آیات قرآن... . هر آیه یک گنجینه است؛ امام سجاد فرمود. وقتی رسیدی در را باز کن، ببین چه اسراری در آیه خوابیده است. خدا که می گوید تدبر کنید، تدبر کنید، یعنی خیلی شاهکار کرده است که می گوید تدبر کن. خدا می گوید: «اَفَلا تَدَبَرُونَ القُرآن». ذوابت مقدسه معصومین در این جمال که پیشرو بودند بالاخره لحظاتشان چیز دیگری بوده است، حالاتشان چیز دیگری بوده است. خدا هم در قرآن گفته است: «مِنَ النّاس مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللهِ اَندادً یُحِبُّونَهُم کَحُبِّ اللهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا اَشِدُّ حُبَّا لِلهِ» اشدیت خدا تایید کرده است، یعنی حب گاهی ارتفاع پیدا می کند روز به روز، روز به روز. هر روز اضافه می شود. خلوص هر روز اضافه می شود.
شریعتی: یعنی آتش آن شعله ورتر می شود.
حجت الاسلام عاملی: احسنتم. آن وقت جمال حق به نقطه ای می رسد انسان می شود معطوف. من یک مثال قرآنی بزنم، خیلی عالی. وقتی که زنان مصر که عیب می گرفتند بر زلیخا، زلیخا آن ها را دعوت کرد، دستشان یک میوه و چاقو داد، یوسف که وارد شد آن ها دستشان را بریدند. چاقو برای بریدن دست نیست، چاقو برای بریدن میوه است. این ها جای بریدن را اشتباه گرفتند. یعنی چه؟ یعنی عقلشان کار نکرد، یعنی حب می تواند عقل را تعطیل بکند. عقل را تعطیل کرد که جای کارد و چاقو را نفهمید. «فَلَّما رَأَینَهُ أَکبَرنَهُ وَقَطَّعنَ أَیدِیَهُنَّ» وقتی اکبرنه دیدند عجب جمالی است، این اصلاً بشر نیست، خدا عمداً یک نفر را این گونه بالا برد تا نشان بدهد که من می توانم فتیله جمال را بالا بکشم.
شریعتی: تجلی جمال و فورانی که شما گفتید.
حجت الاسلام عاملی: بله. صحبت این است «وَقَطَّعنَ أَیدِیَهُنَّ» خیلی پیامبر است.
شریعتی: یعنی جای دست و ترنج را قاطی کردند.
حجت الاسلام عاملی: چه زمانی انسان قاطی می کند؟ وقتی عقلش کار نکند. یعنی جمال، عقل را تعطیل کرد. حالا حساب کنید جمال مادی است.
اندر جمال یوسف گر دست ها بریدند / دستی به جان ما بر بنگر چه ها بریدیم
یعنی اختیار از دست رفت. جمال حضرت حق وقتی خدا با جمال با ما پذیرایی بکند، یک تابلویی درست بکند که جمل من را نگاه بکنید، این جمال به خودی خود منجر می شود به مسئله عشق. هر کجا جمال هست عشق هست. این ها از هم جدا نمی شوند. عشق هم از سنخ آتش است. حافظ اعتقاد دارد که عشق خدا که همه جا را گرفته است همه جا آتش گرفته است. می دانید که شاعر اول در ذهنش شاعر می شود، بعد در قالب الفاظ شاعر می شود و الا بازی کردن با الفاظ به درد نمی خورد.
شریعتی: آن معانی است که به لفظ می رسد.
حجت الاسلام عاملی: خدا خیرت بدهد. آن لسان الغیب شده است در آن جا لسان الغیب شده است. در ازل پرتو حسنت... . واقعاً کجا را رفته است شروع کرده است حضرت حافظ. این که همه جا آتش گرفته است این را می خواهم به شما بگویم.
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد / عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
الان می گوید همه جا آتش گرفته است. چقدر تعبیری است. یک شاعری در بیان ماهیت آتشین عشق، این ها همه الفاظی است که من، شما، الان داریم در زبان جاری می شود اما کسی که به جمال رسیده است، آن وقت تسخیر شده است، مسخر شده است.
