استاد بازنشسته گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی گفت: مرحوم مطهری به دلیل اینکه می تواند هم معلم دانشگاه باشد و هم معلم حوزه، روز شهادت ایشان به عنوان روز معلم انتخاب شد.
دکتر سیدیحیی یثربی در مورد اینکه چرا روز شهادت شهید مطهری به عنوان روز معلم انتخاب شد به مهر گفت: به دلیل موقعیت خاص آن مرحوم بود یعنی یک فرد حوزوی بود که در میان مردم شناخته شده بود و با فعالیت های علمی در دانشگاه ها هم شناخته تر شد. یکی از مسائل مهم آن روزها هم وحدت حوزه و دانشگاه بود. مرحوم مطهری به دلیل اینکه می توانست هم معلم دانشگاه باشد و هم معلم حوزه روز شهادت ایشان به عنوان روز معلم انتخاب شد.
وی افزود: ایشان به عنوان یک استاد و معلم و فعال سیاسی برجسته و اثرگذار در جامعه مطرح شد و این شایستگی را داشت که سالروز شهادت او روز معلم نامگذاری بشود.
استاد بازنشسته گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: من در کتاب ماجرای غم انگیز روشنفکری از دو مرگ حساس در انقلاب یاد کرده ام، یکی مرگ طبیعی طالقانی بود و یکی ترور مطهری که هر دو نفر نقطه عطفی در روند انقلاب بودند.
این مفسر قرآن ادامه داد: گرفتن بزرگداشت برای این شخصیت ها خوب است، اما اندیشه هایشان باید به صورت علمی در دانشگاه ها و حوزههای علمیه مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرند. خود شهادت ایشان هم مهم است چرا که ایشان توسط مسلمانان افراطی نه کمونیست ها و سلطنت طلب ها به شهادت رسید.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه و عرفان اسلامی تصریح کرد: مرحوم مفتح را هم ترور کردند اما با اینکه من با ایشان بسیار صمیمی تر بودم شهادت ایشان قابل مقایسه با شهادت مطهری نیست. دلیل این ترور ها باید از نظر سیاسی اجتماعی و مذهبی تحلیل و بررسی شوند. زیرا یک تصوری در انقلاب وجود داشت که هرگونه تندروی را مجاز می دانست و مطهری در مقابل این گروه و تفکر ایستاد. شاید دلیل دیگر انتخاب سالروز شهادت او همین مبارزه او با اسلام تندرو ها بود.
یثربی در مورد اینکه چرا با گذشت بیش از سه دهه از شهادت ایشان هنوز اکثریت جامعه فرهیخته کشور به آثار این شهید مراجعه می کنند هم گفت: این به دلیل بی حرکتی جامعه ماست. برای مثال در حوزه ای که هزار طلبه داشت علامه طباطبایی بوجود آمد و در حوزه ای که ۱۵۰۰ طلبه داشت مطهری ظهور کرد، ولی از جامعه چند صد هزار نفری طلبه امروزی یک اندیشمند صاحب نام و تفکر بیرون نیامد. زیرا نتوانستیم در علوم انسانی کشور تحول ایجاد کنیم.
وی افزود: هزار سال دور ابن سینا، ۸۰۰ سال دور سهروردی، ۴۰۰ سال دور ملاصدرا و ۲۰۰ سال هم با این وضعیت دور طباطبایی و مطهری می گردیم. درحالیکه ارسطو، ارسطوی زمان خودش بود، ما ارسطوی این زمان را می خواهیم نه اینکه ارسطو و نیوتن دوم؛ بلکه کسانی بالا تر از آن ها مثل انیشتین ها که مشکلات نیوتن را رفع کند. از هر دانشمندی یک عدد کافی است اینکه گفته می شود فلانی ملاصدرای دوم است این اشتباه است. من در بیش از ۸۰ مقاله و کتاب به گذشته گرایی اشاره کرده ام. چه گذشته نزدیک مثل طباطبایی و مطهری چه گذشته دور مثل ملاصدرا و ابن سینا.
این نویسنده و محقق برجسته در پایان با اشاره به اینکه به قول شمس، بوسعید و حلاج و دیگران مردان زمان خودشان بودند که حرف های خودشان را زدند، مردان این زمان هم باید حرف های زمان خود را بزنند یادآور شد: روزی ده ها استاد حوزه و دانشگاه از بین ما می روند ولی کسی نیست که بپرسد آیا حاشیه ای بر فلان کتاب نوشته اند؟ صدا و سیما پر است از مکررات و برنامههای تکراری و مطالبی با عنوان فلسفه به خورد مردم می دهند.