دزد کتاب
از کاری که کرده بود فوق العاده رضایت داشت.
برداشتن کتاب از داخل سبد کتاب های مترو.
این کتاب ها را داخل یک سبد می گذاشتند که مسافران تا رسیدن به مقصد، آنها را مطالعه کنند؛ اما او هر روز یک یا دو جلد کتاب بر می داشت و از این کار خوشحال هم بود و فکر می کرد زرنگ است.
آن روز وقتی به خانه رسید و دید دزد نصف اموالش را برده است خیلی عصبانی شد و فریاد زد از دست این دزدها آدم امنیت نداره!!
موضوع انجمن
افزودن دیدگاه جدید