شریعتی: گفت:
آتش بگیر تا که ببینی چه می کشم / احساس سوختن به تماشا نمی شود
حجت الاسلام عاملی: احسنتم. یک وقتی ابوذر عقب مانده بود از کاروان. پیغمبر ما فرمود کاروان را نگه دارید ببینیم ابوذر کجاست. دیدند یک سیاهی دارد می آید. گفت ای سیاهی هر چه هستی «کُن اَباذَر» ابوذر باش، یعنی اباذر بشو. رسید دیدند اباذر است. تا رسید افتاد. دیدند از تشنگی از هوش رفته است، از حال رفته است. آب دادند به او، به هوش آمد. دیدند انبانش آب خنک خنک است.
شریعتی: آب که داشتی چرا نخوردی.
حجت الاسلام عاملی: گفت یارسول الله، خیلی تشنه بودم، به چشمه که رسیدم پر آب کردم، گفتم عیب است آقای من، مولای من، این آب را نخورده است من این آب را بخورم. آوردم که شما اول بخورید.
شریعتی: این همان عشق و همان آتش است.
حجت الاسلام عاملی: بله. اصلاً اصحاب پیغمبر را می گفتند ثبات. ثبات یعنی جمع ثابی، ثابی یعنی عاشق. حالا شاعر می گوید:
این جام ها که در پی هم می شود تهی / دریای آتش است که ریزم به کام خویش
این آتش است. سیر هم نمی شود، آتش هم تمام نمی شود. بهترین شعر را جناب سعدی گفته است که یک چیز استثنایی است.
مرا فرات ز سر بر گذشت و تشنه ترم / شراب خمر تهی شد ولی عطش باقی ست
آقای میانجی می فرمودند روایت است که راوی می گوید من دیدم امام سجاد تا صبح عبادت کرد، صبح که شد گفت که خدایا شب گذشت ولی من سیر نشدم. اولین کسی که گفته است سیر نمی شوم پیغمبر ما است. فرمود کسی که تشنه است آب بخورد تشنگی برطرف می شود، کسی گرسنه است غذا بخورد گرسنگی اش برطرف می شود، «وَ أنَّ الله اَشبَهُ مِن الصَلاة» من اصلاً سیر نمی شوم از صلاة. صلاة یعنی در محاضات حق قرار گرفتن، یعنی از این محاضات نمی خواهم جدا بشوم. این آتش عشق آتشی است که اولاً «ما تَمُّرُ عَلی شَیءِ اِلَّا اَحتَرَقَ» هر جا به تعبیر امام صادق می سوزاند. هر قدرتی دارد که هر کاری انجام دهد و عالم در برابر این ارادت خاضع است، در برابر این آتش خاضع است. آتش عشق یعنی اوج ارادت به حضرت حق. ذرات عالم شعور دارند، وقتی این آتش آمد دستش را بالا بگیرد، یک دعایی داشته باشد.
از یک خروج یا رب شب زنده دارها / حاجت روا شدند هزاران هزارها
یعنی تعجب نکن این چه طور تصرف کرده است. حالا یک بحثی را این جا من عرض بکنم، جمع بکنم اگر فرصت دارم. این هم آن است که عشق دست آدم نیست. یک گل خیلی خوب الان این جا گذاشتند من به شما می گویم نباید این را دوست داشته باشید. امر اختیاری نیست. آن حرکات خارجی است که تحت تکلیف می آید اما این تحت تکلیف نیست.
شریعتی: یعنی حب به دلت مربوط می شود.
