هنر بهتر زیستن - استاد تراشیون (بخش 25)

بیست و پنجمین قسمت از بیانات ارزشمند حجت الاسلام سید علیرضا تراشیون با موضوع «هنر بهتر زیستن»

هنر بهتر زیستن - استاد تراشیون (بخش 25)

در این بخش از ضیاءالصالحین، بیست و پنجمین قسمت از بیانات ارزشمند حجت الاسلام سید علیرضا تراشیون را با موضوع «هنر بهتر زیستن» به مدت 39 دقیقه با علاقه مندان به اشتراک می گذاریم.

هنر بهتر زیستن - استاد تراشیون

متن بخش بیست و پنجم سلسله مباحث هنر بهتر زیستن / استاد تراشیون

امروز یه مقدار درباره ی خود اصل ازدواج، اینکه باید بالاخره هم حاکمیت، خانواده ها انسان هایی که توانمندند توانایی های مالی دارن اون واسطه گری های زیبایی که می تونه اتفاق بیفته یعنی توجه می کردند به این موضوع بزرگان وساطت های ازدواج را رقم می زدند و مایه مقداری درباره این موضوع صحبت بکنیم و انشاالله این زمینه بشه برای اینکه ما بتوانیم بستر ازدواج برای جوانانمون فراهم بکنیم بله می دونیم یعنی الان تا گفته میشه ازدواج میگن خبر نداری مشکلات اقتصادی کار نمی دونین بالاخره هست و ما هم تو این جامعه داریم زندگی می کنیم همین ها ر هم میبینیم ولی اون هنرمندی اینه که بالاخره همه ی افراد جامعه با توجه به وضعیت موجود برای جوون ها یک اتفاق زیبایی را رقم بزنن و اینجا من میخوام انشاءالله خطابم رو حداقل به سه گروه در این برنامه داشته باشن بالاخره گروه اول حاکمیت یعنی باید واقعا تو این موضوع فکر جدی بکنن یعنی اینکه کارهای نمادینی انجام بدیم این نمی تونه مشکلات جوان های ما ر حل بکنه این باید بیایم بر اساس فرهنگ دینی که داریم در جامعه مون مشوق های خوبی ر بگذاریم و واقعا جای دوری نمیره یعنی ببینید امروز بخشی از فسادی که تو جامعه داره اتفاق میفته بخشی از بزهکاری های که داره تو جامعه اتفاق میفته و خیلی از مشکلات حتی روحی روانی که داره ایجاد میشه در جامعه ی ما منشاش در دیر شدن سن ازدواج است یعنی اینو باید بدونیم یعنی اینکه ما اگر میگیم برای ازدواج حاکمیت فکری بکنه داره سرمایه گذاری می کنه که منفعت با خودشون میبرن بارهای زیادی از رو دوششون برداشته میشه چرا امروز مثلا ما باید بگیم که آسیب های روحی و روانی بر اساس آماری که خود مراکز بهداشتی و مراکز پژوهشی در این حوزه میدن بگن بین بیست و چهار درصد تا سی درصد جامعه درگیر آسیب های روحی و روانی است.ما میگیم یه بخشیش درگیر شدن ازدواج حالا بنده چون خودم کار میدانی و حوزه بالاخره ارتباط با خانواده ها مشکلاتی که دارن انجام میدیم ینی واقعا امروز یک جوان از سنی که می گذره اگر تشکیل خانواده نده این دچار یک سری پریشان حالی ها میشه و جدی دچار مشکلات میشه.
