رفتن به محتوای اصلی
روتیتر
تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

چگونگی شهادت غم انگیز حضرت رقیه سلام الله علیها

تاریخ انتشار:
رمز و راز چگونگی شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها در خرابه های شام و اثبات وجود آن حضرت با استناد به کتب و نظرات علماء
چگونگی شهادت غم انگیز حضرت رقیه

چگونگی شهادت غم انگیز حضرت رقیه سلام الله علیها

در این نوشتار به شرح اجمالی چگونگی شهادت غم انگیز حضرت رقیه سلام الله علیها در خرابه های شام بعد از اسیر شدن توسط سپاه یزید و  اثبات وجود آن حضرت با استناد به کتب و نظرات علماء خواهیم پرداخت.

بیشتر بخوانید  اثبات وجود تاریخی حضرت رقیه سلام الله علیها

چگونگی شهادت غم انگیز حضرت رقیه بر اساس 3 منبع

چگونگی شهادت غم انگیز حضرت رقیه بر اساس 3 منبع

حضرت رقیه سلام الله علیها دختر امام حسین علیه السلام در واقعه عاشورا سه سال سن داشتند که بعد از شهادت پدر و یارانش در عصر عاشورا، به همراه دیگر زنان بنی‌هاشم توسط سپاه یزید به اسیری رفتند و در خرابه‌های شام به شهادت رسیدند. 

چگونگی شهادت غم انگیز حضرت رقیه بر اساس 3 منبع

اثبات وجود تاریخی حضرت رقیه سلام الله علیه

یکی از شهیدان قیام حسینی که نقش بسیار تاثیر گذاری در تبدیل واقعه عاشورا به یک جریان سیال تاریخی داشت، حضرت رقیه سلام الله علیها، دختر سه ساله امام حسین علیه السلام است (که بارگاه آن مخدره در شهر شام واقع شده است). بعضی از مورخین درباره وجود تاریخی حضرت رقیه سلام الله علیها سعی در شبهه پراکنی دارند، اما با توجه به مستندات تاریخی که در کتاب منتخب التواریخ نقل شده می توان به تمام این شک و دودلی ها پایان داد.

در قسمتی از این مستندات تاریخی، جریان تعمیر و بازسازی قبر این بانوی سه ساله ذکر شده که بدین صورت است: چندین بار سید ابراهیم دمشقی و خانواده اش در عالم رویا خواب این بانوی سه ساله را می بینند. در خواب از سید ابراهیم خواسته می شود که به نزد والی شام برود و از او بخواهد که قبر را تعمیر کنند؛ زیرا داخل قبر آن حضرت آب جمع شده بود و جسم مطهر ایشان معذب بود. والی شام با مطلع شدن از این جریان از علما شیعه و سنی خواست که غسل کنند و در نزد مرقد آن بانو جمع شوند و قرار بر این شد که قفل به دست هر شخصی باز شد، متصدی نبش قبر و تعمیر آن شود. قفل تنها به دست سید ابراهیم دمشقی که نسبش منتهی به سید مرتضی علم الهدی می شود، باز شد و بدن شریف آن حضرت را به مدت سه روز از قبر خارج کردند و به تعمیر آن پرداختند. (برای اطلاع از جزئیات بیشتر به کتاب لهوف سیدبن طاووس مراجعه شود)

چگونگی شهادت غم انگیز حضرت رقیه بر اساس 3 منبع

شهادت غم انگیز حضرت رقیه بر اساس 3 منبع

شهادت غم انگیز حضرت فاطمه صغری و یا رقیه علیها سلام، دختر امام حسین علیه السلام چنین است:

