مهدویت در غدیر - قسمت چهارم
مهدویت در غدیر - قسمت چهارم
پیرو سلسه مطالب مهدویت در غدیر ، در قسمت چهارم به ادامه ویژگی های امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در خطبه های غدیر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پرداخته شده است...
عبارت هجدهم:
« أَلَا إِنَّهُ لَا غَالِبَ لَهُ وَ لَا مَنصُورَ عَلَیهِ»
آگاه باشید که کسی بر او (امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)) غلبه نمی کند، و هیچ کس علیه او یاری نمی شود.
یکی از آیاتی که درباره ی امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) وجود دارد این است که می فرماید:
( … وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلیِّهِ سُلْطَانًا فَلَا یسْرِفْ فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا) (اسرا/ ۳۳٫)
پس او منصور است. در روایات زیادی نیز داریم که او غالب است و کسی بر او نه مسلط می شود و نه ایشان مغلوب خواهد بود:
« عَن مُحَمَّدِ بنِ مُسلِمٍ قَالَ سَمِعتُ أَبَا جَعفَرٍ (علیه السّلام) یَقُولُ القَائِمُ مَنصُورٌ بِالرُّعبِ مُؤَیِّدٌ بِالنَّصرِ …» (طبرسی، اعلام الوری، ۴۶۳؛ اربلی، کشف الغمه، ۵۳۴/۲؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۳۳۰/۱٫)
«حضرت قائم (عج الله تعالی فرجه الشریف) با ایجاد رعب و وحشت (در دل دشمنان) یاری می شود و با نصر و یاری (از جانب پروردگار) قدرتمند گردیده است.»
در روایات زیادی داریم، قبل از آنکه حضرت با قدرت های بزرگ بجنگد، رعبی در دلشان می افتد، که حکومتشان را تحویل می دهند (مانند روایت فوق) که این مثل همان چیزی است که در جریان فتح فدک و مکه اتفاق افتاد. لذا پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در دو جمله (که تأکید همدیگر هستند) می فرمایند: «… أَلَا إِنَّهُ لَا غَالِبَ لَهُ وَ لَا مَنصُورَ عَلَیهِ» و «لا» در « لَا غَالِبَ لَهُ»، نفی جنس است. معنایش این است که هیچ غلبه کننده ای و ظفرمندی بر او غلبه نخواهد کرد.
البته قبل از این جمله، جملات دیگری هم با این مضمون بودند که عبارتند از: «أَلَا إِنَّهُ المُنتَقِمُ مِنَ الظَّالِمِین» و « أَلَا إِنَّهُ مُدرِکٌ بِکُلِّ ثَارِ لِأَولِیَاءِ اللهَ» که ما آنها را در قسمت های قبل توضیح دادیم.
معنای «وَ لَا مَنصُورَ عَلَیهِ» نیز این است که در زمان ظهور حضرت (عج الله تعالی فرجه الشریف) هیچ کس نمی تواند با هم متحد شود و علیه امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) بشورد زیرا که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند که: « هیچ کس علیه او نیز یاری نمی شود». لذا این جمله تأکید « لا غالب له» خواهد بود.
عبارات نوزدهم، بیستم و بیست و یکم:
«أَلَا إِنَّهُ وَلِیُّ اللهِ فِی أََرضِهِ وَ حَکَمُهُ فِی خَلقِهِ وَ أمِینُهُ فِی سِرِّهِ وَ عَلَانِیَتِهِ».
«آگاه باشید که او (حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) در زمین ولی خداست و در میان مخلوقاتش حَکَم خداست و در آشکار و پنهان امانت دار خداوند است.»
«ولی» به معنای سرپرست و اولی به تصرف است. ما از جمله اول دو معنا برداشت می کنیم:
یکی این که امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) متولی خداست در زمین، اما چون این امر مطلق بیان شده و مقید به بعد از ظهور نگشته، پس امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) در زمان غیبت هم، ولی و سرپرست از جانب خدا در زمین است.
