گناه اذيت و آزار والدين

حقوق پدر و مادر

گناه اذیت و ازار مادر چقدر است و عذاب ات در دنیا و هخرت چییت و چگونه است ؟
در آیات وروایات ، لفظ والدین بسیار استعمال شده ، درخصوص مادریعنی «اُم» نیز سفارشهایی شده است؛! كه در بین بحث به آنها اشاره می شود ! باید بدانی كه اگر حقوق ایشان را رعایت كنی انشاالله موجبات خشنودی خدا را نیز فراهم كرده ای ، به تحقیق زیر توجه نمایید.( به دلیل اهمیت موضوع قسمتی از ترجمه كتاب معراج السعاده را نیز،برای شما آورده ایم)

احترام به پدر و مادر در منطق اسلام
اگر چه عواطف انسانى و حق شناسى به تنهایى براى رعایت احترام در برابر والدین كافى است. ولى از آنجا كه اسلام حتى در مسائلى كه هم عقل در آن استقلال كامل دارد و هم عاطفه آن رابوضوح در مى یابد سكوت روا نمى دارد و به عنوان تاكید در این گونه موارد هم دستورهاى لازم را صادر مى كند، درباره احترام به والدین آنقدر تاكید كرده است كه در كمتر مسئله اى دیده مى شود به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مى كنیم:
الف: در چهار سوره قرآن مجید، به نیكى به والدین بلافاصله بعد از مسئله توحید قرار گرفته است. این همردیف بودن، بیانگر این است كه اسلام تا چه حد براى پدر و مادر احترام مى گذارد.
1- ( .....لا تعبدون الا الله و بالوالدین احساناً» بقره /83 (.... بجز خدا را نپرستید و به پدر و مادر نیكى كنید).
2. (واعبدوا الله و لا تشركوا به شیئاً و بالوالدین احساناً» (نساء 36) و خدا را بپرستید و چیزى را با او شریك نكنید و به پدر و مادر نیكى كنید.
ب: اهمیت این موضوع تا آن پایه است كه هم قرآن و هم روایات، صریحاً توصیه مى كنند كه حتى اگر پدر و مادر كافر باشند، رعایت احترامشان لازم است.
1- ( وقضى ربك الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احساناً» (اسراء 23) و پروردگارت حكم كرد كه جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیكى كنید.
2. (الا تشركوا به شیئاً و بالوالدین احساناً» (انعام 151) چیزى را با او شریك نكنید و به پدر و مادر نیكى كنید.
3. (و آن جاهداك على ا ن تشرك بى مالیس لك به علم فلا تطعمها و صاحبهما فى الدنیا معروفاً» (لقمان 15) و اگر آنان به تو اصرار كنند كه با من آنچه را كه علم به آن ندارى، شریك كنند اطاعتشان مكن ، ولى در دنیا به نیكى با آنان رفتار كن.
ج: شكرگزارى در برابر پدر و مادر در قرآن مجید در ردیف شكرگزارى در برابر نعمتهاى خدا قرار داده شده است؛ چنانكه مى خوانیم: «ا ن اشكرلى ولوالدیك الى المصیر» (لقمان 14) مرا و پدر و مادرت را شكركن كه بازگشت به سوى من است؛ با این كه نعمت خدا بیش از آن اندازه است كه قابل احصا و شماره باشد، پس، این دلیل بر عمق و وسعت حقوق پدران و مادران است.
قرآن حتى كمترین بى احترامى را در برابر پدر و مادر، اجازه نداده است. در حدیثى، امام صادق  (علیه السلام) مى فرمایند: «لو علم الله شیئاً هو ادنى من اُف لنهى عنده و هو من ادنى العقوق، و من العقوق ان ینظر الرجل الى والدیه فیجد النظر الیها» اگر چیزى كمتر از «اُف» وجود داشت، خدا از آن نهى مى كرد. «اف» كمترین اظهار ناراحتى است. (و از مثال اُف :نظر كردن تند و غضب آلود به پدر و مادر است.)
