شرایط دعا و رابطه آن با امتحانات الهی
شرایط دعا و رابطه آن با امتحانات الهی
در دعایی از امام حسین علیه السلام منقول است که حضرت فرمودند: «اللَّهُمَّ لَا تَسْتَدْرِجْنِی بِالْإِحْسَانِ»، خدایا! من را با احسان کردن آزمایش نکن. روش خدا این است که با اعطاء نعمت و احسان، بندگان را امتحان می کند. سنت خداوند عالمیان اینگونه است که هم وقتی نعمت می دهد و هم هنگامی که نعمت را می گیرد، در حال امتحان است. در هر دو حال، خداوند متعال بنده اش را امتحان می کند. در ادامه با شرایط دعا و رابطه ی آن با امتحانات الهی آشنا می شوید.
در هر دعایى وقتى مطلبى را از خدا میخواهیم، امتحانات الهى را در پی دارد، با وجود این آیا دعا را نسبت به اینکه از عهده امتحانات آن برآیم یا نه بخوانم یا اینکه باید منتظر موقعیتى دیگر براى خواندن آن بود؟
پاسخ:
1ـ براى نیل به کرامت نزد خداى کریم با کرامت ترین کالا را باید هزینه نمود و آن نیایش خاضعانه است، چه اینکه رسول اکرم صلّى الله علیه وآله وسلم فرمود: «لیس شیءٌ أکرم عند الله من الدعاء»[نهج الفصاحه، ج 1، ص 327] خضوع دعا همان طمأنینه توحیدى است که با اضطرار همراه است؛ «أمّن یجیب المضطرّ إذا دعاه و یکشف السّوء»[سورهٔ نمل، آیهٔ 62]، نه با اضطراب، زیرا موحّد مطمئنّ است، نه مضطرب. هر اندازه اضطرار و ادراک حضورى فقر و ضرورت بیشتر باشد، قرب خداىِ اجابت کننده کامل تر خواهد بود؛ «فإنّى قریبٌ اُجیب دعوة الداع إذا دعانِ»[سورهٔ بقره، آیهٔ 186]
حالتِ خاص مناسبِ دعاى مخصوص است، هرچند اصل دعا هماره مطلوب است. دعا کننده هیچگاه آیس بر نمى گردد، اگر همان خواسته برخاسته از مصلحت بود، اجابت مى شود، و گرنه عطاى دیگرى اضافه مى شود که بدیل افازهٔ انجام نشده است. چون راز تبدیل و رمز تأخیر اجابت حکیمانه است؛ «و لعلّ الّذی أبطأ عنّی هو خیرٌ لی لعلمک بعاقبة الاُمور»[مفاتیح الجنان، دعاى افتتاح]، لذا ادب نیایش اقتضاى ستایش مطلق دارد.
اگر مضمون برخى از دعاهاى مأثور بلند و صعب المنال بود، سهولت آن از خداى سبحان درخواست شود؛ گرچه تمام رخدادهاى دنیا آزمون الهى است، ولى توفیق کامیابى در آن را مى توان با نیایش فراهم نمود. انتظار براى اصل دعا روا نیست، هرچند تحصیل زمینهٔ برخى از ادعیه را فراهم کردن، بهتر از شروع به نیایش بدون فراهم کردن شرائط برتر است. از ابتدایى ترین شرائط دعاى متقرّبانه پرهیز از خانهٔ رنگین است، چه رسد به رنگین نمودن خانه. به ما چنین توصیه کرده اند:
همه اندرز من به تو این است / که تو طفلى و خانه رنگین است
داعى بکوشد در غبارروبى صحنهٔ دل موفق شود اولاً، تا در حرم دل غیرخدا رَخنه نکند، آنگاه سعى کند تا در سپردن خانهٔ دل به دلدار از اصل خانه صرف نظر نماید ثانیاً، چون محبوب راستین نیازى به خانه غیر ندارد و خانه نیز به اندازهٔ هستى خود مزاحم حضور دلدار است.
برون شـو اى غــــــم از سینه که لطف یار مى آید / تو هـم اى دل ز من گـم شـو که آن دلـدار مى آیـد [دیوان شمس، ش 593]
به هر تقدیر، دعاى خائفان از دوزخ جداى نیایش مشتاقان بهشت است و درخواست این دو گروهِ میانه غیر از مناجات محبّان و شاکران است که نجواى: «ما کنت أعبد ربّاً لم أره»[توحید صدوق، ص 308؛ بحارالأنوار، ج 4، ص 44]، هوش از عرشیان سروش آور مى رباید.
2ـ دعا همانند عبادت هاى دیگر اضلاع کثیر دارد که به لحاظ هر ضلع او حکم خاصى مطرح است، زیرا دعا به لحاظ خود داعى اثرى دارد که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم آن را بهترین درخواست معرفى کرد: «أفضَلُ الدعاء دعاء المرء لنفسه»[ نهج الفصاحه، ج 1، ص 321] و به لحاظ تأثیر آن در دشمن زدایى، رسول گرامى صلّى الله علیه وآله وسلم چنین فرمود: «الدعاء سلاحُ المؤمن»[ نهج الفصاحه، ج 1، ص 323] و به لحاظ سرعت اجابت آن اگر دربارهٔ برادر مؤمن و در غیاب وى باشد، پیامبر اکزم صلی الله علیه وآله وسلم چنین فرمودند: «دعوتان لیس بینهما و بین الله حجابٌ دعوة المظلوم و دعوة المرء لأخیه بظهر الغیب»[ نهج الفصاحه، ج 1، ص 322] [آیةالله جوادى آملى، آذر 1381]
مطالب مرتبط :
خلف وعده مانعی برای استجابت دعا
افزودن دیدگاه جدید