در معنای دیگر، «ولی» از نظر علامه طباطبایی چنین است:
وقتی می گوییم خدای تعالی ولی بنده مؤمنش می باشد، معنایش این است که آن چنان وصل به بنده است و آن چنان متولی و مدبر امور بنده است که هیچ کس دیگری این چنین ارتباطی را با آن بنده ندارد. اوست که بنده را به صراط مستقیم هدایت می کند، امر و نهی می کند، به آن چه سزاوار است وامی دارد، از آن چه نکوهیده است باز می دارد و او را در زندگی دنیایی و آخرتی اش یاری می کند، هم چنان که از این طرف نیز می گوییم مؤمن واقعی ولی خداست؛ زیرا آن چنان وصل به خداست که متولی اطاعت او در همه اوامر و نواهی اوست و تمامی برکات معنوی از قبیل هدایت، توفیق، تأیید، تسدید و به دنبالش اکرام به بهشت و رضوان را از خدای تعالی می گیرد.(طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۸۸/۱۰٫)
این یعنی ولی خدا؛ یعنی کسی که با خداوند هیچ گونه فاصله ای ندارد. اما چه چیزی بین ما و خدا فاصله می اندازد؟ پاسخ «گناه» است. حجاب های ظلمانی گناه و غفلت، بین ما و خدا فاصله می اندازند. حال اگر ولی الله هیچ گونه فاصله ای بین خود و پروردگارش ندارد، پس همه نگاه و حرکت و قدرت و علم و دانشش از طرف خداست؛ یعنی در عبودیت به مرحله ای رسیده است که ولی الله گردیده است. لذا ولایتِ کسی که ولی خداست دو جنبه دارد: یکی این که خیلی به خدا نزدیک است، دیگر این که از طرف خدا سرپرست است. پس «اشهد ان علی ولی الله» دو معنا دارد: یکی این که به خداوند خیلی نزدیک است و هیچ گونه فاصله ای از نظر گناه و امثال این ها ندارد و دیگر این که از طرف خدا مبعوث است که اولی به تصرف باشد و در زمین حکومت کند.
«وَ حَکَمُهُ فِی خَلقِهِ»، «حَکَم» یعنی کسی که حُکم می کند؛ اما در کجا حکم می کند؟ در پاسخ می گوییم: « فِی خَلقِهِ». سؤال دیگر این که خلق بزرگ تر است یا ارض؟ در جواب می گوییم که خلق بزرگ تر است؛ چون ارض فقط زمین را شامل می شود، ولی خلق شامل همه ی مخلوقات است. امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) از طرف خداوند در زمین سرپرست است. اما حَکَمیت ایشان در تمام آفرینش است و این معنایش آن است که خداوند متعال او را برای فرشتگان، انسان ها، حیوانات، نباتات، جمادات و هر موجودی که دارای هستی و کمالات هستی است، حجت و حکم قرار داده است.
از « وَلِیُّ اللهِ فِی أََرضِهِ » ولایت تکوینی استفاده نمی شود؛ اما از « وَ حَکَمُهُ فِی خَلقِهِ» این نکته برداشت می شود؛ یعنی وجود امام عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) در آفرینش حَکَم است. با توجه به آیه ( لا رَطْبٍ وَ لَا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ) (انعام/ ۵۹٫) (یعنی هیچ تر و خشکی (در عالم) نیست مگر آن که در کتاب مبین (یعنی امام معصوم) آمده است.) (استرآبادی، تأویل الأیات الظاهره، ۴۷۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۱۶/۲۶٫ مفضل بن عمر قال دخلت علی الصادق (علیه السّلام) ذات یوم. فقال لی یا مفضل هل عرفت محمدا و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین (علیه السّلام) کنه معرفتهم قلت یا سیدی و ما کنه معرفتهم؟ قال یا مفضل تعلم أنهم فی طرف عن الخلائق بجنب الروضه الخضره فمن عرفهم کنه معرفتهم کان مؤمنا فی السنام الأعلی. قال قلت عرفنی ذلک یا سیدی قال یا مفضل! تعلم أنهم علموا ما خلق الله عزو جل و ذرأه و برأه و أنهم کلمه التقوی و خزناء السماوات و الأرضین و الجبال و الرمال و البحار و عرفوا کم فی السماء نجم و ملک و وزن الجبال و کیل ماء البحار و أنهارها و عیونها و ما تسقط من ورقه إلا علموها و لا حبه فی ظلمات الأرض و لا رطب و لا یابس إلا فی کتاب مبین و هو فی علمهم و قد علموا ذلک فقلت یا سیدی قد علمت ذلک و أقررت به و آمنت قال نعم یا مفضل نعم یا مکرم نعم یا محبور نعم یا طیب طبت و طابت لک الجنه و لکل مؤمن بها».) می توانیم بگوییم که تمام موجودات به اذن امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) حرکت می کنند و حَکَمیت امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) بر تمام موجودات از جمادات تا فرشتگان سایه افکنده است.