عصر روز سه شنبه در خرابه در کنار حضرت زینب سلام الله علیها نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند. پرسید: عمه جان! اینان کجا می روند؟ حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: عزیزم این ها به خانه هایشان می روند. پرسید: عمه! مگر ما خانه نداریم؟ فرمودند: چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است. تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد. بلافاصله پرسید: عمه! پدرم کجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند. خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر حضرت سید الشهداءعلیه السلام را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر حضرت سید الشهداء علیه السلام را دید، سر را برداشت و در آغوش کشید. بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلندتر شد، گفت: پدر جان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدر جان چه کسی رگهای گردنت را بریده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ» چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پدر جان یتیم به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان کاش خاک را بالش زیر سرم قرار می دادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمی دیدم. دختر خردسال حسین علیه السلام آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند. [شرح شمع: صفحه 310 - نفس المهموم456 -الدمع الساکه141]

چگونگی شهادت غم انگیز حضرت رقیه بر اساس 3 منبع

نقش موثر حضرت رقیه سلام الله علیها در تبدیل واقعه عاشورا به یک جریان سیال تاریخی

جریان کربلا محدود به واقعه عاشورا نیست؛ چراکه پس از آن با ادامه حرکت کاروان اسراء، مبارزه خاندان اهل بیت علیهما السلام با یزید همچنان ادامه داشت. ادامه نهضت حسینی را می توان از خطبه های غرای امام سجاد علیه السلام تا نقش بیدارگری حضرت زینب سلام الله علیها در شهر های بزرگی چون کوفه و شام دانست. چه بسیار مسیحیان و یهودیانی که به وسیله کاروان اسرا مسلمان شدند و از همه پررنگ تر آن که، خانواده یزید و غلامانش با دیدن اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله در اسارت از او بیزاری جستند و جزء محبین خاندان عصمت و طهارت شدند.

چگونگی شهادت غم انگیز حضرت رقیه بر اساس 3 منبع

حضرت رقیه سلام الله علیها یاقوتی درخشنده در شهر شام

نهضت حسینی با یادگار گذاشتن نشانه ای گرانقدر حضرت رقیه سلام الله علیها در شهر شام باعث دگرگونی عمیق و تغییری شگرف در شهر شام شدند؛ زیرا شهر شام از زمان عثمان، خلیفه سوم تحت امارت معاویه بوده و به گواهی تاریخ او از همان زمان در تدارک تشکیل حکومت بنی امیه بود.

پس از مرگ عثمان و به حکومت رسیدن امام علی علیه السلام وی حاضر به بیعت با امام نشد و از ایشان امارت شهر شام را درخواست کرد و به سبب آن که امام امارت شهر شام را به وی واگذار نکرد، جنگ صفین و ماجرای حکمیت روی داد. پس از مرگ عثمان و به قدرت رسیدن معاویه او دست به جنایات بسیار عجیب و خطرناکی در عالم اسلام زد. اثرات ظلمی که معاویه در حق اسلام و مسلمین کرد قابل توصیف و شمارش نیست.

جریان سازی خطرناک معاویه علیه اسلام

از جمله آن می توان به رواج سب و لعن امام علی علیه السلام و جعل احادیث احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم اشاره کرد. در کتاب أسرار آل محمد علیهم السلام نقل شده: معاویه قاریان اهل شام‏ و قاضیان آن را فرا خواند و به آنان ‏اموالى داد و ایشان را در نواحى و شهرهاى شام پراکنده ساخت. آنان هم مشغول به نقل روایات دروغین شدند و پایه ‏هاى باطلى را براى مردم پایه‏ گذارى کردند. آنان به مردم چنین خبر میدادند که على علیه السلام عثمان را کشته و بدین وسیله اهل شام را به معاویه متمایل کردند و همه اهل شام متفق الکلمه شدند.

برنامه بیست ساله معاویه بر ضد ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام

 معاویه این برنامه را بیست سال ادامه داد و در تمام مناطق تحت حکومتش آن را اجرا میکرد، تا آنکه اراذل شام و یاران باطل نزد او آمدند و بر سر غذا و آب او نشستند. او به آنان اموال میداد و براى ایشان زمین ها را قسمت میکرد و خوراکى و نوشیدنى به آنان میخورانید، تا آنجا که خردسالان با این برنامه بزرگ شدند و بزرگسالان پیر شدند و عرب هاى بیابانى با این عقاید به شهرها کوچ کردند. اهل شام لعن شیطان را ترک کردند و بر حضرت على علیه السلام لعن کردند و نوشته ه‏ایى هم به همه شهرها براى کارمندانش نوشت که: «امانم را برداشتم از کسى که حدیثى در مناقب على بن ابى طالب یا فضائل اهل بیتش نقل کند و چنین کسى عقوبت را بر خودش روا داشته است.»

