مجاهدتهای سید جمال الدین در بیدارسازی مردم مشرق زمین
مجاهدتهای سید جمال الدین در بیدارسازی مردم مشرق زمین
در این بخش از ضیاءالصالحین، به سیر مبارزات و مجاهدتهای سید جمال الدین اسدآبادی در بیدارسازی مردم مشرق زمین می پردازیم. با ما همراه باشید.
شرح حال سید جمال الدین اسدآبادی
سید جمال الدین اسدآبادی به سال 1254 ه. ق در ده اسدآباد، حوالی همدان پا به عرصه حیات گذارد. (مصباحی، 1375: 11) اما ابراهیم صفایی در کتاب رهبران مشروطه، تولد سید جمال را در اسعدآباد کابل می داند و معتقد است که به تعصب گروهی از ایرانیان سید جمال به اسدآبادی معروف شده است (صفایی، 1362: 11). پدرش سید صفدر، اهل علم و مادرش سکینه بیگم از سادات حسینی آن زمان بودند. سید جمال در ۱۰ سالگی در قزوین به آموختن فقه و اصول پرداخت (مافی، 1342: 27) و در عراق خدمت شیخ مرتضی انصاری در علوم تفسیر، حدیث، فقه اصول، کلام، منطق و حکمت الهی تبحر جست. به خاطر هوش و ذکاوت مقدمات عربی را در ۱۰ سال اول به خوبی تحصیل نمود (مدرسی، 69:1353) اندک زمانی گذشت که کیاست سید بر علمای نجف و کربلا و سامرا معلوم شد. سید در سال 1270 هـ . ق عازم بمبئی شود. پس از آن به سال 1274 عازم مکه و در سال 1277 هـ . ق برای زیارت امام رضا علیه السلام عازم مشهد شد و از آنجا به سمت کابل حرکت کرد. (مدرسی، 69:1353:19،18و20) سپس در سال 1280 هـ . ق به سمت هند رفت اما دولت انگلیس از وجود او در هند احساس خطر کرد (مافی، 1342: 41) و وی را از هند اخراج نمود و سید به سمت مصر حرکت کرد و از اینجا بود که پی برد که باید به مردم نزدیک شد. در مصر نیز حضور او برای استعمارگران خوشایند نبود برای همین به دولت قاهره فشار آوردند که او را از مصر بیرون کنند. بدین ترتیب سید پس از چهل روز اقامت به طرف ترکیه حرکت کرد (مافی:43، 45 و 46) و در سال 1286 ه. ق وارد اسلامبول شد و مورد استقبال قرار گرفت (جمالی، 1385: 40).
آثار و تألیفات سید جمال الدین
1. کتاب و مقالات جمالیّه، مشتمل بر چندین مقاله علمی، فلسفی، اخلاقی و اجتماعی. این کتاب در تاریخ 1312 با ملحقاتی در مطبعه کلالۀ خاور تهران به همت میرزا نصرالله خان جمالی چاپ و منتشر شد.
2. انتشار 18 شماره از روزنامه عروه الوثقی با همکاری شیخ محمد عبده در پاریس.
3. کتاب الحقائق، به قول مرحوم حاجی سید هادی روح القدس اسدآباد.
4. کتاب خاطرات سید، گردآورنده شیخ محمدعلی محزومی.
5. کتاب شرح حال اکهوریان با شوکت شمال.
6. کتاب الوصیته السیاسیته الاسلامیه.
7. رساله رد نیچریه در رد مادیون.
8. تاریخ الافغان به زبان عربی.
9. مجله ضیاء الخافقین.
