ای ساقی :: بده ساقی از آن باده که در خانه نهفتی(بیژن ترقی)
ای ساقی
بده ساقی از آن باده که در خانه نهفتی
از آن می که ز هر عاقل و فرزانه نهفتی
گشوده شد در رحمت حق در نگشایی
پری را ز چرا در شیشه غریبانه نهاشتی
گرفتارعالمی را نور هستی
دمیده در رگ جان شور مستی
برآور دست و غوغایی به پا کن
مگر با عاشقان پیمان نبستی
بی خبر ز داغ دلم گل نموده باغ دلم
ساقیا چراغ دلم روشن کن
می دمد فروغ سحر خیز با نشاط دگر
شور و شوق می بنگر گلشن کن
غم فشرده نای مرا نشنوی صدای مرا
دست من به دامن تو زمانه بسته پای مرا ای ساقی
برآور دست و غوغایی به پا کن
مگر با عاشقان پیمان نبستی
بیژن ترقی
موضوع انجمن
افزودن دیدگاه جدید