د: با اینكه جهاد یكى از مهمترین برنامه هاى اسلامى است، تا هنگامى كه جنبه وجوب عینى نداشته باشد، بودن در خدمت پدر و مادر از آن مهمتر است. پس اگر حضور در این جهاد موجب ناراحتى آنان شود، جایز نیست. در حدیثى از امام صادق  (علیه السلام) آمده است كه مردى نزد پیامبر اسلام  (صلی الله علیه وآله وسلم) آمد و عرض كرد، جوان با نشاط وورزیده اى است و جهاد را دوست دارد، ولى مادرش از این موضوع ناراحت مى شود. پیامبر  (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «ارجع فكن مع والدتك فوالذى بعثنى بالحق لانسها بك لیله خیر من جهاد فى سبیل الله سنه» برگرد و با مادر خویش باش. قسم به آن خدایى كه مرا به حق مبعوث كرد، یك شب مادر با تو مأنوس شود، از یك سال جهاد در راه خدا بهتر است. البته، هنگامى كه جهاد جنبه وجوب عینى پیدا كند و كشور اسلامى در خطر قرار گیرد و حضور همگان لازم شود، هیچ عذرى حتى نارضایتى پدر و مادر پذیرفته نیست.
- پبامبر  (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «ایاكم وعقوق الوالدین فان ریح الجنه توجد من مسیر الف عام ولایجدها عاق» از عاق پدر ومادر بترسید زیرا بوى بهشت از هزار سال راه به مشام مى رسد؛ اما هیچگاه به كسانى كه مورد خشم پدر و مادر هستند نخواهد رسید.
- این تعبیر، اشاره لطیفى به این موضوع دارد كه چنین اشخاصى نه تنها در بهشت گام نمى گذارند، بلكه در فاصله بسیار زیادى از آن قرار دارند و حتى نمى توانند به آن نزدیك شوند.
- سید قطب در تفسیر فى ظلال القرآن، حدیثى به این مضمون از پیامبر  (صلی الله علیه وآله وسلم) نقل مى كند كه مردى كه مادرش را بر دوش گرفته بود و طواف مى داد، پیامبر  (صلی الله علیه وآله وسلم) را در همان حال مشاهده كرد. عرض كرد: «آیا حق مادرم را با این كار انجام دادم». پیامبر فرمودند: «نه، حتى جبران یكى از ناله هاى او را به هنگام وضع حمل» نمى كند.
- یك نكتة كه دراینجا باید ذكر شود، این است كه گاه مى شود پدر و مادر پیشنهادهاى غیر منطقى یا خلاف شرع به انسان مى كند، بدیهى است اطاعت آنان در هیچ یك از این موارد، لازم نیست. ولى با این حال، باید با برخورد منطقى و انجام دادن وظیفه امر به معروف و نهى از منكر در بهترین صورتش، با این گونه پیشنهادها برخورد كرد. امام كاظم  (علیه السلام) مى فرمایند: «كسى نزد پیامبر  (صلی الله علیه وآله وسلم) آمد و از حق پرد وفرزند سئوال كرد. فرمودند: باید او را با نام صدا نزند (بلكه بگوید پدرم)، جلوتر از او نرود، قبل از او ننشیند و كارى نكند كه مردم به پدرش بدگویى كنند (نگویند خدا پدرت را نیامرزد كه چنین كردى)».

- توحید و نیكى به پدر و مادر، سرآغاز یك رشته احكام مهم اسلامى
«لا تجعل مع الله الها اخر فتقعد مذموماً مخذولاً و قضى ربك الا تعبدوا الا ایاء و بالوالدین احساناً اما یبلغن عندك الكبر احدهما اوكلاهما فلا تقل لهما «اف» و لا تنهر هما و قل لهما قولاً و كریماً و احفض لهما جناح الذال من الرحمه و قل رب ارحمهما كما ریبانى صغیراً ربكم اعلم بما فى نفوسكم ان تكونوا صالحین فانه كان للاوابین غفوراً» (اسراء 22-25) با خداى یكتا، خداى دیگرى به خداى مگیر كه نكوهیده و خوار خواهى ماند. پروردگارت مقرر داشت كه جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیكى كنید. هر گاه تا تو زنده هستى هر دو یا یكى از آن دو سالخورده شوند، آنان را میازار و به درشتى خطاب مكن و با آنان به اكرام سخن بگو. در برابرشان از روى مهربانى سر تواضع فرود آور و بگو: اى پروردگار من، همچنانكه مرا در خردى پرورش دادند، بر آنان رحمت آور. پروردگارتان از هر كس دیگر به آنچه در دلهایتان مى گذرد. داناتر است. و اگر از صالحان باشید. او توبه كنندگان را مى آمرزد.
