گام های اساسی برای رشد مهارت خویشتن داری در فضای مجازی
در این نوشتار با بیان توضیحاتی در مورد سه گام از گام های اساسی برای رشد مهارت خویشتن داری در فضای مجازی خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید...
مهارت خویشتن داری، به تأخیر انداختن ارضای خواسته ها در چارچوب قابل قبول اجتماعی، بدون مداخله و هدایت مستقیم فردی دیگر تعریف شده است. این مهارت با تقویت ناظر درونی و فعال کردن ابزارهای کنترل خود، مانند ترمز درونی عمل می کند.
مقدمه
لویناس کشیش کاتولیک در کتابی با عنوان «روانشناسی عشق ورزیدن» گفته است؛ سالیان سال روانشناسان تصور می کردند که انسان یک بشکه عقل است، در حالی که باید گفت انسان کوهی از، احساسات، عواطف و تمایلات است. به تعبیر دیگر میتوان گفت این امیال، احساسات و عواطف بخش اجتناب ناپذیر و انکارناپذیر وجود آدمی است. هنگامی که در شرایطی، یکی از تمایلات انسان ناخواسته برانگیخته شد، لزوم ایجاد و تقویت مهارت خویشتنداری و خود کنترلی بیش از پیش احساس می شود.
نظریه مهار یا بازدارندگی
دانشمندی به نام والتر رکلس در نظریه «بازدارندگی یا مهار» [Containment Theory] که با نام هایی هم چون «نظریه موانع داخلی و خارجی» و «نظریه کف نفس» نیز از آن یاد می شود در سال 1967 ارائه شده است، به تشریح بزه کاری بعنوان نوعی کنش میان دو شکل از کنترل، یعنی کنترل درونی و کنترل بیرونی می پردازد.
او کنترل اجتماعی را مانع حفاظتی دوگانه ای می داند که جامعه را علیه کج رفتاری حاد محافظت می کند. مانع حفاظتی اول، جامعه پذیر شدن هر یک از اعضای جامعه است که شامل سه ویژگی: خود کنترلی یا خویشتن داری، خود پنداره یا تصوری که هر فرد از خودش در ذهن دارد و درونی کردن هنجارهای اجتماعی می باشد.
او این مانع دفاعی را «عامل بازدارندگی درونی» [Inter Containment] نامیده است که به شخص در برابر وسوسه های انحرافی توانایی می بخشد و موجب پیروی از هنجارها می شود. البته رکلس ادعا می کند که توان بازدارندگی هر شخص با شخص دیگر فرق دارد. او مانع دفاعی دیگر را که «بازدارندگی بیرونی» [Outer Cotainment] گفته می شود، گروه یا جامعه ای می داند که فرد به آن تعلق دارد و این مانع کژ رفتاری حاد ، خارج از فرد قرار دارد.
از نظر رکلس، بازدارندگی بیرونی شامل مجموعه چشم گیری از خواسته های قانونی و ممنوعیت هایی است که بسیاری از مردم را در پیوندهای رفتاری با جامعه قرار می دهد. البته توان قوانین رسمی که شامل بازدارندگی بیرونی کنترل رفتاری می شوند نیز از فردی به فرد دیگر متفاوت است. زمانی که این موانع دفاعی دوگانه به اندازه کافی با هم کارکردی برای کنترل فرد و حفاظت جامعه از کج رفتاری و یا رفتار ضد اجتماعی داشته باشند، بازدارندگی نامیده می شود. [ستوده، 1386].
مهارت خود کنترلی
ناظر بیرونی، هیچگاه جای ناظر درونی را نمی گیرد. از ناظر بیرونی، گاهی می شود فرار کرد، می شود ندیده اش گرفت و خلاصه جایی رفت که او نباشد، اما ناظر درونی همواره همراه ماست! خداوند متعال یکی از این ناظران درونی را در وجود همه آدم ها قرار داده است؛ وجدان یا نفس سرزنشگر! توجه به این مرتبه نفس به انسان کمک می کند که نسبت به اعمال و رفتارهای ناخودآگاه و عادتی اش، بینش پیدا کند.
حالات و علائمی که لازم است متوجه آن باشید شامل حالت تذکر، احساس تردید، احساس گناه، میل به توبه و جبران است که از وظایف نفس لوامه است. مهارت خویشتن داری یا خود کنترلی، توانایی پیروی از درخواست معقول، تعدیل رفتار مطابق با موقعیت، به تأخیر انداختن ارضای خواسته ها در چارچوب قابل قبول اجتماعی، بدون مداخله و هدایت مستقیم فردی دیگر تعریف شده است. [جان بزرگی، 1387] با تقویت ناظر درونی و فعال کردن ابزارهای کنترل خود، مانند ترمز درونی عمل می کند. میتوان این مهارت را معادل تقوا دانست که کلید سعادت انسان معرفی شده است.
