شرح زیارت جامعه کبیره استاد محمد شجاعی - جلسه اول ( صوت و متن)
شرح زیارت جامعه کبیره استاد محمد شجاعی - جلسه اول ( صوت و متن)
سلسله جلسات شرح زیارت جامعه کبیره با سخنرانی استاد محمد شجاعی ، تاریخ 95/05/07
جلسه اول : زیارت یعنی ملاقات
زیارت یعنی ملاقات
زیارت به معنای ملاقات است. وقتی می گوئیم به زیارت امام یا امازاده ای می رویم، یعنی به ملاقات او می رویم که برای هدف و انگیزه ای خاص صورت می گیرد. وقتی گفته می شود ما زیارت نامه می خوانیم، مثل زیارت امین الله، حضرت عبدالعظیم الحسنی و .... فرقی نمی کند که حضوری باشد
یا غیر حضوری، در حرم باشیم یا در جایی دیگر؛ اصل این است که ملاقات صورت می گیرد. در ملاقات چهار انگیزه وجود دارد: الف) انگیزه عاطفی، ب) قرب و سنخیت، ج) استمداد، د) امداد.
الف) انگیزه عاطفی
وقتی انسان به زیارت کسی می رود، گاهی انگیزه این ملاقلات، «دوست داشتن» است که قشنگ ترین دلیل است؛ چون برای رفع دلتنگی است. هر چقدر اسم رحمان در یک نفر تجلی بیشتری داشته باشد، آن شخص مهربان تر است و هر چقدر مهربانی و سنخیتش با کسی بیشتر باشد، دلتنگی و علاقه
هایش بیشتر می شود و ملاقات هم بیشتر صورت می گیرد. بزرگترین و قشنگ ترین دلیل در ملاقات،«دوست داشتن» است. خوش به حال دلی که طالب چنین ملاقاتی است و هیچ طمعی ندارد و فقط شخص ملاقات شونده هدف باشد. در روایت نقل است که اگر کسی به ملاقات دوستی برود، بدون طمع
و به خاطر خدا و فقط رضایت الهی را در نظر داشته باشد، تمام گناهانش بخشیده می شود و فرشتگان برای او استغفار می کنند؛ چون این عمل را با اخلاص و فقط برای خدا انجام داده است. چنین رفتاری باعث بزرگی انسان میشود.انسان هوس هر چیزی را بکند یا برای هر چیزی دلتنگ شود، قیمتش
معادل همان است. آرزوها و دغدغه ها و آرمان های یک انسان، نشان دهنده قیمت اوست. این که دل ما چند بار در طول روز، هوس خدا را می کند، چقدر دل مان در طول شبانه روز، نیمه شب، سحر و یا حتی در تعطیلات برای خدا تنگ می شود؛ این که در تنهائی دل مان هوس چه چیزی را می کند
و عقربه دلمان به سمت چه چیزی می رود؛ اینها نشان دهنده قیمت دل مان است. پس «تعداد» و «نوع» دلتنگی های یک آدم، قیمت او را به خودش می شناساند. اکنون می گوییم که: «زیارت» مبنا و آئینه ای است که با آن می توان خود را از نظر مواردی که گفته شد، محک بزنیم.
ب) قرب و سنخیت
دومین هدف از ملاقات و زیارت این است که از زیارت چیزی نصیب مان شود. مثل معلمی که میگوید: هر کس می خواهد پیش من بیاید و چیزی یاد بگیرد، باید ثبت نام کند و هزینه ای پرداخت کند؛ اما گاهی هزینه هم نمی خواهد و هر چیزی بخواهد، یاد می دهد و کاری ندارد که طرف مقایل، چه
کسی است. در نوع دوم، هدف ملاقات، گرفتن کمالات برای نزدیکی و شباهت و سنخیت است.
ج) استمداد
گاهی منظور از ملاقات، قرب و شباهت نیست، بلکه فقط چون می دانیم که طرف مقایل کاری از دستش بر می آید به ملاقاتش می رویم؛ مثلا می دانیم که می تواند مشکلی از ما را حل کند. این انگیزه می تواند با دوست داشتن همراه باشد یا تنفر، فرقی ندارد؛ چون هدف فقط «کمک و استمداد« از
اوست.
د) امداد
چهارمین انگیزه ملاقات، «امداد» است؛ یعنی از طرف مقابل چیزی نمی خواهیم، بلکه می رویم تا کمکش کنیم. همزمان با این که ظرف را دوستش داریم، چون به کمک نیاز دارد، یاری اش هم می کنیم؛ البته بدون منت و همراه با ادب و تواضع، و طمعی هم نداریم. فقط به حکم عشق که این خود کافی
است برای برداشتن باری از دوش او.اگر این «کمک کردن» با «دوست داشتن» هم همراه باشد، در این صورت سنخیت هم ایجاد می شود و این زیباترین و بهترین انگیزه است.
سبک زندگی را با چه کسانی تنظیم کنیم
هر کدام از اسماء الهی مزه و شیرینی خاص خودش را دارد و این یک حقیقت است. روح در خوشبو بودن و معطر بودن جسم اثر می گذارد. از این رو در اسماء الهی، اسمی برایتان شیرین خواهد بود که با آن بیشتر مأنوس بوده باشید. «اسماء الهی» راه های ورودی انسان برای رسیدن به خدا هستند و
کسی که در اسماء الهی کار کند، هزاران «حبل و ریسمان« برای رسیدن به خدا پیدا می کند.از همان ها که فرمود: «واعتصموا بحبل الله=به ریسمان خدا چنگ بزنید». اسلام ذائقه ما را این طور تربیت کرده و هر روز باید آن را تقویت کنیم و بالا ببریم. برای بالا بردن این ذائقه چکار باید کرد؟ در
نماز بارها می گوئیم «ایاک نعبد و ایاک نستعین»یعنی فقط از تو سبک زندگی مان را می خواهیم. می خواهیم مصداق مسیر کسانی باشیم که «صراط الذین انعمت علیهم». به فرموده قرآن انبیا، صدیقین، شهدا و صالحین مصداق این آیه هستند. فقط اینها با خدا هستند. پس برای ارتباط با الله باید با
مظاهر الهی اش ارتباط برقرار کنیم تا بتوانیم رشد کنیم. بنابراین، کسانی که سبک زندگی شان را از ماهواره، تلویزیون و ورزشکاران و هنرمندان می گیرند، با همان ها محشور می شوند. برخی افراد از روح های بزرگی برخوردارند و با همه شهدا رفاقت می کنند؛ این نشان دهنده بالا بودن اشتهای
آنهاست. چنین افرادی در قیامت به اندازه کسی که هزاران و میلیاردها سال عمر کرده، محشور می شوند.
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
پس زیارت برای تربیت شدن است. اما این که چقدر تربیت و بزرگ شویم؛ باید از ازل تا ابد باشد. این چنین است که انسان می تواند به این اندازه عمر داشته باشد. پس این خیلی مهم است که با چه کسانی یا چه چیزهایی سنخیت داشته باشیم.
افزودن دیدگاه جدید