بعد هم می فرماید: « … وَ أَمِینُهُ فِی سِرِّهِ وَ عَلَانِیَتِهِ …»؛ « امانت دار خداوند است در آشکار و پنهان. آشکار یعنی عالم ماده و پنهان یعنی عالم معنا و آن به این دلیل است که چون امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) ولی خداست و بین ولی الله و الله هیچ فاصله ای نیست، لذا امام خدایی می شود و رنگ و بوی خدایی می گیرد. خداوند هم او را در عالم ماده و معنا امین خود قرار داده و کلید خزائن آن دو عالم را در اختیار و اراده آن حضرت می گذارد. روایاتی هم وجود دارند که نشان می دهند وقتی امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) ظهور می کنند، خداوند تمام گنج های زمین را برای او آشکار می کند؛ مانند این روایت:
« عَن جَابِرٍ الإَنصَارِیِّ قَالَ سَمِعتُ رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم)یَقُولُ إنَّ ذَا القَرنَینِ کَانَ عَبداً صَالِحاً جَعَلَهُ اللهُ حُجّهً عَلَی عِبَادِه … وَ إنَّ اللهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی سَیُجزِی سُنَتَّهُ فِی القَائِم مِن وُلدِی وَ یُبَلِِّغُهُ شَرقَ الإَرضِ وَ غَربَهَا … وَ یُظهِرُ اللهُ لَهُ کُنُوزَ الأَرضِ وَ مَعَادِنَهَا …»(مجلسی، بحار الانوار، ۳۲۲/۵۲٫)
حاصل کلام
ما با بررسی عباراتی چند درباره امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) در خطبه ی غدیر، با برخی از ویژگی های ذاتی آن حضرت آشنا شدیم. البته توجه به این نکته هم ضروری است که اصل برپایی جریان غدیر برای معرفی امیرالمؤمنین (علیه السّلام) به عنوان امام و ولی بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در جامعه اسلامی بوده است، اما این که در میان آن سخنان گهربار، به امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) نسبت به سایر ائمه (علیهم السّلام) توجه خاصی شده، به این دلیل است که اولاً وقتی آغاز و انجام امری، با استحکام و پیش بینی همه جانبه ی آن امر صورت بگیرد، توجه و اهتمام مردم در گرویدن و پایبند بودن به آن دین بیشتر خواهد بود؛ زیرا در خطبه ی غدیر ابتدا به مسأله مهم امامت امام علی (علیه السّلام) اشاره شده و سپس مسأله ی امامت امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) با توجه خاصی مطرح شده است. ثانیاً توجه خاصی به امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) در این خطبه، به این دلیل است که وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مردم را برحذر داشت که از صراط اهل بیت (علیهم السّلام) عدول نکنند، فرمود که ایشان ( امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)) دارای ویژگی اصلاح کنندگی است (و چنان چه انحرافی اتفاق بیافتد) دین خدا را اصلاح خواهد نمود و همه ظلم ها و بی عدالتی هایی که در حق اهل بیت (علیهم السّلام) شده را جبران خواهد نمود. ثالثاً پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می خواهد بگوید که این دین در سلسله ی امامت، انجامی خواهد داشت؛ زیرا در صورت نداشتن پایان و رها شدن به حال خود، هم بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به عنوان خاتم الانبیاء عبث خواهد بود و هم در مرتبه ای بالاتر، کار خداوند بیهوده خواهد بود و خداوند هم کار بیهوده نمی کند.