به کمک این مهارت، وسوسه ها، محرک ها و انگیزه های قانون شکنی در فرد کنترل می شود. گاهی لازم است بعضی از خواسته ها به تأخیر بیفتد و در زمان و جایگاه مناسبی برای تأمین آن تلاش شود. گاهی باید بعضی خواسته ها را مهار کرد و گاهی شاید لازم باشد از دستورهای معقول و منطقی که خیلی هم خوشایند نیستند، پیروی کرد.
بنابراین خودکنترلی یعنی مدیریت نیازها و خواسته ها. اعمالی مثل گرفتن روزه، حفظ نگاه و زبان از عمل حرام و پاکدامنی نسبت به انگیزه های جنسی غیر حلال، نمونه تمرین های عملی در اسلام است که به رشد مهارت خویشتن داری در انسان کمک می کند.
چند گام مؤثر برای رسیدن به این مهارت عبارتند از: [زارع، 1384]
گام اول: خود بازبینی
بین خودآگاهی و خودکنترلی رابطه مثبتی وجود دارد. [شرفی، 1388، ص 31] بنابراین در قدم اول لازم است فرد موقعیت فعلی اش را شناسایی و رفتارش را به دقت بازبینی کند و از نقاط ضعف و قوتش آگاه شود. بررسی نقاط ضعف و قسمت هایی که بیشتر فرد را در معرض خطر قرار می دهند، به او کمک می کند تا بداند بر کدام رفتارها کنترلی ندارد و چه موقعیت هایی ممکن است وسوسه کننده باشد.
گام دوم: برنامه ریزی
هدف گذاری: تعیین موقعیت مطلوب، نیروی کشش و جاذبه از موقعیت فعلی بسوی هدف را تأمین می کند. در این مرحله فرد باید سعی کند یک یا دو رفتار مشخص را که می خواهد تغییر بدهد و کنترل بیشتری روی آنها پیدا کند، بصورت هدفی واضح، جزئی و عملیاتی برای خودش بنویسد (مانند تمرین بخش اول برای هدف گذاری).
در این گام لازم است سه اصل ضروری مدنظر قرار گیرد: [اخلاقی امیری، 1389]
1. اصل تدریج: یعنی لازم است زمان کافی برای تغییر عادت یا ایجاد رفتار مناسب به فرد داده شود. انتظار تغییر یک روزه، غیر منطقی و غیرعلمی است.
2. اصل مداومت: عادتها و خواسته ها آن قدر قدرتمند هستند که اگر زود رها شوند، خیلی زود هم برمی گردند. نیروی رفتارهای عادتی و ناخودآگاه بسیار زیاد است و برای ورود به گستره آگاهی، نیاز به صرف انرژی فعال، تمرکز آگاهانه بر رفتار و گذشت زمان دارند. (تصور کنید آگاهانه شدن رفتارهایی مثل نفس کشیدن و پلک زدن چقدر سخت است!)
3. اصل جایگزینی: در طول مدتی که فرد تصمیم می گیرد یک عادت رفتاری را کنترل کند، باید سعی کند برای آن جایگزین موقتی پیدا کند تا رفتار قبلی اش کم کم خاموش شود و رفتار جدید، تقویت و جایگزین شود.
گام سوم: خودارزیابی و محاسبه
بررسی روند تغییرات، به تغییر و تعدیل راهبردهای اتخاذ شده کمک می کند و فرد را از میزان پیشرفتش باخبر می کند. برای ارزیابی، میتوان زمانهای مشخصی را در طول روز، هفته و ماه تعیین کرد؛ مثلاً آخر شب و موقع خواب، زمان خوبی است. داشتن همراه میتواند انگیزه حرکت به سوی هدف را تقویت کند. همچنین پیگیری، تشویق و تنبیه، پس از ارزیابی، ضروری است.
نویسنده: خانم حدیثه اسفندیار.
فهرست منابع :
1. حسین سیاح طاهری و دیگران؛ (1395)، حقیقت مجازی، انتشارات مرکز ملی فضای مجازی.
2. هدایت الله ستوده؛ ( 1396)، آسیب شناسی اجتماعی (جامعه شناسی انحرافات)، انتشارات آوای نور، چاپ 26.
3. اخلاق فعالیت در فضای مجازی با تاکید بر چالش های روابط با کاربران غیر همجنس، سومین همایش ملی فضای مجازی پاک (فمپ ۳) اسفند ۱۳۹۵، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.