یه موقعی میبینی این میشه منشا و عاملی برای یک حرکت خلاف اخلاقی و شرعی یعنی وقتی ما می بینیم مثلا دخترها و پسرها به صورت غیر شرعی کنار همدیگه می خوان رو بگیرن با همدیگه ارتباط برقرار کنند این نشان دهنده و نیازی که خداوند در وجود انسان گذاشته جهت صحیحش مشخص کرده ما اون جهت صحیح رو نمی دیم اینا دارن جهت غلط رو حرکت میکنند، این فقط مخصوص جامعه ی ما نیست تو همه ی جوامع بشری این موضوع مطرح و لذا خیلی از متفکرین آزاد اندیشه واقعا تو این که بی نظم صحیح و درستی بر اساس چارچوب هایی که وجود داره شکل بگیره روش دارم بحث می کنم گفتگو می کنم ترویج می کنن مراکزی راه اندازی می کنند فلذا تو این زمینه حتما بکنیم یعنی به این خانواده ها به جوون ها به افرادی که در سن ازدواج حالا من مشخصا اگر بخوام یکی دوتا کمکی که حاکمیت میتونه انجام بده بهش اشاره کنم اول اینکه ما نباید ترویج زندگی های مرفه را داشته باشیم یعنی این باید دقت بکنیم یه موقع ما می خوایم فیلممون پرفروش بشه سریال پربیننده باشه راحتی مثلا خانه های تجملی و امکانات آنچنانی فلنیمال خانگیش فروش بره که مدل های تجملی رو نشون میدن من همین اخیرا یه تبلیغات می دیدم که این داره تبلیغ برخی از کالاها را می کنه که برای مثلا یه دختری که ازدواج کرده الان چقدر از جامعه ی ما می تونن این ها ر ا فراهم بکنن؟خودم فروش کالای خودم میگم چیکار بکنم توقعات در دختران و جامعه بالا ببرم ؟ چون می دونید امروز یکی از مشکلات و معضلات همین شما باورتون نمی شه پدری آمده و بندهای تلاش من دخترم سن ازدواج خواستگار الحمدلله داره ولی من هرچی نگاه به جیبم می کنم نگاه به زندگی می کنم می بینم نمیشه بهتر حالا فعلا به فکر درس خوندن باشه نمیخواد فکر بشم نمیگم دلیلش چیه دلیلش ولی اینه که می دونم توانشو ندارم که بخوام الان برای اون جهیزیه ای فراهم بکنم و در مقابل می بینیم امروز انگار برخی ها تو این زمینه صحنه ی رقابتی را ایجاد کردن که بخرن نمایش برنمیاد چند ماه قبل عرض کردم که امروز برخی غلط داره تو جامعه ی ما شکل میگیره مثلا جهیزیه بچینن فامیل بیان ببینن یعنی دقیقا آدم یاد اون آیه ی شریفه الهاکم التکاثر میفته. چرا این کار می کنیم یعنی اینم میشه جاهلیت مدرن دل مردم ر می خوایم بسوزونیم می خوایم صحنه ی چشم و هم چشمی راه اندازی چیکار به این کار داریم بعد عجیب اینه شما وقتی بین خود جوون ها میری میبینی چقدر اینا زلال چقدر حداقل ها خودشون قانعن دختر و پسرهای ما می دیدیم تو دانشگاه می گفتن ما حاضریم زندگی مشترکمون و شروع بکنیم اصلا تو یه اتاق یه موبدان کفش این یخچال مثلا ده فوت نفوذ بگیریم یا اجاق گاز رومیزی هم بگیم زندگیمون را شروع کنیم با هم باشیم بزرگترا میگن نه مگه میشه نمیدونم جهیزیه فلان بعد نمی دونم فلان امکانات عروسی فلان جا آبرو داریم می خوایم آبروی م ارو جلوی دیگران بر یعنی اون ها خودشون قانع اونا خودشون اصل زوجیت براشون مهمه اینکه بالاخره اون به محبوبش برسه و به معشوقش برسه این براشون مهمه ولی ماها داریم کار ی می کنیم که نه شما نمی تونید بعد یواش یواش اونام داره باورشون میشه امروز دختر دغدغش میشه جهیزینه پسرمثلا خونه ی آنچنانی این حس یک شب اتفاق نیفتاده هایک فرایندی ر طی کرده تا امروز اوضاع و احوال ما به اینجا رسیده متاسفانه بل هاون جایی که می بینی من ششدار خراب میشه نجارابراهیم امورایی های همین الان میبینیم یه سریال در تلویزیون پخش میشه یه خانواده ای را نشون میدن یه خونه ی خیلی ساده کنار یه کارگاه که دارن کار می کنن زندگیشون دارن می کنن خوش هستن با همدیگه یه سری الگوهایی ر ما به این نشون بدیم که بابا میشه گاهی اوقات تو خونه ها تجملی خوشبختی