رفتن به محتوای اصلی

حکمت 437 نهج البلاغه /عدالت برتر است يا جود و سخاوت؟

تاریخ انتشار:
حکمت 437 نهج البلاغه /عدالت برتر است يا جود و سخاوت؟

حکمت 437 نهج البلاغه /عدالت برتر است يا جود و سخاوت؟

حکمت 437 نهج البلاغه /عدالت برتر است يا جود و سخاوت؟ عنوان این نوشتار که شامل «متن، ترجمه و شرح حکمت 437 نهج البلاغه » از دیدگاه امیرالمؤمنین، علی علیه السلام است...

توجه : برای دانلود و مشاهده تصویر در ابعاد اصلی و بزرگ تر روی آن کلیک کنید.

برای دریافت تصویر، یک صلوات برای تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بفرستید.

حکمت 437 نهج البلاغه /عدالت برتر است يا جود و سخاوت؟

حکمت 437 نهج البلاغه

وَ سُئِلَ (عليه السلام) أَيُّهُمَا أَفْضَلُ، الْعَدْلُ أَوِ الْجُودُ؟ فَقَالَ (عليه السلام): الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا، وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا؛ وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ، وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ؛ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا.

حکمت 437 نهج البلاغه /عدالت برتر است يا جود و سخاوت؟

ترجمه حکمت 437 نهج البلاغه از آیتی

از آن حضرت [امام علی علیه السلام] پرسيدند که کدام یک از این دو برترند: عدالت یا بخشندگى؟ [حضرت] فرمودند:
عدالت، هر چیز را به جاى خود مى نهد و بخشندگى آن را از جاى خود بیرون مى نهد. عدل، نگاهدارنده همگان است و بخشندگى، تنها کسى را در بر مى گیرد که بخشش نصیب او شده. پس، عدالت از بخشندگى شریفتر و برتر است.

حکمت 437 نهج البلاغه /عدالت برتر است يا جود و سخاوت؟

شرح حکمت 437 نهج البلاغه از کتاب پیام امام امیرالمومنین علیه السلام (آیت الله مکارم شیرازی)

عدالت برتر است یا جود و سخاوت؟

این گفتار حکیمانه و بسیار پرمعنا در پاسخ به سؤالى که از امام(علیه السلام) پرسیده شد مطرح گردید. سؤال کردند: «از این دو کدام برترند: عدالت یا جود؟»؛ (وَسُئِلَ(عليه السلام) أَيُّهُمَا أَفْضَلُ الْعَدْلُ أَوِ الْجُودُ).

شاید این سؤال به دنبال گفتگویى بوده که در میان بعضى از اصحاب آن حضرت واقع شده است. بعضى جود را مهمتر مى دانستند و بعضى عدل را؛ قضاوت و داورى را خدمت امام(علیه السلام) آوردند و امام(علیه السلام) جواب بسیار جامع و حساب شده اى داد، فرمود: «عدل، هرچیزى را در جاى خود قرار مى دهد ولى جود و بخشش آن را از مسیرش فراتر مى برد، (اضافه بر این) عدالت، قانونى است همگانى ولى جود و بخشش جنبه خصوصى دارد بنابراین، عدل، شریف تر و برتر است»؛ (فَقال(عليه السلام): العَدْلُ يَضَعُ الاُْمُورَ مَوَاضِعَهَا، وَالْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا، و الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ، وَالْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ، فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَأَفْضَلُهُمَا).

در واقع امام(علیه السلام) به دو نکته اساسى اشاره فرموده است: نخست این که نتیجه عدالت این است که هر کسى در جامعه به حق خویش برسد و هرچیز در جاى خود باشد. اصولاً بعضى عدالت را چنین معنا کرده اند: «وضع الشىء فى موضعه؛ هرچیز را در جاى خود قرار دادن». روشن است که در این صورت تمام افراد اجتماع به تلاش و کوشش برمى خیزند تا بتوانند حق عادلانه خود را بگیرند در نتیجه جامعه در سایه عدالت، شکوفا و فعال و مترقى مى شود. اما جود و بخشش چنین نیست زیرا چیزى اضافه بر استحقاق افراد است که البته در جاى خود بسیار خوب و شایسته است ولى اى بسا همین صفت خوب و شایسته سبب شود که عده اى به تنبلى روى آورند و تلاش و کوشش را کم کنند و به انتظار جود و بخشش سخاوتمندان بنشینند.

سپس امام(علیه السلام) به نکته مهم دیگرى اشاره مى کند، مى فرماید: عدالت امرى است فراگیر که تمام جامعه انسانى مى توانند از آن بهره مند گردند و در سایه آن به زندگى آبرومندى ادامه دهند در حالى که جود و بخشش فراگیر نیست و همیشه موضعى و محدود است و روشن است چیزى که آثار مثبت آن همه افراد جامعه را فرامى گیرد از چیزى که جنبه محدود دارد بهتر و اشرف و افضل است.

