برنامه های احیای دریاچه ارومیه چقدر نتیجه داده است؟
به گزارش خبرگزاری ضیاءالصالحین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، اخیراً گزارشی از نتایج اقدامات انجام یافته جهت احیای دریاچه ارومیه منتشر شده است. دریاچه ارومیه یکی از بزرگترین دریاچه های ایران است، که در استان آذربایجان غربی قرار دارد و در گذشته با نام های زیادی از جمله شور دریا، دریا شاهی و دریاچه رضائیه نامیده می شد. جهت آشنایی بیشتر با این دریاچه که در نوع خود کم نظیر می باشد تا پایان این گزارش با ما همراهی کنید.
دریاچه ارومیه از دهه 80 به بعد به دلایل مختلف تغییرات اقلیمی، زیست محیطی و انسانی روبه خشکی رفت. این دریاچه به دلیل وجود نمک بسیار زیاد پس از خشک شدن تبدیل به یکی از معضلات مردم منطقه شده است.
اینفوگرافیک مقایسه کم شدن سطح آب دریاچه ارومیه در طول سالیان مختلف
بر اساس لیست تنوع زیستی پارک ملی دریاچه ارومیه که در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۶ ارائه شده است پارک ملی دریاچه ارومیه محل زیست ۶۲ گونه باکتری و آرکئوباکتر، ۴۲ گونه قارچ های میکروسکوپی، ۲۰ گونه جلبک، ۳۱۱ گونه گیاه، ۵ گونه نرم تنان دو کفه ای (رودخانه های جزایر)، ۲۲۶ گونه از پرندگان، ۲۷ گونه خزنده و دوزیست و ۲۴ گونه از پستانداران است، همچنین ۴۷ گونه فسیل در این دریاچه کشف شده است که این عوامل باعث شده تا این زیست بوم به صورت بین المللی توسط یونسکو به عنوان منطقه تحت حفاظت به ثبت برسد.
زمانی در دریاچه ارومیه امکان کشتیرانی وجود داشت اما با کاهش تراز آب آن به محلی برای توفان های نمکی تبدیل شده است.
اینفوگرافیک تاریخچه تامین حقابه دریاچه ارومیه طی 20 سال گذشته تاکنون
تصویر هوایی دریاچه ارومیه از مرداد 1397 تا مرداد 1399
علی ارواحی متخصص مدیریت زیست بوم های تالابی، در خصوص روند تغییرات و وضعیت فعلی دریاچه ارومیه گفت: دریاچه ارومیه با وسعت ۵۷۰۰ کیلومتر مربع، بزرگترین دریاچه داخلی ایران، بزرگ ترین دریاچه آب شور خاورمیانه، ششمین دریاچه بزرگ آب شور دنیا و در ردیف بیست و پنجمین دریاچه بزرگ دنیا از نظر مساحت قرار می گیرد و یکی از مهم ترین منابع تولید و عرضه جهانی آرتمیا بشمار می آید.
وی افزود : مرور تغییرات تراز دریاچه ارومیه طی سه دهه اخیر حاکی از افت و خیزهایی است که به تفصیل می توان عوامل موثر در بروز آن و تحولات مدیریتی در این بازه زمانی را بررسی کرد. بررسی تغییرات تراز این دریاچه نشان می دهد که در سال ۱۳۷۴ تراز آب بطور قابل ملاحظه ای افزایش یافت و به سطح ۱۲۷۸.۵رسید و سرآغاز تشدید بارگذاری ها و توسعه نامتوازن گردید.
وی افزود : از سال ۱۳۷۷ روند کاهش تراز آب دریاچه ارومیه شدت گرفت تا جایی که در پاییز ۱۳۹۴، تراز آب به کمتر از ۱۲۷۱ متر رسید و حدود ۸۰ درصد دریاچه خشک شد. مهمترین عوامل موثر در تشدید روند کاهشی تراز آب دریاچه ارومیه شامل، احداث سد های متعدد، افزایش تبخیر سطحی، استفاده غیر اصولی منابع آب، تغییر کاربری اراضی دیم به آبی، توسعه کشت محصولات پر آب بر، عدم تخصیص حقابه دریاچه، تغییر رژیم بارش و اختلال در تعادل اکولوژیکی و هیدرولیکی دریاچه، می باشد. در این میان، خوشبختانه بارش های اسفند ۱۳۹۷ و بهار ۱۳۹۸، باعث شد تا تراز آب دریاچه ارومیه بیش از یک متر افزایش یابد و از سطح ۱۲۷۲ متر عبور کند. در انتهای تابستان ۱۳۹۹، مجددا تراز دریاچه کاهشی شد و سطح ۱۲۷۱.۵ متری را تجربه کرد.
متخصص مدیریت زیست بوم های تالابی گفت : بر اساس آخرین داده ها در مهرماه ۱۴۰۰، تراز آب دریاچه با کاهش ۶۲ سانتیمتری نسبت به سال قبل، به رقم ۱۲۷۰.۶۵ متر رسیده که از جمله دلایل آن، افزایش تبخیر سطحی از دریاچه، کاهش ۲۲ درصدی بارش نسبت به سال قبل، افت ۵۰ درصدی ذخایر برفی و کاهش حجم ذخایر سدها بوده و در نتیجه آن حقابه دریاچه ارومیه در زمان مقرر و بطور کامل تخصیص نیافت. این در حالیست که به رغم کاهش بارندگی، مصارف بخش کشاورزی تقریبا تامین و فشار کمبود آب به دریاچه ارومیه تحمیل شد. سوال اینجاست که چرا در حالیکه میزان بارش تنها ۲۲ درصد کاهش داشته، ۶۵ درصد از حق آبه دریاچه ارومیه کسر شده و میتوان پرسید، تاثیر اقدامات ستاد احیای دریاچه ارومیه در تغییر نگرش و عملکرد بخش های اجرایی خصوصا وزارت نیرو و جهاد کشاورزی چه بوده است.
وی گفت : تجارب دریاچه های آون کالیفرنیا، سالت لیک یوتا و آرال، نشان داده که در صورت خشک شدن دریاچه ارومیه، حداقل ۵ میلیون نفر در معرض طوفان های نمکی، ابتلا به امراض تنفسی، تخریب اراضی کشاورزی، مهاجرت و فقر قرار می گیرند و دولت نیز متحمل خسارات قابل توجهی برای ایجاد شغل، تامین رفاه و حفظ سلامت مردم آسیب دیده خواهد شد. همچنین دیگر پیامد های خشک شدن دریاچه ارومیه شامل تشدید فرونشست، افت کیفی منابع آب، بهم پیوستگی جزایر دریاچه، ورود گونه های گوشتخوار مهاجم مانند پلنگ، روباه و شغال، بروز تهدید برای حیات وحش خصوصا گوزن زرد ایرانی، از دست رفتن منابع آرتمیا و بالطبع آن کمبود منابع غذایی برای دیگر آبزیان و پرندگان و همچنین تحمیل هزینه به دولت برای واردات سیست آرتمیا و عدم امکان صادرات آن و ارز آوری، می باشد.
ارواحی در ادامه درباره مهم ترین تحولات مدیریتی دریاچه ارومیه بیان کرد : نخستین هشدارها برای مرگ دریاچه ارومیه از اوایل دهه ۸۰ داده شد و متاسفانه در آن زمان، توجه چندانی برای نجات جان دریاچه ارومیه نشد تا اینکه حدفاصل سال های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ و همزمان با تشدید بحران دریاچه ارومیه، اقداماتی از جمله تصویب برنامه مدیریت دریاچه ارومیه، تشکیل کار گروه ملی نجات دریاچه ارومیه، شکل گیری شورای منطقه ای مدیریت دریاچه ارومیه، تصویب حقابه ۳.۱ میلیارد متر مکعبی دریاچه ارومیه توسط شورای عالی آب و توافق استان های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان در خصوص حق السهم شان برای تامین حقابه دریاچه، صورت پذیرفت.
وی افزود : در سال ۱۳۹۲، ستاد احیای دریاچه ارومیه با هدف تثبیت تراز اکولوژیک دریاچه ارومیه به مقدار ۱۲۷۴.۱ متر (تا سال ۱۴۰۴)، آغاز بکار کرد که متاسفانه صرفنظر از کاهشی شدن مجدد تراز آب، ستاد احیا اعلام کرده که این مهم با ۲ سال تاخیر محقق خواهد شد. متوقف کردن ۳۳ سد مطالعاتی و اجرایی، احداث تصفیه خانه های ارومیه و تبریز جهت انتقال پساب تصفیه شده به دریاچه، سیاست گذاری و برنامه ریزی برای کاهش ۴۰ درصدی مصارف آب کشاورزی و اجرای طرح "به کاشت" از جمله اقدامات برای احیای دریاچه ارومیه است.
متخصص مدیریت زیست بوم های تالابی در خصوص ارزیابی عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه گفت : وضعیت فعلی دریاچه ارومیه بیانگر آنست که اقدامات انجام شده بعضا روی کاغذ مانده و یا آنکه از اثربخشی لازم و کافی برخوردار نبوده اند. اینکه شرایط فعلی را صرفا به کاهش بارندگی ها و عدم بهره برداری از طرح انتقال آب زاب، نسبت دهیم، منطقی به نظر نمی رسد چرا که از یک سو، حتی در صورت بهره برداری از طرح انتقال آب زاب، چه تضمینی وجود داشت که منابع آب استحصالی در شرایط خشکسالی تحویل دریاچه شود و حتی چه امیدی است که در میان مدت و بلند مدت، مدیریت منابع آب و مصارف بی رویه کشاورزی، این منابع در اختیار دریاچه قرار گیرد.
وی ادامه داد : از سوی دیگر، به نظر می رسد رویکرد سخت افزاری ستاد احیاء چندان پاسخگو نبوده چرا که طی این سالها، می توانست تمرکز ستاد به جای احداث طرح های انتقال آب، صرف هزینه های گزاف و تحمیل پیامدهای مخرب زیست محیطی، متوجه بازسازی سیستم انتقال آب شرب و کشاورزی، اجرای موثر طرح "به کاشت"، ترغیب و توانمندسازی کشاورزان برای کشت محصولات کم آب بر، اصلاح الگوی کشاورزی، حمایت گسترده از کشت گلخانه ای و معیشت های کم آب بر، احیای قنوات، استقرار سامانه هوشمند نظارت بر بهره برداری از منابع آب، حذف محصولات پر آب بر نظیر یونجه، چغندرقند، سیب، انگور و پیاز و در نتیجه، کاهش واقعی ۴۰ درصدی مصارف بخش کشاورزی باشد که اگر اینگونه می بود و آمار صحت میداشت، نیازی به کسر ۶۵ درصدی حقابه دریاچه ارومیه نبود.
ارواحی گفت: چاره کار در مصرف صحیح آب توسط مردم، کشاورزان و صنعتگران بوده و برای این منظور نیاز است ضمن تقویت مشارکت عمومی و گسترش شبکه ملی پایش تراز آب، به سمت تامین شاخص های سلامت دریاچه ارومیه، اصلاح مدیریت وارونه آب، مصرف بهینه منابع آب خصوصا در بخش کشاورزی و دریافت حق آبه تالاب ها از وزارت نیرو حرکت کنیم.
بیشتر بخوانید : افزایش حجم آب دریـاچه ارومیه