رفتن به محتوای اصلی

زندگی بدون تعارف (تعارف های بی جا)

تاریخ انتشار:
مرز مشخص فرهنگ ها همین آداب و رسوم ویژه ملت هاست و سبک زندگی تعارفی ما کمتر در جاهای دیگر دیده می شود.
تعارف

زندگی بدون تعارف (تعارف های بی جا)

در فرهنگ ما ایرانی ها تعارف کردن کار رایجی است، به گونه ای که اگر کسی این خصلت را نداشته باشد، او را متهم به بی عاطفگی و بی فرهنگی می کنند. شاید تعارف ایرانی ریشه در واژه قرانی آن داشته باشد که حکمت خلقت جماعت ها و قبیله ها، شناخت یکدیگر است، «... و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا...»(حجرات، 13)

مرز مشخص فرهنگ ها همین آداب و رسوم ویژه ملت هاست و سبک زندگی تعارفی ما کمتر در جاهای دیگر دیده می شود.

و اما این تعارفی که بین ما مردم رایج است، آیا دروغ مصلحت آمیز است یا راست مفسده آور؟ یا اصلاً حقیقت دارد؟ آیا سبک زندگی بی تعارف خوب است با همراه تعارف؟ آیا در سیره امامان معصوم (علیهم السلام) و بزرگان دین، تعارف وجود داشته است؟ در این نوشتار به این پرسش ها پاسخ داده می شود.

زندگی بدون تعارف (تعارف های بی جا)

فرق احترام و تعارف

آنچه امروز بین ما ایرانی ها رایج است و جزیی از سبک زندگی ما را تشکیل می دهد، تعارفاتی هستند که بسیاری از آنها ممکن است دروغ باشند. این اخلاق به قدری فراگیر شده که مرز بین حقیقت و دروغ از بین رفته است. گاهی تعارف ریشه در احترام به دیگران دارد که نه تنها بد نیست، بلکه در متون دینی ما به آن سفارش شده است.

تعارف به پدر و مادر و اساتید و بزرگ ترها و پیشی نگرفتن از آنان نه تنها اشکال ندارد، بلکه بسیار هم کار پسندیده ای است، اما تعارفات غیرواقعی آثار سویی در زندگی شخصی و نظم اجتماعی دارند. مثلاً تعارف برای شام یا ناهار در منزل، در حالی که آمادگی آن وجود ندارد، می تواند شیرازه دخل و خرج خانوار را از هم بگسلد. البته این مسئله، مانع از ایثار و از خودگذشتگی برای سیر کردن یک فرد گرسنه نیست و ارزش آن به اندازه ای است که خداوند برای اهل بیت (علیهم السلام) که فقیر و مسکین و یتیم را غذا دادند، سوره نازل کرد.

این امر با آگاهی از نیاز میهمان و حتی آگاهی به عدم امکانات میزبان امکان پذیر است و با این که شخص نه امکانات خودش را می داند و نه نیاز میزبان را و فقط بر اثر عادت به دیگری تعارف می کند او هم می پذیرد و چندان نیازی هم به میهمانی دادن ندارد و نتایج سویی را به دنبال می آورد، فرق بسیار دارد. به این مشکل بیفزائید این مسئله را که میهمان مراعات وقت و امکانات صاحیخانه را هم را هم نکند که علاوه بر پیامد اقتصادی، نظم زندگی میزبان را هم به هم می زند.

زندگی منظم مثل یک جدول و جورچین است که اگر یک مهره یا یک خانه آن جابه جا شود، تمام زندگی به هم می ریزد و مدتی طول می کشد تا دو باره همه چیز در مسیر طبیعی قرار گیرد. اما اگر میهمانی دادن از روی حقیقت و آگاهی باشد، نه تنها مشکل اقتصادی ایجاد نمی کند، بلکه مشکل گشا هم می شود.

در روایت است که حفص بن عمر یجلّی از وضعیت نابسامان مالی خود به امام صادق«علیه السلام» شکایت کرد. حضرت فرمود: «بالش خود را به ده درهم بفروش و برادرانت را دعوت و برای آنها طعامی فراهم کن و از آنها بخواه برای تو دعا کنند«.(مستدرک سفینه البحار، ج 6، ص 540)

زندگی بدون تعارف (تعارف های بی جا)

تعارف و دروغ

تردیدی وجود ندارد که بسیاری از تعارفاتی که بین مردم رایجند، واقعیت ندارند و این رویه می تواند منشأ فسادهای زیادی در جامعه شود. گاهی دروغ برای آشتی دادن بین دو نفر است و در روایتی از امام صادق«ع» این دروغ جایز شمرده شده است(بحارالانوار، 72/263/48) و یا دروغی که با آن می توان از شرّ ستمگری رها شد، ولی در موارد دیگر دروغ خواه شوخی باشد یا جدی، کوچک باشد یا بزرگ، پذیرفته نیست.(میزان الحکمه، عنوان الکذب)

اگر کسی آمادگی میهمانی ندارد و در همان حال، با تعارف کسی را دعوت می کند و یا خود در تأمین هزینه های زندگیش معطل است و تعارف به قرض دادن می کند و در واقع میل به قرض دادن ندارد و یا برای سوار کردن در وسیله شخصی خود به دیگر تعارف می کند، ولی میل باطنی ندارد، در همه این موارد دروغ گفته است، ولی اگر با وجود نیاز و دلبستگی به وسیله، از ته به کسی تعارف کند تا مشکلی را از پیش روی او بردارد، حقیقت گفته است و ثواب می برد.

شنیده ها حاکی از آنند که این رسم غلط در بسیاری از کشورهای غیرمسلمان وجود ندارد و خوب نیست در عمل به قرآن و احکام اسلامی، دیگران بر مسلمانان پیشی بگیرند. اگر تعارف به صورت دروغ در میان ما رایج شود، به تدریج تلخی دروغ از بین می رود و به دروغ های بزرگ هم عادت خواهیم کرد.

در روایت است که امام سجاد«علیه السلام» پیوسته به فرزندان خود می فرمودند: «از دروغ کوچک و بزرگ، جدی و شوخی بپرهیزید، زیرا انسان هرگاه در چیز کوچکی دروغ بگوید، برای گفتن دروغ بزرگ نیز جرئت پیدا می کند.(بحارالانوار، 72/235/2)

معروف است که آیت الله بروجردی درباره آقای درچه ای نقل می کردند که اغلب غذای ایشان به هنگام ناهار و شام نان و ماست بود و نعنا خشک هم به آن اضافه می کردند و کمتر اتفاق می افتاد غذای پخته مثل آبگوشت داشته باشند. از جمله ویژگی های ایشان پرهیز از تعارفات مرسوم بود. روزی از ایشان سئوال کردم: «شماچرا تعارف نمی کنید؟» پاسخ دادند: «در تمام مواقع خوف آن دارم که تعارفم دروغ باشد و خدای نکرده جزء دروغگویان محسوب شوم، چون افرادی که هنگام غذا خوردن بر من وارد شده اند یا می دانستم که غذا خورده اند، در این صورت تعارف معنا نداشت، یا احتمال می دادم غذای مرا نپسندند، یا غذای موجود فقط به اندازه خودم بود و من هم بی اندازه گرسنه بودم. به هر حال، چون احساس می کنم در این موارد تعارف بنده معنا ندارد و شائبه دروغ نیز به آن وارد است، از تعارف پرهیز می کنم.»(قصه های خواندنی از چهره های ماندنی، نوشته سیدتقی درچه ای) و این رفتار آقای درچه ای موجب شد که درباره او بگویند: «آیتی عظیم و به حقیقت جانشین پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امامان معصوم سلام الله علیهم اجمعین بود».(ketabname)

اسماء بنت عمیس می گوید: «در شب زفاف عایشه، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) ظرف شیری را به من داد و فرمود: به زن ها بده تا بخورند.گفتند: میلی به نوشیدن شیر نداریم (تعارف دروغین کردند). رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمودند: بین گرسنگی و دروغ جمع نکنید. اسماء گفت: یا رسول الله اگر چیزی را میل داریم و بگوییم میل نداریم، آیا دروغ شمرده می شود؟ فرمودند: به درستی که دروغ در برنامه عمل ثبت می شود، هر چند کوچک باشد.(سفینه البحار، ج 2، ص 437)

زندگی بدون تعارف (تعارف های بی جا)

اسلام و تعارف

قرآن برای میهمانی کلمه اذن را آورده است و فرموده هرگاه به شما اذن داده شد به میهمانی بروید. اذن با اجازه فرق دارد. اذن همیشه قبل از انجام کار است، ولی اجازه می تواند بعد از انجام کار باشد. قبل از میهمانی باید دعوت و اذن در کار باشد. تعارف مجوز میهمانی نیست.(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَىٰ طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَٰكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ ۖ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، به خانه‌هاى پيامبر داخل مشويد مگر شما را به خوردن طعامى فراخوانند، بى‌آنكه منتظر بنشينيد تا طعام حاضر شود. اگر شما را فراخواندند داخل شويد و چون طعام خورديد پراكنده گرديد. نه آنكه براى سرگرمى سخن آغاز كنيد. هر آينه اين كارها پيامبر را آزار مى‌دهد و او از شما شرم مى‌دارد. ولى خدا از گفتن حق شرم نمى‌دارد.)(آیه 53 سوره احزاب)

