خطر بی آیندگی/مطالعه
سؤال: اگر خواستیم خودمان درباره ی موضوعات قابل مطالعه فکر کنیم، شما چه زوایایی را پیشنهاد می کنید که بر مبنای آن ها به کتب اساتید عالَم دار رجوع کنیم؟
سؤال: اگر خواستیم خودمان درباره ی موضوعات قابل مطالعه فکر کنیم، شما چه زوایایی را پیشنهاد می کنید که بر مبنای آن ها به کتب اساتید عالَم دار رجوع کنیم؟
سؤال: بعد از آن که استاد یا استادهایی را که عالَم دارند انتخاب کردیم، موضوعات خاصی از آثار آن ها را کار کنیم، یا این که مجموعه ای از آثارشان را؟ مثلاً در سیر مطالعاتی کتب امام خمینی(ره)، یا علامه طباطبایی«رحمةالله علیه»، یا دكتر داوری، یا شهید آوینی، آیا موضوعات خاصی كه در آن رابطه شبهه داریم را در آثار آن ها كاركنیم یا این كه كل آثار ایشان را بخوانیم؟ درواقع سؤال ما از شما این است که چه طریقی را برای هم افق شدن با استادی که انتخاب کرده ایم پیشنهاد می کنید؟
سؤال: عموماً دلیل مطالعه نكردن ما بهانه ی كمبود وقت است، از طرفی ما اگر بخواهیم روی مطالعات دینی مان وقت بیشتری بگذاریم، برای کارهای علمی و درسی وقت کم می آوریم، شما برای رفع این مشكل چه پیشنهادی دارید؟
نکته اول: انسان کامل موجودی است که خدای سبحان، کلمات ذاتی خود را که غیب مطلق است، در شهادت مطلقه و آینه او مشاهده می کند؛ انسان کامل تنها موجودی است که می تواند آینه حق نما و مظهر کامل الهی باشد. یکی از بزرگان اهل معرفت در این باره کلامی عمیق دارد:
انسان کامل آینه حق است و خدای متعال بر خود لازم کرده است که اسما و صفات خود را جز در انسان کامل مشاهده نکند و این معنای آیه مبارکه ای است که فرمود:
انا عرضنا الامانه علی السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنا واشفقن منها و حملها الانسان(1).(2)
سؤال: شما عموماً در مباحث خود افراد را به تفکر دعوت می کنید و معتقدید اگر انسان به ساحت تفکر وارد شد در و دیوار عالم با او حرف دارند. حال سؤال این است كه چگونه می توانیم از طریق مطالعه به تفكر كردن برسیم؟ چون در این صورت هم به مطالعه دعوت می شویم و هم به تفکر، و درنتیجه از نتایج هر دوی این نعمت ها بهره مند خواهیم شد. إن شاءالله.
سؤال: شما طوری موضوع پژوهش را مطرح کردید که گویا نباید به سراغ آن رفت، در حالی که در عالَم دین بر روی پژوهش هم تأکید شده انجام می شود، آن پژوهش ها با آنچه شما به عنوان یک روش غربی نقد می کنید، چه فرقی دارند؟
سؤال: شما در این بحث، به مطالعه، از دیدگاه «هم آغوش شدن با اسراری که علمای عالَم دار در خلوت خود به دست آورده اند» نگاه کردید، و ما با این بحث به این نتیجه رسیدیم كه مطالعه ی آثار مکتوب عالِمان عالَم دار، نیاز همه ی انسان هاست تا با نور گذشتگان، آینده ی خود را ببینند.
سؤال: با توجه به این كه ما در مسیر زندگی دانشگاهی و دانشجویی، مثل امام خمینی(ره) و علامه طباطبائی(ره) و امثال این بزرگان، نمی توانیم تمام عمرمان را در راه مطالعه و تحقیق در معارف الهی صرف كنیم، آیا تنها راه رسیدن به قرب از طریق تفكر، رفتن به حوزه است؟ و اگرَ نه، یك دانشجو و یا یک کارمند چگونه می تواند این راه را بپیماید؟
سؤال: چگونه فعالیت های سیاسی را انجام بدهیم كه در عین حال آرامش مان و شخصیت علمی مان محفوظ بماند؟
جواب: در جزوه ی عالم طلبگی، عرض شده که یک انسان مؤمن همواره باید در درون نورِ وظیفه کار کند تا رابطه ی او با عالم قدس منقطع نشود. واقعاً مگر ما بیکاریم که با این گروه یا آن گروه به رقابت برخیزیم. ما به حکم وظیفه کار می کنیم و لذا با آرامش تمام و در محضر خدا آنچه وظیفه مان اقتضا کرد انجام می دهیم و امیدوار به رحمت پروردگار هستیم تا خودش گشایش لازم را مرحمت کند.