شرح زیارت جامعه کبیره استاد محمد شجاعی - جلسه 18 (صوت، متن)
شرح زیارت جامعه کبیره استاد محمد شجاعی - جلسه 18 (صوت، متن)
سلسله جلسات شرح زیارت جامعه کبیره با سخنرانی استاد محمد شجاعی، تاریخ 95/10/09
(18) شناخت خدا در گرو شناخت امام است
معرفت حق امام، مقدمه براي اسوه قرار دادن امام و اطاعت و پيروي از اوست. اصولا معرفت اساس خلقت است. برای همین است که می گوییم زیارت با معرفت در گرو رعایت حق امام است. زیارت با معرفت یعنی رعایت حرمت و حق امام که اگر در مسیر زندگی گناه یا فحشایی هم مرتکب شدید، خدا می بخشد.
قرآن کریم می فرماید: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ= انسان و جن را خلق نکردیم، مگر برای عبادت». در حدیثى از سیدالشهداء (علیه السلام) مى خوانیم: «همانا خداوند عزوجلّ بندگان را نیافرید، مگر برای آن که او را بشناسند.» به ایشان عرض شد: معرفت خدا چیست؟ فرمودند: «شناخت اهل هر زمانی امام شان را که اطاعت و پیروی اش بر آنان واجب است».
«الله» تبارک و تعالی بدون ظهور، اساساً قابل شناخت نیست. حتی امکان ارتباط با او هم نیست. الله، هستی مطلق و بی نهایتی است که تا ظهور نکند، انسان نمی تواند با او ارتباط برقرار کند. کامل ترین ظهور خداوند، موجودی است که بیشترین شباهت و قرب را به خداوند دارد. به او می گویند «مثل اعلی». یعنی عالی ترین نمونه ی خدا که همان نور محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) است. نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «اَوَّلُ ما خَلَقَ اللّهُ نُورى= اولین چیزی که خدا خلق کرد، نور من بود».
کمالات انسانی با تشبه به الله حاصل می شود
انسان در شأن جمادی، عاشق کمالات مادی است؛ مثل علاقه به اشیاء. در شأن گیاهی، عاشق کمالات گیاهی است؛ مثل فرزند دار شدن، زیبایی، لطافت، قدرت بدنی، ورزشکار شدن، مشهور شدن. در جنبه حیوانی، به کمالات حیوانی مثل جنس مخالف، فامیل بازی، مقام و منصب، خدمت به همنوع علاقمند است. در بخش عقلانی نیز، عاشق کمالات علمی و اطلاعاتی است. یعنی در بخش انسانی، عاشق علم مطلق، قدرت مطلق، زیبایی مطلق و ... است. اما در بخش فوق عقلانی، انسان عاشق کمال بی نهایت است. در این بعد، انسان عاشق الله است و می خواهد شبیه او باشد. پس فعالیت های جمادی، گیاهی، حیوانی، و عقلانی همه وسیله برای شبیه شدن است. مستقلاً هیچ ارزشی ندارد. اگر ما در هر بخشی از کمالات موفق باشیم، ولی تشبه به الله پیدا نکنیم، هیچ کدام برای ما سودی ندارد. وقتی ناآرام، مضطرب و نگران هستیم، این یعنی شبیه خدا و اهل بیت (علیهم السلام) نیستیم، پس فشار قبر داریم.
در شرح اسماء الله، اسم هایی را می خوانیم که همه اسامی ما می باشد. یعنی باید بخوانیم تا شبیه خدا شویم. همان طور که در بین شاگردان یک استاد، کسی به استاد تقرب بیشتری دارد که به او شبیه تر باشد و کمالات او را دریافت کرده باشد. در قرب به خداوند نیز، هر چقدر خُلق ما شبیه اسماء الله شود، به خدا نزدیکتر خواهیم بود. پس میزان انسانیت یک انسان در دنیا و میزان تقرب او به حق تعالی در حیات جاودانه اش، به تعداد اسمائی بستگی دارد که از حق تعالی دریافت و درک نموده است. اگر می خواهی به خدا و اهل بیت (علیهم السلام) تقرب پیدا کنی و در دنیا به شادی و آرامش برسی و در نظام ابدی موفق باشی، تعداد اسماء الهی را در وجودت بالا ببر. کسی که به سلامت نرود و برای آخرت آمادگی نداشته باشد، زندگی اش اعم از همه تلاشها و کار و فعالیت های علمی اش بیهوده بوده و با اهداف زندگی ابدی سازگاری ندارد و عمرش را باخته است.
زندگی مسخره آن است که یاد مرگ کنی، ولی آماده رفتن نشوی
امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «مَنْ ذَكَرَ الْمَوْتَ وَ لَمْ یَسْتَعِدَّ لَهُ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِه= کسی که مرگ را یاد کند و خود را برای آن آماده نکند، خود را مسخره كرده است». یعنی مرگ را می شنود ولی برای آن آماده نیست، همه زندگی این آدم مسخره است. وقتی همه فعالیت های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنری، فرهنگی، علمی، عبادت ها و زیارت رفتن هایمان آمادگی برای برزخ نیاورد، همه مسخره کردن خودمان است. آمادگی یعنی انس بیشتر با غیب و خانواده آسمانی و بهشت. وقتی که سال های طولانی از نماز خواندن مان گذشت و تغییری در ما به وجود نیاورد، این نشانه آن است که ما هنوز آماده مردن نیستیم و همه مسخره است.