چگونگی شهادت غم انگیز حضرت رقیه بر اساس 3 منبع

کرامات حضرت رقیه علیه السلام

از حضرت رقیه علیه السلام ومرقد مطهر آن حضرت، در طول تاریخ، کرامات متعددی بروز کرده است. در این مطلب توجه شما را به یک کرامت شگفت جلب می کنیم:

مرحوم حاج میرزا علی محدث زاده ( متوفای محرم 1396 ه. ق)، فرزند مرحوم محدث عالی مقام حاج شیخ عباس قمی رضوان الله تعالی علیها، از وعاظ و خطبای مشهور تهران بودند. ایشان می فرمود: یکسال به بیماری و ناراحتی حنجره و گرفتگی صدا مبتلا شده بودم، تا جایی که منبر رفتن و سخنرانی کردن برای من ممکن نبود. مسلم، هر مریضی در چنین موقعی به فکر معالجه می افتد، من نیز به طبیبی متخصص و با تجربه مراجعه کردم. پس از معاینه معلوم شد بیماری من آن قدر شدید است که بعضی از تارهای صوتی از کار افتاده و فلج شده و اگر لاعلاج نباشد صعب العلاج است. طبیب معالج در ضمن نسخه ای که نوشت دستور استراحت داد و گفت که باید چند ماه ازمنبر رفتن خودداری کنم و حتی با کسی حرف نزنم و اگر چیزی بخواهم و یا مطلبی از زن و بچه ام انتظار داشته باشم آنها را بنویسم، تا در نتیجه استراحت مداوم و استعمال دارو، شاید سلامتی از دست رفته مجددا به من برگردد. البته صبر در مقابل چنین بیماری و حرف نزدن با مردم حتی با زن و بچه، خیلی سخت و طاقت فرساست، زیرا انسان بیشتر از هر چیز احتیاج به گفت و شنود دارد و چطور می شود چند ماه هیچ نگویم و حرفی نزنم و پیوسته در استراحت باشم؟! آن هم معلوم نیست که نتیجه چه باشد.

بر همه روشن است که با پیش آمدن چنین بیماری خطرناکی، چه حال اضطراری به بیمار دست می دهد اضطرار می اندازد، این حالت پریشانی است که انسان امیدش از تمام چاره های بشری قطع شده و به یاد مقربان درگاه الهی می افتد تا به وسیله آنها به درگاه خداوند متعال عرض حاجت کرده و از دریای بی پایان لطف خداوند بهره ای بگیرد.