حجت الاسلام عاملی: در قرآن می خوانید: «قَد شَرَفَها حُباً» یعنی قلب زلیخا را حب این آقا پسر تسخیر کرده است، یعنی حضرت یوسف. «إنَّا لَنَرَاهَا فِي ضَلَالٍ مُبِینِ» این گمراه شده است زلیخا. آقای شریعتی خیلی جالب است، هر کس یوسف را می دید به یک حالی می افتاد، می گفتند گمراه شده است. قرآن دو موردش را نقل کرده است. یکی حضرت یعقوب است که آقازاده ها دیدند که آن قدر به یوسف علاقه دارد، گفتند: «اَبانا فِي ضَلَالٍ مُبِینِ». یکی هم زن های مدینه، آن شهر، مصر گفتند که زلیخا که «إنَّا لَنَرَاهَا فِي ضَلَالٍ مُبِینِ». خیلی عجیب است. یعنی چنان در رفتار این جمال تاثیر می گذارد. امیرالمومنین در خطبه گفته است: «وَ یَقُولُونَ لَقَد خَولِطُ» می گویند دیوانه است. فصاحت را نگاه بکنید. یک فن بیان این است که حرف طرف را بگیری از آن مطلب دربیاوری. او می گوید «لَقَد خَولِطُ»، این خطیب هم از همان «خُولِطُ» مطلب درمی آورد. می گوید: «وَ لَقد خالَطَهُم اَمرٌ عَظیم».
شریعتی: بله. «عَلیٌ مَمسُوسُ فِي ذاتِ الله»، این عشق است که یکی می کند.
حجت الاسلام عاملی: احسنتم. ممسوس یک معنی اش دیوانه است. پیغمبر گفت: «کُفو اَلسِنَتَ عَلیٍ» پشت سر علی حرف نزنید، «وَ إنَّهُ مَمسوسٌ فِي ذاتِ الله». این حالا جمال عشق وقتی که حرارت عشق در عشق قدسی بالا برود همیشه حرارت مربوط است به جمال. جمال هر چقدر بیشتر بالا برود حرارت عشق هم بالا می رود. و لذا گاهی آن قدر بالا می رود که عشق می شود کوشنده. یک کتابی است، «شُعراءُ قَتَلَهُم شِعرُهُم». من کتاب را دارم، «شُعراءُ قَتَلَهُم شِعرُهُم» شاعرانی که به خاطر شعرشان کشته شدند. من می گویم باید یک کتابی نوشته بشود عشاقی که به خاطر عشقشان کشته شدند. وقتی که امیرالمومنین برگشت از صفین، رسید به کربلا، گفت: «هاهُنا مَسارِءُ العُشّاق» کربلا را کربلا می کند، «مَسارِءُ العُشّاق». عشق کربلا را درست کرد، این همه جمعیت خودشان را فدا کردند از سر عشق بود. پا که برداشت گفت: «واهَن لَکی اَیَتُها التُربَه». کلمه تعجب است واقعاً. از این خاک تعجب می کنم، چه عظمتی دارد این خاک، «اَیَتُها التُربَه». گفت: «هاهُنا مَسارِءُ العُشّاق».حالا من از شما سوال می کنم. کسی این جمال را بگذارد به خاطر جهنم برود سراغ خدا، به خاطر بهشت برود سراغ خدا. این اهانت به خدا نیست؟!
ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است / بردار پرده که مشتاق لقاء ایم
شیخ بهائی، این دو تا جمله را بگویم، دو شعر را بخوانم.
شریعتی: بفرمایید.
حجت الاسلام عاملی: یکی شیخ بهائی در جمال ولی عصر گفته است. گفته است: «عُشاقُ جَمالُکَ اِحتَرَق في بَحرِ صِفاتُکَ قَد غَرَقُ». آن قدر آقای مشکینی می خواند. «عُشاقُ جَمالُکَ اِحتَرَق» سوختند، «في بَحرِ صِفاتُکَ قَد غَرَقُ» صفاتی که امام زمان دارد، در دریای این صفات غرق اند. یکی هم فیض کاشانی گفته است ذوقی است. گفته است من از اول جمال امام زمان را که دیدم فهمیدم می رود پشت پرده.
شریعتی: باید برود.
حجت الاسلام عاملی:
من از آن نور روزافزون که مهدی داشت فهمیدم / که مدت ها شود غایب نتابد رایگان ما را
عشق رمانتیک، آن ها هوس است. این جا باید پیدا بکنی. بقیه هم مجاز است.