بیشتر اوقات ما چیزهای را موفقیت می دانیم که حد و سطح پایینی دارد، مثل پولدار شدن، داشتن اندام چنین و چنان، قدرت بدنی، ازدواج کردن، رسیدن به مقام و منصب دنیایی، هنرمند شدن و نویسندگی و ... هر چند که اینها در جایگاه خود خوب و نعمت هستند. اما اگر برای رسیدن به خدا نباشد، همه به نوعی مسخره کردن خودمان است.
غفور شدن، ستار شدن، دوری از خودخواهی ها، خودشیفتگی ها، عصبانیت ها و ....تنها وتنها اینهاست که به درد ما می خورد. پس ما به این دنیا آمده ایم که شبیه الله شویم، در غیر این صورت بدبخت می شویم. زیرا میزان خوشبختی ما بستگی دارد به میزان شباهت ما به الله.
چگونه می توان شبیه به الله شد؟
حالا که قرار است شبیه الله شویم، چه کسی می تواند ما را شبیه کند؟ اولین چیزی که به آن نیاز داریم، دین است. خدا انسان را هدایت و راهنمائی می کند و برای این هدایت، قرآن رابه ما داده است و در خود قرآن تأکید کرده است که باید از طریق الگو شبیه به الله شویم. این الگوی عملی را اصطلاحاً «امام» می گویند.مثلاً در خطاطی نحوه نوشتن حرف را باید به استاد نگاه کنیم تا یاد بگیریم. او را امام می گویند. ما هم در بخش انسانی اگر بخواهیم درست زندگی کنیم و زندگی مسخره نداشته باشیم، باید بخش های جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی مان را تابع متخصص معصوم و امام کنیم. برای محبوب شدن باید از آنان «تبعیت» کنیم. قرآن کریم می فرماید: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْكُمُ اللَّهُ= اگر خدا را دوست می دارید، از من تبعیت کنید تا خدا شما را دوست بدارد».
تبعیت در سه شاخه است:
1- تبعیت در فقه که به آن شریعت می گویند: کسی که از رساله پیروی نمی کند، از حرکت به سمت زندگی جاودانه ساقط می شود. یعنی بدون مرجع تقلید کسی نمی تواند به خدا برسد. باید رساله را بخواند و به آن عمل کند. چون احکام دین همه از طرف معصوم است و ما هم مثلا در طهارت و نجاست، روابط با نامحرم، حجاب، مسائل اجتماعی، در دیه و ... باید از معصوم تبعیت کنیم. معصوم هم مارا به آنان ارجاع داده اند.
اینکه گفته می شود دلت پاک باشد. رساله هم نداشته باشی، عیبی ندارد؛ یا حجاب را رعایت نکردی، اشکالی ندارد؛ این حرفهای شیطانی است که بعضی ها می گویند. درحالی که رساله یعنی دقت نظر ریاضی در تمام شئون دنیایی انسان.
۲- طریقیت یا اخلاق: یعنی طی کردن و شدن که انسان با اخلاق شبیه الله می شود. حالا اگر آدم هایی بر سر راه ما قرار گرفتند که ما را آزار و اذیت می کنند، چون اینها موجب صبوری ما می شود، منجر به شباهت ما به الله می شود.
۳- حقیقت که همان عقائد است و باید آن را شناخت:
چون قیمت ما خداست و در بخش انسانی فقط با او آرامش می گیریم فرمود: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ= برای شما فقط در رفتار رسول خدا -صلی الله علیه وآله-، مایه اقتدا و سرمشق زندگی است». فقط و فقط رسول خدا -صلی الله علیه وآله- الگوی شماست. همچنین مودت و عشق ائمه معصومین که خدا بر ما واجب کرده است. چون الگوی ما کسی غیر از معصوم نمی تواند باشد. قرآن هم معصوم را معرفی کرده است: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً= خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت (علیهم السلام) دور کند و کاملا شما را پاک سازد». یعنی هر کسی در قیامت با الگو و امام خودش محشور می شود. یعنی در دنیا هر کسی را دوست بداری با همان محشور می شوی. وقتی به زیارت امام می روی، بدان امام حقیقت توست. اصل و ریشه خود توست. پس دنبال او راه بیفت و برو. برای شبیه شدن، «عشق» نیاز است. باید دل مان را وسط بیاریم. نه این که زور بزنیم و چند روز رعایت کنیم و کار را رها کنیم. این نشانه آن است که پای دل در میان نیست. وقتی آدم با دل بنشیند پای کار خدا، شباهتش زودتر صورت می گیرد.
افزودن دیدگاه جدید