چرا انسان فقط با الله به آرامش می رسد؟
انسان دارای کمالات جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی و فوق عقلی است. در هر شأنی نیز دارای اله های مختلف است. اله بُعد جمادی، کمالات جمادی، اله بُعد گیاهی کمالات گیاهی، اله بُعد حیوانی کمالات حیوانی، اله بُعد عقلانی کمالات علمی است؛ اما در بُعد انسانی اله انسان فقط یک کس است و آن «الله تباک و تعالی» است. چون خداوند تبارک و تعالی از روح خودش در انسان دمیده، بنابراین، آن دمش که بخش فوق عقلانی انسان را تشکیل می دهد، موجب می شود که انسان با اله های محدود ارضا نشود. فقط یک اله بی نهایت و نامحدود است که انسان را آرام می کند و آن «الله تبارک و تعالی» است. پس«لا إله إلا الله» یک امر حقیقی است که براساس نظم ریاضی خلقت انسان طراحی شده و خبر از یک حقیقت خارجی می دهد که انسان جز با «الله»، به آرامش نمی رسد.
«توحید» مهمترین کلمه در اسلام است. همانطور که معصوم(علیه السلام) فرمود: «هیچ ذکری بالاتر از لا إله إلا الله نیست». اینکه امام (ره) می گوید: «رئیس جمهور آمریکا هم عاشق خداست»، یعنی او هم یک جنبه فوق عقلانی و «لا إله إلا الله» دارد، اما مصداق کمال حقیقی را گم کرده است. حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «قولوا لا إله إلا الله تُفْلِحُوا»، یعنی فلاح و سعادت انسان در اعتقاد به این نکته است که من اله، معشوق و دلبری جز الله تبارک و تعالی ندارم.
الله، یگانه حقیقت هستی
«الله» یعنی کمال مطلق، هستی مطلق و هستی جاری در کل شیء. شما به هر شیئی نظر کنید، آن شیء مملو از هستی و وجود فعال است. در دعای کمیل می خوانیم: «وَ بِأَسْمَائِك الَّتِی مَلَأَتْ أَرْكانَ كلِّ شَیءٍ= و به حق نام هایت كه پایه های همه چیز را پر کرده است». تمام اشیاء پر از وجود اسماء الله هستند. خدا همه جا حضور دارد. همه جا حقیقت و حضور الله است. بنابراین، من الهی را دوست دارم که حقیقت همه کمالات است و به قول امام علی (علیه السلام) که فرمودند: «هُوَ حَیَاةُ كُلِّ شَیْءٍ[اصول کافی ترجمه مصطفوی، جلد ۱، صفحه: ۱۷۵]= مایه حیات هر چیزی الله است». هر کس هر کمالی دارد، از اوست. این را دقت کنید. چون در مباحث اخلاقی و عرفان عملی این مسئله فوق العاده مهم است که ما بفهمیم هیچ چیز از خودش کمالی ندارد. اگر هم کمالی می بینیم، این کمال ذاتی و مستقل نیست. اصلاً وجود هیچ موجودی از خودش نیست، وجودش عاریه ای است. خداوند تبارک و تعالی به او وجود داده. پس ما در تمام عالم با یک هستی روبرو هستیم که او در قالب موجودات و ظهورات مختلف خودش را به ما نشان می دهد.
با صد هزار جلوه برون آمدی که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
[فروغی بسطامی، دیوان اشعار، غزلیات، غزل شماره 9]
بنابراین، ما به هر چیزی که نگاه می کنیم، در حقیقت به جلوه های الله نگاه می کنیم: «فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ الله[سوره بقره/آیه 115]= پس به هر طرف که رو کنید، همانجا خداست». به هر کمالی که نگاه می کنید، آن کمال، زیبایی، قدرت و خاصیتش از اسماء الهی است که در اشیاء ظهور کرده و خود اشیاء چیزی نیستند.
اگر کسی «لا إله إلا الله»اش را تنظیم کند، بقیه امور برایش تنظیم می شود. اینکه در روایت تأکید می کنند که افضل اذکار «لا إله إلا الله» است؛ چون اساسی ترین و بنیادی ترین ذکر و حقیقت عالم و خبر عالم است. ما دیگر خبری مهمتر، ارزشمندتر و دوست داشتنی تر از این در دنیا نداریم که ای انسان برای تو معشوقی و دلبری غیر از الله نیست. حقیقتاً تو هر چیزی را که دوست داری یا هر کس را که دوست داری، در واقع به خاطر عشق به الله است، به خاطر اینکه تو کمال مطلق و بی نهایت را دوست داری. بنابراین، این ذکر در تربیت، رشد و سرعت انسان فوق العاده مهم است.
