موارد عزل عبارت است از اینکه: 1ـ مادر، اندیشه سالم ندارد؛ 2ـ شرایط خانواده مطلوب نبوده؛ 3ـ شرط ضمن ازدواج؛ 4ـ عزل از کنیز.
دلیل بر عدم وجوب افزایش نسل، روایاتی است که درباره جایز بودن «عزل» وارد شده است؛ در این خصوص فرق نمی کند که «عزل» مشروط به رضایت زن آزاد باشد و یا اینکه شوهر در (آغاز ازدواج) آن را با زن شرط کند. چنان که در صحیحه محمد بن مسلم از امام باقر و یا امام صادق(علیهما السلام) نقل شده که از او درباره عزل پرسیدند. امام(علیه السلام) فرمود عزل از کنیز اشکال ندارد. اما از زن آزاده، من این کار را ناپسند میدانم، مگر آنکه به هنگام ازدواج با وی شرط شود[1].
در صحیحه دیگر از ابوجعفر(علیه السلام) نظیر این حدیث نقل شده که در سخنان خود فرمود مگر اینکه زن راضی شود یا این امر در هنگام ازدواج با وی شرط گردد.
دلیل دیگر بر عدم وجوب فرزنددار شدن، روایاتی است که «عزل» را به گونه ای مطلق روا می دانند؛ یعنی حتی اگر زن رضایت ندهد و در هنگام ازدواج هم، مرد با وی شرط نکند، در صحیحه محمد بن مسلم چنین است، از ابوعبدالله(علیه السلام) درباره عزل پرسیدم، امـام(علیه السلام) فرمود: ذاک الی الرجـل یصرفه حیث شاء؛ «آن بـه اختیار مرد است، هر جا که بخواهد میتواند آن را صرف کند»[2].
در موثقه محمد بن مسلم از ابوجعفر(علیه السلام) آمده که فرمود: لا بأس بالعزل عن المرأه؛ «عزل اشکالی ندارد»[3].
با نگاهی ژرف به روایات وارد شده در این زمینه می توان دریافت که این روایات دلیل قطعی است که «کراهت» در صحیحه نخست با روا بودن «فعل» همساز است. همچنین به قرینه همین روایات، هر روایت دیگری که ظهور در حرمت داشته باشد، بر کراهت حمل خواهد شد.
نتیجه آنکه هر دو گروه روایات، یک سخن را می رسانند عزل در کنیز، هماره روا می باشد و در زن آزاده در صورتی که وی رضایت دهد یا در آغاز ازدواج با وی شرط شده باشد، رواست. مقتضای این دو گروه روایات آن است که «عزل» جایز است حتی اگر به محروم شدن زن و شوهر از داشتن فرزند بیانجامد، زیرا اگر بچه آوردن برای آن دو واجب می بود، باید برای روا بودن «عزل» در روایات قیدی آورده می شد.
مطلق آمدن جواز عزل، دلیل روشنی است بر اینکه بچه آوردن واجب نیست تا چه رسد به اینکه افزودن آن واجب باشد.
روایات ترغیب بر تکثیر
روایاتی که به ازدیاد فرزند تشویق می کند، تنها نشان دهنده آن است که این کار، یک کار پسندیده است؛ زیرا موجب مباهات پیامبر(صلی الله علیه و آله) بر سایر امتها و پیامبران می شود و نیز زمین از ذکر تسبیح آکنده می گردد و جهات دیگری که تنها نیکویی داشتن اولاد را می رساند و نه واجب بودن آن را. در این صورت، جلوگیری از بچه دار شدن جایز است، زیرا چنان که بیان شد، دلیلی بر وجوب آن ندارد، بلکه اقتضای اطلاق دلایل یاد شده، روا بودن جلوگیری از بچه دار شدن می باشد.
جمع بین روایات
اسلام افزایش نسل را اعم از دختر و پسر مورد ستایش قرار داده و مبارک دانسته است.