مرحوم علامه آیت الله مطهرى دراین باره سخنى دارد که عیناً در ذیل مى آوریم: جود و ایثار را نمى توان مبناى اصلى زندگى عمومى قرار داد و بر اساس آن ها مقررات و قانون، وضع و آن را اجرا کرد. اگر جود و احسان و ایثار تحت قانون و مقررات لازم الاجراء درآید دیگر جود و احسان و ایثار نام ندارد، به اصطلاح از وجودش عدمش لازم مى آید. جود و ایثار وقتى جود و ایثار است که هیچ قانون و مقررات حتمى و لازم الاجراء نداشته باشد و آدمى صرفاً به خاطر کرم و بزرگوارى و گذشت و نوع دوستى و بلکه حیات دوستى جود کند. بنابراین، عدل از جود افضل است... به علاوه همین جودها و احسان ها و ایثارهایى که در مواقعى خوب و مفید است و ازنظر جودکننده فضیلتى بسیار عالى است، ازنظر گیرنده فضیلت نیست، حساب او را هم باید کرد، حساب اجتماع را هم باید کرد؛ اگر رعایت موازنه اجتماعى نشود و حساب نکرده صورت بگیرد، همین فضیلت اخلاقى موجب بدبختى عمومى و خرابى اجتماع مى گردد. صدقات زیاد و اوقاف زیاد و حساب نکرده، نذورات زیاد و حساب نکرده در هرجا که وارد شده مانند سیل، جامعه را خراب کرده، روحیه ها را تنبل و کلاّش و فاسد الاخلاق بار آورده، لطمه ها و خساراتى وارد آورده است.[مجموعه آثار، عدالت ازنظر على(علیه السلام)، ج 25، ص 225]

قرآن مجید نیز در آیه 90 سوره نحل اشاره پرمعنایى به این موضوع دارد، مى فرماید: «(إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِى الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْىِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ)؛ خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان مى دهد، و از فحشا و منکر و ستم نهى مى کند؛ خداوند به شما اندرز مى دهد، شاید متذکّر شوید!». نخست به اصل عدالت به عنوان یک اصل فراگیر اشاره مى کند و مسأله احسان را در درجه بعد قرار مى دهد، و از تعبیر به (إِيتَاءِ ذِى الْقُرْبَى) فراگیر نبودن آن روشن مى شود.

البته نمى توان انکار کرد که در بعضى از مواقع مشکلاتى در جامعه پیدا مى شود که اصل عدالت با تمام اهمیتى که در اداره جامعه بشرى بلکه در نظم تمام جهان آفرینش دارد به تنهایى کارساز نیست بلکه نیاز به احسان و ایثار و جود دارد. مانند موارد بحرانى که بیت المال جوابگوى نیازهاى مستمندان و دردمندان و آسیب دیدگان نیست و باید افراد متمکن دست سخاوت را از آستین فتوت بیرون آورند و مشکلات را حل کنند. البته جود و بخشش و احسان و انفاق به طور اصولى جزء واجبات نیست بلکه از مسائل مهم اخلاقى محسوب مى شود ولى ممکن است جامعه در شرایطى قرار گیرد که جان عده اى با خطر جدى مواجه شود در این زمان آن جود و احسان اخلاقى تبدیل به یک واجب شرعى و انسانى مى شود و حتى حکومت اسلامى مى تواند مردم را به انجام آن مجبور سازد.

این نکته نیز قابل توجه است که ممکن است جود و احسان در موارد خاص از عدالت برتر باشد همان گونه که قرآن درمورد قصاص مى گوید: (فَمَنْ عُفِىَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَىْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَان).[بقره، آيه 178]

در این آیه به روشنى، عفو و احسان، برتر از اجراى عدالت بوسیله قصاص شمرده شده است و درمورد بعضى از اختلافات خانوادگى و مهریه مى فرماید: (وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى).[بقره، آیه 237] نیز مى فرماید: (وَجَزَاؤُا سَيِّئَة سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللهِ).[شورى، آیه 40]

در تمام این آیات عفو و احسان، برتر از عدالت شمرده شده ولى این ها در محدوده هاى خاصى صورت مى گیرد در حالى که عدالت محدوده اى ندارد و تمام امور فردى و اجتماعى جامعه انسانى را دربر مى گیرد.

این بحث را با روایتى از امام صادق (علیه السلام) درباره اهمیت عدل پایان مى دهیم. «الْعَدْلُ أَحْلَى مِنَ الشَّهْدِ وَأَلْينُ مِنَ الزُّبْدِ وَ أَطْيبُ رِيحاً مِنَ الْمِسْكِ؛ عدل شیرین تر از عسل، نرم تر از کره و خوشبوتر از مشک است»[کافى، ج 2، ص 147، ح 15].[سند گفتار حکیمانه: مرحوم خطیب در مصادر ذیل این کلام حکیمانه منبع دیگرى را نقل نمى کند ولى ابن حمدون (متوفاى 562 قمرى) در کتاب خود به نام التذکرة الحمدونیة این گفتار حکیمانه را با تفاوت قابل ملاحظه اى که در ادامه مشاهده مى کنید آورده است: و سئل أیّهما أفضَل: العَدلُ أمِ الجُود؟ فقال: العَدلُ سائِسٌ عامّ، و الجودُ عارِضٌ خاصٌّ، فالعَدلُ أشرَفُهما و أفضَلُهما. (التذکرة الحمدونیة، ج 1، ص 254، ح 631). و فتال نیشابورى (متوفاى 508) در کتاب روضة الواعظین عین این کلام را با اضافاتى بعد از آن ذکر کرده است و هر دو نفر ظاهراً این کلام را از منبعى غیر از نهج البلاغه گرفته اند. (روضة الواعظین، ج 2، ص 466)]

موضوع تصاویر

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا