عمل بر طبق نیّت

حاج شیخ جعفر ناصری
راهکارهای بهره‌برداری بهتر از جلسات معنوی

اگر انسان، به حقیقت دین خدا برسد، می بیند که یک نوع هیبتی بر دین خدا حاکم و مستولی است که اعمال مؤمن را ضبط و منظم می کند؛ لذا نمی گذارد حرف اضافه، کار اضافه، مصلحت اندیشی اضافه و چرب زبانی انجام دهد؛ در غیر این صورت، خودش را در مشکل می اندازد

امام باقر علیه السلام در روایتی می فرمایند:
مَنْ کَانَ ظَاهِرُهُ أَرْجَحَ مِنْ بَاطِنِهِ خَفَّ مِیزَانُهُ؛[۱]
کسی که ظاهر اعمالش از باطن اعمالش، بهتر باشد، ترازویش سبک است.
یعنی چنین کسی قوای عقلی اش پابرجا و کارگر نیست. به طور طبیعی کسی که ظاهرش بهتر از باطنش باشد، مردم را بیشتر از خدا ملاحظه می کند و به تدریج مبتلا به سبک مغزی و ریا می شود. اگر هم عمل صالحی انجام دهد، برای دیگران تعریف می کند و دیگری را شریک می کند؛ حتی در نیت خودش. اگر خدا را در خلوت می دید، خلوت و جَلوتش یکی می شد. انسان باید خداوند را حس کند و حقیقی با او برخورد کند، نه مصلحتی. اگر خدا را پذیرفتیم، دین خدا را هم می پذیریم.
در روایتی از رسول اللَّه صلى الله علیه وآله آمده است:
إنّ مَثَلَ الّذی یَعودُ فی عَطِیَّتِهِ کمَثَلِ الکَلبِ؛ أکَلَ حتّى إذا شَبِعَ قاءَ، ثُمّ عادَ فی قَیئهِ فأکَلَه؛[۲]
مَثَل کسى که عطاى خود را پس بگیرد، مثل سگى است که آن قدر بخورد تا سیر شود و استفراغ کند و سپس استفراغ خود را بخورد.
گاهی تجربه شده است که شخصی، نیت می کند -مثلا فلان چیز را برای فلان سید ببرد- اگر این فکر در ذهن او ثابت و متمرکز شود، باطناً بدهکار می شود و در صورت عدم پرداخت، عوارضی بر او وارد می شود. همین نیت صدقه، باعث عهده دار شدن انسان می شود؛ البته نه صرف خطور فکری، بلکه یک نیتی که در نفس، مستقر شود. نگاه کنید، ما غیر از واجباتی که برخی افراد، ملتزم به پرداختش نیستند، چقدر از این بدهکاری ها داریم. برخی از مشکلات ما، به همین ها مربوط می شود. در روایت هم آمده است که مؤمن، سخنی را می گوید که عمل می کند.[۳]
اگر انسان، به حقیقت دین خدا برسد، می بیند که یک نوع هیبتی بر دین خدا حاکم و مستولی است که اعمال مؤمن را ضبط و منظم می کند؛ لذا نمی گذارد حرف اضافه، کار اضافه، مصلحت اندیشی اضافه و چرب زبانی انجام دهد؛ در غیر این صورت، خودش را در مشکل می اندازد.
اگر ایمان، به باطن انسان راه پیدا کرد، می بیند که چقدر زندگی با ایمان، زیبا و طبق مصالح پیش می رود، چقدر مردم، در نظر همدیگر سنگین و محترمند. حقیقت دین خدا از تعارفات اضافی، دور است؛ چون دِین این تعارفات، به عهده انسان می آید.
——————————————————————
پی نوشت:
.[۱] تحف العقول، ص ۲۹۴.
[۲]. میزان الحکمه، ج۱۰، ص۴۰۰.
[۳]. و کانَ یَقولُ ما یَفعَلُ و لا یَقولُ ما لا یَفعَلُ (نهج البلاغه، حکمت ۲۸۹).
---------------------
منبع : بنیاد هاد

 

Share