همچنین شما می توانید برای مطالعه بیشتر در قالبهای مختلف درباره غدیر «ویژه نامه مهـدویت در غـدیر» را نیز مشاهده نمایید.
منبع مقاله : فصلنامه ی تخصصی امامت پژوهی، پاییز۱۳۹۰
منابع و پی نوشت ها:
.................................................
1. قرآن کریم.
2. دیلمی، حسن بن ابی الحسن، إرشاد القلوب إلی الصواب، اول، شریف رضی، ۱۴۱۲ ق.
3. طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، سوم، تهران، دار الکتب الاسلامیه.
4. طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج، مشهد، مرتضی، ۱۴۰۳ ق.
5. سید رضی الدین علی بن موسی بن جعفر بن طاووس، الإقبال بالأعمال الحسنه، دوم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷ ق.
6. طوسی، الأمالی، اول، قم، دار الثقافه، ۱۴۱۴ ق.
7. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ ق.
8. صفار، بصائر الدرجات، دوم، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ ق.
9. کفعمی، ابراهیم بن علی عاملی، البلد الأمین و الدرع الحصین، چاپ سنگی.
10. حسینی استرآبادی، سید شرف الدین، تأویل الأیات الظاهره فی فضائل العتره الطاهره، اول، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۹ ق.
11. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
12. ابن طاووس، التحصین لأسرار ما زاد من أخبار کتاب الیقین، اول، قم، مؤسسه دارالکتب، ۱۴۱۳ ق.
13. محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر عیاشی، تهران، چاپخانه علمیه، ۱۳۸۰ ق.
14. فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات بن ابراهیم، اول، مؤسسه چاپ و نشر وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
15. قمی، علی بن ابراهیم بن هاشم، تفسیر علی بن ابراهیم قمی، سوم، قم، مؤسسه دار الکتاب، ۱۴۰۴ ق.
16. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، اول، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۱۲ ق.
17. فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضه الواعظین و بصیره المتعظین، قم، رضی.
18. عبیدالله بن عبدالله بن حسکان (حاکم حسکانی)، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فی آیات النازله فی أهل البیت صلوات الله و سلامه علیهم. اول، مؤسسه چاپ و نشر وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۱ ق.
19. رضی الدین علی بن یوسف بن مطهر حلی، العدد القویه لدفع المخاوف الیومیه، اول، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۸ ق.
20. محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون أخبار الرضا علیه السلام، جهان، ۱۳۷۸ ق.
21. تمیمی آمُدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، اول، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۶۶ ش.
22. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، چهارم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ هجری شمسی.
23. جعفر بن محمد بن قولویه قمی، کامل الزیارات، نجف اشرف، مرتضویه، ۱۳۵۶ ق.
24. محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبه، تهران، مکتبه الصدوق، ۱۳۹۷ ق.
25. محمد بن حسن طوسی (شیخ طوسی)، کتاب الغیبه للحجه، اول، قم، مؤسسه معارف اسلامی، ۱۴۱۱ ق.
26. علی بن عیسی إربلی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، تبریز، مکتبه بنی هاشم، ۱۳۸۱ ق.
27. محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی( شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمه، دوم، قم، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۹۵ هجری قمری.
28. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، اول، قم، مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۰۸ ق.
29. امام جعفر بن محمد الصادق (علیه السّلام)، مصباح الشریعه، اول، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۰ ق.
30. فخر الدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، سوم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ ق.
31. رشید الدین محمد بن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ ق.
32. نیلی نجفی، سید علی بن عبدالکریم، منتخب الانوار المضیئه، قم، خیام، ۱۴۰۱ ق.
33. طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، جامعه مدرسین، پنجم، ۱۴۱۷ هـ . ق.
34. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، اول، قم، مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، ۱۴۰۹ ق.
افزودن دیدگاه جدید