ذبح حيوانات در دوران جاهليت به گونه هاى مختلفى صورت مى گرفت:
- برخى رسمشان اين بود كه گاو و گوسفند را با ريسمان خفه مى كردند و بعد مى خوردند.[1] چنانكه در روسيه با سيخ داغ شاهرگ حيوان را مى سوزانند و بعد از مردن حيوان، آن را مى خورند.
- برخى از مردم جاهلى پاهاى حيوان را مى بستند و آن را مى زدند تا بميرد و بعد آن را مى خوردند.[2]
- قوچها را وا مى گذاشتند كه به هم شاخ بزنند و وقتى يكى مى مرد، آن را مى خوردند.[3]
- برخى از اقوام جاهلى حيوانى را كه گرگ و شير مى كشت، مى خوردند.[4]
- برخى از اقوام جاهلى، آنچه را كه براى آتشكده مى كشتند، مى خوردند.[5]
- برخى چشمهاى حيوان را مى بستند و از بالاى خانه و مانند آن به پايين مى انداختند و پس از مردن مى خوردند.[6]
مسأله: حيوان حلال گوشت وحشى، چه پرنده و چه غير پرنده به سه صورت حلال مى شود: 1. ذبح كردن؛ 2. شكار با سگ شكارى؛ 3. شكار با اسلحه.[7]
مسأله: دستور سربريدن حيوان آن است كه چهار رگ بزرگ گردن آن را از پايين برآمدگى زير گلو به طور كامل ببرند و اگر آنها را بشكافند كافى نيست.[8]
مسأله: چهار رگ شامل 1. «حلقوم» كه مجراى دخول و خروج نفس است 2. «مرى» كه مجراى طعام و آشاميدنى است، 3 و 4. دو رگ كلفتى كه گلو و مرى را احاطه نموده اند.[9]
مسأله: اگر بعضى از چهار رگ را ببرند و صبر كنند تا حيوان بميرد بعد بقيه را ببرند فايده ندارد، بلكه اگر به اين مقدار هم صبر نكنند ولى به طور معمول چهار رگ را پشت سر هم نبرند، اگرچه پيش از جان دادن حيوان بقيه رگها را ببرند اشكال دارد.[10]
مسأله: اگر گرگ گلوى گوسفند را به طورى بكند كه از چهار رگى كه در گردن است و بايد بريده شود، چيزى باقى نماند، آن حيوان حرام مى شود، ولى اگر مقدارى از گردن را بكند و چهار رگ باقى باشد يا جاى ديگر بدن را بكند، در صورتى كه گوسفند زنده باشد و به دستورى كه گفته مى شود سر آن را ببرند، حلال و پاك مى باشد.[11]
پرسش: آيا ذبح گوسفند از بالاى برآمدگى زير گلو يا از وسط آن موجب حرمت گوشت آن مى شود؟
پاسخ: چنين ذبحى اشكال دارد و بايد از گوشت آن اجتناب شود.[12]
مسأله: سر بريدن حيوان حلال گوشت پنج شرط دارد:
اول- كسى كه سر حيوان را مى برد چه مرد باشد چه زن، بايد مسلمان باشد (و اظهار دشمنى با اهل بيت پيغمبر عليهم السلام نكند) و بچه مسلمان هم اگر مميز باشد، يعنى خوب و بد را بفهمد مى تواند سر حيوان را ببرد.
دوم- سر حيوان را با چيزى ببرند كه از آهن باشد ولى چنانچه آهن پيدا نشود (و طورى باشد كه اگر سر حيوان را نبرند مى ميرد) با چيز تيزى كه چهار رگ آن را جدا كند مانند شيشه و سنگ تيز، مى شود سر آن را بريد.