در اینجا، به قسمتى از ریزه كاری هاى برخورد بسیار مودبانه و احترام آمیز فرزندان به پدران و مادران از دیدگاه قرآن، اشاره مى شود.
1. از یك سو، روى حالت پیرى آنان- كه در آن موقع نیازمندتر به حمایت ومحبت و احترامند- تاكید مى كند، و فرزندانشان را از كمترین سخن اهانت آمیز به آنان نهى مى كند. آنان ممكن است بر اثر كهولت، طورى شوند كه نتواند بدون كمك دیگرى حركت كنند، از جا برخیزند و حتى ممكن است قادر به رفع آلودگى از خود نباشند. در این مواقع، آزمایش بزرگ فرزندان شروع مى شود.
2. از سوى دیگر، قرآن تاكید مى كند كه در این هنگام نه تنها به آنان نباید «اف» گفت: و با صداى بلند و اهانت آمیز با آنان صحبت كرد، بلكه با قول كریم و گفتار بزرگوانه باید با آنان گفتگو كرد. همه اینها، نهایت ادب در سخن را مى رساند، كه زبان كلید قلب است.
3. از سوى دیگر، دستور به تواضع و فروتنى داده شده است، تواضعى كه نشاندهنده محبت و علاقه باشد، و نه چیز دیگر
4. سرانجام، سفارش شده است كه حتى موقعى كه فرزند رو به سوى درگاه خدا مى آورد، پدر و مادر را، چه در حیات و چه در ممات، نباید فراموش كند و باید تقاضاى رحمت پروردگار را برایشان بنماید، بویژه این تقاضایش را با این دلیل همراه سازد: «پروردگارا، همان گونه كه آنان در كودكى مرا تربیت كردند. تو به آنان رحم كن»
- نكته مهمى كه از این تعبیر- علاوه بر آنچه گفته شد- استفاده مى شود. این است كه اگر پدر و مادر آنچنان مسن و ناتوان شدند كه به تنهایى قادر بر حركت و دفع آلودگیها از خود نباشند. فراموش نكن كه تو هم در كودكى چنین بودى و آنان را باید جبران كرد. از آنجا كه گاهى در رابطه با حفظ حقوق پدر و مادر واحترام و تواضع به آنان، ممكن است لغزشیهایى پیش بیاید كه انسان آگاهانه یا نا آگاهانه به سوى آن كشیده شود. در آخرین آیه مورد بحث مى فرماید: «پروردگار شما به آنچه در دلهاى شماست، آگاهتر است؛ زیرا علم خدا در همه زمینه ها ضرورى، ثابت، ازلى و خالى از هر گونه اشتباه است؛ در حالى كه علوم انسانى واجد این صفات نیست.
بنابراین اگر بدون قصد طغیان و سركشى در برابر فرمان خدا لغزشى در زمینه احترام و نیكى به پدر و مادر از انسان سر زد ولى بلافاصله پشیمان شد و در مقام جبران بر آمد، مسلماً مشمول عفو خدا خواهد شد.