رقم نمی خوره شما برید دادگاههای خانواده سرکی بکشید ببینید چقدر از جوون های ما هنوز به یک سال زندگیشون نرسیده تصمیم به جدایی میگن بعد این دختر جهیزیش باید بدون مهریش کم بوده نه زیاد بوده و مشکل یه جای دیگه بوده ما به جای اینکه فکرمون ذهنمون رو متمرکز و مسایل اصلی بکنیم میریم تو حواشی این رو ماید اصلاح بکنیم یعنی واقعا جامعه رسانه ای عزم ملی می خواد ببینید بالاخره چیزی ر و که به قول شما در یک پروسه زمانی طولانی خرابش کردین الان باید با یه از بریم به سمت اصلاح من اگر اجازه بفرمایید الان یه ذره مخاطبم را خانم ها قرار بدن اعتقادم اینه که خانمها تو این عرصه خیلی خوب می تونن وارد بشن و اصلاح بکنن جامعه رو یعنی امروز اگر خانم های بزرگواری که بالاخره دخترای دم بخت دارند پسرها در سن ازدواج دارن یه مقدار ساده گیریشون بیشتر بکنن یعنی بیش از این که ما بریم روی حواشی مثل جهیزیه مهریه و اینجور چیزا تمرکز روی اینکه دختر خوبی رو برای زندگی مشترک تربیت بکنیم پسرمون رو برای زندگی مشترک تربیت بکنیم و شما می دونید وقتی چشم و هم چشمی ها و توقعات پایین بیاد اصلا به تدریج شما می بینید که جامعه متعادل میشه یعنی ما یه سری از تنش ها همین هایی که داره اتفاق میفته بله پس نگاه اول رسانه این باشه که تو زمینه جهادی کار بکنن یک حرکت ریشه ای رو انجام بده ناظرهای ما دقت بکنن ببینید مردم بین فیلم ها من حالا این که عرض کردم می خوام توجه بدم گاهگداری فیلم محتواش خوب باشه نگاه می کنن تجملات زرق و برق نداره بله و این تجربه نشون داده به خود رسانه یا شاید بهتر از هرکسی هم این رو بداننداته نیم یه کاری بکنیم که آسیب ببینن و بنده اینجا با قاطعیت این رو عرض می کنم اگر من با فیلمی که می سازم با حرفی که می زنم با قانونی که می گذارم منجر بشم جوانی به این واسطه دیر ازدواج کنه مسئولم در درگاه خدا یعنی هر گناهی جوان بکنه مطمین باشید پای منم می نویسند این نیست که مثلا حالا اون نگاه های مثلا کاملا دنیایی و غلط رو خودش میدونه حالا ما مثلا اینجوری بگیم خودش که عقل داره نمیدونم فلان داره این نمی شه وقتی ما میگیم توی ساختار اجتماعی باید بدونیم همه ی ما مرتبط با همین این نیستش که من کار خودم ر بکنم یه موقعی خدا رحمت بکنه جناب آقای حایری شیرازی خدا رحمتشون کنه یکی از همین برنامه های تلویزیونی مجری ازایشون پرسید یه کسی پول خوبی داره پولا از عرق جبین درآورده حالاحالاها یه ماشین خیلی خوب سوار شه اشکال داره شرعی اشکال نداره ولی اخلاقش داره وقتی سوار این ماشین بشی ده تا جوان نگاه به توکن بعد حسرت بخورن دلشون بسوزه گاهی اوقات به همین واسطه به خطا کشیده بشن تو مسئولی.
ما داریم زندگی اجتماعی می کنیم این نیستش که تو اجتماع باشیم باید فکر کنیم که دورودحسی هر کاری خود بدان نیست یعنی باید این مسیولیت اجتماعی رو ما نسبت به این نسبته کنیم این مسوولینی اگر کاری بکنیم خطاب که منجر به این بشه جوان دیر ازدواج بکنه. حالا بحث حاکمیت واقعا ما یه سری امکاناتی ر برای اینکه جوان های ما دلشون خوش باشه برای ازدواج در اختیارشون بگذاریم امکاناتی که شاید برای همین مردم برای همین نسل یه موقع ما یادتونه یه پیشنهادی ر چند وقت قبل داریم گفتم چه اشکالی داره هر جوانی می خواد ازدواج کنه بگیم آقا اصلا یه قواره زمین ما به شما میدیم. زمین توی این شهر هست. بالاخره ساماندهی بکنیم فکر بکنیم اینا اصلا دغدغه ی مسکنشون کمتر میشه.خیلی از جوونا به ما میگن میگن اگر ما دغدغه ی مسکن نداشته باشیم بالاخره و می تونیم اداره بکنیم سخت ممکنه یه جایی باشه ولی می تونیم اینا رو براشون فراهم کنیم چه اشکالی داره؟ قانونگذاران ما تو این زمینه ورود کنن، با حلوا حلوا که دهن شیرین نمیشه. یعنی باید بسترش فراهم بکنیم برای این است که این کار ر انجام بدن از این جنس بیاین فکر بکنیم یعنی واقعا کارهای اجرایی که یه موقعی نمی دونم یادتونه یا نه چند سال پیش یکی از دولت ها گفت برای بچه ی مثلا بیشتر جمعیت داشت ماموریت که من بهتون بگم امروز جوان های ما تمایل به ازدواج دارن موانعی جلوشون وجود داره اینه که می توان فکر کنم الان بی رغبت به ازدواج دوست داره بالاخره یکی از ویژگی هایی که اسلام داره در روایاتم داریم برای مرگ یکی از بهترین چیزها داشتن همسر و اسطوره همسر داشته باشه مالاگاشی به خانما میگیم میگیم که شما ببینید توی زندگی درک اگر یه مردی بالاخره شما به طلاق می انجامد شما فکر نکنید من دیگه نمیره ازدواج کنهمرد زن دوسته میره ازدواج می کنه. فکر کنید نه تمام شد دیگه متنفر میشه بانوان همینطورن دخترها همینقدر منتهی موانعی سر راه هست این موانع ر ما باید رفع کنیم حالا یه بخشیش را عرض کردم رسانه باید پیگیرش باشه و قانونگذاران ما رفع بکنه و هم کاری بکنیم من می شه بگم تو قانون اگر به قانون یه گیری بدیم همیشه یه چیزی توش درمیاد یه مشکلی ایجاد شده که اگر نگاهمون نگاه خالصانه باشه خدا هم مسیر هموار می کنه حرکت های بزرگ همینجوری ایجاد شد با وجود مبارک نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و سلم رو ببینید که حرکت خودشون ر برای دعوت مردمان به دین الهی شروع کردن مگه چی در اختیار پیامبر بود؟ خودشون بودن فقط ولی اون اخلاص برای خدا قدم برداشتن اون خدمت شما عرض کنم نگاه خالصانه ای که به مردم داشتن هموار کرد خدا کار را اگر تو این قصه ی ازدواج این دغدغه وجود داشته باشه هم در مجلس هم در دولت یا به تعبیر شما قانونگذار یا نهادهای اجرایی و سنگ بزرگ بر نداریم که نشونه ی نزدن باشه خیلی اجرایی و این دغدغه اگر وجود داشته باشه به نظر من راه حل پیدا میشه یه پیدایش همینه که ما باید انگیزه سازی هم در نسلمون بکنیم شما مطمین باشید خیلی از آسیب هایی که ما تو جامعه مون داریم با ازدواج حل میشه.
البته نمیگم تو ازدواج باید بی گدار به آب زدند بالاخره اونور عقلانیتمان خوب باید باشه فرهنگ زندگی مشترک رو ما باید ترویج بکنیم اینا رو باید دقت بکنیم که در جامعه می توان زمینه ی سلامت جامعه میشه اینا روش کار بکنیم بالاخره همه ما گوینده ی ما بگیم بالاخره یه عده ای دستشون به قانونمندی وارد این عرصه بشن بنده عرض می کنم یکی از بهترین کارها نمیدونم منحصر در این ولی یکی از بهترین کارها اینه که ما زمینه و بستر برای ازدواج جوان ها فراهم کنیم. افرادی که من به نام می شناسم مثلا میگه حاج آقا من یه مشتری پول داشتم مثلا بلوک آپارتمانی ساختم ده تا واحد آفرین اصلا این ر به جوونا گفتم هر کی ازدواج کنه پنج سال رایگان من در اختیار اونیم کار خوبی این جریان داره خب انگیزم میشه نمیگم نداریم چون ممکنه اون انگیزه برای اینکه پول جمع بکنه به سمت ساخت بره نداشته باشه ولی همین که میگن پنج سال دیگه اکثرشون یه اپول پیش خوبی تونستن جمع بکنن یه جای دیگه رفتن اجاره کردن بعضیاشون تو همین مدت صابخونه شدن خونه خریدن این کار مالکیت برای خودت باشه نمی خوام بگم ببخش این بستر ر فراهم کنیم بعد می دونید چقدر این کار کار ارزشمند و پر ثوابی دو تا جوون ر با زمینه و بستر رسیدن به همدیگه ر براشون فراهم بکنیم مسیولیت های اجتماعی ما من تصور نکنم مالی که دارم مال خودمه اینا باید بهش توجه بکنم این مشروط مال منه و نمی تونم ببرم یعنی بالاخره می مونه همینجا چه بهتر این که ما بتونیم این رو در مسیر درست هزینه بکنیم پس حاکمیت یک مسیولیتی داره خیرین ما، دارهای ما در جامعه یک مسیولیتی رو دارن.
می خوایم بریم سراغ خانواده ها خانواده ها تو این زمینه تدبیری بیندیشند مثلا ممکنه برخی از ماها بگیم که دستمون خالی حالا این بخش فعلا بذاریم کنار یک درصدی و دهک های جامعه واقعا اینجوری است.
حالا من اول خطابم رو به اونایی که می تونن ما الان پدرانی داریم که بالاخره الان مالکیت داره می تونه بچه شان رو بده یه بزرگواری شهرتهران ایشون پسرش موقعی برا من تعریف می کرد گفت پدر ما خانه ی حیاط دار داشته تا خواهر برادر بودیم گفت وقتی که به سن ازدواج رسیدیم خونه ر فروخت گفت من می خوام ارث قبل از مرگم تقسیم بکنم فردای یه واحد آپارتمان نقلی برای خودمون بخریم خودش رفت تویه آپارتمان. یعنی وقتی پدر و مادر بچه ها حفظ بکنن که این پدر مادر به فکرشون من روایتی بگم شاید این روایت جالب باشه یعنی بدونیم این مسولیت ما پدر مادر ما برای ما چیکار کرد که ما برای شما بکنیم اودرشهر کاری نکرد اونم ممکنه کارایی کرده در دیدم. این رو بدونیم در روایت داریم وقتی فرزندتون به سن ازدواج میرسه باید مقدمات ازدواج براش فراهم بکنیم مقدمات چیه فقط رفتن خواستگاری برای پسر یا پذیرش خواستگار برای دختر که نیستش که این یکیش یه موقع ممکنه نیاز به این داشته باشه که فرزندم را از اول آماده بکنم توانمندی کسب درآمد داشته باشه، بتونه درآمد به دست بیاره یه موقع ممکنه نه خودم امکاناتی دارم می تونم ... البته بنده موافق این نیستم که پدر به فرزندش به بگه تو ازدواج کن خیالت راحت خورد و خوراک و مسکن و پول همش با من مسافرت نه این خوب نیست مطلبی هموار بکنیم راه رو بخشی ر و برای فرزندانمون بگیم. بالاخره تو هم یه حرکتی بکن ما داریم تو این زمینه اگر بتونیم بله این بالاخره حکایت اینه که اون بی انگیزگی برای تلاش کسب رزق و روزی در فرزندمون ایجاد می کنه یه بخشی رو براش فراهم بکنیم بگیم این بخش رو ما برای این بخش خود تلاش بکن و این کار رو انجام و من معتقدم بخشی از جامعه ما می تونه این کار رو بکنه ولی امروز ما می بینیم مثلا جوان میاد پیش ما میگه پدرم توانمند است و مثلا من تا الان درس خوندم و پولش رو ندارم ولی اصلا این پدر نم پس نمیده هیچی نمی گه میگه خودت می دونی هر کاری می خوای بکنی ما میگیم این اشتباهه انگیزه ایجاد بکنیم بالاخره ببینید وقتی که ما جوانمون میخوایم وارد یک میدان جدیدی از زندگی یک عرصه ی جدیدی از زندگیمون ورود بهش بدیم باید حتما یاریش بکنیم . و حالا بله یه پسری جوانی از جربزه داره خودش توانمندی داره با اون کار نداریم و زندگیش و میره اداره می کنه پدر مادرم به نیت فرزند خودشون برن یک جوان دیگه ای ر زمین ازدواجش فراهم کنن ولی این خیرخواهی ر ما داشته باشیم بدونیم اگر جوان ما دیر ازدواج بکنه دودش به چشم خود ما میره امروز شما باورتون نمیشه جناب آقای شریعتی برخی پدر و مادرا میان با که صحبت میکنن میگن مثلا جوان بیست و هفت هشت سالن حاج آقا میره تو اتاق بیرون نمیاد آقا شغل؟نه؟ افسردگی پیدا کرده .سرش تو موبایل تو گوشی و.. کم نیستن