اسرار ذکر «لا إله إلا الله»
بزرگان دین فرمودند که هر وقت دلتان به کسی یا چیزی گیر کرد، یعنی اسارت انسان، یعنی ذلت انسان. برای اینکه دلتان از ذلت آزاد شود، بگویید: «أشهد أن لا إله إلا الله»، یعنی شهادت می دهم که من دلبر و معشوقی جز الله ندارم. این برای آزادسازی دل ما از اینکه گدای عاطفی کسی نباشیم یا وابستگی به کسی پیدا نکنیم، کارساز است؛ چه در خانواده و چه در بیرون از خانواده، فرقی نمی کند.
وقتی انسان «لا إله إلا الله» را داشت، شخصیتی بی نیاز، قدرتمند، عزیز، و محکم خواهد شد. این همه احساس حقارت ها، احساس بدبختی ها، احساس پوچی ها، برای این است که ما به «لا إله إلا الله» اهمیت نمی دهیم. وفادار به «لا إله إلا الله» نیستیم. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «مَنْ بَکی عَلَی الدُّنیا دَخَلَ النّار[راوندى كاشانى، فضل الله بن على، النوادر (للراوندی)، ص: 10]= هر کس که بر ای دنیا گریه کند، جهنمی می شود»، دنیا را هم معنی کردیم. دنیا یعنی کمالات جمادی، گیاهی، حیوانی و عقلی، اگر کسی اله بُعد فوق عقلانی اش را داشت، دیگر از نداشتن اله های بخش پایین تر احساس حقارت و کوچکی نمی کند.
برای مؤمن قبیح و زشت است که با داشتن الله، باز احساس حقارت و کوچکی کند. مثلا برای این که وضع مالی اش خوب نیست؛ یا در بُعد عقلی تحصیلات و مدرک آن چنانی ندارد. به خاطر همین امور، به بعضی ها آنقدر احساس حقارت دست می دهد که حاضرند دست از خدا و امر و نهی خدا بردارند تا مثلاً مدرک تحصیلی بگیرند و به مقامی برسند. او با این مدرک احساس آرامش و عزت می کند، ولی با الله، نماز، قرآن، مسجد و ... چنین احساسی نمی کند. علتش این است که خودش را نمی شناسد. لذا قدر آنچه که دارد را نمی داند و به سراغ معشوق های قلابی می رود و عمر و جوانی اش را صرف معشوق های قلابی می کند.
جمع کردن مال دنیا وبال انسان می شود
نبی اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید: «إنّ الله عَهِدَ إلَی أنْ لا یأتینی أحدٌ مِن اُمَّتی بلا إله إلاّ الله لا یخْلِطُ بها شَیئا إلاّ وَجَبتْ لَه الجَنّةُ. قالوا: یا رسولَ الله، و ما الّذی یخْلِطُ بلا إله إلاّ الله؟ قالَ: حِرْصا علی الدُّنیا و جَمْعا لها و مَنْعا لها، یقولونَ قَولَ الأنبیاءِ و یعملونَ عَملَ الجَبابِرَةِ [متقی هندی، 1397: ح146]= پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند به من سفارش کرد که احدی از امت من با «لا إله إلاّ اللّه» نزد من نمی آید، مگر آنکه بهشت بر او واجب می شود، به شرط آنکه چیزی را با آن نیامیخته باشد. عرض کردند: ای پیامبر خدا! آنچه با لا إله إلاّ اللّه آمیخته می شود چیست؟ فرمود: حرص به دنیا و جمع کردن مال دنیا و ندادن آن به دیگران. این گونه افراد، سخنشان سخن پیامبران است و کردارشان، کردار ستمگران!».
« حِرْصا علی الدُّنیا و جَمْعا لها» یعنی جمع کردن برای دنیا، یعنی یک بیماری که انسان حرص می زند که دنیایش را افزایش بدهد. کمالات جمادی، گیاهی، حیوانی، عقلی اش را زیادش کند، اما نمی داند که اینها بار و وبالی بیش نیستند.
«وَ مَنْعا لَها» مال دنیا را از دیگران منع می کند. آنجایی که باید عطا کند، عطا نمی کند. این باعث می شود که «لا إله إلا الله» ما اثری نداشته باشد. دنیا خیلی قشنگ است و کمالاتش هم خوب، اما به این شرط که در استخدام بخش فوق عقلانی یعنی نزدیک شدن ما به الله از آن استفاده شود. اما اگر مستقلاً معشوق بشوند، ما را از الله دور می کنند.
