نمایه پیشینه پوشیدن لباس سیاه در عزاداری
خلاصه پرسش :
از چه وقت لباس مشکی بین مسلمانان رواج پیدا کرد؟
پاسخ اجمالی :
لباس سیاه مانند دیگر رنگ ها از ابتدا در میان مسلمانان وجود داشت و در عزاداری ها نیز مورد استفاده قرار می گرفت. وقتى حسین بن على(ع) کشته شد زنان بنی هاشم لباس مشکى پوشیدند. از گرما و سرما شکایتى نداشتند. حضرت على بن الحسین(ع) به علت این که آنان ماتم زده بودند براى ایشان غذا می فرستاد.[1]
اما این که چرا مردم در مصیبت ها و عزاداری ها لباس سیاه بر تن می کنند، یا پرچم های سیاه برپا می نمایند؛ دلیلش این است که رنگ سیاه شاد نیست، از این جهت با مصیبت زدگی هماهنگ است. این مسئله نه تنها میان ایرانیان و مسلمانان، بلکه در کشورهای دیگر نیز رواج داشته و جزو سنّت ها و فرهنگ های کشورها است.
اینک به روایاتی اشاره می شود که از آنها پیشینه پوشیدن لباس سیاه در عزاداری ها فهمیده می شود:
1. رسول اکرم(ص) در آستانه رحلت خود سیاه پوشیده بودند؛ امام صادق(ع) در این باره می فرماید: «رسول خدا هنگام رحلت پیراهنی سیاه بر تن کرده بود».[2]
2. بعد از شهادت امام علی(ع)، عبدالله بن عباس به سوی مردم بیرون آمد و گفت: امیرالمؤمنین از میان ما رفت و برای خود جانشینی گذاشت که اگر دوست دارید به سوی شما بیرون آید، وگرنه کسی را بر کسی [اجباری] نیست. مردم به گریه افتادند و گفتند: بیرون آید، پس امام حسن(ع) در حالی که جامه های سیاه پوشیده بود به سوی مردم بیرون آمد و برای آنان خطبه خواند.[3]
3. سکینه دختر امام حسین(ع) خطاب به یزید گفت: «دیشب خواب دیدم که ... خادم بهشتی دستم را گرفت و داخل قصر نمود. آن جا با پنج بانوی بزرگ و نورانی روبرو شدم که در میان آنها زنی بزرگوار و نورانی تر از همه به چشم می خورد که موی پریشان کرده و لباس سیاه پوشیده بود و در دستش پیراهنی خون آلود ... او فاطمه زهرا(س) بود».[4]
با این وجود، لباس سیاه تا اواخر زمان بنوامیه و خروج سیاه جامگان و به قدرت رسیدن بنی عباس، هیچ گاه به عنوان لباس رسمی مسلمانان به شمار نمی آمد.
&&&&&&&&&& پی نوشتـــــــــــــــــها :
[1]. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج 2، ص 420، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.
[2]. شیخ صدوق، الامالی، ص 183، تهران، کتابچی، چاپ ششم، 1376ش.
[3]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 22، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق.
[4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 45، ص 195 – 196، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
افزودن دیدگاه جدید