نقش سیدجمال الدین در مطبوعات و مشروطه ایران
جنگ های ایران و روس، توجه انگلیس را به حفاظت راه خشکی هندوستان و ماجراجویی های ناپلئون در مشرق زمین جلب کرد. اعزام محصل به اروپا، تأسیس مدارس به سبک جدید، اقتباس نظام لشگری فرنگ و تأسیس نمایندگی های ایران در خارج و ترجمه کتاب های اروپایی مردم کشور ما را از اوضاع سیاسی و اجتماعی نامطلوبی که داشتند آگاه ساخت. گرچه فقدان صنعت چاپ و نبود روزنامه نمی گذاشت این افکار پراکنده به طبقات غافل برسد (طباطبایی، 150:1335) تا آنکه میرزاصالح شیرازی، دانشجوی اعزامی ایران به لندن، چاپخانه را به ایران آورد و ایران را با صنعت «چاپ سربی» آشنا کرد. او در زمان محمدشاه روزنامه ای به چاپ رساند که به ترتیب در جراید هند و انگلیس نام «کاغذ اخبار» یا ترجمه ایران نیوز داشت. در زمان ناصر الدین شاه ادارۀ امور به دست میرزا تقی خان فراهانی افتاد و روزنامه رسمی به نام «وقایع اتفاقیه» منتشر گردید. «روزنامۀاختر» استانبول نیز قدری اطلاعات مردم را بالا برد و ترجمه مقالات عروه الوثقی نیز که دربارۀاتحاد هند و مسلمانان بود باعث شد که توجه خوانندگان به حقیقت امور واقعی جلب شد (طباطبایی:151) محمدحسن خان اعتماد السلطنه نیز سعی کرد از تجربه سید در امور روزنامه نگاری استفاده کند. سید در ایران اصول شب نامه نویسی را به مریدان خود آموزش داد و نامه هایی که برای علما و سیاستمداران در باب قضایای ایران فرستاده می شد از عوامل مهم شکست ناصر الدین شاه و اتابک در قضیه تنباکو بود (طباطبایی:155) درواقع همکاری علمای دین با رجال سیاسی و هم چنین قدرت روحانیون در لغو قضیۀ تنباکو ناصرالدین شاه را به وحشت انداخت (محیط طباطبایی، 105:1335) زمانی که سید در ایران بود دو تن از علما، سید صادق طباطبایی و شیخ هادی نجم آبادی، با او ملاقات داشتند. تاریخ بیداری ایرانیان می نویسد که طباطبایی به سبب تماس هایی که با سید جمال داشت مظنون بود. کوشش های او برای توسعه این تماس ها موجب اخراج وی از ایران شد (الگار، 279،280:1356).
اعتقاد سید جمال این بود که زورگویی و خودکامگی باید از بین برود و عدالت جای آن را بگیرد، در حالی که برخی روشنفکران ایران اعتقاد داشتند که به تندی نمی توان اصلاحات را آغاز کرد (واثقی، 1335: 92) سیدجمال الدین در ملاقاتی که با شیخ هادی نجم آبادی داشت اعلام کرد که ایران نیازمند انقلاب است و باید زودتر این کار انجام بگیرد (مدرسی، 1353: 96) سید در تهران مردم را علناً بر ضد شاه و امتیازات و خودسری های امین السلطان بر می انگیخت. گاهی شب نامه ها و اشعار اقتصادی در تهران انتشار می یافت که همه را به او نسبت می دادند. حتی حکم مرحوم میرزای شیرازی دایر به تحریم تنباکو را سید به وسیلۀ سیدعلی اکبر فال اسیری که در بصره با او ملاقات کرده بود صادر نمود و کشور را به جنبش در آورد و قدرت ناصرالدین شاه را در هم شکست. در نتیجه سید علما را وارد گود سیاست خارجی و داخلی ایران کرد. علما از تحریم تنباکو به بعد تا آغاز مشروطه اتحاد کلمه داشتند تا بتوانند مشروطه را جایگزین استبداد نمایند (طباطبایی، 93،101:1335). سید جمال الدین در مجالس سخنرانی فساد استبداد داخلی را آشکارا مطرح و در محافل سرّی دوستان خود را هم چنان به بیداری سازی مردم دعوت می کرد (ستوده، 1374: 161).
اندیشه اتحاد اسلام
سید مردی آزادی خواه، دارای افکار و عقاید فلسفی، سیاسی، اجتماعی و ایجاد وحدت میان مسلمانان و تشکیل اتحادیه دولت های سلامی بود (ستوده:160) وی برای پیشرفت اتحاد اسلام بالغ بر پانصد مراسله و مکتوب به السنه مختلف فارسی، عربی و ترکی به رشته تحریر در آورد و به عتبات و سایر بلاد اسلامی ارسال داشت و در پذیرفتن اتحاد اسلام ابتدا سلطان عثمانی ـ سید عبدالحمید ـ استقبال نمود (مدرسی، 1353: 25) سید در اروپا نیز با انتشار روزنامه عروه الوثقی نقش مهمی در شکوفایی آگاهی و اندیشه مسلمانان داشت. درواقع اندیشه اتحاد اسلام سید دفاع از استقلال ممالک اسلامی و آزادی همه مسلمانان بود (مدرسی: 99و 128) سید درد جامعه اسلامی را در استبداد حکام ـ نفوذ عقاید خرافی در اندیشه مسلمانان و دور افتادن آن ها از اسلام نخستین، جدایی و تفرقه میان مسلمانان به عناوین مذهبی و غیرمذهبی ـ و نفوذ استعمار غربی می دانست و برای رهایی از این دردها و مشکلات، همبستگی دین و سیاست و اتحاد اسلامی را در برابر غرب مطرح می کرد (مطهری، 1363: 24، 32).