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید / شرمنده ره روی که عمل بر مجاز کرد
شریعتی: خیلی هم خوب. «مَن ماتَ مِنَ العِشق فَمَن ماتَ شَهیداً». خلاصه به قول حافظ:
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی / عشق داند که در این دایره سرگردان اند
ان شاءالله عاشق بشوید. خیلی ممنون و متشکرم از توجه شما و ممنون و سپاسگزارم از حاج آقای عاملی عزیز و نازنینمان. آخر هفته خوبی را برای همه ی شما آرزو می کنم. آیات را بشنویم، برمی گردیم، در فرصت باقی مانده با احترام و با افتخار همراه شما هستیم و در کنار شما. برای قربانی ماه شعبان المعظم همان طوری که قبلاً هم اشاره کردم عزیزان ما می توانند به کانال ما در ایتا و سروش مراجعه بکنند، همین طور به وبگاه و سایت برنامه و کد دستوری *780*3131#. این کد دستوری آشنایی است برای تک تک ما، هم برای طرح فرزندان غدیر و هم برای قربانی اول هر ماه قمری که الحمدالله با مشارکت شما اتفاقات خوبی دارد در برنامه می افتد و ممنونم از همراهی و همدلی تک تک عزیزانمان. این ماه هم که مزین است به نام حضرت سیدالشهدا و حضرت قمربنی هاشم و امام سجاد و امام زمانمان. ان شاءالله با شور و با شکوه هر چه تمام تر در قربانی این ماه و در اعمالی که با هم سهیم هستیم و شریک هستیم شرکت بکنیم و ان شاءالله گزارش آن را هم خدمتتان عرض خواهیم کرد. آیات را بشنویم، برمی گردیم همراه شما و در کنار شما. صفحه 463 قرآن کریم...
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». ان شاءالله لحظات زندگی همه ی ما منور و مزین باشد به نور صلوات بر محمد و آل محمد، و مزین به آیات نورانی قرآن کریم. حلول ماه شعبان را پیشاپیش خدمت عزیزانم تبریک و شادباش می گویم. ان شاءالله ماه پر برکتی برای همه ی ما باشد. خواهش می کنم که اگر حالی دست داد، اگر خلوتی داشتید، اگر انسی داشتید، حتماً برای دوستان و عزیزانمان، همه ی مخاطبانی که التماس دعای ویژه گفتند حتماً دعا بکنید. اشاره قرآنی امروز را حاج آقای عاملی بفرمایند و ان شاءالله از محضر شما مرخص می شویم.
حجت الاسلام عاملی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ». سوره زمر، آیه 47: « وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا» آن هایی که در دنیا ظلم کردند، حق را ضایع کردند، حق ملت را ضایع کردند، حق شریک زندگی اش را ضایع کرده است، در بازار ظلم کرده است، در تجارت، در سیاست ظلم کرده است، مصالح کلان امت را پایمال کرده است. همه ی این ها ظلم است. «وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ» اگر کل دنیا را در آخرت به او بدهند دوباره مثلش را بدهند، چه قدر ثروت می شود، عقل حیران است. می گوید حاضر است «لَافْتَدَوْا بِهِ» همه را حاضر است فدیه بدهند، «مِنْ سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» از آن عذاب وحشتناکی که سراغشان می آید. «وَبَدَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ» یک چیزهایی برای این ها آشکار می شود، عذاب هایی که اصلاً به فکرشان نمی رسید. «وَ بَدَأ سَیِّئاتُ مَا کَسَبُوا» اعمالشان تجسم پیدا می کند می آیند سراغش، می بیند دروغ تجسم پیدا کرد، ربا تجسم پیدا کرد، زنا تجسم پیدا کرد، خیانت تجسم پیدا کرد، حق الناس را خورده است، بیت المال، همه تجسم. «وَحَاقَ بِهِم» قاطی می کند به این ها «مَا کَانُوا بِهِ یَستَهزِئُون» نماز را مسخره می کرد، روزه را مسخره می کرد، ماه رمضان را مسخره می کرد، حجاب را مسخره می کرد، آن خانم عفیفه که حجاب دارد او را مسخره می کرد. این آیه می گوید این ها را فدیه می دهد خلاص بشود، اما فدیه پذیرفته نمی شود. این عبارت اخری این آیه است. «لایُبَدَلُ القُولُ لَدَيَّ» پیش من هیچ چیز پیدا نمی کنم. یعنی میت که، شخص انسان که از دنیا می رود اولین وحشتی که او را می گیرد می بیند هر چه هست قابل تغییر نیست، هر چقدر گناه کرده است قابل تغییر نیست، حسنات دارد قابل تغییر نیست.
