فاتح خیبر
فاتح خیبر
یهودیان با خیانت و پیمان شکنی و با پیوستن به مشرکان مکه در جنگ احزاب، موجودیت و امنیت مسلمانان را در مدینه تهدید می کردند و همچنان ملجاء و امید مشرکان مکه بودند تا در فرصتی دیگر دوباره جنگ احزابی دیگر راه بیاندازند. آنان دارای دژها و قلعه های مستحکم و تو در تویی بودند که به وجودشان می نازیدند و از میان آنها قلعه خیبر از شهرت بیشتری برخوردار بود. منافقان مدینه همه جا شایع کرده بودند که خیبر دژی تسخیرناپذیر است.
پیامبر اسلام در سال هفتم هجری مسلمانان را برای گشودن قلاع خیبر بسیج کرد و در ماه صفر همان سال به سوی قلعه هایی که تعداد آنها از ده قلعه نیز گذشته و برخی از قلعه ها نیز خود به چندین قلعه تقسیم می شد، به راه افتاد. ناشناخته و صعب العبور بودنِ راه های رسیدن به قلعه ها کار مسلمانان را سخت تر می کرد. به هر ترتیبی بود، سپاه اسلام خود را به نزدیک قلعه ها رسانید.
پس از تدبیرهای دقیق و حساب شده و پس از مبارزه های جانانه بسیاری از قلعه ها با رشادت های مسلمانان فتح شد. امّا چندین دژ دیگر به ویژه دژ اصلی که گویا «ناعم» نامیده می شد، همچنان تسخیرناپذیر می نمود. یک بار یکی از سرداران مسلمانان به این قلعه نزدیک شد که به صورت دلخراشی به شهادت رسید. سردار شهید، محمود بن مَسْلَمَه نامیده می شد که مرحب خیبری از بالای قلعه آسیا سنگی را به روی او انداخت که زجرکشش کرد.
نخست ابوبکر بن ابی قحافه با سپاهی مأمور گشودن قلعه شد که ناکام ماند. هرچند که در این راه سخت کوشید امّا کاری از پیش نبرد. پس از او عمر بن خطّاب با سپاهی به سوی قلعه شتافت که وی نیز به رغم تلاش و کوشش بسیار شکست خورد. سپس سرداری از میان انصار پرچم را به دست گرفت تا بلکه او بتواند از این بن بست راهی به قلعه باز کند. وی نیز با تمام تلاشی که داشت، راه به جایی نبرد. جنگجویان یهودی به فرماندهی حارث که ابوزینب نیز خوانده می شد، میدان دار معرکه بودند. آنان با اطمینان به تسخیرناپذیری خیبر عرصه را به مسلمانان تنگ می کردند و هر سرداری که از سپاه اسلام پا پیش می گذاشت، به عقب می راندند.
افزون بر حارث، یهود را دو سردار دیگر به نام های مرحب و برادرش یاسر هم بودند که هرگاه فرصتی می یافتند به جان مسلمانان می افتادند تا آنجا که توانستند بیست و هشت رزمنده دلیر از مسلمانان را بکشند که اینک نامشان به عنوانِ شهدای غزوه خیبر در تاریخ ثبت است. این همه با وجود صدها مجروحی که در میان مسلمانان افتاده بودند، با آن سه شکست پی در پی که ما با اشارتی از آنها گذشتیم، دست به دست هم داده بودند تا یهودیان را مغرور و بسیاری از مسلمانان را مرعوب سازند.
افزودن دیدگاه جدید