من هم با چنین پیش آمدی، چاره ای جز توسل به ذیل عنایت حضرت امام حسین علیه السلام نداشتم. روزی بعد از نماز ظهر و عصر، حال توسل به دست آمد و خیلی اشک ریختم و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله علیه السلام را که به وجود مقدس ایشان متوسل بودم مخاطب قرارداده گفتم: یا بن رسول الله، صبر در مقابل چنین بیماری برای من طاقت فرساست. علاوه بر این من اهل منبرم و مردم از من انتظار دارند برایشان منبربروم. من از اول عمر تا به حال علی الدوام منبر رفته ام و از نوکران شما اهل بیتم، حالا چه شده که باید یکباره از این پست حساس بر اثر بیماری کنار باشم. ضمنا ماه مبارک رمضان نزدیک است، دعوتها را چه کنم؟ آقا عنایتی بفرما تا خدا شفایم دهد. به دنبال این توسل، طبق معمول کم کم خوابیدم. در عالم خواب، خودم را در اطاق بزرگی دیدم که نیمی از آن منور و روشن بود و قسمت دیگر آن کمی تاریک. در آن قسمت که روشن بود حضرت مولی الکونین امام حسین علیه السلام را دیدم که نشسته است. خیلی خوشحال و خوشوقت شدم و همان توسلی را که در حال بیداری داشتم در حال رویا نیز پیدا کردم . بنا کردم عرض حاجت نمودن، و مخصوصا اصرار داشتم که ماه مبارک رمضان نزدیک است و من در مساجد متعدد دعوت شده ام، ولی با این حال حنجره از کار افتاده چطور می توانم منبر رفته و سخنرانی نمایم و حال آنکه دکتر منع کرده که حتی با بچه های خود نیز حرفی نزنم. چون خیلی حال تضرع و زاری داشتم، حضرت اشاره به من کرد و فرمود به آن آقا سید که دم درب نشسته بگو اشک بریزید، ان شاءالله تعالی خوب می شوید. من به درب اطاق نگاه کردم دیدم شوهر خواهرم آقای حاج آقا مصطفی طباطبائی قمی که از علما و خطبا و از ائمه جماعت تهران می باشد نشسته است. امر آقا را به شخص نامبرده رساندم. ایشان می خواست از ذکر مصیبت خودداری کند، حضرت سید الشهداء علیه السلام فرمود روضه دخترم را بخوان. ایشان مشغول به ذکر مصیبت حضرت رقیه علیه السلام شد و من هم گریه می کردم و اشک می ریختم، اما متاسفانه بچه هایم مرا از خواب بیدار کردند و من هم با ناراحتی از خواب بیدار شدم و متاسف و متاثر بودم که چرا از آن مجلس پرفیض محروم مانده ام، ولی دیدن دوباره آن منظره عالی امکان نداشت. همان روز، و یا روز بعد، به همان متخصص مراجعه نمودم. خوشبختانه پس از معاینه معلوم شد که اصلا اثری از ناراحتی و بیماری قبلی در کار نیست. او که سخت در تعجب بود از من پرسید شما چه خوردید که به این زودی و سریع نتیجه گرفتید؟! من چگونگی توسل و خواب خودم را بیان کردم. دکتر قلم در دست داشت و سرپا ایستاده بود، ولی بعد از شنیدن داستان توسل من بی اختیار قلم از دستش بر زمین افتاد و با یک حالت معنوی که بر اثر نام مولی الکونین امام حسین علیه السلام به او دست داده بود پشت میز طبابت نشست و قطره قطره اشک بر رخسارش می ریخت. خیلی گریه کرد و سپس گفت : آقا، این ناراحتی شما جز توسل و عنایت و امداد غیبی چاره و راه علاج دیگری نداشت.

چگونگی شهادت غم انگیز حضرت رقیه بر اساس 3 منبع

آیا این نام (رقیه) درست و صحیح است؟

اصل وجود دختری چهار ساله برای امام حسین علیه السلام در منابع شیعی آمده است در کتاب کامل بهائی نوشته علاء الدین طبری (قرن ششم هجری) قصه دختری چهار ساله که در ماجرای اسارت در خرابه شام در کنار سر بریده پدر به شهادت رسیده، آمده است. اما در مورد نام او، آیا رقیه بوده یا فاطمه صغری و... اختلاف است.

دو خطاب از امام حسین علیه السلام در کربلا در مصادر شیعی آمده است که یکی از دختران حرم خود را با نام رقیه صدا زده است.

1)- "یا اختاه یا ام کلثوم، و انت یا زینب و انت یا رقیه و انت یا فاطمه و انت یا رباب، ...”. [اللهوف، سید بن طاووس ص 140 و 141]

2)- "ثم نادی: یا ام کلثوم و یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه و یا زینب یا اهل بیتی علیکن منی السلام”. [مقتل ابن مخنف، ص 131]

اکثر محدثان دو دختر به نامهای سکینه و فاطمه برای امام حسین علیه السلام ذکر کرده اند اما علامه ابن شهر آشوب و محمد بن جریر طبری، سه دختر به نامهای سکینه، فاطمه و زینب علیه السلام را برای آن حضرت بر شمرده اند. در میان محدثان قدیم تنها علی بن عیسی اربلی، صاحب کتاب کشف الغمه (که این کتاب را در سال687 ه ق تألیف کرده است) به نقل از کمال الدین گفته است که امام حسین علیه السلام شش پسر و چهار دختر داشت ولی او نیز هنگام شمارش دخترها، سه نفر به نامهای زینب، سکینه و فاطمه را نام می برد و از چهارمی ذکری به میان نمی آورد. احتمال دارد که چهارمین دختر همین رقیه علیه السلام بوده است.