ولی هنگامی که انگیزه های معقول و ضرورتهای معتبری در مورد تنظیم نسل وجود داشته باشد، رخصت و اجازه چنین کاری را برای مسلمانان صادر کرده است. دین مبین اسلام به گونه ای کلی زناشویی و فرزندآوری و نگهداری فرزند را سفارش می کند؛ ولی آیه ای هم فرود نیامده است که جلوگیری از باروری را منع کرده باشد. در سوره بقره زمان دو سال برای شیر دادن مادر به کودکش سخن به میان می آورد می فرماید: لاتضار والده بولدها...؛ «نباید مادر در نگهداری فرزند به زیان افتد» (بقره، 233)، (نشانگر توجه به بهداشت و سلامتی مادر و توانایی او در بارور شدن و زایمان می باشد و در آنجا می فرماید..... و نه پدر بیشتر از حد متعارف کودک متضرر شود...) این آیه توجه به این نکته دارد که پدر باید توانایی لازم برای نگهداری زندگی فرزند را دارا باشد تا اینکه برای پرورش تن و اندیشه او زیر فشار قرار نگیرد و نیز در همان آیه می فرماید «و هیچ کس را تکلیف جز اندازه طاقت نکنند...» این آیه توجه به این نکته دارد که شمار فرزندان یک خانواده بیش از اندازه توانایی پدر و مادر باشد. این استدلال راه را برای برنامه ریزی خانواده باز می کند و ... جز به اندازه «طاقت» بیانگر وضع اقتصادی خانوار است که با وضع اقتصادی کشور پیوند دارد. بنابراین در اقتصادهای ناتوان و نابسامان توجه به این مطلب بایسته است و در گزینش سیاستهای جمعیتی بهتر است که با توجه بیشتری به این مسأله بنگریم.
نظر علما و فقها درباره عزل
مرحوم شیخ بحرانی قائل به جواز عزل است و تنها در صورت عدم رضایت زن آن را مکروه دانسته است[4].
محقق حلی از فقهای بزرگ شیعه در قرن هفتم در این زمینه می گوید «عزل کردن از زن بی اجازه و دستور او حرام است». و در جای دیگری می فرماید: روا باشد شرط کردن با زن و اگر راضی باشد پس از عقد می تواند عزل کند بی دستور و اجازه او و اگر فرزندی به وجود آید، فرزند از آن مرد است (اگر چه عزل کرده باشد) و در جای دیگر می فرماید: «روا نباشد نفی کردن فرزند برای عزل»[5]
آیت الله سید محمد شیرازی در خصوص عزل می فرماید «حق عزل مـرد می تواند با به کار بردن پوشش یا ریختن نطفه در برون از زهدان، از بارداری همسر موقت جلوگیری کند». در جای دیگر می گوید: «شاهد گفتار ما اولاً آن که در زناشویی دائم بدون رضایت زن عزل جایز نیست ولی در متعه جایز است»[6]
ضرورت های کنترل و تنظیم در جوامع فعلی
بطور خلاصه می توان علت تأکید بر کنترل موالید را چنین بر شمرد:
الف ـ گذار از زندگی سنتی به مدرن و تحولات اسلوب زندگی و سختیهای عارض از آن.
ب ـ تزاید هزینه برای تأمین مایحتاج فرزندان در خانواده.
ج ـ توسعه شهرنشینی و عدم توازن میان امکانات و افراد در خانه و جامعه.
دـ ممنوعیت اشتغال کودکان در دوران زیر سن بلوغ و حذف کار کودکان و نوجوانان در سبکهای ساده و سنتی آن.
هـ ـ گرایش، توسعه و حاکمیت اندیشه های فمینیستی و افکاری که فرزند آوری را منافی با آزادی های اجتماعی افراد می شمارد.
و- عدم امکانات دولتها در پاسخگویی به نیازهای اجتماعی کودکان و جوانان.
ز- اهداف سیاسی و قالب سازی آنان در گردونه نظم نوین جهانی.
ادامه دارد...
مطالب تکمیلی:
تنظيم خانواده (بخش اول)
تنظيم خانواده/ 2. نگاهي به منابع ديني درباره زاد و ولد
تنظيم خانواده / 3. تنظیم خانواده در آیات و روایات
تنظيم خانواده / 4. ارزیابی روایات تکثیر و کنترل
تنظیم خانواده/ 6. تنظیم خانواده و روش آن
تنظیم خانواده/ 7. عقیم سازی زن یا مرد
تنظیم خانواده/ 8. آیا پیشگیری از باردارشدن زن از نظر موازین اسلامی جایز است؟
تنظیم خانواده/ 9. اقدام به از بین بردن نطفه
تنظیم خانواده/ 10. مراحل جنین از نظر قرآن
تنظیم خانواده/ 11. دیه جنین از دیدگاه های مختلف
تنظیم خانواده/ 12. بررسی نظرات موافقان و مخالفان تنظیم خانواده
----------------------------
پی نوشت:
[1]. الحر العاملی، 1414ه، باب 76، حدیث 1 ـ 2، ص105.
[2]. الحر العاملی، 1414ه ، ج 14، باب 75، حدیث 1ـ 2ـ 4، ص105.
[3]. همو.
[4]. بحرانی، 1413ه ، ج23، ص88.
[5]. الحلی، بی تا، ج1، ص172و 232-245.
[6]. شیرازی، بی تا، ص243-247.