می دونی چرا این همون که حضرت عالی با هوشمندی فرمودید یه مشکلاتی براش به وجود میاد و خودشم نمی فهمی کجاست یعنی اگر ازدواج کرده بود من باشه اینجوری نبود آقا ازدواج دردسرهایی داریم میگیم به ازدواج چالش هایی داره اتفاقا این چالش ها ارزشمند یعنی بین این آدمهاست بکنه ممکن مسافرت سرما باشه گرما باشه بارندگی باشه جاده دست انداز داشته باشه خراب شدن ماشین باشه ولی این مسیری که داریم میریم چون یک هدف خوبی داره آدم بدون می خره مشکلاتش ازاین رو دوست داریم بله ازدواجم همینه یعنی پویا می کنه انسان را مثلا ما تو مباحث قبلی عرض می کردم یه ممکن با همدیگه دعوا کنن ببخشید اصن خوبه دیگه چالشه حلش بکنیم این حله یعنی قدرتمند و چه حس خوبی داریم من اینا رو دیدم و زن و شوهری که باهم بگومگو می کنن بعدش که به یک نتیجه ی خوبی میرسن می شنوم بیشتر میشه انگار از اول دارن شروعی یعنی خیلی خوب داره زندگیش ر ادامه میده یعنی ما واهمه نداشته باشیم که حالا دردسر داره زندگی مشترک یه خاطره ای بگم شاید یه خاطره ی خیلی خوب باشه برای جوون ها یه موقع ما نمایشگاه بین المللی قرآن بودیم میومدن مراجعه میکردن برای مشاوره دو تا آقا اومدن میانسال بودند چهل و هفت هشت سال پنجاه سال داشتم یکی از این آقای من و شناختاین برادر خانم من کنیااین سن زن نگرفت بعد اون شروع کرد گفت حاج آقا تو این درستویه ازدواج کرد و نمیدونم فلان و اینها همونهایی هم سن و سال پرسیدم دیده شغل اتفاقا تو اون شغل با همدیگه آشنا شده بودن یه آقا اومده بود خواهر ایشون رو گرفته بود تا میتونم جسارت بکنم بگم ما چقدر الان مثلا زندگیتون خونه ماشین شما بفرمایید چقدر میگم که دقیقا این آقایی که ازدواج کرده بود سرمایه زندگیش دوبرابر اون یکی بود ببینند بچه داشت دوتا یکی از فرزندان بر دانشجو هزینه های زندگی و چرا چون این فردی که الان ازدواج می کنه پویاتر میشه مدیران رو دوشش ولی توماشینم خوابیدم جایی نبود میرم خونه مادرم می خوابم. برکت ر و هم باید اضافه بکنی بله همینطوره که این برکت خدا میده و اصلا می دونید یکی از جاهایی که ما در روایات داریم خدا روزی رو زیاد می کنه اونجایین برای زن و بچش خرج می کنه بدون منت آخه برخی مردم می تونیم برا ی چیزهایی خرج کنیم این برکت می بره هی باید بدو بدو که ولی یا که نه با همدلی نگاه میکنه میبینه که اینجورین مردهای جامعه ما دوست دارن یه آقایی بود می گفت می گفتش که من هر دفه برای خانواده خرید می کنم شاید اون دقایق شیرین ترین لحظاتی که تو خونه اینو فرزندانم میخورند. بالاخره میوه ی هر چیزی هستی راه نسبی براشون فراهم کرده دخیلی لذت میبرن میگن انقدر که برای اونا می خرم خوشحال میشم برای خودم نه . اکثرجامعه ی ما هم همینجور هست یعنی روحیه ی خانواده دوستی همسر دوستی فرزند دوستی توشون وجود داره من واقعا الان داریم مردهایی که میگن تشنه مشیه بیرون شاید رغبت حتی نمی کنم برای خودم مثلا یه بطری آب بخرم ولی بچه ممی برم بیرون براش آبمیوه می خرم بهش میدم با کیف می خرم به لذت می برم این برداریم زیاد می کنه یعنی مردی که اینجوری باشه این که حضرت عالی میفرمایید خودش تشکیل زندگی مشترک برکت رو هم ایجاد می کنه بله قطعا همینطوره ولی این به این معنا نیست که بقیه هم مسولیت خودشون ندونن برای اینکه تو حاکمیتم بگم برین ازدواج کنید، منم مسیولیت خودم ر انجام بدم خیرین جامعه دارهای جامعه همین کار و بکنم شما همین الان تو خانواده ها و فامیل وقتی نگاه می کنید من آدمی چند نفر هستند دستشون به دهنشون می رسه و می تونه یه پسر یه دختر دستش رو بگیره تو فامیل البته نور بالا نه چراغ خاموش، یعنی این تدبیر کنیم بالاخره مردم آبروداری آدم علنی این کارها ر بکنه توانایهای قرار بدیم مثلا بگیم آقا معرفی نکن این و کی داده بالهاوس با هنر هستن تو مساجد این افراد هستند گاهی اوقات تو خود فامیل می بینی همچون افرادی وجود دارن این کار خیر انجام بدیم واقعا جوونای ما حقشون مجرد موننمبو