سوم- در موقع سر بريدن، جلو بدن حيوان رو به قبله باشد (و كسى كه مى داند بايد رو به قبله سر ببرد) اگر عمداً حيوان را رو به قبله نكند حيوان حرام مى شود ولى اگر فراموش كند يا مسأله را نداند يا قبله را اشتباه كند يا نداند قبله كدام طرف است، يا نتواند حيوان را رو به قبله كند اشكال ندارد.
چهارم- وقتى مى خواهد سر حيوان را ببرد يا كارد به گلويش بگذارد، به نيت سر بريدن، نام خدا را ببرد و همين قدر كه بگويد «بسم الله» كافى است و اگر بدون قصد سر بريدن نام خدا را ببرد، آن حيوان پاك نمى شود و گوشت آن هم حرام است، ولى اگر از روى فراموشى نام خدا را نبرد اشكال ندارد.
پنجم- حيوان بعد از سر بريدن حركتى بكند. اگر چه مثلًا چشم يا دم خود را حركت دهد، يا پاى خود را به زمين زند كه معلوم شود زنده بوده است.[13]
پرسش: آيا ذبح حيوانات حلال گوشت با ماشين هاى اتوماتيك برقى حلال است؟
پاسخ: با شرايط لازم، حلال است.[14]
پرسش: اگر حيوانات را قبل از ذبح شوك برقى دهند به طورى كه قبل يا بعد از ذبح هيچ حركتى نكنند يا حركت كمى بكنند آيا حلالند يا حرام؟
پاسخ: در صورتى كه حيوان بعد از شوك زنده باشد و ذبح شرعى شود حلال است و خوردن و خريد و فروش آن جايز است.[15]
پرسش: شرايط حليت جنين در شكم حيوان مذبوح كدام است؟
پاسخ: بايد خلقتش كامل باشد و مو يا پشم بر بدنش روييده باشد. در اين صورت با ذبح مادرش آن نيز حلال و پاك است.[16]
مستحبات سر بريدن
مسأله: چند چيز در سر بريدن حيوانات مستحب است:
اول- موقع سر بريدن گوسفند دو دست و يك پاى آن را ببندند و موقع سر بريدن گاو چهار دست و پايش را ببندند و موقع كشتن شتر دو دست آن را از پايين تا زانو يا تا زير بغل به يكديگر ببندند و پاهايش را باز بگذارند و مستحب است مرغ را بعد از سر بريدن رها كنند تا پر و بال بزند.
دوم- كسى كه حيوان را مى كشد رو به قبله باشد.
سوم- پيش از كشتن حيوان، آب جلوى آن بگذارند.
چهارم- كارى كنند كه حيوان كمتر اذيت شود، مثلًا كارد را خوب تيز كنند و با عجله سر حيوان را ببرند.[17]
مكروهات سر بريدن
مسأله: چند چيز در كشتن حيوانات مكروه است:
اول- آن كه كارد را پشت حلقوم فرو كنند و به طرف جلو بياورند كه حلقوم از پشت آن بريده شود.
دوم- در جايى حيوان را بكشند كه حيوان ديگر آن را ببيند.
سوم- در شب يا پيش از ظهر روز جمعه سر حيوان را ببرند، ولى در صورت احتياج عيبى ندارد.
چهارم- چهارپايى را كه خود انسان پرورش داده است بكشد.
احتياط آن است كه پيش از بيرون آمدن روح، پوست حيوان را نكنند و مغز حرام را كه در تيره پشت است نبرند و حرام است كه پيش از بيرون آمدن روح سر حيوان را از بدنش جدا كنند ولى با اين عمل حيوان حرام نمى شود.[18]
مسأله: نبايد سر حيوان را پيش از بيرون آمدن روح از بدنش جدا كنند، هرچند اين كار موجب حرام شدن حيوان نمى شود و اگر از روى غفلت يا به جهت تيزى چاقو سر جدا شود اشكال ندارد.[19]
پرسش: اگر كسى عمداً سر حيوان را قبل از آن كه روح از بدنش جدا شود جدا كند، جايز است؟
پاسخ: آية الله بهجت: مكروه است.
آيةالله فاضل: جايز نيست ولى گوشت حيوان حلال مى باشد.
آيةالله مكارم: كراهت دارد.[20]
دستور كشتن شتر
مسأله: اگر بخواهند شتر را بكشند كه بعد از جان دادن پاك و حلال باشد، بايد با پنج شرطى كه براى سر بريدن حيوانات گفته شد، كارد يا چيز ديگرى را كه از آهن و برنده باشد، در گودى بين گردن و سينه اش فرو كنند.[21]
مسأله: وقتى مى خواهند كارد را به گردن شتر فرو ببرند، بهتر است كه شتر ايستاده باشد ولى اگر در حالى كه زانوها را به زمين زده يا به پهلو خوابيده و جلو بدنش رو به قبله است، كارد را در گودى گردنش فرو كنند اشكال ندارد.[22]
مسأله: اگر به جاى اينكه كارد در گودى گردن شتر فرو كنند سر آن را ببرند، يا گوسفند و گاو و مانند اينها را مثل شتر، كارد در گودى گردنشان فرو كنند، گوشت آنها حرام و بدن آنها نجس است. ولى اگر چهار رگ شتر را ببرند و تا زنده است به دستورى كه گفته شد كارد، در گودى گردنش فرو كنند، گوشت آن حلال و بدن آن پاك است. و نيز اگر كارد در گودى گردن گاو يا گوسفند يا مانند اينها فرو كنند و تا زنده است سر آن را ببرند حلال و پاك مى باشد.[23]
مسأله: اگر حيوانى سركش شود و نتوانند آن را به دستورى كه در شرع معين شده بكشند، يا مثلًا در چاه بيفتد و احتمال بدهند كه در آنجا بميرد و كشتن آن به دستور شرع ممكن نباشد، چنانچه با چيزى مثل شمشير كه به واسطه تيزى آن بدن زخم مى شود به بدن حيوان زخم بزنند، و در اثر زخم جان بدهد حلال مى شود و رو به قبله بودن آن لازم نيست، ولى بايد شرطهاى ديگرى را كه براى سر بريدن حيوانات گفته شد دارا باشد.[24]
-----------------------------------------
[1] مائده/ 1 تا 3.( منخفقة)
[2] مائده/ 1 تا 3( موقوذة)
[3] مائده/ 1 تا 3( نطيحة)
[4] مائده/ 1 تا 3( ما اكل السبع الا ما ذكيتم)
[5] مائده/ 1 تا 3( و ما ذبح على النصب)
[6] مائده/ 1 تا 3( المتردية). الميزان، ج 5، ص 296
[7] تحريرالوسيله، ج 3، ص 247، م 12
[8] توضيح المسائل مراجع، م 2591؛ تحريرالوسيله، ج 3، ص 257، م 6
[9] تحريرالوسيله، ج 3، ص 257، م 4
[10] توضيح المسائل مراجع، م 2592
[11] توضيح المسائل مراجع، م 2593
[12] استفتائات سبحانى، ج 1، س 1155، ص 371
[13] توضيح المسائل مراجع، م 2594؛ تحريرالوسيله، ج 3، ص 257
[14] استفتائات گرامى، ج 2، ص 72، س 92
[15] استفتائات مكارم، ج 1، س 980
[16] استفتائات مكارم، ج 2، ص 420، س 1227
[17] توضيح المسائل مراجع، م 2599
[18] توضيح المسائل مراجع، م 2600
[19] توضيح المسائل مراجع، ج 2، ص 508
[20] مسائل جديد از ديدگاه علما و مراجع تقليد، ج 3، ص 139
[21] توضيح المسائل مراجع، ج 2، م 2595
[22] توضيح المسائل مراجع، م 2596
[23] توضيح المسائل مراجع، م 2597
[24] توضيح المسائل مراجع، ج 2، م 2598.