شناخت آسیب ها و پیامدهای ناشی از مشاهده پورن
شناخت آسیب ها و پیامدهای ناشی از مشاهده پورن
مشاهده تصاویر پورنوگرافی، علاوه بر آسیب فردی و اجتماعی متعدد، آثار منفی بیشماری بر مغز و ساختارهای مغزی انسان دارد. در این مقاله با مهمترین این آسیب ها آشنا می شویم؛ چرا که شناخت آسیب ها و پیامدهای ناشی از مشاهده پورن می تواند به روند پیشگیری و ترک آن کمک کند.
آگاهی از ساختارهای مغزی درگیر در مشاهده پورن و شناخت پیامدها
شناخت آسیب ها و پیامدهای ناشی از مشاهده پورن می تواند به روند پیشگیری و ترک آن کمک کند. در بحث آسیب های درگیر شدن در فضای هرزه نگاری های مجازی، تنها دیدگاه ها و باید و نبایدهای اخلاقی مطرح نیستند و سال هاست که آثار منفی این پدیده بر مغز و ساختارهای مغزی از سوی متخصصان و دانشمندان علوم مغز و روان شناسی بصورت جدی مطالعه شده است. [خلاصه مقاله «اثر فیلم های مستهجن بروی مغز انسان»، اثر «کولیج»]
بعضی از عوارض پورنوگرافی که در پژوهش های اخیر مشخص شده اند، شامل موارد زیر است:
ناکامی در رابطه واقعی
هر چیز تازه، جدید و هیجان انگیزی، دوپامین را افزایش می دهد. در واقع دوپامین، مسئول ایجاد احساس سرخوشی و لذت در مغز است. رفتاری مثل خوردن غذای خوشمزه، انجام رفتار جنسی و حتی فکر کردن به کاری هیجان انگیز، دوپامین را در مغز افزایش می دهد و احساس لذت ایجاد می کند. تحریکات و ارضای جنسی، بزرگترین منبع طبیعی ایجاد دوپامین در مدار پاداش مغز هستند. پورن از آن جهت برای مغز جذاب است که در آن تازگی و هیجان به وفور یافت می شود.
این تازگی می تواند در قالب فردی جدید، صحنه ای غیر منتظره و حرکت جنسی جدیدی باشد. در این صورت فرد می تواند در مدت کوتاهی و بسیار راحت، تعداد بسیار زیادی شریک جنسی جدید را تجربه کند و سطح دوپامین را به بالاترین حد خود برساند. علاوه بر این محرک های پورن، غیرواقعی و اغراق شده هستند و دوپامین بیشتری تولید می کنند، بنابراین چون مغز نمی تواند محرک واقعی را از غیرواقعی تشخیص بدهد، آنها را با ارزش تر می داند و فرد در رابطه واقعی نمی تواند آن سطح از لذت را تجربه کند و دچار ناکامی خواهد شد.
کاهش حساسیت به دوپامین
یکی از عوارض جدی پورن، تحریک بیش از اندازه و غیرواقعی مغز است. این حالت در ابتدا لذت بخش است و با عمل خودارضایی، احساس کاهش تنش جنسی را به دنبال دارد، اما به مرور زمان مغز احساس خطر می کند، چون برای این حجم از تحریک، طراحی نشده و هدف از تحریک، بقای نسل بوده است! بنابراین مغز به مرور زمان و برای محافظت از خود در برابر تحریکات بیست و چهار ساعته، حساسیت به ماده دوپامین را کاهش می دهد، بصورتی که فرد با دیدن تصاویر قبلی ارضا نمی شود و لذت کمتری تجربه خواهد کرد. بنابراین نیاز به دوز بالاتری از پورن دارد و همین موضوع فرد را به جستجوی تحریک بیشتر وادار می کند. این وضعیت احتمال تشدید فعالیت پورنوگرافی را بیشتر خواهد کرد، بصورتی که فرد را به سوی اعتیاد به پورن می کشاند.
شرطی شدن
در این شرایط، مغز به عمل جنسی با محتوای پورن شرطی می شود؛ یعنی فقط وقتی به بالاترین سطح تحریک و ارضا می رسد که با محتوای پورن درگیر باشد، بنابراین فرد در شرایط واقعی و با همسرش نمی تواند رابطه موفقی داشته باشد. چون محرک واقعی توان رقابت با محرک پورن را ندارد و مغز به این شرایط شرطی شده است.
بی حسی مغز نسبت به لذت های طبیعی
تجربه سطح بالای دوپامین، مغز را نسبت به لذت های طبیعی روزمره بی تفاوت می کند. چون این فعالیت ها سطح دوپامین را به اندازه پورن بالا نمی برد، بنابراین فرد به مرور زمان دچار افسردگی، انزوا، احساس غم و روزمرگی می شود.
افزایش حساسیت مدار پاداش
مغز نسبت به محرک هایی که یادآور پورن هستند، حساس می شود. علائمی مثل تنهایی، دیدن موبایل، آدرس یک سایت و حتی شرایط استرسی، تپش قلبش را بالا می برد و احساس ولع شدید برای دیدن پورن و انجام خودارضایی ایجاد می شود که به مرور زمان فرد را به اعتیاد به پورن می کشاند.
کاهش قدرت کنترل و بازداری مغز
نتیجه پژوهش بر مغز 64 کاربر پورن، نشان می دهد که کاهش ماده خاکستری مغز و مشکلاتی در منطقه قشر پیشانی که مسئول کنترل و بازداری است در این افراد مشاهده می شود. به عبارتی استفاده طولانی مدت از پورن باعث ضعف اراده می شود، بصورتی که فرد احساس می کند بر خودش و اعمالش کنترلی ندارد؛ یعنی دقیقاً زمانی که بقیه قسمت های مغز که برای این سطح از تحریک و ارضا طراحی نشده اند، دستور توقف تحریک را می دهند، اما قسمت جلویی مغز که توان بازداری ندارد، نمی تواند این رفتار را کنترل کند و قادر به توقف تحریک و ارضا نیست.
منبع: محمد حسین سیاح طاهری و دیگران؛ (1395)، حقیقت مجازی، انتشارات مرکز ملی فضای مجازی.
افزودن دیدگاه جدید