غالب مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنن تصریح کرده اند: آیه مباهله(آیه 61 سوره آل عمران) در حق اهل بیت پیامبر(صلى الله علیه وآله) نازل شده است و پیامبر تنها کسانى را که همراه خود به میعادگاه برد، فرزندانش حسن و حسین(علیهما السلام) و دخترش فاطمه(علیها السلام) و على(علیه السلام) بودند.
بنابراین، منظور از «اَبْناءَنا» در آیه، منحصراً حسن و حسین(علیهما السلام) هستند، همان طور که منظور از «نِساءَنا» فاطمه(علیها السلام)، و منظور از «اَنْفُسَنا» تنها على(علیه السلام) بوده است و احادیث فراوانى در این زمینه نقل شده است.(1)
ولى بعضى از مفسران اهل تسنن که کاملاً در اقلیت هستند کوشیده اند: ورود احادیث را در این زمینه انکار کنند.
مثلاً نویسنده تفسیر «المنار» در ذیل آیه مى گوید: «این روایات همگى از طرق شیعه است، و هدف آنها مشخص است، و آنها چنان در نشر و ترویج این احادیث کوشیده اند که موضوع را، حتى بر بسیارى از دانشمندان اهل تسنن مشتبه ساخته اند»!!
اما مراجعه به منابع اصیل اهل تسنن نشان مى دهد: على رغم پندارهاى تعصب آلود نویسنده «المنار»، بسیارى از طرق این احادیث به «شیعه و کتب شیعه» هرگز منتهى نمى شود، و اگر بنا باشد ورود این احادیث را از طرق اهل تسنن انکار کنیم، سایر احادیث آنها و کتبشان نیز از درجه اعتبار خواهد افتاد.
براى روشن شدن این حقیقت، قسمتى از روایات آنان را در این باببا ذکر مدارک در اینجا مى آوریم:
«قاضى نور اللّه شوشترى» در جلد سوم از کتاب نفیس «احقاق الحق» طبع جدید، صفحه 46 چنین مى گوید:
«مفسران در این مساله اتفاق نظر دارند که «اَبْناءَنا» در آیهفوق اشاره به حسن و حسین(علیهما السلام) و «نِساءَنا» اشاره به فاطمه(علیها السلام) و «اَنْفُسَنا» اشاره به على(علیه السلام) است».
و (در پاورقى کتاب مزبور) در حدود شصت نفر از «بزرگان اهل سنت» ذکر شده اند که تصریح نموده اند: آیهمباهله درباره اهل بیت(علیهم السلام) نازل شده است و نام آنها و مشخصات کتب آنها را در همان صفحه 46 تا 76 مشروحاً آورده است.
در کتاب «غایه المرام» از «صحیح مسلم» در باب «فَضایِلُ عَلِىِّ بْنِ اَبِیْطالِب» نقل شده: روزى «معاویه» به «سعد بن ابى وقاص» گفت: چرا ابو تراب على ((علیه السلام)) را سبّ و دشنام نمى گویى؟!
گفت: «از آن وقت که به یاد سه چیز که پیامبر(صلى الله علیه وآله و سلم) درباره على(علیه السلام) فرمود افتادم، از این کار صرف نظر کردم... (یکى از آنها این بود:) هنگامى که آیه مباهله نازل گردید، پیغمبر(صلى الله علیه وآله) تنها از فاطمه و حسن و حسین و على(علیهم السلام) دعوت کرد و سپس فرمود: «اَللّهُمَّ هوُلاءِ اَهْلِى»؛ (خدایا! اینها خاصان نزدیک من اند).(2)
نویسنده تفسیر«کشّاف» که از بزرگان اهل تسنن است در ذیل آیه مى گوید: «این آیه قوى ترین دلیلى است که فضیلت اهل کساء را ثابت مى کند».
مفسران، محدثان و مورخان شیعه نیز عموماً در نزول این آیه درباره اهل بیت(علیهم السلام) اتفاق نظر دارند، در تفسیر «نور الثقلین» روایات فراوانى در این زمینه نقل شده است.(3)
از جمله در کتاب «عیون اخبار الرضا» درباره مجلس بحثى که «مامون» در دربار خود تشکیل داده بود، این چنین آمده است:
امام على بن موسى الرضا(علیهما السلام) فرمود: «خداوند پاکان بندگان خود را در آیه مباهله مشخص ساخته است و به پیامبرش چنین دستور داده: «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ اَبْناءَنا...» و به دنبال نزول این آیه، پیامبر، «على» و «فاطمه» و «حسن» و «حسین»(علیهم السلام) را با خود به مباهله برد... این مزیتى است که هیچ کس در آن بر اهل بیت(علیهم السلام) پیشى نگرفته، و فضیلتى است که هیچ انسانى به آن نرسیده، و شرفى است که قبل از آن هیچ کس از آن برخوردار نبوده است».(4)
--------------------
پی نوشت:
(1). «بحار الانوار»، جلد 10، صفحه 141 و 350 و جلد 21، صفحه 346 و جلد 25، صفحه 223 و جلد 31، صفحه 439 و جلد 35، صفحه 257 و...
(2). «کشف الغمة»، جلد 1، صفحه 107 و 149، دار الأضواء، بیروت، طبع دوم، 1405 هـ ق؛ «صحیح مسلم»، جلد 7، صفحه 120، دار الفکر بیروت؛ «الغدیر»، جلد 3، صفحه 200 و جلد 6، صفحه 337 وجلد 10، صفحه 257، دار الکتاب العربى، طبع اول، 1397 هـ ق؛ «سنن ترمذى»، جلد 5، صفحه 301، دار الفکر 2 بیروت، 1403 هـ ق و...
(3). «نور الثقلین»، جلد 1، صفحه 348، 349 و 350، مؤسسه اسماعیلیان، طبع چهارم، 1412 هـ ق.
(4). «نور الثقلین»، جلد 1، صفحه 349، مؤسسه اسماعیلیان، طبع چهارم، 1412 هـ ق؛ تفسیر «برهان»، جلد 1، صفحه 289 (جلد 1، صفحه 635، بنیاد بعثت، طبع اول، 1415 هـق) ذیل آیه؛ «بحار الانوار»، جلد 25، صفحه 223، چاپ آل البیت؛ «عیون اخبار الرضا(علیه السلام)»، جلد 1، صفحه 229 الى 231.