رفتن به محتوای اصلی
روتیتر
آداب منقول در روایات المحاسن و بحارالانوار

آداب مشایعت و استقبال مسافر و آداب برگشتن او

تاریخ انتشار:
مشايعت كردن واستقبال از مؤمنان مستحبّ است وبراى اين منظور، مؤمنين مى توانند به مقدارى بروند كه نمازشان شكسته وروزه آنها افطار شود (به مقدار 5/21 كيلومتر كه مسافت شرعى است)
بدرقه مسافر

در حدیث صحیح از امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده است: چون حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) مؤمنی را مشایعت می کردند می فرمود: «رَحِمَكُمُ‏ اللَّهُ‏ وَ زَوَّدَكُمُ‏ التَّقْوَى وَ وَجَّهَكُمْ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ وَ قَضَى لَكُمْ كُلَّ حَاجَةٍ وَ سَلَّمَ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ دُنْيَاكُمْ وَ رَدَّكُمْ سَالِمِينَ إِلَى سَالِمِين‏»[1]. یعنی خدا شما را رحمت کند و پرهیزکاری را توشه و زاد شما گرداند و شما را به سوی هر خیری متوجه گرداند و جمیع حاجات شما را برآورد و دین و دنیای شما را سالم دارد و شما را به سلامت برگرداند به سوی جمعی که ایشان به سلامت باشند.

در حدیث معتبر دیگر از امام محمّد باقرعلیه السلام منقول است: چون حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم مسافری را وداع می کردند، دست او را می گرفتند و می گفتند: «أَحْسَنَ اللَّهُ لَكَ الصِّحَابَةَ وَ أَكْمَلَ لَكَ الْمَعُونَةَ وَ سَهَّلَ لَكَ الْحُزُونَةَ وَ قَرَّبَ لَكَ الْبَعِيدَ وَ كَفَاكَ الْمُهِمَّ وَ حَفِظَ لَكَ دِينَكَ وَ أَمَانَتَكَ وَ خَوَاتِيمَ عَمَلِكَ وَ وَجَّهَكَ لِكُلِّ خَيْرٍ عَلَيْكَ بِتَقْوَى اللَّهِ أَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ سِرْ عَلَى بَرَكَةِ اللَّه‏.»[2]

در روایت دیگر منقول است: در این وقت می فرمود: «أَحْسَنَ اللَّهُ لَكَ الصِّحَابَةَ وَ أَكْمَلَ لَكَ الْمَعُونَةَ وَ سَهَّلَ لَكَ الْحُزُونَةَ وَ قَرَّبَ لَكَ الْبَعِيدَ وَ كَفَاكَ الْمُهِمَّ وَ حَفِظَ لَكَ دِينَكَ وَ أَمَانَتَكَ وَ خَوَاتِيمَ عَمَلِكَ وَ وَجَّهَكَ لِكُلِّ خَيْرٍ عَلَيْكَ بِتَقْوَى اللَّهِ أَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ سِرْ عَلَى بَرَكَةِ اللَّه‏.»[3]

در روایت دیگر منقول است: جمعی از اصحاب به خدمت حضرت صادق علیه السلام رفتند که آن حضرت را وداع کنند، فرمود:«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَنَا مَا أَذْنَبْنَا وَ مَا نَحْنُ مُذْنِبُونَ وَ ثَبِّتْنَا وَ إِيَّاهُمْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْآخِرَةِ وَ الدُّنْيَا وَ عَافِنَا وَ إِيَّاهُمْ مِنْ شَرِّ مَا قَضَيْتَ فِي عِبَادِكَ وَ بِلَادِكَ فِي سُنَّتِنَا هَذِهِ الْمُسْتَقْبَلَةِ وَ عَجِّلْ نَصْرَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ وَلِيِّهِمْ وَ اخْزَ عَدُوَّهُمْ عَاجِلا.»[4]

در حدیث معتبر نقل شده است: مسافر را سنّت است که چون از سفر برگردد برادران مؤمن خود را به ضیافت بطلبد.

در حدیث معتبر از امام محمّد باقرعلیه السلام منقول است: چون کسی از سفر آید، برای اهل خود تحفه بیاورد اگر چه سنگی باشد.

از حضرت امام صادق عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به كسى كه از مكّه بازمى گشت مى فرمود: قَبِلَ اللهُ مِنْکَ وَاَخْلَفَ عَلَيْکَ نَفَقَتَکَ وَغَفَرَ ذَنْبَکَ».[5]

در حديثى ديگر مى خوانيم: «هر كس دست در گردن حاجى كند، در حالى كه هنوز گرد راه را از خود نشسته، گويى حجرالأسود را بوسيده است».[6]

در روایت دیگر چنین بیان شده است: چون کسی از سفر برگردد سزاوار آن است که مشغول کاری نشود تا غسل کند و دو رکعت نماز بخواند و به سجده رود و صد مرتبه شکر الهی بگوید. در حديث است هنگامى كه جعفر طيّار از حبشه بازگشت، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله او را به سينه چسبانيد وميان دو چشمش را بوسيد. وزمانى كه اصحاب حضرت رسول صلى الله عليه و آله به يكديگر مى رسيدند مصافحه مى كردند. وهنگامى كه كسى از آنان از سفر مى آمد، ديگران دست در گردنش مى انداختند.[7]

در روایات معتبر چنین آمده است كه: «مشايعت كردن واستقبال از مؤمنان مستحبّ است وبراى اين منظور، مؤمنين مى توانند به مقدارى بروند كه نمازشان شكسته وروزه آنها افطار شود (به مقدار 5/21 كيلومتر كه مسافت شرعى است)».[8][به سبب طی مسافت و خارج شدن از حد ترخص برای استقبال رفتن.]

 

منبع:
1. المحاسن؛ برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن - قم، چاپ: دوم، 1371 ق
2. کتاب حلیه المتقین علامه مجلسی با بازنگری تحت نظر حضرت آیت الله مکارم شیرازی
------------------------------
پی نوشت:
[1]. 
المحاسن، ج‏2، ص: 354؛ مندرج در پی نوشت کتاب مذکور: (1- 2- 3- 4- 5)- ج 16،« باب تشييع المسافر و توديعه»،( ص 77؛ س 26 و 32 و ص 78، س 1 و 4 و 6).
[2]. همان.
[3]. همان.
[4]. همان، ج‏2 ؛ ص355؛ (1 و 3 و 5)- ج 16،« باب تشييع المسافر و توديعه»،( ص 78؛ س 8 و 10 و ص 77، س 23).
[5] . ترجمه: «خداوند (اعمال وعبادات تو را) قبول كند وهزينه هايى را كه در سفر متحمّل شدى جايگزينفرمايد وگناهانت را ببخشايد». كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 196، ح 891.
[6] . كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 196، ح 892؛ مكارم الأخلاق، ص 261.
[7] . مكارم الأخلاق، ص 261 و262.
[8] . كافى، ج 4، ص 129، ح 5؛ كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 285، ح 1299.

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا