کار فرهنگی در مساجد
تجربه ها، آسیب شناسی و راهکارها
انجام کار فرهنگی از اموری است که سهل و ممتنع می نماید و نیروهای مذهبی در وهلة اول هم می دانند و هم نمی دانند که باید از کجا، چگونه، چه زمانی و چه کاری را شروع کنند. ازاین رو، این نوشتار که ناظر به فعالیت های فرهنگی و اجتماعی و اهمیت کار در مساجد، هئیت، پایگاه های بسیج، کانون های فرهنگی و هنری و دیگر پایگاه های فرهنگی و مذهبی ماست، سعی دارد تا نمونه ای از این کارها را، که شاید به ذهن بسیاری از فعالان فرهنگی رسیده باشد یا حتی به مرحله اجرا در آمده باشد را این بار به صورت منظم و دسته بندی شده ارائه نماید. این نوشتار به فعالان مساجد، پایگاه های و هیئت های جبهة فرهنگی انقلاب اسلامی تقدیم می شود.
مساجد پایگاه انقلاب اسلامی بود و باید باشد؛ همچنان که پایگاه اصلی نهضت عظیم اسلامی در صدر اسلام بوده است. در پیش از انقلاب و دهة اول انقلاب مساجد پایگاه فعال برای نیروهای انقلابی بوده است، چه برای مبارزه با رژیم شاه و چه برای بسط و گسترش تفکر انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره). اما متأسفانه در مساجد فعلی این کارکرد کمتر مشاهده می شود.
مطالعة تاریخ شفاهی مساجد
خوشبختانه تاریخ شفاهی بعضی از مساجد مهم و موثر در تاریخ انقلاب، به ویژه مساجد مهم تهران، منتشر شده است.[1] البته در خاطرات شفاهی بسیاری از فعالان زمان انقلاب نیز به فعالیت هایشان در مساجد و مدارس اشاره شده است که مطالعة آنها خالی از لطف نیست و می تواند الگویی برای این دوره باشد؛ به ویژه که مساجد، پایگاه اصلی انقلابی ها و مذهبی ها بود و در همین مکان ها سازماندهی، آموزش و تربیت نیروها و … انجام می شد. بسیاری از این مساجد در پیش از انقلاب و دهة اول انقلاب، پایگاه جدی نشر معارف اسلام و انقلاب بود و آنها فعالیت های چشمگیری چون تظاهرات، اجتماعات، تواشیح، گروه های سرود و تئاتر، نشریات و کارگاه های گوناگون نقاشی، خوشنویسی و … داشتند.[2]
حفظ پایگاه های قدیمی و راه اندازی پایگاه های جدید
پایگاه و پاتوق برای فعالیت به راحتی به دست نمی آید و در اختیار ما قرار نمی گیرد. پس دقت کنیم از همین فرصت ها و پایگاه هایی که داریم درست استفاده کنیم. متأسفانه بسیاری از ما از سنگرها و پاتوق های موجود استفاده شایانی نمی کنیم، و در حفظ آنها کوشا نیستیم، اما همواره درصدد فتح سنگرها و ایجاد پاتوق های جدیدیم. این درحالی است که باید پاتوق ها و سنگرهایی را که داریم به وضعیت تثبیت شده ای برسانیم و سپس برای ایجاد پاتوق ها و فعالیت های جدید اقدام کنیم.
شناسایی فرصت ها و ظرفیت های فعلی
شناسایی فرصت های فعلی در شهرها و روستاهای پیرامونی ضروری است. از سویی، باید روحانیان و طلاب خوش فکر هر منطقه را شناسایی کنیم. باید فردی را که فعالیت سازنده یا همسو با ما انجام می دهد، کمک و حمایت کنیم؛ زیرا موفقیت او، موفقیت جبهة فکری و فرهنگی انقلاب در شهر، و تضعیف جبهة مفسدان است. نمی توانیم صرفاً کناری بنشینیم و منتظر تحول فرهنگی در منطقة خومان باشیم. تا خودمان وارد کار و فعالیت نشویم، نباید انتظار تحول فرهنگی و دینی در شهر و منطقه داشته باشیم.
الگوی عملی فرهنگی
مشکل بسیاری از فعالان فرهنگی و تشکلی ما این است که الگوی عملی و عینی ندارند. ما باید به گونه ای فعالیت کنیم که با این کارها، یک الگوی عملی برای دیگر فعالان و مساجد شویم. الگو بودن یک مسجد یا پایگاه بسیج یا یک هئیت، باعث می شود که مساجد، هئیت ها و پایگاه های دیگر از آن ایده بگیرند و فعالیت خودشان را جهت دهند؛ همچنان که اگر یک تشکل یا مجموعۀ خوبی داشته باشیم، می توانیم روی تشکل ها و مجموعه های دیگر اثر بگذاریم و برای دیگران، الگوبخش شویم.
از دیگر مشکلات ما این است که از تجربه های دیگران استفاده نمی کنیم. این استفاده نکردن اغلب از بی خبری ما ناشی می شود. درواقع اطلاعات و شناخت ما از سنگرهای جبهة خودی کم است. این در حالی است که باید از تجربه های مساجد و پایگاه های دیگر استفاده کنیم.[3]
آرمان گرایی در عین واقع گرایی
از سوی دیگر، انتظار نداشته باشیم که فضای شروع فعالیت ما، حتماً آماده، آرمانی و دارای همه نوع امکانات باشد و تمام کارهایمان بی نقص باشد یا انتظار داشته باشیم اعضای هیئت امنا از همة فعالیت های ما حمایت کنند و نهادها، مراکز یا شخصیت های صاحب نفوذ شهری، نظری سوء یا انتقادی نسبت به فعالیت های ما نداشته باشند. این را بدانیم که همیشه این گونه نیست که در و تخته با هم جور باشند.
برگزاری دوره های آموزشی برای مخاطبان
با فضاهایی که در مساجد داریم می توانیم دوره های گوناگون آموزشی، فرهنگی، دینی، مهارتی و … برای مخاطبان خود در دوره های سنی متفاوت ـ از دانش آموز تا دانشجو و میانسالان آقا و خانم ـ برگزار کنیم. البته شرط لازم برای این کار داشتن انگیزه و اراده و همت کردن است. دایرة این دوره ها نیز می تواند از کلاس های مطالعاتی اندیشه های امام(ره)، رهبری، شهید مطهری(ره)، شهید آوینی(ره)، تاریخ معاصر، تاریخ اسلام، هنر انقلاب و دفاع مقدس تا جلسات نقد و پخش فیلم، مستند، نمایشگاه های عکس، کاریکاتور و نقاشی، کلاس های مهارتی مانند مستندسازی، فیلم سازی، کامپیوتر، زبان، را دربرگیرد. برای برپایی این دوره ها در درجة اول می توان از پتانسیل شهر و منطقه خود نهایت استفاده را ببرید. حتی اگر خودمان یا دوستانمان می توانیم در حوزه ای طرح بحث یا کلاسی برگزار کنیم، متولی آن بخش شویم و مسئولیتی برعهده بگیریم.
شبکه سازی فعالان فرهنگی
با هر تعداد نفر که در هر شهر هستیم مرتبط و هماهنگ باشیم. هماهنگی و جلسات مشترک ماهانه یا فصلی فعالان فرهنگی فوق العاده تأثیر گذار است و الگوهایی برای فعالیت می دهد. سعی کنیم هر بار جلسة خود را در یکی از پایگاه ها برگزار کنیم. لازم نیست ابتدای کار، حلقة کاری و هماهنگی خودمان را آن قدر وسیع کنیم که نتوانیم جمع و جورش کنیم. می توان چند حلقة کاری تعریف کرد. قرار هم نیست که در همة این زمینه ها حتماً سر و صدا و کارهایی بکنیم که بی جهت، حساسیت ها را برانگیزیم.
اگر نتوانیم با مبانی و دغدغه های مشترک، فعالیت خود را شروع کنیم، قطعاً در آینده ای نزدیک از هم می پاشیم. پس نیروسازی را از همین الآن جدی بگیریم.
توجه به نیاز و روحیات مخاطبان
در برگزاری دوره ها یکی از موضوع هایی که باید مدنظر قرار گیرد ظرفیت مخاطبان است. بی توجهی به این موضوع سبب بی انگیزگی و حتی کاهش تعداد مخاطبان می شود. برای چنین دوره هایی باید به نکته های زیر توجه کرد:
۱٫ ظرفیت های مخاطبانمان. برای هر دورة سنی و تحصیلی ــ دانش آموز، دبیرستانی، دانشجو ــ مجرد یا متأهل و … با توجه به نیازهایشان سیرهای مطالعاتی ویژه ای در نظر بگیریم.
۲٫ مشخص و محدود بودن دورة سیرهای مطالعاتی. دوره های برپا شده به گونه ای نباشد که دوره ای دو یا سه ساله، تمام شود. چون همین زمان طولانی، باعث کاهش انگیزه و خستگی افراد می شود. برای پرهیز از این مسئله در مرحلة اول، محدودة زمانی دوره را دو، سه ماهه قرار دهیم. همین محدود بودن دوره باعث می شود که اگر کسی از دوره خوشش نیامد، یک یا دو ماه باقی مانده را تحمل کند و در کلاس ها حاضر شود.
۳٫ استفاده از افراد شرکت کننده در دوره ها و سیرها. این افراد حداقل می توانند دوره های مشابه را برای دوستان دانش آموز راهنمایی یا دبیرستانی مدیریت کنند. اگر از آنها استفاده نکنیم، فایدة چندانی ندارد. بنابراین اگر برنامه ای برای تحول فرهنگی در شهر داریم، باید برای فارغ التحصیلان یا شرکت کنندگان باسواد این دوره ها هم برنامه داشته باشیم.
۴٫ استفاده از برنامه های متنوع طی دوره. چه بسا پخش یک فیلم، مستند یا دیدار با یک عالم یا استاد، یا حتی اردوی دسته جمعی یک روزه، به نشاط اعضای دوره کمک کند.
۵٫ شروع دوره با کتاب های خوب. اگرچه کتاب های شهید مطهری بسیار خوب هستند، ممکن است برای عده ای جذاب نباشد. بنابراین می توان این دوره ها را با کتاب های اخلاقی دیگر مانند کتاب های آیت الله حسین مظاهری، شهید دستغیب، آیت الله مصباح یزدی، «چهل حدیث» امام خمینی(ره) یا حتی کتاب های رقیق شدة اندیشه های شهید مطهری مثل «مجموعة چلچراغ حکمت» آغاز کرد.
۶٫ مرعوب نشدن در برابر مشهورات و محدود نکردن خود به قالب ها. چه کسی گفته است شروع دورة مطالعاتی حتماً باید با کتاب های شهید مطهری یا فلان شخصیت بزرگ باشد. ما منکر استفاده از آثار ایشان نیستیم و افتخار هم می کنیم که کتاب های ایشان را مطالعه کنیم، اما آیا امکان ندارد که دوره را با یک کتاب رمان، داستان، مجموعه شعر یا حتی پخش فیلم و مستند آغاز کنیم؟! آیا مشکلی پیش می آید؟ پس خودمان را محدود قالب ها و ابزارها نکنیم. مثلاً، دانشجویان بسیجی دانشگاه تهران، شروع دوره مطالعاتی شان درباره جنبش نرم افزاری و تولید علم را با کتاب «نشت نشاء» آقای امیرخانی شروع کردند و … پس قرار نیست خودمان را در یک قالب و شیوه محدود کنیم.
مطالعة تاریخ، تاریخ شفاهی و خاطرات
شروع چنین دوره هایی باید جذاب باشد. مثلاً با کتاب های تاریخی آغاز شود، آن هم نه صرفاً با کتاب های تحلیلی، بلکه با کتاب های تاریخ شفاهی و خاطرات مبارزان انقلابی[4] البته باید به این نکته هم توجه کنیم که این کتاب ها برای علاقه مند شدن به مطالعه خوب است و نباید خود را به آنها محدود کنیم و از کتاب های تحلیلی و عمیق غافل شویم. ما باید بکوشیم که ذهن نقاد و تحلیلی داشته باشیم، نه مثل یک دایره المعارف یا کشکول.
سیرهای مطالعاتی تخصصی در مراحل بعدی
دربارة ادامة سیر مطالعاتی باید برنامه داشته باشید؛ یعنی بعد از مدتی کسانی که سیر مطالعاتی را طی کردند باید در حوزه تخصصی یا رشتة خودشان متمرکز شوند؛ برای مثال اگر رشته مان مدیریت است، سیر مطالعاتی ویژة مدیریت اسلامی، اگر علوم قرآن است، مباحث تخصصی تفسیر قرآن، و اگر علوم سیاسی است مباحث جدی این حوزه را پیگیری کنیم. سیرهای مطالعاتی باید به گونه ای باشد که از یک سو سیرهای مطالعاتی عمومی برگزار شود و از سوی دیگر در کنار آن، سیرهای مطالعاتی تخصصی هم راه اندازی شود تا هر فردی در حوزة مورد علاقه اش با برخی دوستان دیگر فعال شود.
نکتة دیگر این است که موضوعات سیرهای مطالعاتی خودمان را محدود نکنیم. حتی گاهی برای تنوع هم که شده است در بازة زمانی محدود، به موضوعات سیاسی و اجتماعی مورد نیاز خودمان، مانند مسائل جهان اسلام، وهابیت، غرب شناسی، افریقاشناسی، امریکای لاتین شناسی و … توجه کنیم.
