گزیده سخنان و پیامهای رهبر انقلاب در کنگره شعر و ادب
گزیده سخنان و پیامهای رهبر انقلاب در کنگره شعر و ادب
من از اینکه احساس می کنم که بحمد لله در جامعه ما شعر این چنین با مفاهیم زنده این جامعه آمیخته شده، و از یکنواختی و تکرار بیرون آمده، به عنوان یک دوستدار ادبیات و شعر احساس خوشحالی می کنم... البته استثناء همیشه بوده و هست... اما قبلا جریان شعر کلا تکراری بود و شعر در خدمت آرمانهای عالی و بلند انسان و در اختیار مسائل اساسی زندگی انسانها، نبود.[1]
در هر دوره ای که تحولی در جامعه بوجود آمده، تغییری در خط مشی جامعه ایجاد شده و... شعر هم تغییری کرده لکن باز برگشته به روال معمولی. مثلا در کشور خود ما، شعر در دوران مشروطیت تکانی خورد، مضمونها نو شد و در خط جدیدی افتاد اما باز تدریجا برگشت به همان آهنگ و روال سابق.[2]
... آنچه بود تکراری بود و چیز جدیدی برای مردم زمان خودشان نداشت، پیامی، خبری، احساسی. انقلاب ما بحمد لله در ادبیات و هنر و بخصوص در شعر یک تحول ایجاد کرده است.[3]
یکی از پرشورترین موضوعات... همین موضوع شهادت و شهید است... همین چند تا شعر که خوانده شد... اینها را بگذارید پهلوی مرثیه های معروفی که در تاریخ هست... مثل خاقانی که مرثیه برای پسر خودش سروده... بینی و بین الله، این شعری که امروز برای یک شهید گفته شد، با آن تلقی از شهادت، با آن معنای زیبا و فاخر، مردن در راه خدا و به خون غلطیدن در راه آرمانهای انسانی، که این شاعر آن را حس می کند، لمس می کند... این شعر اصلا یک نوع دیگر است... و قابل مقایسه با آن شعر بلند و محکم فلان شاعر بزرگ در مرثیه فلان عزیزش نیست. اگر چه زبان آن شاعر بزرگ و هنر شعری او ممکن است بالاتر هم باشد، این یک راه و یک پدیده تازه است و باید آن را دنبال گرفت.[4]
... این مفاهیمی که امروز در انقلاب ما وجود دارد: مساله مجاهدت در راه خدا، مساله طرفداری از مستضعفین، مساله مبارزه با مستکبران و ظالمان این مساله همگانی عشق به رهبر و احساسات عاشقانه و صادقانه نسبت به امام... اینها همه موضوعات جدید و پر طراوتی ست.[5]
آدم معمولی برای اینکه بفهمد، احتیاج دارد که توجهش جلب شود... دل و نگاهش کشیده شود... چه موقع نگاه خواهد کرد؟ آن وقتی که جاذبه وجود داشته باشد، آن وقتی که هنر باشد، زیبایی باشد، شعر، تجسم زیبایی است پس برای تبیین و تفهیم حقیقت شعر باید رشد کند.[6]
این برادران جوان که اینجا شعر خواندند، این استعدادها و چشمه های جوشان... من تعجب می کنم که اینهمه استعداد در این مملکت کجا بود، چرا قبل از انقلاب نبود یا پیدا نبود؟ آنروزها ما خبر داشتیم در عالم ادبیات و شعر چه می گذرد، این همه استعداد جوشان وجود نداشت و خود انقلاب بود که دلها را برای جوشش این استعدادها آماده کرد... تا دلی آتش نگیرد حرف جانسوزی نگوید. این دلها که باز شد، زبانها هم باز شد، گنجینه های هنر از جانها استخراج و آشکار شد.[7]
بحمد لله این همه استعداد خوب در جامعه ما وجود دارد، اینها باید کار کنند. من توصیه ام به جوانهای هنرمند، به جوانهای شاعر این است که استعداد، کافی نیست، کار باید بشود.[8]
در گذشته... شجاعتی چشم یک شاعر را بخود جلب می کرد... در وصف شجاعان چه سخنها که گفته شده. خوب بفرمایید امروز، این شجاعت ها در میدان نبرد،... شجاعت جوانان، شجاعت مردان، شجاعت زنان و همسران، شجاعت مادران، آن مادری که چهار یا پنج شهید می دهد، هیچ دلی به شجاعت این گونه خانواده ها در تاریخ نبوده است... این زیبایی های چشمگیر گوناگون معنوی که همیشه شعرا و اهل زبان و اهل دل به دنبال آنها بودند تا هنر خودشان را به پای آن زیبایی معنوی بریزند. پس آنانکه هنر دارند بریزند در پای این زیباییها.[9]
کارگردانان سلطه فرهنگی غرب، تلاش گسترده ای کردند که شعر و ادب فارسی را در خدمت هدفهای انحرافی یا پوچ در آورند و در اوج حرکتی که تجدد مآبی نامیده و پنداشته می شد، کوشیدند شعر را... به فساد و هرزگی و پستی آلوده کنند... حجم شعری که به کار ضلال ذهن و دل مردم گرفته شد یا به آستان جباران قدر ناشناس نثار گشت، در دوران سلطه فرهنگی کم نیست.[10]
اسلام کلام والا، و نیز، سخنسرای خداجوی را ارج می نهد. سخن زیبا نشانه ای از خداوند جمیل است و خداوند، زیباترین گفته ها را که کلام الهی ست، بر بالهای فصاحت و بلاغت نشانیده، به پروازی جاودانه درآورده و همه تاریخ را با فروغ درخشان آن، منور ساخته است.[11]
رسول امین پروردگار... شاعران متعهد را فرمانروایان کشور سخن می خواند.
این سیره نیکوی اولیاء الله است که ارجمندترین حقایق را در نفیس ترین حله های بیان، بر دلهای پاک عرضه کنند و سخن فاخر و برنده خود را همچون ذوالفقاری پیروز بر پیکر سیه کاران دوران فرود آورند.[12]
به برکت صدور همین بیانات شیوا و شور انگیز کربلاست که عاشورا فقط یک حادثه نیست، یک فرهنگ است، تابلویی است که در آن شعر بلند عشق را با خون نگاشته اند و بر تاریخ عرضه کرده اند.[13]
جنگ، خود شعری ست که رساتر از هر سخن بر صفحه روزگار نقش می بندد و آزادگان جهان بیت الغزل عشق و ایمان و ایثار را بر سنگرهای جوانمردان رشید، خواهند خواند.[14]
چگونه می توان هنرمند و شاعر بود و جدال خونین حق و باطل را، و نور و ظلمت را، که امروز از همه جا برجسته تر در جبهه های نبرد شجاعانه ما با دشمن مهاجم و متجاوز در جریان است، ندید و حس نکرد و از آن سخن نگفت؟[15]
من گاهی دیده ام که در صفحه اول روزنامه شعرهایی از یک برادر خوب، آورده اند که آن برادر خودش خوب است اما شعرش خوب نیست... آنوقت این شعر را در صفحه اول و با حروف برجسته چاپ کرده اند. در حالیکه از نظر معیارهای ادبی خیلی پیش پا افتاده است، غلط هم دارد آنهم غلط چارواداری، نه غلط انجمنی[16]، یعنی قافیه و وزن و همه چیزش خراب است یا حشو زشت چشمگیری دارد که وقتی یک آدم اهل ذوق و شعر روزنامه را بردارد، ولو به عنوان اینکه خبرش را بخواند و چشمش به چنین چیزی بیفتد، روزنامه را دور می اندازد.[17]
بدون مجاهدت وقفه ناپذیر شما شاعران، آگاه و متعهد، جبران خسارتهای دوران سلطه فرهنگی میسر نخواهد شد و شعر انقلابی آن شکوفایی و جهش متناسب را نخواهد یافت. باید:
اولا-همه ظرفیت شعری جامعه به کار بیفتد، استعدادهای جوشان شناخته و تربیت شود و فعلیت های فراموش شده و به دست غفلت یا تغافل سپرده شده در صورت سلامت به صحنه باز گردانده و نواخته شود.