شریعتی: کار از کار گذشته است دیگر.
حجت الاسلام عاملی: این آن قدر وحشتناک است. غیر قابل وصف است، می بیند هیچ چیزی را نمی تواند تغییر بدهد. ناگهان می زند «رَبِّ ارجِعُوني». چرا می گوید «رَبِّ ارجِعُوني»؟ می بیند هر چه هست در این دنیاست. می گوید من را به دنیا برگردانید. اما دیگر بازگشت نیست. گاهی خدا می گوید: «یَوَدُّ المُجرِمُ لَؤ یَفتَدِي مِن عَذابِ یَؤمَئِذِ بَبَنِیهِ» گاهی می خواهد فرزندانش را بدهد، همه دار و ندار آن جا بالاخره فدا بکند، برادرش را، خودش را، همه چیز را فدا بکند، نجات پیدا بکند، اما می بیند که ممکن نیست. این از آن وحشتناک ترین آیه هایی است که مربوط به اضاعه حق الناس است و نشان می دهد که خدا و قرآن چقدر به حق الناس حساس هستند. این که می گویم روح شریعتی گره خورده است به حق الناس این است. یعنی دنیا و ما فیها، دو برابر حق الناس بالاتر از این هاست. چقدر پول خوردی از بیت المال، فرض می کنی 10 میلیون خورده است، حاضر است آن جا دو برابر دنیا را بدهد تا خلاص بشود از این مظلمه ای که درست کرده است نسبت به حق الناس. بزرگی فدیه نشان از بزرگی عذاب است. سوء عذاب خیلی باید روی این فکر کرد. «سوء العَذاب»، «سوء الحِساب»، هر دو در قرآن استفاده شده است.
چطور خدا سوء دارد. خدا حساب سوء است، حساب خدا می شود سوء؟! وقتی سختگیری بکند، تخفیف نداشته باشد، می شود سوء، عذاب هم می شود سوء. آن وقت «بَدالَ مِنکُم یَحتَسِبُون» این را یادگاری عزیزان از من داشته باشند. می گوید یک چیزهایی آن جا پیش می آید که اصلاً فکرش را نکرده ای. در دنیا اجمالاً می توانیم فکر بکنیم که چه می شود آن جا از جهت عذاب، عذاب ها مشخص است، اجمالاً می توانیم حساب بکنیم. می گوید نه، یک چیزهایی آن جا پیش می آید، عذاب هایی که اصلاً به مخیله اش خطور نمی کرد. آن هم «مِن الله»، «بدالَ مِنَ الله» خود خدا این کار را درست می کند. این برای کیست؟ آن که چشمش را گریان کردی، حقش را خوردی، بیت المال یک یتیم حق دارد، یک گرفتار حق دارد، فقیر حق دارد، کسی که نمی تواند معیشت روزانه اش را تامین کند حق دارد، آن ها را حقشان را خوردی. این جزا باید هم این طور بشود. «وَ بدالَهُم» ناظر و تجسم اعمال آن هم قابل تامل است. آخرین تکه «وَحاقَ» احاطه می کند، یعنی از هر طرف می بیند که این ها می آیند، «مَا کَانُوا بِهِ یَستَهزِئُون» استهزا کردی آن جا هم استهزا می کند.