سید جمال الدین در مصر و لژ فراماسونری
سید جمال الدین از راه ترعه سوئز به مصر که دومین لانۀ اشغالی استعمار بود قدم نهاد (واثقی، 1335: 51) و در آنجا کتاب «شرح الطهار» را به دانشجویان در خانه خود تدریس می کرد و سخنرانی اش در دانشگاه الازهر برای دولت وقت مصر که حمایت از انگلیس می کرد گران تمام شد و در نهایت از آنجا به بهانه اینکه کشیش نصرانی مصر به وسیله سید اسلام را قبول کرد اخراج شد (واثقی، 1335: 52).
تأسیس «حزب الوطنی» نیز از خدمات سید در مصر بود (واثقی، 1335: 70 و 78) شیخ محمد عبده اولین کسی بود که عضویت در این انجمن را پذیرفت. از جمله مواردی که در این انجمن مطرح کردند:
✓ ادای فرایض به جماعت و نوافل
✓ امر به معروف و نهی از منکر
✓ دعوت به اسلام
✓ احسان به فقراء
✓ صله رحم
✓ عیادت مریض
✓ زیارت قادمین
✓ ارشاد جاهل و تنبیه عامل
✓ دوری از لغو و بیهوده سخن گفتن
✓ اداره حقوق مالیه الهیه (خمس و زکات و ...)
✓ اینکه هر یک دفتری در جیب داشته باشند که هر کدام هر یک از مواد ذکر شده را که تقریباً 17 بند بود به جای آورند. (جمالی، 1358: 49) این انجمن قریب ده ماه طبق این برنامه کار کرد و در سال 1296 سید دستگیر و از مصر به هندوستان رفت (واثقی، 1335: 82) مبارزه با استعمار فرهنگی نیز از جمله اقدامات سید بود. او پی برده بود که در دوران معاصر بسیاری از بدعت ها و انحرافات و اندیشه ها به ویژه آن هایی که در تجزیه و خودباختگی و بی هویتی جامعه اسلامی نقش مؤثری دارند بر مبنای استعمار فرهنگی و از طریق خودباختگی در برابر غرب و غرب زدگی وارد می شود. بنابراین تقلید از اخلاق و رفتار و تمدن ملت های دیگر طبعاً در میان وحدت آن ملت روزنه کوچکی برای دخول دشمنان به میان آنان می شود. پس نظر سیدجمال الدین در مبارزه با استعمار فرهنگی جهت حفظ موجودیت سیاسی و هویت مستقل جامعه اسلامی ضروری می باشد (موثقی، 1370، ج 1: 314 و 315).
سفر سید به اروپا و انتشار روزنامه عروه الوثقی
سید جمال از مصر به هندوستان رفت و به نوشتن رساله رد نیچریه، به زبان فارسی پرداخت. در سال 1299 هـ . ق حکومت هند به علت اوضاع بحرانی مصر او را از هند بیرون کرد. وی نیز از هند به آمریکا و از آنجا به لندن و سپس به پاریس رفت و ویلفرید نویسنده معروف انگلیسی او را در پاریس در منزل خود پذیرفت (محمود، 1367، ج 90:5). سید به کمک شاگردش محمد عبده نخستین شماره عروه الوثقی را در تاریخ 15 جمادی الاول سال 1301 ق در پاریس منتشر کرد که آخرین شماره آن در 26 ذیحجه همان سال بود (عنایت، 1363: 90). هدف از انتشار این روزنامه شورانیدن مسلمانان بر ضد استعمار غربی بود که در نتیجه بریتانیا این مجله را در مصر و هند ممنوع ساخت. از رویدادهای مهم اقامت سید در پاریس کنفرانس ارنست رنان فیلسوف و شرق شناس نامدار فرانسوی در دانشگاه سوربن فرانسه دربارۀاسلام و علم بود (مصباحی، 1375: 110).