شکل می گیره جوون های گاهی اوقات دنبال حاشیه های قلیون میکشه سیگار میکشه معتاد می شه اینا دلیلش اینه که اون حس مسوولیت خانوادگی درشون ضعیفی که یه وقتایی در جوون های ما وجود داره قطعا وقتی نیاز برطرف نشه ما یه قاعده ای در تربیت داریم میگه ببینید عدم توجه به نیازها نتیجه ش میشه بروز ناهنجاری ها ، فشاربهت میاد، هم دانشگاهی یا هم محلی رفت ازدواج کرد این خب این یک خشم پنهانی ممکنه در این شکل بدهد حتما دلسوزانه، ببیندمایک جامعه ی یعنی یک خانواده یعنی اگر یه دختری تو جامعه ی ما فروشه مه ما دلمون به رنج بیاد. یعنی ببینید چیکار باید بکنیم که به او کمک بکنیم به جای اینکه کف خیابون گدایی نگاه بکنه بره سر خونه و زندگی و فرزندی داشته باشه یعنی تو اون مدل پاک و سالم و فطری زندگیش رو ادامه بده جوان ما همینطور جوانی که ببینید بهترین دوران زندگیش بیاد محبتش رو صرف سرابی بکنه که تهش هیچی نیست یعنی تهش بهم میخوره این نیست در این اوج جوانی نثار کسی بکنه که بتونه قوام یک زندگی ر تقویت بکنه و این قوام شکل بگیره ما مسیولیم یعنی همه ی ماها تو جامعه باید این فکر بکنیم نظام های آموزشی ویتو این زمینه فعال باشن من حالا از دو زاویه می خوام این نگاه بکنیم بهش الحمدالله تو این ادیان کارای خوبی شده توی کتب درسی ولی به نظرم باید تقویت بشه تو موضوع تقویت ایجاد روحیه ی ازدواج در نوجوان ها و جوان ها ولی اونم با هوشمندی ببینید من یه مثالی بزنم ببینید یه پدر مادری که دایم تو خونه با هم دعوا می کنن اینا باورشون میشه دارن فرزندانشون تو ازدواج بی انگیزه می کنن؟ چرا؟ میگه فردا ما می خوایم یکی بشیم مثل اینا. اینجا پدر مادر، یکجا من معلم وقتی تریبون کلاس دستمه نباید از مشکلات زندگیم بگم باید بگم.
من چند روز پیش رفته بودم یه جا میوه فروشی یه میوه ای بگیرم دیدم یه آقایی داره مثلا فروشنده هم جوان بود آره مثلا با این میوه ای که الان می خرید می شد خونه خرید قدیم.من گفتم اولا این که تو میگی نیست من برات توضیح میدم و اینی که داری میگی این جوان رو داری دل سرد می کنی با این حرف، تو داری یه عقده گشایی درونی می کنی ولی داری به طرف مقابلت آسیب می زنی . این جوون چه گناهی کرده که همه ش بمبارون نامیدهای ما باشن که من می خوام یکی بشم مثل این عجیب هستی سنتی را ما باید در خانواده ها جامعه بکنیم خوشی هامون دیگه بگیم که نمی گیرین شما تا یه مشکلی پیش میاد گوشی تلفن و بردارین به خواهر آبجی بدبخت بیچاره دوباره دیشب شهر دیر اومد دعوامون شد فلان شد ولی شوهرش با شیرینی میاد خونه هیچوقت زنگ نمی زنه بگه.الان تو جامعه ی ما همین مسافرت شمالشرفی اون نمیگه ولی یه میوه می خری گرون به این جوون میگه این ناامید می کنه با خورشیدم بگو به این بار انگیزتون شکل بگیره و ما این که میگم مسیولیت اجتماعی داریم همین من یه موقع یه تعبیری به کار می برد گفت ببینید اگریک کلمه ای بگیم رفتاری انجام بدیم که افراد جامعه را دلسرد بکنیم زندگی ها را آسیب بهش برسونیم حالا اگر بخوام مثال بزنم اینجوری می زنم و شما می بینید هدیه م یه دختر و پسر عقد کرده معمولا پسرها برای عروس خانم تو این ایام یه هدیه ای می خرن یه هدیه میخره میبره خونه عروس خانم یه شال زیبایی خریده و کادو پیچ کرده و یه شاخه گل روش دخترم می گیره چون بالاخره با اون عشق و صمیمیت همسرش این همراه بوده کی میکو رو باز می کنه اون سالم می بینه لذت می بره شب خواهرش زنگ میزنه آبجی شوهرت اومد دیدن یا نه اومد روز عید بود چیزی برات خرید آره چی خرید یه سوال خیلی قشنگ حالا بگو ببینم لای اون سال چیزین یعنی انگشتر گردنبند و نابود کردن بعد میگه که مثلا همون المهمومین ناز فردا این دختر را شربتین آقا میر دیدن مثلا دوباره عروس خانم این اخم کردن چی شده خانم ؟