ثانیا-باید شعر به فخامت و شیوایی لازم برسد و سخافت و سستی و خشکی مطلقا از آن زدوده شود.
ثالثا-در موضوعات و اهداف شعری بیشتر به مسائل مهم کنونی جامعه و نیز به معارف اسلامی که مایه رسوخ پایه های نظام اسلامی ست، پرداخته شود و شعر کاملا در جهت هدفهای انقلابی حرکت کند.
رابعا-در زبان و تعبیر و زیبایی آرایش، و اگر لازم شود، در شیوه و قالب، ابتکار و نوآوری شود. و بسی بایدها و کارهای دیگر نیز هست که کمال مطلوب ارباب شعر این زمان از آن بی نیاز نیست.[18]
استمرار و تداوم این حرکت دانشجویی، نوید بخش آن است که نهال شعر جوان انقلاب، در کار بالندگی و شکوفایی ست... در حقیقت شعر دوران انقلاب باید چاووش خوان قافله انقلاب باشد. (18)
شاعران جوان می توانند منعکس کننده همه آرمانها، سیاستها، روشها و واقعیتهای انقلاب در آثار شعری خود باشند... پیام انقلاب باید به زبان شعر و هنر که اصیل ترین و خالص ترین و گیراترین زبانهاست به آنان منتقل شود.[19]
پی نوشت:
[1] سخنرانی در کنگره شعر شاهد (در حسینیه ارشاد)، 14/11/1365.
[2] سخنرانی در کنگره شعر شاهد (در حسینیه ارشاد)، 14/11/1365.
[3] سخنرانی در کنگره شعر شاهد (در حسینیه ارشاد)، 14/11/1365.
[4] سخنرانی در کنگره شعر شاهد (در حسینیه ارشاد)، 14/11/1365.
[5] سخنرانی در کنگره شعر شاهد (در حسینیه ارشاد)، 14/11/1365.
[6] سخنرانی در کنگره شعر شاهد (در حسینیه ارشاد)، 14/11/1365.
[7] سخنرانی در کنگره شعر شاهد (در حسینیه ارشاد)، 14/11/1365.
[8] سخنرانی در کنگره شعر شاهد (در حسینیه ارشاد)، 14/11/1365.
[9] سخنرانی در کنگره شعر شاهد (در حسینیه ارشاد)، 14/11/1365.
[10] پیام به کنگره شعر و ادب نهضت سواد آموزی خراسان، 9/7/1364.
[11] پیام به کنگره شعر جنگ (اهواز) »، 5/9/1365.
[12] پیام به کنگره شعر جنگ (اهواز) »، 5/9/1365.
[13] پیام به کنگره شعر جنگ (اهواز) »، 5/9/1365.
[14] پیام به کنگره شعر جنگ (اهواز) »، 5/9/1365.
[15] پیام به کنگره شعر جنگ (اهواز) »، 5/9/1365.
[16] منظور غلط ادبی و«آکادمیک است، از نوع ایراداتی که در یک انجمن ادبی می تواند مطرح شود، نه اغلاط دستوری و بدیهی.
[17] گفتگو با اعضای واحد فرهنگی روزنامه جمهوری اسلامی، 26/11/1360.
[18] پیام به کنگره شعر و ادب نهضت سواد آموزی خراسان، 9/7/1364.
[19] پیام به دومین کنگره شعر و ادب دانشجویان سراسر کشور»، 27/9/1364.
افزودن دیدگاه جدید