فرجام زندگی سید جمال الدین اسدآبادی
دربارۀ مرگ سید جمال الدین اختلاف نظر وجود دارد. گروهی معتقدند مرگ او در اثر بیماری سرطان بوده و گروه دیگر می گویند سلطان عثمانی «عبدا لحمید» او را مسموم و شهید کرد. گروه سوم اعتقاد دارند زمانی که وی به بیماری سرطان دچار شد در حین مداوا مسموم گردید. (واثقی، 1335: 354) کتاب سیاستگران دورۀ قاجار نیز به سه روایت اشاره کرده است. 1. سید برهان الدین بلخی از دوستان نزدیک سید بوده و حکایت می کند که یک روز قبل از وفات سید جمال، حال ایشان خوب بود. 2. روایت دوم از نزدیکان سلطان عبد الحمید است. حکایت کردند چند ماه قبل از فوت سید سلطان امر کرده بود که از خانه بیرون نیاید، او هم به جایی نمی رفت. 3. روایت سوم از یکی از مریدان سید موسوم به عبدالحسین همدانی است که از ایران به همراه سید به استانبول رفته تا روز آخر با او بود. همان روز آخر شب درد دندان گرفت و جمیل پاشا ـ طبیب سلطان ـ دوائی به دندان سید زد که وی از در خانه بیرون نرفته بود که دهان و حلق او ورم کرد که در همان حال حالت خفگی به او دست داد و جان سپرد. (ساسانی، 1354، ج 1: 221 و 222) با این تفاصیل می توان گفت که سید به مرگ طبیعی نمرده است. وی که یک نهضت بزرگ اسلامی و اصلاحی را پی ریزی کرده بود، سرانجام در روز سه شنبه 5 شوال 1314 دار فانی را وداع گفت (واثقی، 1335: 361). وی که یک نهضت بزرگ اسلامی و اصلاحی را پی ریزی کرده بود، سرانجام در روز سه شنبه 5 شوال 1314 در ترکیه دارفانی را وداع گفت. ابتدا در استانبول دفن شد؛ اما به درخواست دولت وقت افغانستان، پیکر وی به این کشور انتقال داده شد و در دانشگاه کابل دفن گردید، و آنجا را دارالفنون نام نهادند.
سخن آخــر:
سید جمال الدین از جمله رهبرانی بود که نهضت خود را بر پایۀ فکری و اجتماعی قرار داد. او مهم ترین مشکل جامعه اسلامی را استبداد داخلی و استعمار خارجی می دانست و برای مبارزه با این دو اتحاد اسلامی را تبلیغ می کرد. دولت انگلیس را نه تنها قدرت استعماری بلکه دشمن صلبی مسلمانان می دانست. علاوه بر این بازگشت به اسلام نخستین و دور ریختن خرافات را تبلیغ می کرد. اعتقاد داشت که اسلام به عنوان یک مکتب و یک ایدئولوژی مسلمانان را نجات و رهایی می بخشد. وی توانست دامنه کوشش های خود را تقریباً در سراسر جهان اسلام توسعه دهد.
منابع و پی نوشتها :
1. الگار، حامد؛ نقش روحانیت پیشرو در جنبش مشروطیت، ترجمه ابوالقاسم سری، انتشارات توسی، تهران: 1356.
2. امین الدوله، میرزاعلی خان؛ خاطرات سیاسی امین الدوله به کوشش حافظ خانفرماییان، چاپخانه دانشگاه تهران: 1335.
3. جمالی، سیروس؛ زندگی و مبارزات سیدجمال الدین اسدآبادی، مؤسسه مطبوعاتی عطایی، تهران: 1358.
4. ساسانی، خان ملک؛ سیاستگران دوره قاجار، انتشارات بابک، تهران: 1354.
5. ستوده، هدایت الله؛ تاریخ اندیشه های اجتماعی در اسلام، انتشارات آوای نور، تهران: 1374.
6. صفایی، ابراهیم؛ رهبران مشروطه، انتشارات جاویدان، تهران: 1362.
7. محیط طباطبایی، محمد؛ نقش سیدجمال الدین در بیداری مشرق زمین، به کوشش حافظ خانفرماییان، دانشگاه، تهران: 1335.
8. عنایت، حمید؛ سیری در اندیشه سیاسی عرب، امیرکبیر، تهران: 1363.
9. مافی، محیط؛ مبارزات ضد استعماری سیدجمال الدین اسدآبادی، چاپ اول، آرش سابق، تهران: 1342.
10. مصباحی، محمدجواد؛ سیدجمال الدین اسدآبادی بنیانگذار نهضت احیای تفکر دینی، فکر روز، تهران: 1375.
11. مدرسی چهاردهی، مرتضی؛ سیدجمال و اندیشه های او، پرستو، تهران: 1353.
12. محمود، محمود؛ تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، جلد 5، اقبال، تهران: 1367.
13. موثقی، احمد؛ استراتژی وحدت در اندیشه سیاسی عرب، جلد 1، دفتر تبلیغات اسلامی قم، 1370.
14. مطهری، مرتضی؛ نهضت های اسلامی در صد سال اخیر، دفتر انتشارات اسلامی. 1363.
15. جمالی اسدآبادی، ابوالحسن؛ نامه های تاریخی و سیاسی سید جمال الدین اسدآبادی و گفتاری چند از محققان دانشمند. سازمان کتاب های پرستو، تهران: 1349.
16. واثقی، صدر؛ سیدجمال الدین اسدآبادی پایه گذار نهضت های اسلامی، انتشارات پیام، تهران: 1335.
افزودن دیدگاه جدید