«ولقد اتینا لقمان الحكمه ان اشكر الله و من یشكر فانما یشكر لنفسه و من كفر فان الله غنى حمید و اذقال لقمان لابنه و هو یعظه یا بنى لا تشرك بالله ان الشرك لظلم عظیم و وصینا الانسان بوالدیه حملته امه وهناً على وهن و فصاله فى عامین ان اشكرلى ولوالدیك الى المصیر و ان جاهداك على ان تشرك بى ما لیس من اناب الى ثم الى مرجعكم فانبئكم بما كنتم تعلمون» (لقمان 15-12) و آدمى را درباره پدر و مادرش سفارش كردیم. مادرش به او حامله شد و هر روز ناتوانتر مى شد و پس از دو سال از شیرش باز گرفت. و سفارش كردیم كه مرا و پدر و مادرت را شكر گوى كه سرانجام تو نزد من است. اگر آن دو به كوشش از تو بخواهد تا چیزى را كه نمى دانى چیست با من شریك گردانى، اطاعتشان مكن. در دنیا با آنان به وجهى پسندیده زندگى كن و خود، راه كسانى را كه به درگاه من باز مى گردند. در پیش گیر، بازگشت همه شما به سوى من است و من از كارهایى كه مى كرده اید، آگاهتان مى كنم.
آنگاه، به زحمات بسیار مادر اشاره مى شود. این مسئله از نظر علمى ثابت شده و تجزیه نیز نشان داده است، كه مادران در هنگام باردارى گرفتار سستى مى شوند؛ زیرا شیره جان و مغز استخوان را به پرورش جنین خود اختصاص مى دهند، و از تمام مواد حیاتى وجود خود بهترینش را تقدیم او مى كنند. به همین دلیل، مادران در دوران باردارى گرفتار كمبود انواع ویتامینها مى شوند كه اگر جبران نشود، ناراحتى هایى را براى آنان به وجود مى آورد. این ویژگى، در دوران رضاع و شیر دادن نیز ادامه مى یابد؛ چرا كه شیر، شیره جان مادر است. لذا به دنبال آیه، آمده است كه پایان نكته، اشاره شده است: «والوالدات یرضعن اولادهن حولین كاملین» (بقره 233) مادران فرزندانشان را دو سال تمام شیر دهند. البته، منظور دوران، كمتر از دوسال انجام شود. به هر حال، مادر در این 23 ماه، دوران حمل و دوران شیر خوارگى، بزرگترین فداكارى راهم از نظر روحى و عاطفى، هم از نظر جسمى، و هم از جهت خدمات، دربارة فرزندش انجام مى دهد.
جالب اینكه در آغاز توحید، پدر و مادر را ذكر مى كند، ولى به هنگام بیان زحمت و خدمات، تكیه روى زحمات مادر است تاانسان متوجه ایثارگریها و حق عظیم او شود. سپس، به شكر خداوند و شكر پدر و مادر سفارش شده است. شكر خدا را باید كرد، زیرا خالق و منعم اصلى انسان، خداست كه چنین پدر و مادر مهربانى را به ما داده است. و هم شكرگزار پدر و مادر باید بود، كه به واسطه این فیض و عهده دار انتقال نعمتهاى خداوند به انسان مى باشند.
- و نیز فرمود: و اما حق مادرت این است كه بدانى او تورا طورى حمل كرد كه احدى، احدى را آن طور حمل نمى  كند، آرى او تو را در داخل شكم خود حمل كرد، واز میوه قلبش چیزى به تو داد، كه احدى به احدى نمى  دهد، و او با تمامى اعضاى بدنش تو را محافظت  نمود، و باك نداشت ازاینكه گرسنه و تشنه بماند، بلكه پروایش همه از گرسنگى و تشنگى تو بود، او باك نداشت ازاینكه برهنه بماند، همه پروایش از برهنگى تو بود، او هیچ پروایى نداشت از گرما، ولى سعیش این بود كه بر سر تو سایه بیفكند،او به خاطر تو از خواب خوش  صرفنظر كرد، و تو را از گرما و سرما حفظ نمود، همه این تلاشها براى این است كه  تو مال اوباشى، و تو نمى  توانى از عهده شكر او برآیى، مگر با یارى و توفیق خدا. (صفحه 328)
و اما حق پدرت این است كه بدانى او ریشه تو است، چون  اگر او نبود تو نبودى، پس هر وقت از خودت چیزى دیدى كه خوشت آمد، بدان كه اصل آن نعمت پدرتو است، پس حمدخدا گوى ، و شكر پدر بجاى آر ، آن قدر كه با این نعمت برابرى كند، و هیچ نیرویى نیست جزبه وسیله خدا. (من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 376)
- و در كافى به سند خود از هشام بن سالم، از امام صادق  (علیه السلام) روایت  كرده كه  فرمود : مردى نزد رسول اكرم (صلی الله علیه وآله وسلم) رفت و گفت: یا رسول الله به چه كس نیكى كنم؟فرمودبه مادرت، عرضه داشت: سپس به چه كس؟
فرمود: به مادرت، عرضه داشت : سپس به چه كس؟فرمود: به مادرت، عرضه داشت: سپس به چه كس؟ فرمودبه پدرت.(كافى، ج 2، ص 159، ح 9)
- و در مناقب آمده كه روزى حسین بن على  (علیه السلام) به عبدالرحمان بن عمرو بن  عاص گذشت ، پس عبد الرحمان گفت : هر كه مى  خواهد به مردى نظر كند كه محبوبترین  اهل  زمین است نزد اهل آسمان، به این شخص نظر كند، كه دارد مى گذرد، هر چند كه من بعد ازجنگ صفین تاكنون با او هم كلام نشده  ام.
پس ابوسعید خدرى او را نزد آن جناب آورد ، حسین  (علیه السلام) به او فرمود : آیا مى  دانستى كه من محبوبترین اهل زمین نزد اهل آسمانم و با این حال در صفین شمشیر به  روى من و پدرم كشیدى ؟ به خدا سوگند پدر من بهتر از من بود، پس عبد الرحمان عذر خواهى  كرد و گفت : آخر چه كنم رسول خدا  (صلی الله علیه وآله وسلم) به خود من سفارش فرمود كه پدرت را اطاعت كن ، حضرت فرمود : مگر كلام خداى را نشنیدى كه فرمود :
و ان جا هداك على ان تشرك بى ما لیس لك به علم فلا تطعهما و نیز مگر از رسول خدا  (صلی الله علیه وآله وسلم) نشنیده  اى كه فرمود : اطاعت (پدر و مادر و یا هر كس كه اطاعتش واجب  است) باید كه معروف باشد و اطاعتى كه نافرمانى خدا است معروف و پسندیده  نیست و نیزمگر نشنیده  اى كه هیچ مخلوقى در نافرمانى خدا نباید اطاعت  شود. (مناقب، ج 4، ص 73 - طبع قم)
و روایت است: «مردى از یمن نزد رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم آمد كه در خدمت آن حضرت جهاد كند، حضرت فرمود: برگرد و از پدر و مادر خود اجازه بخواه، اگر اجازه دادند جهاد كن، و گر نه تا توانى به آنها نیكى كن، كه این بعد از توحید از همه آنچه نسبت به آن تكلیف مقرر شده است بهتر است». و دیگرى براى جهاد نزد آن حضرت آمد، فرمود:
«آیا مادر دارى؟» گفت: آرى! فرمود: «ملازم او باش، كه بهشت زیر پاى اوست».
- و دیگرى آمد كه براى جهاد بیعت كند، و گفت: به خدمت شما نیامدم مگر اینكه پدر و مادرم را به گریه آوردم. فرمود: «برگرد نزد ایشان، و آنها را چنانكه گریانیدى بخندان».

عذاب نافرمانی از مادر:
گناهى كه مانع استجابت دعا مى شود و زندگى را تیره و تار مى كند، نافرمانى از پدر مادر است. ( علل الشرایع، ج 2، ص 584)
---------------
پی نوشت:
این احادیث را با «اصول كافى»: باب نیكى به پدر و مادر، و با «وسائل»: كتاب نكاح، باب وجوب نیكى به والدین، و با «مستدرك»: 2- 628، كتاب نكاح، تصحیح كردیم.
----------------------------------------
منبع: پرسمان دانشجویی اخلاق وعرفان

Share