هردم باد سحر از تو خبر به من آرد
عطر سوسن و گل زاد سفر به من آرد
در باغ خاطره بگشا
نظری بر منظره بنما
چه جمالی
آلبوم عطر سوسن
صوت و متن/ آواز(سراب 4) - جستجو - علیرضا افتخاری
بیچاره من، که از پس این جستجو، هنوز
سپیده می دهد خبر، که باز می دمد سحر
بهار نوشخند من، [بگیر خرّمی ز سر] 2
و آن آرزوی گمشده، بی نام و نشان،
در دورگاه دیده ی من جلوه می نمود
در وادی خیال، مرا مست می دواند،
و زخویش می ربود
[ای آهوی وحشی،
کز من گریزانی
در دیده پیدایی،
در سینه پنهانی
شور آفرین چون می،
شیرین تر از جانی
باغ شکوفایی،
مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی
رویی شکفت چون گل رؤیا و، دیده گفت:
«این است آن پری که ز من می نهفت رو
خوش یافتم، که خوشتر ازین چهره ای نتافت
در خواب آرزو...»
کجایی ای نازنین گل مهتاب من
بی خبر من و این چشم بی خواب من
بی تو در این شام غم سر به دامان برم
ای رخ تو شادی دل بی تاب من
عمری به سر دویدم در جستجوی یار
جز دسترس به وصل ویم آرزو نبود
دادم درین هوس، دل دیوانه را به باد؛ این جستجو نبود.