مراتب پاداش انفاق

موضوع نوشتار: 
علی حسن زاده
مراتب و پاداش انفاق
در قرآن کریم تأکید زیادی بر انفاق در راه خداوند شده است. انفاق از دستورات مهم دین اسلام و به معنای بخشش مال به فقرا و نیازمندان است و بنا بر فرموده قرآن کریم، پاداشی عظیم برای آن در نظر گرفته شده است....

مراتب پاداش انفاق

مراتب پاداش انفاق بخش سوم از مقاله جایگاه و ارزش انفاق در قرآن و روایات می باشد، که به مباحث انفاق از حیث مراتب و هدف از آن می پردازد...

جهت دسترسی به بخش های قبلی به پیوندهای زیر مراجعه نمایید:

مراتب پاداش انفاق

مراتب پاداش انفاق

در قرآن کریم تأکید زیادی بر انفاق در راه خداوند شده است. انفاق از دستورات مهم دین اسلام و به معنای بخشش مال به فقرا و نیازمندان است و بنا بر فرموده قرآن کریم، پاداشی عظیم برای آن در نظر گرفته شده است؛ در واقع خداوند متعال، انفاق را راه رسیدن به حقیقت دانسته است و این امر نشان دهنده جایگاه والای انفاق در قرآن کریم است.

در قرآن کریم، مراتب پاداش انفاق با تعابیر مختلفی یاد شده است:

1. خداوند سبحان گاهی در مورد مراتب پاداش انفاق به انفاق کننده وعده می دهد که براثر انفاق چیزی از مال او کاسته نمی شود و خدا جایگزینش را عنایت می کند و میزانش حداقل برابر خود آن و حداکثر آن شمارش ناشدنی است. مَثَل این انفاق، چون برداشتن آب از نهر جاری است که به محض برداشتن جایش پر می شود و خالی نمی ماند، خلاف سنگی که از زمین کنده شود و جای آن گود بماند: قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ؛ بگو در حقیقت پروردگار من است که روزی را برای هر کس از بندگانش که بخواهد گشاده یا برای او تنگ می گرداند و هر چه را انفاق کردید عوضش را او می دهد و او بهترین روزی دهندگان است.[1] امیرمؤمنان، علی (علیه السلام) در این باره می فرمایند: مَنْ أَیْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِیَّة؛ کسی که یقین به پاداش و عوض داشته باشد در بخشش سخاوت به خرج می دهد.[2]

2. گاه به انفاق کنندگان نوید می دهد که مَثَلِ انفاق خالصانه شما مانند باغی است در جایی برجسته و زمین مرغوب و موقعیت آفتابگیر از صبح تا غروب که هیچ مانعی از تابش آفتاب، رسیدن نور، برخورد باران و نسیم و... به آن نیست، که ثمره آن دو چندان می شود: وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِیتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَهَا ضِعْفَیْنِ فَإِنْ لَمْ یُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ...؛ و مَثَل (صدقات ) کسانی که اموال خویش را برای طلب خشنودی خدا و استواری روحشان انفاق می کنند، همچون مَثَل باغی است که بر فراز پشته ای قرار دارد (که اگر) رگباری بر آن برسد، دو چندان محصول برآورد، و اگر رگباری هم بر آن نرسد، بارانِ ریزی (برای آن بس است )... .[3]

3. زمانی بشارت می دهد که هر که انفاق کند یا هر کار خیر دیگری انجام دهد، کار خیرش، قرضِ حَسَن به خداست و هر که به خدا قرض حَسن دهد، خداوند چندین برابر به او پاداش می دهد: مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً...؛ کیست آن کس که به [بندگان] خدا وام نیکویی دهد تا [خدا] آن را برای او چند برابر بیفزاید... .[4]

4. گاهی می فرماید: مثل انفاق کنندگان اموال در راه خدا همانند دانه ای است که 700برابر محصول دهد و خدا به هر که مشیّت حکیمانه اش اقتضا کند، چنین پاداشی می دهد یا به هر که بخواهد دو برابر این 700 (1400) را عطا می فرماید: مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ مثل (صدقات ) کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند همانند دانه ای است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه ای صد دانه باشد؛ و خداوند برای هر کس که بخواهد (آن را) چند برابر می کند، و خداوند گشایشگر داناست .[5]

5. گاه نیز انفاق کنندگان را تشویق می کند که پاداش انفاق مرزی ندارد، زیرا قدرت و رحمت خدا گسترده است و برای پاداشش نیز محدوده خاصی نیست: لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَیَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ؛ تا خدا بهتر از آنچه انجام می دادند به ایشان جزا دهد و از فضل خود بر آنان بیفزاید و خدا[ست که] هر که را بخواهد بی حساب روزی می دهد.[6] این مطلب، از جمله واللهُ وسِعٌ عَلیم در پایان آیه مورد بحث نیز استفاده می شود.

مراتب پاداش انفاق , مَنْ أَیْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِیَّة؛ کسی که یقین به پاداش و عوض داشته باشد در بخشش سخاوت به خرج می دهد.

 هدف انفاق

همان طور که در نظام تکوین، عوارض مترتب بر ذوات دو قسم هستند: بعضی ذاتی و برخی عرضی، بعضی اصیل و برخی فرعی و مانند آن، آثار مترتب بر اوصاف و افعال در نظام تشریع نیز این چنین است؛ یعنی بعضی از آثار به منزله ذاتی و به مثابه اصیل هستند و برخی از آنها در حکم عَرَضی و فرعی هستند. بررسی آیات قرآن حکیم نشان می دهد که هدف اصیل انفاق امر معنوی است نه افزایش مال، هرچند مزید مال از آثار روشن انفاق واجد شرایط است.