اهل جهنم می بینند درِ بهشت باز شد، با سرعت می روند تا به در می رسند در بسته می شود. همواره تکرار می شود. می گویند خدایا ما را استهزا می کنی؟! خدا می گوید این استهزا دنیاست. آن خانم محجبه که در دانشگاه بود مسخره اش کردی، خانم محجبه ای که در دبیرستان بود مسخره اش کردی، در خیابان بود مسخره اش کردی، 16 آیه حجاب را مسخره کردی، این همان است که به طرف خودت برگشته است. هر کس احکام دین را استهزا بکند «اللهُ یَستَهزِءُ بِهِم» خدا می گوید خودم استهزاشان می کنم.
شریعتی: پناه بر خدا. خیلی از شما ممنون و متشکرم. خیلی سپاسگزارم. حاج آقا دعا بکنند و ان شاءالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام عاملی: بهترین دعا عبارت است دعا برای عافیت، چون عافیت از بین برود تمام تصرفات انسان گرفتار می شود. من برای عزیزان خودم حتماً توصیه می کنم یک دعایی را که امام سجاد برای عافیت خوانده است این دعا را مداوت داشته باشند. بهترین دعا برای عافیت دعای امام سجاد است. شاهکار کرده است. چه قدر من خودم بر این مداومت دارم. می دانید که عافیت، عافیت، عافیت، نعمت عافیت... .
شریعتی: در دنیا و آخرت.
حجت الاسلام عاملی: بله. «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِه، وَ اَلبِسني عَافِیتَکَ، وَ جَلَّلنِي عَافِیتَکَ، وَ حَصِّنِّي بِعَافِیتِکَ، وَ اَکرِمنِي بِعافیَتِکَ، وَ أَغنِنِي بِعَافِیَتِکَ، وَ تَصَدَّق عَلَيَّ بِعَافِیَتِکَ، وَ هَب لِي عَافِیَتَکَ وَ أَفرِشنِي عَافِیَتَکَ، وَ أَصلِح لِي عَافِیَتَکَ، وَلَا تُفَربِق بَینِي وَ بَینَ عَافِیَتَکَ فِي الدُّنیَا وَ الآخِرَةِ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ عَافِنِي عَافِیَةً کَافِیَةً شَافِیةً عَالِیَةً نَامِیَةً، عَافِیَةً تُوَلِّدُ فِي بَدَنِي العَافِیَةَ، عَافِیَةَ الدُّنیَا وَ الآخِرَةِ». هر تکه اش توضیح می خواهد، هر تعبیری حساب شده است، استخدام هر کلمه حساب شده است. این بهترین دعا است تا ما از خدا برای خودمان و برای همه عافیت بخواهیم که خدای متعال از گرفتن عافیت ما را امتحان نفرماید.
شریعتی: ان شاءالله. الان لابد خیلی ها می گویند کاش حاج آقا آرام تر می خواندند یا زیرنویس می کردید ما می توانستیم بنویسیم.
حجت الاسلام عاملی: در صحیفه سجادیه است. ان شاءالله که زیرنویس بشود، ترجمه اش هم در صحیفه سجادیه است. من نخواستم وقت عزیزان را بگیرم. دقایق اگر وارد بشویم به ترجمه آن ریزه کاری ها را هم من باید عرض بکنم.
شریعتی: ولی اصل، اصلِ معرفی این دعا بود. احادیث و دعاها و نکاتی که در برنامه سمت خدا مطرح می شود و مدنظرتان است عزیزان ما زحمت می کشند در کانال برنامه، در ایتا و سروش، بارگذاری می کنند، در سایت ما هم هست فایل های متنی و صوتی اش. تکرار برنامه را هم که می توانید از شبکه محترم افق و همین طور رادیو محترم معارف بشنوید. ان شاءالله که در پناه خداوند بزرگ و مهربان باشید. ممنونم از لطف و محبت و مرحمت حاج آقای عاملی عزیزمان. بهترین ها را برای همه ی شما آرزو می کنم. گفت:
برگرد ای توسل شب زنده دارها / پایان بده به گریه ی چشم انتظارها
از یک خروش ناله ی عشاق کوی تو / حاجت روا شوند هزاران هزارها
جهت دسترسی به مجموعه بیانات آیت الله سید حسن عاملی کلیک کنید.
افزودن دیدگاه جدید