رفتن به محتوای اصلی

شرح زیارت جامعه کبیره استاد محمد شجاعی - جلسه 17 (صوت، متن)

تاریخ انتشار:
شرح زیارت جامعه کبیره؛ «معرفت» عامل فیض الهی و رفع تاریکی دل است.
شرح زیارت جامعه کبیره استاد محمد شجاعی - جلسه 17

پخش

  • شرح زیارت جامعه کبیره استاد محمد شجاعی - جلسه 17 پخش دانلود

شرح زیارت جامعه کبیره استاد محمد شجاعی - جلسه 17 (صوت، متن)

سلسله جلسات شرح زیارت جامعه کبیره با سخنرانی استاد محمد شجاعی، تاریخ 95/10/02

(17) «معرفت» عامل فیض الهی و رفع تاریکی دل است

وقتی به زیارت و ملاقات دوستانت می روی، اگر همره با شناخت باشد، ثواب بیشتری می بری و عواطفت رنگ خدایی پیدا می کند و از تاریکی های دل درامان می مانی و زمینه دوری از آتش جهنم برایت فراهم می شود. «معرفت» شرط هر ملاقات و زیارتی است. حتی وقتی به یک حسینیه یا مسجد وارد می شوید، یا به محضر یک استاد و عالم می روید، بسته به میزان معرفت تان از آن ملاقات، فیض می برید. یعنی ورود و خروج شما با پاک شدن و آمرزش الهی همراه می شود. مفهوم مخالف این مساله این است که تاریخ نشان داده برخی از نزدیکان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نتوانستند از ایشان بهره ای ببرند؛ چون معرفت نسبت به حضرت نداشتند. حتی رسیدن به محضر معلم، استاد، دانشمند یا ولی خدا، اگر توأم با معرفت باشد، بیشترین بهره برداری را دارید و در کمترین زمان بیشترین تقرب را به او پیدا می کنید. این اثر معرفت است. حتی گاهی ملاقات با یک سنگ یا یک حیوان یا گیاه اگر با معرفت باشند و انسان را به خدا برساند، به اندازه ده سال عبادت برای انسان ذخیره می شود. گاهی انسان با یک «ولی خدا» زندگی می کند ولی متأسفانه جز حسادت، کینه و آلودگی روح و روان چیزی به دست نمی آورد. این مساله حتی در مورد قرآن نیز صادق است. یعنی قرآن هم به درد آدم ظالم نمی خورد. برای همین بود که فرمود: «و ما یزید الظالمین الا خسارا= قرآن چیزی جز خسارت به آدم ظالم اضافه نمی کند». روایت است؛ نگاه به والدین یا عالم، عبادت است. چون می داند آنان چه حق و مقامی دارند. برای همین است که نگاه محبت آمیز به چهره آنها آمرزش به همراه می آورد.

«معرفت» ارزش  و قیمت آدم ها را تعیین می کند

معرفت به هر چیزی قیمت می دهد. یعنی قیمت آدم ها به میزان معرفتشان است. هر چقدر شناخت بیشتر باشد، ارزش وجودی انسان هم بالاتر است. باید توجه داشت وقتی در مورد معرفت بحث می شود، فقط مختص به زیارت ائمه یا امامزادگان نیست. حتی زیارت یک مرجع تقلید اگر همراه با معرفت باشد، انسان را به اوج می رساند. همان طور که اگر بی معرفت باشد با همان ملاقات تاریک خواهد شد.

آفتی نبود بتر از ناشناخت
تو بر یاری و ندانی عشق باخت

هیچ سمی بدتر از جهل و نادانی نیست و بزرگترین آفت برای انسان این است که در آغوش معشوقش یعنی الله تبارک و تعالی باشد، ولی از آن بی بهره بماند. پس ما باید از خدا «معرفت» و «چشم با معرفت» را بخواهیم.

ثواب دیدن مؤمن، در امان ماندن از آتش جهنم است

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:«أَیُّما مُؤمِنٍ خَرَجَ إِلى أَخِیهِ یَزُورُهُ عارِفا بِحَقِّهِ، کَتَبَ اللّه ُ لَهُ بِکُلِّ خُطوَةٍ حَسَنَةً، وَمُحِیَت عَنهُ سَیِّئَةٌ، وَرُفِعَت لَهُ دَرَجَةٌ، وَإِذا طَرَقَ البابَ فُتِحَت لَهُ أَبوابُ السَّماءِ، فَإِذا التَقَیا وَتَصافَحا وَتَعانَقا أَقبَلَ اللّه ُ عَلَیهِما بِوَجهِهِ، ثُمَّ باهى بِهِما المَلائِکَةَ، فَیَقُولُ: انظُرُوا إِلى عَبدَیَّ تَزاوَرا وَتَحابّا فِیَّ! حَقٌّ عَلَیَّ أَلّا أُعَذِّبَهُما بِالنّارِ بَعدَ هَذا المَوقِفِ= هر مؤمنى که براى دیدار برادرش از خانه اش خارج شود، در حالى که حقّ او را مى شناسد، خداوند در برابر هر قدمى، یک ثواب برایش مى نویسد و یک گناه از او پاک می کند، یک درجه به او می دهد و چون درِ خانه اش را بکوبد، درهاى آسمان برایش باز مى شود، و چون به هم رسند و دست دهند و معانقه کنند، خداوند به آنها روى مى آورد. سپس به آن دو، بر فرشتگان مى بالد و مى فرماید: «دو بنده مرا که بخاطر من با یکدیگر دیدار و مهربانى کردند، تماشا کنید! بر من است که پس از این صحنه، آن دو را به آتش، عذاب نکنم».(کلینی، الکافی، ج 2، ص 184، ح 1) در این روایت، بحث از امام نیست. بحث از برادر مؤمن است که دستور می دهد، حقش را بشناسیم و با او معاشرت کنیم. حفظ حرمت ها خیلی خوب است؛ چون خدا به هر قدمی که شما برای زیارت و ملاقات برادر دینی تان برمی دارید، درجه و ثواب می دهد. پس باید قدر این دیدارها را دانست. نبی اکرم (صلی الله علیه و آله ) فرموند: «مؤمن حرمتش از کعبه بالاتر است». کسی که به همسرش با نگاه یک مؤمن، رفتار محبت آمیز یا خدمتی می کند، از این درجه و ثواب بهره مند می شود. پس رابطه با همسرت را می توانی به محراب عبادت تبدیل کنی.

