شهادت ناصر علوانی (1361ش)
تقویم روز اول فروردین 1337 تولد کودکی را نشان می دهد که فضای خانه علوانی را زینت خاصی بخشید. در آغاز سال نو خداوند هدیه ای عطا کرد. فصل گل و شقایق بود، همه جا سبز بود و زیبا و این تولد شادی آنان را دو چندان کرد. او را ناصر نام نهادند تا نصرت دهنده دین حضرت مصطفی (ص) باشد، چندی بعد او را به دامن مسجد سپردند و حضور مستمر وی در مسجد باعث به کمال رسیدن او بود، او ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام را به گوش جان شنید و در آن سالهای ظلم و ستم و فساد در زمره مبارزین قرار گرفت و به لحاظ ضرورتی که در امور فرهنگی احساس می کرد به اتفاق جمعی از دوستانش از جمله شهید حبیب شریفی کتابخانه ای را بنام خضرت ولی عصر (عج) در مسجد جامع سوسنگرد راه اندازی کرد. شبهای بسیاری بود که آن جوان رعنا در کنار کتابخانه اش می خوابید تا شب سیاه ستمشاهی را سپری کند. کلاس های عقاید و قرائت قرآنش همیشه برقرار بود. او در همان سالهای ستمشاهی یک از مروجین افکار ناب حضرت روح الله بود و به اتفاق جمعی از جوانان سوسنگرد مبارزات خود را گسترش داد و با تشکیل گروهی مخفی به مبارزه با رژیم پرداختند. ناصر گمشده خود را در اسلام ناب محمدی یافت، از هر وسیله ای برای ترویج دین استفاده می کرد، او با تشکیل دو تیم فوتبال بنام اسلام جوان و مصعب اقدام به جذب جوانان و آموزش احکام دینی از این طریق نمود و به دنبال آن صندوق تعاون کوچکی که در کتابخانه تاسیس کرد که درآمد آن خرج برگزاری مراسم میلاد انبیاء و اعیاد مختلف می نمود، او پس از طی دوران دانشسرا با استخدام آموزش و پرورش درآمد و در کسوت شریف معلمان درآمد و به تربیت نونهالان پرداخت، با پیروزی انقلاب اسلامی نقش بسزایی در تشکیل کمیته سوسنگرد و برقراری امنیت در آن دیار ایفا نمود و با شروع جنگ تحمیلی به جبهه شتافت و پس از مدتها حضور مداوم در جبه های جنوب، سرانجام در ظهر هجدهم مرداد سال 1361، فرزند جاوید سوسنگرد لباس زیبای شهادت را زینت بخش قامت خود یافت و جاودانه شد. یادش همیشه سبز باد.
افزودن دیدگاه جدید