برکت اجتماعی انفاق، تعدیل جامعه و نجات آن از طغیان و صیانت آن از خونریزی همانند جنگهای جهانی اول و دوم[7] و مانند آن است و آیه وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ...؛ و هر مالی که انفاق کنید، به سود خود شماست ،[8] و آیه شریفه لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ...؛ هرگز به نیکوکاری نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید... .[9] و نظایر آن، جهت یابی و قبله جویی انفاق را مشخص می کند؛ اما عنوان «صدقه» بحث مناسب خود را دارد و جریان افزایش مال و نموّ آن کاملاً در آن مطرح هستند.

اگر محور پاداشِ انفاق فقط مادی باشد پیامدهای زیر را دارد:

1. انفاق نه تنها درد و بیماری مال دوستی را درمان نمی کند، بلکه دردافزا می شود، زیرا پدیده بخل، طبیعی انسان است: وَکَانَ الْإِنْسَانُ قَتُورًا...؛ و انسان همواره بخیل است.[10]

إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ❁ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ❁ وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا....؛ به راستی که انسان سخت آزمند [و بی تاب] خلق شده است چون صدمه ای به او رسد عجز و لابه کند و چون خیری به او رسد بخل ورزد.[11] و این گونه پاداشهای مادی بر مرض او می افزاید.

آیات انفاق در صدد آن نیست که ما را به تکاثر در اموال بکشاند و مالدوست بپروراند تا به طمع دستیابی به مالِ بیشتر بخشش کنیم. این گونه انفاق، بخشش مال برای مال و دنیا برای دنیاست که آغاز درد است نه درمان آن.

در همین زمینه امام المتقین، امیرمؤمنان علی (علیه السلام) می فرماید: سُوسُوا إِیمَانَکُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَکُمْ بِالزَّکَاةِ؛ ایمان خود را با صدقه دادن، و اموالتان را با زکات دادن نگاه دارید.[12] نه افزایش دهید.

2. اگر پاداش انفاق، فقط دنیوی باشد، هیچ کس نباید انفاق را غرامت بشمرد، با آنکه عده ای انفاق را غرامت می پندارند: وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ یَتَّخِذُ مَا یُنْفِقُ مَغْرَمًا...؛ و برخی از آن بادیه نشینان کسانی هستند که آنچه را [در راه خدا] هزینه می کنند خسارتی [برای خود] می دانند.[13]

3. اگر 700برابر شدن انفاق، از جهت مادی منظور بود، باید در مورد اُسوه های ایثار و انفاق، مانند امام علی (علیه السلام) تحقق می یافت، حال آنکه خیراتی که ائمّه اطهار (علیهم السلام) در نهایت اخلاص داشتند، در این دنیا 700برابر نشد. برای نمونه: از اموال فیی ء که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) تقسیم کردند زمینی نصیب امیرمؤمنان علی (علیه السلام) شد و آن حضرت در آن زمین، چشمه ای پر آب پدید آورد که به آن «یَنْبُع» می گفتند. پس از فوران آب، حضرت علی (علیه السلام) بی درنگ آن را وقف کرد: هِیَ صَدَقَةٌ بَتَّةً بَتْلًا؛ این، وقفی کامل و بدون بازگشت است.[14] لیکن چنین انفاق خالصانه ای، سبب 700برابر شدن باغ در دنیا نشد.

ادامه دارد...

 

پی نوشت:

[1] . سوره سبأ، آیه 39.
[2] . شریف الرضی، محمد بن حسین؛ نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص494، حکمت138.
[3] . سوره بقره، آیه265.
[4] . سوره بقره، آیه245.
[5] . سوره بقره، آیه261.
[6] . سوره نور، آیه38.
[7]. طباطبایی، سید محمدحسین؛ تفسیرالمیزان، ج2، ص384.
[8] . سوره بقره، آیه 272.
[9] . سوره آل عمران، آیه 92.
[10] . سوره اسراء، آیه 100.
[11] . سوره معارج، آیات 21 ـ 19.
[12] . شریف الرضی، محمد بن حسین ؛ نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص 495، حکمت 146؛ شیخ حر عاملی، محمد بن حسن ؛ وسائل الشیعة، ج 9، ص 15.
[13].  سوره توبه، آیه 98.
[14] . کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی، ج7، ص55؛ مجلسی، محمدباقر؛ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج 42، ص71.

مراتب پاداش انفاق

منابع تفصیلی:
1. شریف الرضی، محمد بن حسین؛ نهج البلاغة( للصبحی صالح)، محقق / مصحح: صالح، صبحی ، قم: ناشر هجرت ، چاپ اول، 1414 ق .
2. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعة، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت (علیهم السلام )، قم: ناشر مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) ، چاپ اول، 1409 ق .
3. طباطبایی، سید محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن ، قم: ناشر دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، 1417 ق .
4. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی( ط ـ الإسلامیة)، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، تهران: ناشر دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407 ق .
5. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی؛ بحار الأنوار( ط ـ بیروت)، محقق / مصحح: جمعی از محققان ، بیروت: ناشر دار إحیاء التراث العربی ، چاپ دوم ، 1403 ق .
Share