آبزیان

مسأله: از حيوانات دريايى تنها ماهى پولك دار و ميگو حلال مى باشند.[1]
حماد بن عثمان از امام صادق عليه السلام پرسيد: از ماهى ها كدام حلال گوشت است؟ حضرت فرمود:
ما كان له قِشرٌ[2]
ماهى اى كه پولك دارد.
مسعدة بن صدقه از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه:
روش حضرت على عليه السلام اين بود كه سوار بر مركب پيامبر خدا مى شد و به بازار ماهى فروشان مى رفت و مى فرمود:
لا تَأكُلوا وَ لا تَبيعُوا ما لَم تَكن قشرٌ
آگاه باشيد ماهى اى كه پولك ندارد نه بخوريد و نه آن را بفروشيد.[3]
مسأله: تذكيه ماهى يا به خارج كردن آن به صورت زنده از آب است يا به گرفتن آن پس از خروج از آب و پيش از مردن.
مسأله: فرقى در اخراج ماهى از آب با دست يا با وسيله اى مانند تور و همانند آن نيست.[4]
مسأله: از ميان حيوانات دريايى، حيوانى حلال گوشت است كه دو شرط داشته باشد: 1. عنوان ماهى بر آن صادق باشد؛ 2. داراى فلس باشد.
مسأله: از ميان ماهى ها، تنها ماهيانى كه در اصل داراى پولك مى باشند خوردنى هستند هرچند پولك هاى آن ريخته و در اثر عوارضى از بين رفته باشد. مانند ماهى كنعت كه پولكهايش مى ريزد و نيز فرقى در انواع ماهى هاى پولك دار ريز و درشت نيست.[5]
مسأله: اگر ماهى فلس دار را زنده از آب بگيرند و بيرون آب جان دهد، پاك و خوردن آن حلال است و چنانچه در آب بميرد پاك است ولى خوردن آن حرام است.[6] بنابراين حلال شدن ماهى يا به خارج ساختن آن است يا زنده گرفتن در خارج آب.
مسأله: اگر ماهى از آب بيرون بيفتد يا موج آن را بيرون بيندازد يا آب فرو رود و ماهى در خشكى بماند چنانچه پيش از آن كه بميرد با دست يا به وسيله ديگر آن را بگيرد بعد از جان دادن حلال است.[7]
مسأله: معيار تملك و حلال شدن ماهى، گرفتن ماهى است.[8]
مسأله: در حلال شدن ماهى بعد از آن كه زنده از آب بيرون آورده شد، معتبر نيست كه در خارج از آب خودش بميرد، پس اگر آن را قبل از آن كه بميرد قطع نمايند و به قطع نمودن بميرد، حلال است.[9]
مسأله: كسى كه ماهى را صيد مى كند لازم نيست مسلمان باشد و در موقع گرفتن نام خدا را ببرد، ولى مسلمان بايد بداند كه آن را زنده گرفته و در خارج آب مرده است.[10]
مسأله: ماهى مرده اى كه معلوم نيست آن را زنده از آب گرفته اند يا مرده، چنانچه در دست مسلمان باشد حلال است و اگر در دست كافر باشد اگرچه بگويد آن را زنده گرفته ام، حرام مى باشد.[11]
مسأله: خوردن ماهى زنده اشكال ندارد.[12]
مسأله: اگر ماهى را بيرون آب دو قسمت كنند و يك قسمت آن در حالى كه زنده است در آب بيفتد خوردن قسمتى كه بيرون آب مانده اشكال ندارد.[13]
مسأله: معيار فلس، آن است كه با چشم عادى ديده شود نه با چشم مسلح.[14]
مسأله: افرادى كه نمى دانند ماهى خاصى فلس دار است يا نه، اگر دو شاهد عادل اهل خبره شهادت دهند كه ماهى فلس دار است، محكوم به حليت است.[15]
مسأله: در ماهى دو چيز حرام است، خون و مدفوع آن.[16]
مسأله: تخم ماهى تابع خود آن ماهى است، پس تخم ماهى حلال، حلال است، اگرچه نرم باشد و تخم ماهى حرام، حرام است، اگر در موردى مشتبه شود كه آيا حلال است يا حرام، اگر نرم و لزج باشد از مصرف آن خوددارى شود ولى اگر سفت باشد، خوردن آن حلال است.[17]

پرسش: خوردن خاويار ماهيان چه حكمى دارد؟
پاسخ: تخم ماهى تابع خود ماهى است.[18]

پرسش: اگر ماهى در تور بميرد براى حليت آن كافى است يا بايد آن را از آب خارج كنند و در خارج از آب بميرد؟
پاسخ: آيات عظام مكارم و فاضل و صافى: هر دو حلال است.[19]
امام خمينى و آية الله بهجت: اگر ماهى در تور صيادى در زير آب بميرد حرام است.[20]

پرسش: آيا خوردن گوشت صيد لهوى حرام است؟
پاسخ: حرام نيست ولى عمل صيد لهوى حرام است.[21]

پرسش: ملاك لهوى بودن صيد چيست؟ آيا صيد ماهى از باب تفريح، لهوى محسوب مى شود؟
پاسخ: هرگونه صيد تفريحى كه مورد نياز براى زندگى شخصى يا تجارت يا امثال آن نباشد لهوى محسوب مى شود.[22]

پرسش: آيا خوردن ماهى ازون برون، تاس ماهى و كليه ماهى هاى خاوياردار حلال است يا نه؟
پاسخ: هر ماهى كه فلس داشته باشد حلال است و بى فلس حرام است. و لازم نيست تمام بدن آن فلس داشته باشد و اگر بعضى از قسمتهاى بدن ماهى فلس داشته باشد كافى است.[23]
نورى همدانى: اگر از نظر متخصصين داراى فلس باشد، حلال است.[24]
بهجت: اگر اهل خبره بگويند ماهى مزبور داراى فلس است به گونه اى كه موجب اطمينان شود محكوم به حليت است.[25]
(ازون برون به امضاى ده تن از متخصصين رسيده كه پولك دارد.[26])

پرسش: حكم استفاده از بچه ماهى مرده اى كه در شكم ماهى صيد شده به دست مى آيد چيست؟
پاسخ: فاضل- تبريزى: بچه ماهى در شكم ماهى صيد شده حلال است.
سيستانى: ماهى مرده در شكم ماهى حرام است.
صافى: بنا بر احتياط واجب خوردنش حرام است.
مكارم: خالى از اشكال نيست.[27]
بهجت: اگر احتمال دارد حيات آن تا زمان خارج نمودن ماهى حامل از آب اظهر حليت آن است.[28]

پرسش: استفاده از ماهى كه از بازار مسلمين خريدارى مى شود و در حال حاضر در آن فلس يافت نمى شود يا به صورت بسته بندى شده است و نمى دانيم چگونه بوده است، چه صورت دارد؟
پاسخ: فاضل لنكرانى: بايد احراز كند كه ماهى فلس دار بوده.
بهجت: اگر احتمال فلس دار بودن دارد و فروشنده اخبار كند جايز است.
صافى: با احتمال اينكه فروشنده با احراز تذكيه آن را مى فروشد اشكال ندارد.
مكارم: اگر از بازار مسلمين خريدارى شود اشكال ندارد.
سيستانى: خوردن آن جايز است مگر اين كه بدانيد گوشت ماهى فلس دار نيست.[29]

پرسش: ماهى هايى كه فلس ندارند و در بازار به فروش مى رسند، آيا خوردن و خريد و فروش آن جايز است؟
پاسخ: جايز نيست.[30]

پرسش: ماهيانى كه طبخ گرديده و نوع آن مشخص نباشد (فلس دارد يا خير) و از خارج وارد گرديده، آيا محكوم به حليت است يا خير؟
پاسخ: در فرضى كه زنده از آب گرفته شده باشد، در صورت شك در اينكه از ماهى هاى فلس دار است يا نه، محكوم به حليت است.[31]

پرسش: در تانكرى تعدادى ماهى زنده هست كه اگر شير فلكه باز شود و ماهى ها به زمين ريخته شوند مى ميرند. آيا اين عمل حكم صيد را دارد؟
پاسخ: حكم صيد را دارد.[32]

فلسفه حرمت ماهى بدون فلس

يكى از علل داشتن پولك براى حلال بودن ماهى اين است كه ماهيان همواره در دريا در معرض حملات ميكروب و سموم و اشعه هاى مضر هستند و اين پولك ها همچون زرهى ماهيان پولك دار را از سموم و آفات در امان نگه مى دارد.[33]

مشتقات ماهى

پرسش: مشتقات ماهى كه نوع آن مشخص نباشد، به شرط اينكه محرز باشد زنده از آب صيد گرديده است، مانند پودر ماهى، روغن ماهى كه از خارج وارد مى گردد، حلال است يا حرام؟
پاسخ: در فرض مذكور، محكوم به حليت است.[34]

صيد ماهى با ديناميت و برق

پرسش: در بعضى از مناطق با اتصال برق به آب يا انداختن ديناميت در آب ماهى صيد مى كنند، آيا اين روش صيد جايز است؟
پاسخ: چنان چه ماهى در آب بميرد حرام است.[35]

پرسش: نظر به اينكه عده اى با استفاده از نارنجك و يا ديگر مواد منفجره اقدام به صيد ماهى مى نمايند به طورى كه در اثر موج انفجار ايجاد شده ماهى ها روى سطح آب قرار مى گيرند، سپس آنها را از روى آب جمع مى كنند، آيا چنين ماهى هايى حلال هستند؟
پاسخ: اگر ماهيها زنده يا نيمه جان از دريا گرفته شوند حلال هستند.[36]

خرچنگ

پرسش: خريد و فروش و استفاده از گوشت خرچنگ چه صورت دارد؟
پاسخ: همه مراجع: حرام است.[37]

شاه ميگو

پرسش: در درياى جنوب نوعى خرچنگ دراز به نام شاه ميگو زندگى مى كند كه شباهت زيادى به ميگو دارد، آيا حلال است يا حرام؟
پاسخ: حكم در اينجا تابع صدق موضوع در نظر عرف است. اگر به آن خرچنگ گفته مى شود، حرام است و اگر صدق ميگو بر آن كند حلال است.[38]

پرسش: آيا حليت ميگو شامل اقسام آن مى شود؟ حتى شاه ميگو؟
پاسخ: فرق ميان انواع آن نيست.[39]

 

-------------------------------------
[1]   تحريرالوسيله، ج 2، م 155؛ البته پرندگانى كه يكى از نشانه هاى پرنده حلال را داشته باشند حلال گوشت هستند( تحريرالوسيله، ج 2، كتاب الاطعمه و الاشربه، ص 155، م 1
[2]   وسايل الشيعه، ج 16، ص 397، ح 2
[3]   وسايل الشيعه، ج 16، ص 298، ح 6
[4]   تحريرالوسيله، ج 2، ص 126، م 24
[5]   رساله نوين، ج 3، ص 189.
[6]   توضيح المسائل مراجع، م 2615.
[7]   توضيح المسائل مراجع، م 2616، تحرير الوسيله، ج 3، ص 251، م 24.
[8]   تحرير الوسيله، ج 3، ص 252، م 26.
[9]   تحرير الوسيله، ج 3، ص 251، م 30.
[10]   توضيح المسائل مراجع، م 2617
[11]   توضيح المسائل مراجع، م 2618
[12]   توضيح المسائل مراجع، م 2619
[13]   توضيح المسائل مراجع، م 2621
[14]   توضيح المسائل مراجع، م 1221
[15]   مجمع المسائل گلپايگانى، ج 3، ص 63، س 5
[16]   تحريرالوسيله، ج 3، ص 283، م 28 و 34؛ رساله نوين، ج 3، ص 162؛ فرهنگ فقه، ج 3، ص 526؛ استفتائات محمدعلى گرامى، ص 70، س 89
[17]   تحريرالوسيله، ج 2، كتاب الاطعمة و الاشربة، القول فى الحيوان، م 4؛ جواهر، ج 36، ص 262
[18]   استفتائات جديد تبريزى، ص 401، س 1775
[19]   استفتائات مكارم، ج 2، ص 419، س 1220؛ توضيح المسائل مكارم، م 2248؛ جامع المسائل فاضل، ج 1، س 1363؛ جامع الاحكام، ج 2، ص 318، س 2032
[20]   استفتائات امام خمينى، ج 2، ص 494، س 2 و ص 497، س 11؛ استفتائات بهجت، ج 4، س 5874
[21]   استفتائات مكارم، ج 2، س 1222
[22]   استفتائات مكارم، ج 2، س 1223
[23]   مجمع المسائل گلپايگانى، ج 3، ص 63، س 1
[24]   هزار و يك مسأله، ج 1، ص 252، س 868
[25]   استفتائات بهجت، ج 4، س 5875
[26]   رساله نوين، ج 3، ص 159
[27]   مسائل جديد، ج 3، ص 229
[28]   استفتائات بهجت، ج 4، س 5879
[29]   استفتائات جديد، محسن محمودى، ج 3، ص 156
[30]   استفتائات جديد، تبريزى، ص 403، س 1783
[31]   مجمع المسائل گلپايگانى، ج 3، ص 63
[32]   استفتائات سبحانى، ج 1، ص 371، س 1157
[33]   رساله نوين، ج 3، ص 189
[34]   مجمع المسائل گلپايگانى، ج 3، ص 64
[35]   استفتائات بهجت، ج 4، ص 375، س 5873
[36]   استفتائات جديد، مكارم، س 991
[37]   مسائل جديد، محسن محمودى، ج 3، ص 146؛ جامع الاحكام صافى، ج 2، ص 318، س 2028
[38]   استفتائات جديد مكارم، ج 1، س 984
[39]   استفتائات جديد مكارم، س 986.

Share