هنر و ادبیات ابزارند نه هدف!
متأسفانه برخی از ما از ظرفیت هنر و ادبیات و رسانه غافلیم یا اینکه در استفاده از آنها افراط می کنیم. مخالف خواندن رمان، شعر، داستان و فیلم نیستیم، ولی هر کدام باید ضریب خاص خودشان را داشته باشد. دانستن کلیات اندیشه اسلامی، اندیشة امام و رهبری و تاریخ معاصر و انقلاب برای همه ضروری است و اگر کسی اینها را نداند، احتمال اشتباه و انحرافش بسیار زیاد است.
استفاده از ظرفیت هنر و ادبیات انقلاب
هنر و ادبیات انقلاب اسلامی ابزاری است که ما می توانیم از آن برای تحقق اهدافمان استفاده کنیم. از یک سو می توانیم هنر و رسانه را در خدمت اهداف فرهنگی و دینی خودمان بگیریم و از سویی دیگر، از ظرفیت های مسجد، کانون ها و تشکل های مذهبی و هیئت برای گسترش و تعمیق هنر و اندیشة انقلاب اسلامی استفاده کنیم. پس دو موضوع مطرح است: خدمت متقابل هنر و مسجد. بیان هنری اندیشه ها و طرح آنها در قالب فیلم یا مستند، نقاشی یا سرود یا عکس می تواند این اندیشه ها را ماندگار و تأثیرگذار بکند.
برای استفاده از ظرفیت هنر می توان در پایگاه های مساجد، تشکل های مدارس یا حتی دانشگاه ها، به صورت برنامه ریزی شده، فیلم ها و مستندهای اثرگذار را نمایش داد یا نمایشگاه کاریکاتور، عکس و نقاشی برگزار کرد. و در مراحل بعدی به تشکیل گروه های تئاتر یا فیلم سازی اقدام کرد.
ثبت و ضبط تاریخ شفاهی مساجد
خاطرات فعالان و شهدای مساجد و نیز شخصیت های فرهنگی، سیاسی و انقلابی شهر خودتان را ثبت و ضبط و سپس منتشر کنید. دربارة فعالیت های مساجد یا فعالان مسجدی ــ که سابقة جبهه و جنگ یا مبارزات انقلابی دارند ــ مستند بسازید. از صداوسیمای استان یا مراکز فرهنگی و هنری، مانند بنیاد شهید، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان ملی جوانان یا سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری در این زمینه کمک بگیرید.
الگویی برای ثبت تاریخ شفاهی
شما اسم سیدقاسم یاحسینی را شنیده یا کتاب های ایشان را خوانده اید. او از نویسندگان ادبیات پایداری است. انتشارات سوره مهر حدود ده جلد، و انتشارات فاتحان هم حدود پنج جلد کتاب از ایشان در زمینة دفاع مقدس منتشر کرده است. سیدقاسم اهل بوشهر است؛ یعنی شهرستانی است، حدود پنجاه سال دارد و بالای یکصد جلد کتاب نوشته که حدود شصت جلد از آن دربارة بوشهرشناسی است، ولی بقیه، اغلب در زمینة دفاع مقدس، انقلاب و تاریخ معاصر است. ایشان هر وقت تهران می آید، با خودش دو، سه جلد کتاب برای چاپ می آورد. این نویسندة شهرستانی بسیار فعال است و همین موضوع نشان می دهد که صرف شهرستانی بودن و بهره مندی از امکانات کمتر دلیل بر این نمی شود که فرصت های خود و ظرفیت های منطقه را قدر ندانید. یاحسینی در کتاب هایش، خاطرات شفاهی بسیاری از رزمندگان بوشهری، آبادانی و … را به جامعه معرفی کرده است. ای کاش هر استان و منطقه یک سیدقاسم یاحسینی می داشت تا رزمندگان و شهدای گمنام شناخته می شدند.
استادان متعهد را شناسایی کنید!
باید ظرفیت ها و فرصت های منطقة خودتان را خوب شناسایی کنید و به کار بگیرید و نگذارید افراد با استعداد خودشان را دست کم بگیرند یا بی انگیزه شوند. اگر قابلیت دارند و افرادی خودساخته و اهل فکرند، جلسات منظم برایشان برگزار کنید و حتی بحث هایشان را ضبط و مکتوب نمایید. در مراحل اولیه به صورت جزوات و بعداً پس از ویرایش و اصلاحات و افزودنی های لازم به صورت کتاب و کتابچه های ۲۰۰ـ۱۵۰ صفحه ای منتشر کنید.[5]
آشنایی با آثار جبهة فرهنگی انقلاب
باید برنامه های شما در مساجد و دانشگاه ها به گونه ای باشد که هر کسی با شما همکاری می کند استادان و آثار جبهة فرهنگی و فکری انقلاب را بشناسد، خوانده باشد و حداقل اینکه اسم این افراد و کتاب ها و مراکز به گوشش خورده باشد.
برنامه ریزی برای آیندة فعالان مسجدی
اگر قصد تأثیرگذاری ماندگار در فضای شهر و منطقه را داریم، باید برای آیندة فعالان مسجد برنامه ریزی کرده باشیم. باید هم جویای درس و بحث ایشان باشیم و هم جویای اشتغال به کارشان. اگر کسی در شرف ازدواج است و نیاز به کمک مالی دارد، کمک و حمایتش کنیم؛ برای مثال صندوق قرض الحسنه ای تأسیس کنیم تا هر کسی که نیاز مالی پیدا کرد، بتوان با این صندوق از او حمایت کرد. مؤسسه، تعاونی یا … ایجاد کنیم تا هم نیروهای مفیدمان را در فعالیت های فرهنگی و اجتماعی انقلاب به کار گیریم و هم این نیروها با فراغ بال، وقت خودشان را در اختیار ما، مسجد و نیروهای جدید مسجدی بگذارند.
یکی از اشتباهات جدی فعالان مسجدی ما این است که بی توجه به آیندة نیروهایشان، می خواهند به شکلی ماندگار و مؤثر فعالیت کنند.
حمایت از فعالیت های فرهنگی مثبت
الآن حمایت از فعالیت های فرهنگی و فعالان این عرصه باید مورد توجه قرار گیرد؛ برای مثال، اگر فروشگاه کتاب خوبی پایگاه توزیع محصولات فرهنگی انقلاب اسلامی در شهرتان هست باید از آن حمایت کرد؛ زیرا اگر شما نتوانید از آن حمایت کنید و کتاب های خودتان را از این فروشگاه نخرید، ممکن است این مرکز دچار مشکل شود تعطیل گردد یا تغییر ماهیت بدهد و مثل بسیاری از کتاب فروشی های دیگر شهر، هر نوع کتاب و محصولی را توزیع کند. بنابراین اگر می خواهید مسابقة کتاب خوانی برگزار کنید، سعی کنید کتاب هایش را از این فروشگاه تهیه کنید. آن فروشگاه هم قطعاً تخفیفات لازم را خواهند داد. نمونۀ دیگر، فعالیت دوستان تان در اتحادیۀ انجمن اسلامی دانش آموزان این شهر، مدارس، بسیج دانشجویی یا انجمن اسلامی آنجاست، از این رو باید از سنگرهای خودتان در شهرستان و منطقه حمایت کنید.
منبع: کانون اندیشه جوان (زمانه، شماره20)
----------------------------------
پی نوشت:
[1] مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تاریخ شفاهی مسجد ابوذر، ارک، قبا و دیگر مساجد و حسینیه ها و مراکز آموزشی و مذهبی را منتشر کرده است.
[2] دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب و ماهنامه راه، درصددند در راستای ثبت تاریخ شاهی انقلاب، تاریخ مساجد را ثبت و ضبط کنند.
[3] برای مثال، مسجد صنعتگران مشهد و فعالیت های حاج آقای صرافیان در آنجا، مسجد قبا در زمان فعالیت شهید مفتح، مسجد هدایت در زمان آیت الله طالقانی، مسجد کرامت مشهد در زمان فعالیت آقا و مسجد جوادالائمه(ع) در تهران.
[4] مانند خاطرات احمد احمد، خاطرات عزت شاهی و دیگر خاطرات شفاهی هایی که مرکز اسناد انقلاب اسلامی، انتشارات سوره مهر، منتشر کرده است. ناشران دیگری مانند انتشارات ملک اعظم با کتاب خواندنی «خاک های نرم کوشک»، بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس، انتشارات فاتحان و … کتاب های خوبی در این زمینه به جامعه عرضه کرده اند.
[5] برای مثال حاج حیدر رحیم پور، حاج آقا روح یا نظافت یا استاد طاهرزاده شهر خودتان را پیدا کنید. فعالیت های کانون رهپویان وصال شیراز حاج آقای انجوی نژاد، گروه فرهنگی لب المیزان، مؤسسه اشراق بابل زیرنظر حاج آقای مؤیدی هم یک الگو برای شهرستانی هاست.
Add new comment