میگه گی شده ناراحتی اینکه خواهر فهمید تو کم آورده بودی دیروز برای من این چه حرفیه چماق میشه فردا رو سرت هوار میشه. اتفاقا تعریف کن بگو چه شوهر خوش سلیقه ای داره اینا رو گرم میکنه زندگیشون ما گاهی اوقات فکر می کنیم که مثلا زندگی روی زرنگی و اینهاست باید زرنگ باشه مثلا حق مون از همه بگیریم با هم دعوا بکنیم نه واقعا اینجوری نیست این دختر و پسری که به ازدواج می کنن دنبال خوشبختی همدیگن چند تا دختر و پسر ر می تونیم بعد از ازدواج پیدا بکنیم این بنا ازدواج کردیم که مثلا کلاه سر طرف مقابل بر من نمی خوام بگم نیست ولی خیلی محدوده ولی این تفکر اینگونه یعنی فکر می کنم حالا این جوون برای این شادی آورده می خواد کلاه سر این بذاره نه باور کن این نیست شاید بلد نبود اصلا با بدبینی نگاه نکن خوشبینانه بهش توجه بکنیم حالا عرض من اینه ببینید توی زندگی اجتماعی ما توجه کنیم جوون ها ر امید بهشون بدیم عرض بکنم پلکانی هر که مسئولیت خودش ر به خوبی انجام بده انشاالله ما یه طیف بزرگی از جوون هامون به سمتی دارن میرن تو این دانشگاه ها ببینیم و خوب هم هست من دیدم اخیرا خدا حفظ بکنه یک مسولین نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه ها درباره ی ازدواج دانشجوییم خب این حرکت که چندین سال انجام شده هر چی جلوتر رفته پخته تر شده خیلی حرکت زیباانقلاب بود ایشون می گفت ما بررسی کردیم از ثبت احوال استعلام گرفتیم کمترین میزان طلاق بین این دانشجویانی بوده که با هم ازدواج کردن. بعد میدونی ارزشش چیه؟ دانشجو بودند چون جوونا وقتی تو سن پایینتر ازدواج می کنن راحت تر با هم کنار میان اگر ما خیلی اذیتشون نکنیم، سن ها که بالا میره نه سخت تر میشه و لذا ما الان توی آمار طلاقم داریم کسانی که تو سن بالاتر ازدواج می کنند احتمال طلاق براشون بیشتره یعنی چی یعنی این که این ها نمی تونن راحت با همدیگه چون منعطف نیستن ، مثلا دو تا دختر و پسر مثلا دانشجو ازدوا می کنند رفتن دارن بستنی می خورن خوشن با همدیگه ولی او دیگه نه اولا اینکه سخت بتونه یعنی سخت میتونه طرف مقابلش رو بپذیره و ثانیا اینکه انعطاف دریند زندگیشون کم هست و من اینا ر دیدم توانبالا سی سال ازدواج می کنه یعنی راحت زیربار فرزندآوری نمیره، میگه هنوز نتونستم اطمینان پیدا بکنم هنوز ولی شما مثلا دختر و پسر میرن تو سنین پایین ازدواج می کنند راحت من اعتماد می کنن زندگیشون و جلو میبرن به شرطی که ما بزرگترا خراب نکنیم این کار رو، به اینم به عنوان یک نکته ی جدی من در نظر بگیریم من یه نکته هم خدمت خود جوونای عزیز می خوام عرض بکنم بفرمایید ببینید ازدواج یک حرکت رشد دهنده ست. یعنی هر چی ما این رو بتونیم در زمان خودش به هنگام انجامش بدیم این روند رو به رشد ما رو هم تقویت می کنه در زندگی مشترک در زندگی فرد در زندگی شغلی یعنی تو همه ی این زمین ها انسان می تونه رشد و نکته ی دومی که می خوام بگم اینه که حتما تو این زمینه ها بی گدار به آب نزنه چون اولین تجربه می تونه بهترین باشه.

هنر بهتر زیستن - استاد تراشیون

❖❖❖ جهت دسترسی به سایر قسمتهای سلسله مباحث «هنر بهتر زیستن» حجت الاسلام تراشیون کلیک کنید ❖❖❖

کلمات کلیدی: 
Share