پیامبر می گوید دنیایت را برای خدا مصرف کن، یعنی اگر دنبال پول هستی، از این پول برای قرب به خداوند تبارک و تعالی استفاده کن. این پول خیلی خوب است. اینجاست که نگاه به مال و نگاه به تمام کمالات چهارگانه، یک نگاه ذاتی نیست، بلکه نگاه وسیله ای است. شخص می گوید پول و تجارت خیلی خوب است؛ ولی به شرط اینکه به درد ابدیتم بخورد. من می خواهم آنجا زندگی کنم. کمش را در دنیا مصرف می کنم و بیشترش را به آخرت و ابدیت می فرستم.
دنیا، دنیای قشنگی است؛ وقتی که ما با الله و اهل بیت [علیهم السلام] زندگی کنیم. آنقدر این دنیا دوست داشتنی است که وقتی خوب ها از دنیا می روند و به بهشت می روند حسرت ۵ دقیقه وقت شما را می خورند، اما شما اگر الله و اهل بیت [علیهم السلام] و میکده های فطری و انسانی مثل حرم ها، مساجد را حذف کنی، دنیا چه می شود؟ دیگر انسان زندگی و حیات انسانی ندارد.
پیغمبر فرمود: با «لا إله إلا الله»، اله دیگری را شریک نکنید. چنانکه آیه قرآن صراحتاً می گوید: «لا تَدْعُ مَعَ الله إِلهاً آخَرَ[القصص، آیه 88]= با خدا، دنبال دلبر دیگری نباشید». چون غیر از او دلبری نیست. همه چیز با خدا قیمت دارد. همه چیز با خدا سنجیده می شود. همه چیز در عشق یک انسان به خدا و خانواده آسمانی اش معنا دارد.
انسان اگر می خواهد تجارت کند یا کار اجتماعی - سیاسی یا کار هنری یا کار اقتصادی انجام بدهد، نباید عشقش یادش برود. حواسش باشد که اگر من دارم این کار را انجام می دهم، برای این است که می خواهم به الله و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) برسم. نه اینکه مثل خیلی از افراد، کار سیاسی برایشان یک شهوت است. اینها به دنبال این نیستند که بگویند ما کار اجتماعی سیاسی و حزبی می کنیم؛ یا برای اینکه دین خدا را حفظ کنیم؛ یا برای برطرف کردن موانع ظهور حضرت کار اجتماعی - سیاسی می کنیم.
کار سیاسی اگر برای برطرف کردن موانع ظهور امام است، یک عبادت است؛ در غیر این صورت، یک شهوت و معصیت و غفلت است. وقتی کار به اینجا برسد که مردم را از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دور کنیم، کار سیاسی و حزبی به چه درد می خورد؟
رضای الله و رضای معصوم، در وجود مقدس آقا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) جلوه می کند. اگر تو در برطرف کردن موانع ظهور حضرت، به درد امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می خوری و خاصیتی داری. پس شخصیتت، کارت، علمت، مالت، دانش ات، آبرویت مبارک است؛ وگرنه ارزشی ندارد.
یکی از چیزهایی که پیغمبر می گوید، این است که حرص به دنیا نداشته باشید؛ دنیا را مستقلاً نگاه نکنید؛ دنبال این نباشید که دائم دنیا را به دست بیاورید. این همه پول برای چه، این همه جمع کردن برای چه؟
انسان باید به ابدیت و آخرت، مستقل نگاه کند؛ و به بقیه امور تبعی نگاه کند. مدرک تحصیلی و سواد و درس خوب است؛ اما به عشق خدا و آخرت، نه اینکه اینها برای انسان یک بت بشود.
گاهی ممکن است یک رشته تحصیلی، استعدادهای بی نهایت یک انسان را دفن کند. هر کاری می کنید، اعم از درس خواندن، کار هنری و... پای خدا و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بریزید و گرنه با «لا إله إلا الله» جور در نمی آید.
پس ذکر «لا إله إلا الله» را جدی بگیرید. می خواهیم دو سه جلسه ای که خدمتتان هستیم، راجع به خود «لا إله إلا الله» یک مقدار صحبت کنیم که این «لا إله إلا الله» اگر ان شاءالله درست بشود، بقیه چیزها هم درست می شود.
مطالب تکمیلی:
تصویر باطن انسانی از نگاه آسمان/ بخش دوم
تصویر باطن انسانی از نگاه آسمان/ بخش سوم
تصویر باطن انسانی از نگاه آسمان/ بخش چهارم
تصویر باطن انسانی از نگاه آسمان/ بخش پنجم
تصویر باطن انسانی از نگاه آسمان/ بخش ششم
تصویر باطن انسانی از نگاه آسمان/ بخش هفتم
-------------------------
منبع: تصویر باطن انسانی از نگاه آسمان، (جلسه 8)؛ 96/12/13؛ منتظران منجی