در روایات شیعه در بحارالانوار چند روایت درباره تعارف آمده است. در یکی از آنها می خوانیم که روزی امام صادق«علیه السلام» به همراه فرزندشان اسماعیل در مجلسی بودند، یکی از دوستان آن حضرت وارد شد و سلام کرد و سپس نشست. وقتی حضرت از جای برخاستند که از مجلس خارج شوند، آن شخص نیز برخاست و به اتفاق امام«علیه السلام» به راه افتاد. در راه همراه امام بود تا این که به در خانه امام رسیدند. امام«علیه السلام» بی آن که به آن شخص تعارف کنند، از او جدا و وارد خانه شدند. اسماعیل به حضرت عرض کرد: «چرا به آن شخص تعارف نکردید و نفرمودید داخل منزل شود؟» حضرت فرمودند: «آمادگی پذیرش او را نداشتم.» اسماعیل گفت: «اگر تعارف می کردید او خودش نمی آمد.» حضرت فرمودند: «دوست ندارم خداوند، نام مرا جزو کسانی ثبت فرماید که در تعارف زیاده روی می کنند.(بحارالانوار، 72/457/3)

از روایت دیگری فهمیده می شود به جای تعارف و زبان بازی، باید نیاز واقعی دیگران را برطرف کرد. امام صادق«علیه السلام» فرمودند: «وقتی کسی به خانه تو می آید، برای او غذا بیاور، اگر نخورد آب بیاور و اگر ننوشید آب وضو برای او فراهم کن».(بحارالانوار، 72/457/2)

در احوالات آقای بروجردی آمده است بر هر سفره ای که برای میهمانان داشت، یک نفر مسئول بود که ظرف غذای میهمانان را پر کند، بدون آنکه آنها تقاضا کنند و بدون این که تعارفی در کار باشد.

زندگی بدون تعارف (تعارف های بی جا)

نتیجه گیری

باید سمت و سوی سبک زندگی ما به طرف زندگی شفاف و واقعی باشد. تعارف بدون آمادگی در واقع ارائه تصویری دروغین از زندگی خود است. یکی از عوامل این نوع رفتارها هم این است که برای داوری های دیگران در باره خودمان ارزش قائلیم و دوست داریم همه از ما تصویری متفاوت با آنچه هستیم داشته باشند و لذا تن به دروغ می دهیم، در حالی که آموزه های دینی ما خلاف این را می گوید. در روایت است اگر گردویی در دست توست و دیگران می گویند گوهر است یا گوهری در دست توست و دیگران می گویند گردوست، به حرف هیچ کدام توجه نکن. به جای این سفیدنمایی های دروغین، انسان باید رابطه خود را با خدایش اصلاح کند تا او هم رابطه انسان را با دیگران اصلاح کند.

پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمودند: من اصلح بینه و بین الله اصلح الله مابینه و بین الناس.(بحارالانوار، 79/179)

اگر کسی بخواهد با تعارفات غیرواقعی شخصیت سازی کند طبق این روایت به هدف نخواهد رسید. اگر تعارف در راستای رضای حق باشد و آلوده به دروغ نباشد، در چهارچوب سبک زندگی اسلامی است و خداوند هم به گوینده آن کمک خواهد کرد.

زندگی بدون تعارف (تعارف های بی جا)

ببینید: ویدیوی طنز تعارف (دانلود و پخش آنلاین)

سوتیترها:

1. فرق احترام و تعارف

آنچه امروز بین ما ایرانی ها رایج است و جزیی از سبک زندگی ما را تشکیل می دهد، تعارفاتی هستند که بسیاری از آنها ممکن است دروغ باشند. این اخلاق به قدری فراگیر شده که مرز بین حقیقت و دروغ از بین رفته است. گاهی تعارف ریشه در احترام به دیگران دارد که نه تنها بد نیست، بلکه در متون دینی ما به آن سفارش شده است.

2. تعارف به پدر و مادر و اساتید و بزرگ ترها و پیشی نگرفتن از آنان نه تنها اشکال ندارد، بلکه بسیار هم کار پسندیده ای است، اما تعارفات غیرواقعی آثار سویی در زندگی شخصی و نظم اجتماعی دارند. مثلاً تعارف برای شام یا ناهار در منزل، در حالی که آمادگی آن وجود ندارد، می تواند شیرازه دخل و خرج خانوار را از هم بگسلد.

منبع: مجله  پاسدار اسلام  اول بهمن ماه 1391 شماره 374، زندگی بی تعارف ( زندگی بدون تعارف (تعارف های بی جا))

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا