احادیث فتنه

موضوع نوشتار: 
احادیثی مناسبتی؛
احادیث مناسبتی

حدیث (1) امام باقر علیه السلام :
اَلْجَنَّهُ مُحَرَّمَهٌ عَلَی الْفَتّانینَ الْمشّائینَ بِالنَّمیمَهِ؛
بهشت ـ و نعمت های حیات بخش آن ـ برای اشخاص فتنه گر و سخن چینِ آشوب طلب، حرام است.

مجموعه ورام ج 2 ، ص 209

******************************

حدیث (2) رسول اکرم صلی الله علیه و آله:
إِنَّ مِمَّنْ يَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ- مَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ- فَقُلْتُ بِمَا ذَا قَالَ بِمُوَالاةِ أَعْدَائِنَا وَ مُعَادَاةِ أَوْلِيَائِنَا إِنَّهُ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ اخْتَلَطَ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ وَ اشْتَبَهَ الْأَمْرُ فَلَمْ يُعْرَفْ مُؤْمِنٌ مِنْ مُنَافِق‏
همانا از کسانی که مدعی مودت ما اهل بیت هستند، کسی هست که در فتنه گری، برای شیعیان ما از دجال شدیدتر است. (راوی) گفتم: برای چه؟ (امام) گفت: به خاطر دوستی با دشمنان ما و دشمنی با دوستانمان. چون چنین شد، حق با باطل آمیخته می شود و مؤمن از منافق بازشناخته نمی شود.

وسائل الشیعة ج 16 ، ص 179 ، ح 21289

*****************************

حدیث (3) امام علی علیه السلام :
كُن فِي الفِتنَه كابنِ اللَّبونِ لا ظَهرَ فَيَركَبَ و لا ضَرعَ فيَحلَبَ؛ 
در فتنه ها همچون شتر دو ساله باش؛ نه پشتي دارد تا سوارش شوند و نه پستاني تا شيرش را دوشند

نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 469 ، حكمت 1

*****************************

حدیث (4) رسول اکرم صلی الله علیه و آله:
بادروا بالأعمال فتنا كقطع اللّيل المظلم: يصبح الرّجل‏ مؤمنا و يمسي كافرا، و يمسي مؤمنا و يصبح كافرا، يبيع أحدهم دينه بعرض من الدّنيا قليل.
فرصت را برای اعمال نیک بیش از آنکه فتنه هایی مانند پاره های شب تاریک پدید آید غنیمت شمارید در آن هنگام انسان صبح مومن است و شب کافر می شود شب کافر است و روز مومن می شود و دین خود را به عرض ناچیز دنیا می فروشد

نهج الفصاحه ص 370 و 371 ، حدیث 1075 و 1076

*****************************

حدیث (5) رسول اکرم صلی الله علیه و آله:
 ستكون فتن يصبح الرّجل فيها مؤمنا و يمسي كافرا إلّا من أحياه اللَّه بالعلم‏
فتنه هایی خواهد بود که در اثنای آن مرد به صبح مومن باشد و به شب کافر شود , مگر آنکه خدایش به علم زنده دارد

نهج الفصاحه ص 522 ، ح 1734

*****************************

حدیث (6) رسول اکرم صلی الله علیه و آله:
 سيشدّد هذا الدّين برجال ليس لهم عند اللَّه خلاق سيكون في آخر الزّمان خسف و قذف و مسخ إذا ظهرت المغازف و القينات و استحلّت الخمر.
 اين دين بمردانى كه پيش خدا بهره‏اى ندارند نيرو خواهد گرفت در آخر زمان خسف و قذف و مسخى خواهد بود، هنگامى كه كه رامشگران و آرايشگران‏ پديد شوند و شراب حلال بشمار آيد.

نهج الفصاحه ص 526 ، ح 1754

*****************************

حدیث (7) رسول اکرم صلی الله علیه و آله:
 سيأتي على أمّتي زمان يكثر فيه الفقراء و يقلّ الفقهاء و يقبض العلم و يكثر الهرج ثمّ يأتي من بعد ذلك زمان يقرأ القرآن رجال من أمّتي لا يجاوز تراقيهم ثمّ يأتي من بعد ذلك زمان يجادل المشرك باللَّه المؤمن في مثل ما يقول.
بر امت من زمانى بيايد كه فقيران فراوان شوند و فقيهان كم شوند و علم بر گرفته شود و آشوب فزونى گيرد آنگاه از پس آن زمانى بيايد كه مردانى از امت من قرآن خوانند كه از گلويشان بالاتر نرود آنگاه از پس آن زمانى بيايد كه مشرك بخدا با مؤمن مجادله كند و سخنانى نظير او گويد.

نهج الفصاحه ص 527 ، حدیث 1755

*****************************

حدیث (8) رسول اکرم صلی الله علیه و آله:
ليأتينّ على النّاس زمان يكذّب فيه الصّادق و يصدّق فيه الكاذب و يخوّن فيه الأمين و يؤتمن الخئون و يشهد المرء و لم يستشهد و يحلف و إن لم يستحلف و يكون أسعد النّاس بالدّنيا لكع بن لكع لا يؤمن باللَّه و رسوله.
زمانی به مردم رسد که راست گو را تکذیب کنند و دروغگو را تصدیق کنند و امین را خائن شمارند و خائن را مومن پندارند و مرد بی آنکه شهادت از او خواهند شهادت دهد و بی آنکه قسم از او خواهند قسم خورد و خوشبخترین مردم فرومایه پسر فرومایه باشد که به خدا و پیغمبرش ایمان ندارد

نهج الفصاحه ص 654، حدیث 2366

*****************************

حدیث (9) رسول اكرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله :
إِنَّ اللّه‏َ عَز َّو َجَلَّ أَحَبَّ الْكَذِبَ فِى الصَّلاحِ وَ أبْغَضَ الصِّدْقَ فِى الْفَسادِ؛
خداوند عز و جل، دروغى را كه باعث صلح و آشتى شود دوست دارد و از راستى كه باعث فساد (و فتنه) شود بيزار است.

نهج الفصاحه ص 313، حدیث 782  - من لايحضره الفقيه ج 4، ص 353، ح 5762

*****************************

حدیث (10) رسول اكرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله :
 خَلَّتانِ كثيرٌ مِن الناسِ فيهِم مَفتونٌ: الصِّحَّةُ و الفَراغُ؛
دو چيز است كه مايه فتنه بسيارى از مردم است: تندرستى و فراغت.

کافی(ط-الاسلامیه) ج 8، ص 152، ح 13

Share