امروزه دشمن با طرح و برنامه هایش، سعی کرده است زن را از محیط خانه خارج کند و به جامعه به بهانه کار کردن بکشاند. هر چند اسلام با کار کردن زن در خارج از منزل آن هم با رعایت شئوناتش مخالفتی ندارد، اما اینها هرگز با خانه داری، فرزنددارى، شوهردارى برابر نیست. اما متاسفانه برخی افراد این را ننگ به حساب می آورند و از خدمت به همسر و فرزنددار شدن در راه خدا که باعث بالا رفتن مقام زن می شود، شانه خالی می کنند و می خواهند در بیرون باشند که باعث فساد برخی از زنان در جامعه ما شده است. البته در بعضی موارد، کار کردن زن آن هم با شرایطش ثواب بالایی دارد. اما باید بدانیم که شغل زن در بیرون از خانه، بیشترش آسیب و شهوت و خودخواهی و کار توهمی است. پس، عاقل کسی است که معرفت را دریافته و می داند که خودش را باید در کجا هزینه کند. اعضای خانواده در ارتباط با یکدیگر باید با حرمت ایمانی که بالاتر از کعبه است، برخورد کنند. اگر این مبنا را رعایت کنیم، به راحتی به غیبت، قضاوت نابجا و آزار رساندن نمی پردازیم. پس برای داشتن یک زندگی شاد و آرام، نخست نگاه مان را به یکدیگر درست کنیم و این هم نیاز به تمرین دارد. اینکه کسی چنین توهم کند که من حزب الهی هستم، چادری هستم، کار درست تر از همه هستم و دیگران را به سادگی له کنم یا قضاوت بد کنم، کار درستی نیست؛ چون قیمت و ارزش آد م ها دست خداست. ما نمی توانیم به راحتی بدبین شویم، سوء ظن داشته باشیم و تهمت بزنیم.

سردی عاطفه، ارمغان ضعف معرفتی خانواده هاست

در فقره «وَإِذا طَرَقَ البابَ فُتِحَت لَهُ أَبوابُ السَّماءِ= در که می زند درهای آسمان به روی مومن باز می شود». یعنی خیر و برکت و مغفرت، شامل حال مؤمن می شود؛ مخصوصاً زمانی که به هم می رسند و دست می دهند و معانقه می کنند. اگر ما خانواده آسمانی مان را بشناسیم به راحتی به فرزند، همسر و اطرافیان محبت و عشق می ورزیم. اما آن کسی که نمی تواند عاطفه داشته باشند، درها به رویش بسته می شود و یک سره اختلاف و کینه در زندگی خواهد داشت و همه چیز را از دست می دهد.

آدم بی عاطفه در مهروزی و عشق ورزی بخیل است. در حالی که دین ما دین قشنگی است و برای هر بوسه ای، ثوابی می نویسد. پس عواطف را رنگ خدایی بزنیم. حیف است در ابراز عواطف مان، نگاه جنسی (زنانگی و مردانگی) داشته باشیم. چون آن قدرتی که باید باشد را ایجاد نمی کند.  اما اگر همین نگاه جنسی، با نگاه معرفتی و عاطفی همراه شود، ثواب چند برابر دارد و قدرت معنوی ایجاد می کند.

اگر کسی به خودش ایمان داشته باشد، با عمل کردن به این حدیث، می تواند ضعف های محبتی خود را جبران کند. پس مبنای محبت، نباید برحسب قومیت، نژاد، هم قبیلگی و همشهری بودن و یکی بودن آبا و اجداد باشد. بلکه باید خشنودی خدا باشد.

وقتی از خانه خارج می شوید، تصمیم بگیرید فقط بخاطر خشنودی خدا به عیادت و ملاقات اطرفیان و دوستانتان بروید. اگر دین و ایمان و انسانیت داشته باشیم، باید سردی عاطفه را نسبت به پدر و  مادرت، همسرت، خانواده همسرت، دوستان و؛.. با نیت الهی به گرمی تبدیل کنید.  در اینجاست که مغفرت الهی شامل حال انسان می شود. چون به عشق خدا برای ملاقات هم رفته اید. نه برای چیز دیگر. اگر این گونه نباشید، ضعف معرفت دارید.

زیارت با معرفت مخصوص امام و امام زاده نیست. حتی اگر دوستان را درست زیارت کنیم و درست نگاه کنیم، عبادت محسوب می شود. حتی اگر به خودمان هم درست نگاه کنیم همین اتفاق می افتد. درحقیقت، اگر همه چیز را درست نگاه کنیم خدا را می بینیم.

با صد هزار جلوه برون آمدی که من
با صدهزار دیده تماشا کنم تو را

به همه این صدها هزار جلوه اگر بفهمیم و درست نگاه کنیم زیارت با معرفت انجام دادیم.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا