پرسش و پاسخ اعتقادی/ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله/ بخش سوم
گناه چند جور است، یک نوع گناه نداریم، یک جور گناه نداریم. گاهی کاری از نظر خدا گناه است؛ دزدی از نظر خدا گناه است، آدم کشی به ناحق از نظر خدا گناه است، دروغ گفتن از نظر خدا گناه است. گاهی کاری از نظر خدا گناه نیست، اما از نظر خلق خدا گناه است؛ مثلاً یک آدمی است یک کاری درباره اش انجام بدهی بدش می آید، می گوید گناه است.
سوال40: آیا علت این که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله به این مقامات عالی رسیدند خودشان بودند یا این که خدا خواست و ایشان زحمتی نکشیدند؟
ج: خدا وقتی آدم ها را خلق کرد دیگر نمی شد آن ها را رها کند، زیرا مثل حیوانات زندگی می کردند، هر کسی گرسنه اش می شد و زور داشت می رفت آن دیگری را پاره می کرد و می خورد، مثل دیگر حیوانات. خدا این ها را انسان خلق کرد عقل به آن ها داد، باید زندگی شان (زندگی) انسان عاقل باشد نه حیوانات جنگلی؛ لذا خدا دید اگر این ها را تربیت نکند این ها هم مثل حیوانات می شوند. تربیت شان چه جوری است؟ مردم که با خدا ارتباطی ندارند، زبان خدا را نمی فهمند، دستشان به او نمی رسد، حکمت اقتضا کرد چند فرد را خدا خودش تربیت کند آنهم از جنس همین ها و به زبان همین ها تا با این ها ازدواج کنند، دختر به این ها بدهند، با این ها زندگی کنند، حرف از خدا بگیرند و به این ها یاد بدهند. این ها پیغمبران و امامان شدند، نمی شد با همه این کار را بکنی چون الگو به اندازه کافی است دیگر، بیشتر از این لازم نبود. این ها را ساخت به آن های دیگر هم گفت: شما گوش به حرف این ها بدهید شما هم ساخته میشوید. بنابراین چرا آن ها را خلق کرد برای خاطر این، چون اگر این ها نبودند مردم از بین رفته بودند حیوانی جنگلی می شدند. بنابراین اصل تربیت آن ها ضروری بود، راهی هم نداشت چون مکتب ها آدمها را نمی توانستند تربیت کنند. این فقط کار خدا بود، خدا این کار را کرد بعد به این ها گفت آن های دیگر را هم تربیت کنید.
سوال41: هدف از روزه گرفتن های پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم چه بود؟ آیا ایشان به تربیت خود می پرداختند؟
ج: اثر داشتند، اثر معنوی داشت، این جور نبود که اثر نداشته باشد، نماز ایشان، روزه ایشان، تمام کارهای عبادی که انجام می دادند اثر داشت، اثرش هم رشد و تکامل و تعالی ایشان بود.
سوال42: چرا پیامبر صلی الله علیه و آله استغفار می کرده اند؟
ج: خُب حرف هایی زده اند، « هر کس به قدر فهمش فهمید». منتهی، ظاهراً این است که خود استغفار عبادت است. روایت در کافی هست که خود پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله وقتی می نشستند و بلند می شدند بیست و پنج مرتبه « مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ »[16]استغفار می کردند. خود استغفار عبادت و مطلوب خداست. لازم نیست حتماً گناه کرده باشیم تا بعد استغفار بکنیم. در گناه کاران استغفار اثرش این است که استغفار از گناه است اما در کُمَّلین و معصومین که گناه ندارند، خود استغفار عبادت است، مثل نماز و روزه که می گیرند؛ مطلوب خداست و بعد هم ضمناً مردم بفهمند که استغفار چقدر اهمیت دارد.
سوال43: « أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ»[17]، اگر پیامبر گناه نمی کردند مراد از نسبت دادن گناه به پیامبر صلی الله علیه و آله در سوره فتح چیست؟
ج: گناه چند جور است، یک نوع گناه نداریم، یک جور گناه نداریم. گاهی کاری از نظر خدا گناه است؛ دزدی از نظر خدا گناه است، آدم کشی به ناحق از نظر خدا گناه است، دروغ گفتن از نظر خدا گناه است. گاهی کاری از نظر خدا گناه نیست، اما از نظر خلق خدا گناه است؛ مثلاً یک آدمی است یک کاری درباره اش انجام بدهی بدش می آید، می گوید گناه است.
پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله وقتی آیاتی را که درباره ذمّ بت پرست و بت نازل می شد می خواندند کُفّار سخت ناراحت می شدند. بدشان می آمد، کاری هم نمی توانستند بکنند، فقط یک جوری نگاه می کردند که اگر می توانستند با نگاه پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله را بکشند می کشتند. این آیه «وَ إِنْ یَکادُ»[18] معنایش این است؛ معنایش چشم زخم نیست. آن ها بدشان می آمد، ناراحت می شدند، مثل این که کسی در مذهب ما به خدا توهین کند چقدر ما بدمان می آید. آن ها هم بت را قبول داشتند و می پرستیدند. برای آن ها مثل خدا بود.
وقتی آیه نازل می شد که این ها هیچ چیز نیستند، خرافات هستند، واقعیت ندارند به آن ها بر می خورد. اما کاری هم نمی توانستند بکنند، یک جوری نگاه می کردند اگر می توانستند با این نگاه پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله را به زمین می زدند اما نه هرگز توانستند به زمین بزنند و نه چنین اثری داشت. تا مکه پایتخت بت پرست ها بود این حرف ها بود.
وقتی پروردگار متعال مقدمات فتح مکه را فراهم کرد شاخ بت و بت پرستی شکست. تمام آن گناهانی که پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله از نظر بت پرستها مرتکب می شد همه پاک شد. این از این گناهان است، نه از آن گناهان بد خدایی. تمام کارهایی که از نظر بت پرست بد بود نسبت به بت پرستی و بت همه صاف شد. یعنی قدرتشان از بین رفت دیگر کاری نتوانستند کاری بکنند. این « لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ » مال این است، هم گناهان گذشته حل شد و هم در آینده اگر احیاناً آیاتی علیه بت و بت پرستی نازل شود هیچ مشکل دیگری ایجاد نمی کند. حضرت رضا صلوات الله و سلامه علیه این آیه را این جوری تفسیر فرمودهاند[19]، گفته اند وقتی پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله آیات مربوط به بت و بت پرستی را که نازل شده بود بیان می کرد این اهانت به دین آن ها بود، خُب اهانت به دین بزرگترین توهین هاست، انسان بزرگ ترین غضب را در مقابل این توهین به دینش اظهار می کند. بت پرست ها سخت با پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله دشمن شدند، خب این دشمنی باعث خطرات زیادی شد و ادامه داشت تا این که پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله مکه را فتح کرد، شاخ بت و بت پرستی شکست، آن ها هم مجبور شدند از ترس شمشیر مسلمان بشوند. آن مشکلاتی که قبلاً در اثر اهانت به بت از طرف بت پرستان برای پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله پیدا شده بود همه صاف شد، خدا همه را صاف کرد، نه این که چون ایشان گناه کرده بودند. این گناه(توهین به بت های آنان از نظر آنان) بدترین گناه بود، این را خدا صاف کرد، همه گذشته هایش صاف شد آیندهاش هم دیگر جرأت نداشتند هیچ غلطی بکنند و گذاشتند برای بعد از رحلت پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله ، که این بلاها را سر اسلام درآوردند.
سوال44: آیا این که در کتاب بحار الأنوار از پیامبراکرم درباره چشم زخم نقل کرده اند: « أَنَّ الْعَیْنَ حَقٌ»[20]درست نیست؟
ج: خُب در نهج البلاغه هم هست ولی از کلمات منسوب به امیرالمؤمنین علیه السلام است و درست نیست، اگر عین حق بود که پدر مردم را در می آورد، در طول یک عمر چقدر آدم ها را می کشت.
سوال45: اینکه می گویند چشم کسی شور است یا شور نیست درست نیست؟
ج: چشم همه شور است، برای خاطر این که محیط چشم ضد عفونی شود خدا آن جا نمک درست کرده است (تا چشم سالم بماند) چشم همه شور است، این شوری هم لازم است، ولی آن شوری که شما میگویی نه، همه چشم ها شیرین است.
سوال46: گاهی خطاب هایی به پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله می شود که باعث سؤال می شود، مثلاً خطاب شده که « فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْجاهِلینَ »[21]؟
ج: بت پرست ها گاهی یک پیشنهادهایی می کردند که از نظر اجتماع و سیاست مصلحت نبود ایشان رد کند. پیشنهاد مسالمت آمیزی بود امّا نباید ایشان قبول می کرد، چون آن ها کل پیشنهادهایشان باطل است و اصلاً نباید یک روزنه کوچک هم به آن ها راه داد امّا خود ایشان صلاح نبود آن ها را رد کند زیرا می گفتند بی انصاف است و عاقلانه کار نمی کند، لذا خدا این ها را رد می کرد، این آیه مال این است. ایشان گفت خدا گفته است قبول نکن، ما هم نوکر خداییم.
سوال47: « وَ لاَ تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَه إِلَى عُنُقِکَ وَ لاَ تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً »[22]، آیا این آیه دلالت می کند که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله اشتباهی مرتکب شده بودند که خداوند نهی شان کرده بود؟
ج: پیغمبر یک وظایفی دارد که امت آن وظیفه را ندارند، خُب فقرا بودند که اوّل کار می آمدند مسلمان می شدند. نه لباس داشتند، نه غذا داشتند، می آمدند این ها را از ایشان می خواستند، ایشان هم موظف بودند بدهند که آن ها را وارد اسلام کند تا ایمانشان را تقویت کند، گاهی چیزی هم نبود که بدهند لباس خودش را در می آورد و می داد، آن وقت نمی توانستند نماز بروند. آیه آمد که دیگر این مقدار نده.
سوال48: یعنی ایشان باید تا این حدّ میدادند که بعد خدا آیه بفرستد که تا این حدّ نبخش؟
ج: بله، خود ایشان ممانعت نمی کرد، چون فقیر آمده بود و توقع داشت. اما وقتی خدا آیه میفرستاد که دیگر تا این حدّ نده، ایشان می گفت: خدا گفته است این قدر نده و الّا من می دادم. گردن خدا میگذاشت آن فقیر هم خدا را که نمی بیند، آن وقت پیامبر از دستشان راحت می شوند.
مطالب تکمیلی:
پرسش و پاسخ اعتقادی/پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله/بخش اول
پرسش و پاسخ اعتقادی/پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله/ بخش دوم
پرسش و پاسخ اعتقادی/پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله/بخش چهارم
پرسش و پاسخ اعتقادی/پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله/بخش پنجم
پرسش و پاسخ اعتقادی/پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله/بخش ششم
مجموعه پرسش ها و پاسخ ها از استاد اخلاق و معرفت حضرت آیت الله خوشوقت اعلی الله مقامه
*************************************************
منبع: برگرفته از سایت آیت الله خوشوقت(ره)
پی نوشت ها:
[16] - عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ لَا یَقُومُ مِنْ مَجْلِسٍ وَ إِنْ خَفَّ حَتَّى یَسْتَغْفِرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَمْساً وَ عِشْرِینَ مَرَّه. کتاب شریف کافی ج2 ص504 و ... فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ فِی کُلِّ یَوْمٍ سَبْعِینَ مَرَّه مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ.(کافی ج2 ص450
[17] سوره مبارکه فتح آیه2
[18]وَ إِنْ یَکادُ الَّذینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ( سوره مبارکه قلم آیه 51
[19] - ...فَقَالَ الْمَأْمُونُ لِلَّهِ دَرُّکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ فَأَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَقَالَ الرِّضَا ع لَمْ یَکُنْ أَحَدٌ عِنْدَ مُشْرِکِی أَهْلِ مَکَّه أَعْظَمَ ذَنْباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص لِأَنَّهُمْ کَانُوا یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ثَلَاثَمِائَه وَ سِتِّینَ صَنَماً فَلَمَّا جَاءَهُمْ ص بِالدَّعْوَه إِلَى کَلِمَه الْإِخْلَاصِ کَبُرَ ذَلِکَ عَلَیْهِمْ وَ عَظُمَ وَ قَالُوا أَ جَعَلَ الْآلِهَه إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَیْءٌ عُجابٌ وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَ اصْبِرُوا عَلى آلِهَتِکُمْ إِنَّ هذا لَشَیْءٌ یُرادُ ما سَمِعْنا بِهذا فِی الْمِلَّه الْآخِرَه إِنْ هذا إِلَّا اخْتِلاقٌ فَلَمَّا فَتَحَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى نَبِیِّهِ ص مَکَّه قَالَ لَهُ یَا مُحَمَّدُ إِنَّا فَتَحْنا لَکَ مَکَّه فَتْحاً مُبِیناً لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ عِنْدَ مُشْرِکِی أَهْلِ مَکَّه بِدُعَائِکَ إِلَى تَوْحِیدِ اللَّهِ فِیمَا تَقَدَّمَ وَ مَا تَأَخَّرَ لِأَنَّ مُشْرِکِی مَکَّه أَسْلَمَ بَعْضُهُمْ وَ خَرَجَ بَعْضُهُمْ عَنْ مَکَّه وَ مَنْ بَقِیَ مِنْهُمْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَى إِنْکَارِ التَّوْحِیدِ عَلَیْهِ إِذَا دَعَا النَّاسَ إِلَیْهِ فَصَارَ ذَنْبُهُ عِنْدَهُمْ فِی ذَلِکَ مَغْفُوراً بِظُهُورِهِ عَلَیْهِم... عیون أخبار الرضا علیه السلام ج1 ص202
[20] - وَ مِنْهُ، رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّ الْعَیْنَ حَقٌ وَ أَنَّهَا تُدْخِلُ الْجَمَلَ وَ الثَّوْرَ التَّنُّورَ. بحار الأنوار ج60 ص17
[21]وَ إِنْ کانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْراضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِیَ نَفَقاً فِی الْأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِی السَّماءِ فَتَأْتِیَهُمْ بِآیَه وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدى فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْجاهِلینَ ( سوره مبارکه أنعام آیه 35
[22] - سوره مبارکه إسراءآیه 2
افزودن دیدگاه جدید