علامه حائری در کتاب معالی السبطین می نویسد: بعضی مانند محمد بن طلحه شافعی و دیگران از علمای اهل تسنن و شیعه می نویسند "امام حسین علیه السلام دارای ده فرزند، شش پسر، و چهار دختر بوده است. سپس می نویسد: دختران او عبارتند از: سکینه، فاطمه صغری، فاطمه کبری و رقیه علیهم السلام.
آنگاه در ادامه می افزاید: رقیه پنج سال یا هفت سال داشت و در شام وفات کرد. مادرش "شاه زنان" دختر یزجرد بود.

باید دانست که گاهی بعضی از دختران دو نام داشتند مثلاً طبق قرائتی به احتمال قوی همین حضرت رقیه سلام الله علیها را فاطمه صغری می خواندند و شاید همین موضوع باعث غفلت از نام اصلی او شده است.
به هرحال از لحاظ تحقیقی هیچ استبعادی وجود ندارد که نام این دختر امام حسین علیه السلام، رقیه باشد.

چگونگی شهادت غم انگیز حضرت رقیه بر اساس 3 منبع

نظر دو تن از مراجع تقلید در خصوص دختر سه ساله امام حسین علیه السلام

پنجم صفر سالروز شهادت ریحانه امام حسین علیه السلام حضرت رقیه سلام الله علیها است که سندی بر مظلومیت خاندان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می باشد، عده ای از ارادتمندان به ساحت قدسی اهل بیت علیهم السلام در پاسخ به شبهه ای که در برخی محافل مطرح شده نظر دو تن از مراجع عظام تقلید شیعه در این خصوص را با طرح 4 سؤال جویا شده اند.

1- صحت وجود دختری با مشخصاتی که ارباب مقاتل در مورد کیفیت شهادت آن بزرگوار نقل کرده اند (درخرابه شام) چیست؟
2- صحت انتساب چنین دختری به امام حسین علیه السلام چگونه می باشد؟
3- صحت انتساب حرم موجود در نزدیک دمشق به دختری به نام حضرت رقیه سلام الله علیها چگونه است؟
4- با توجه به موارد گفته شده و پاسخ های حضرت عالی انجام نذر و ادای آن دارای چه حکمی است؟

متن کامل نظرات این دو مرجع تقلید تقدیم می گردد:

پاسخ آیت الله العظمی مکارم شیرازی 

بسمه تعالی
شکی نیست که دختر کوچکی از امام حسین علیه السلام در شام از دنیا رفت و در آنجا دفن شد و حرم فعلی منسوب به همان دختر است، اما این که نام آن دختر رقیه بوده یا نام دیگری داشته در بین دانشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد هر چند معروف این است که نامش رقیه است.
همیشه موفق باشید.

پاسخ آیت الله العظمی نوری همدانی

بسمه تعالی
در کتاب هایی چون کامل بهائی و نفس المهموم و کتاب های معتبر دیگر دختر خردسالی که برخی نام او را رقیه نامیده اند و در شام به شهادت می رسد، برای امام حسین علیه السلام ذکر کرده اند و اگر کسی برای آن حضرت نذر کند، باید آن را ادا نماید و مضجع موجود در دمشق متعلق به آن حضرت است.

چگونگی شهادت غم انگیز حضرت رقیه بر اساس 3 منبع

جهت مطالعه بیشتر در مورد ماه محرم، «ویژه نامه خون خدا (امام حسین علیه السلام)» را مشاهده نمایید. 
 

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا