تاریخ انتشار: 06 دسامبر 2017 شماره مطلب: 14081 تعداد بازدید: 3962 نظرات: 0
صوت:
و آن آرزوی گمشده، بی نام و نشان،
در دورگاه دیده ی من جلوه می نمود
در وادی خیال، مرا مست می دواند،
و زخویش می ربود
از دور، می فریفت دل تشنه ی مرا؛
چون بحر، موج می زد و لرزان چو آب بود.
وانگه که پیش رفتم، با شور و التهاب،
دیدم سراب بود!
مطالب مرتبط:
مطالب مرتبط
![Share](/sites/all/modules/addtoany/images/share_save_171_16.png)