دعای ندبه با صدای اباذر حلواجی (فیلم، صوت، متن و ترجمه)
Attachment | Size |
---|---|
دعای ندبه با صدای اباذر حلواجی / تصویری | 164.86 MB |
دعای ندبه با صدای اباذر حلواجی
دعای ندبه از دعاهای بسیار مشهور، که مستحب است در چهار عید (عید فطر، عید قربان، عید غدیر و روز جمعه) خوانده شود. این دعا را سید رضی الدین علی بن طاووس، در کتاب اقبال الاعمال ذکر کرده است. شیعیان این دعا که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است را بیشتر در صبح های جمعه قبل از طلوع آفتاب، در فراق امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می خوانند.
«متن و ترجمه دعای ندبه»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيما اللَّهُمَّ لَک الْحَمْدُ عَلَی مَا جَرَی بِهِ قَضَاؤُک فِي أَوْلِيَائِک الَّذِينَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِک وَ دِينِک إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِيلَ مَا عِنْدَک مِنَ النَّعِيمِ الْمُقِيمِ الَّذِي لا زَوَالَ لَهُ وَ لا اضْمِحْلالَ بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ فِي دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْيَا الدَّنِيَّةِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَک ذَلِک وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِهِ فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ وَ قَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّکرَ الْعَلِيَّ وَ الثَّنَاءَ الْجَلِيَا وَ أَهْبَطْتَ عَلَيْهِمْ مَلائِکتَک وَ کرَّمْتَهُمْ بِوَحْيِک وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِک وَ جَعَلْتَهُمُ الذَّرِيعَةَ [الذَّرَائِعَ ] إِلَيْک
ستايش خاص خدا، پروردگار جهانيان است، و درود و سلام خدا، سلامی کامل، بر سرور ما محمد، پيامبرش و اهل بيت او، خدايا تو را ستايش، بر آنچه به آن جاری شد قضای تو درباره اوليايت، آنان که تنها برای خود دينت برگزيدی، آنگاه که برای ايشان اختيار کردی، فراوانی نعمت پابرجايی که نزد توست، نعمتی که تباهی و نابودی ندارد، پس از آنکه بی ميل بودن نسبت به رتبه های اين دنيای فرومياه، و زيب و زيورش را با آنان شرط نمودی، آنان هم آن شرط را از تو پذيرفتند، و تو هم وفا نمودن به آن را از جانب آنان دانستی، پس قبولشان کردی، و مقرّب درگاهشان نمودی، و برای آنان ياد والا، و ثنای روشن پيش آوردی، و فرشتگانت را بر آنها فرو فرستادی، و به وحی ات اکرامشان فرمودی، و به دانشت به آنان عطا کردی، و ايشان را دست آويز به سويت
وَ الْوَسِيلَةَ إِلَی رِضْوَانِک فَبَعْضٌ أَسْکنْتَهُ جَنَّتَک إِلَی أَنْ أَخْرَجْتَهُ مِنْهَا وَ بَعْضٌ حَمَلْتَهُ فِي فُلْکک وَ نَجَّيْتَهُ وَ [مَعَ ] مَنْ آمَنَ مَعَهُ مِنَ الْهَلَکةِ بِرَحْمَتِک وَ بَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِک خَلِيلا وَ سَأَلَک لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ فَأَجَبْتَهُ وَ جَعَلْتَ ذَلِک عَلِيّا وَ بَعْضٌ کلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَةٍ تَکلِيما وَ جَعَلْتَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ رِدْءا وَ وَزِيرا وَ بَعْضٌ أَوْلَدْتَهُ مِنْ غَيْرِ أَبٍ وَ آتَيْتَهُ الْبَيِّنَاتِ وَ أَيَّدْتَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ کلٌّ [وَ کلا] شَرَعْتَ لَهُ شَرِيعَةً
و وسيله به جانب خشنودی ات قرار دادی، پس بعضی را در بهشت جای دادی، و بعضی را برای خود دوست صميمی گرفتی، و از تو درخواست نام نيک، در ميان آيندگان کرد، و تو درخواست او را اجابت نمودی، و نامش را بلند آوازه کردی، و با بعضی از ميان درخت سخن گفتی، سخن گفتنی خاص، و برای او برادرش را ياور و وزير قرار دادی، و بعضی را بدون پدر به وجود آوردی، و دلايل آشکار به او عنايت فرمودی و به روح القدس او را تأييد نمودی، و برای همه آنان شريعت مقرّر کردی،
وَ نَهَجْتَ لَهُ مِنْهَاجا وَ تَخَيَّرْتَ لَهُ أَوْصِيَاءَ [أَوْصِيَاءَهُ ] مُسْتَحْفِظا بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ [مُسْتَحْفَظا بَعْدَ مُسْتَحْفَظٍ] مِنْ مُدَّةٍ إِلَی مُدَّةٍ إِقَامَةً لِدِينِک وَ حُجَّةً عَلَی عِبَادِک وَ لِئَلا يَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ وَ يَغْلِبَ الْبَاطِلُ عَلَی أَهْلِهِ وَ لا [لِئَلا] يَقُولَ أَحَدٌ لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولا مُنْذِرا وَ أَقَمْتَ لَنَا عَلَما هَادِيا فَنَتَّبِعَ آيَاتِک مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزَی إِلَی أَنِ انْتَهَيْتَ بِالْأَمْرِ إِلَی حَبِيبِک وَ نَجِيبِک مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ،
و راه را روشن و واضح ساختی، و جانشينانی اختيار کردی، نگهبانی پس از نگهبان، از زمانی تا زمانی ديگر، برای برپا داشتن دينت، و حجّتی بر بندگانت، برای اينکه حق از جايگاهش برداشته نشود، و باطل بر اهل حق پيروز نگردد، و احدی نگويد چه می شد اگر برای ما پيامبری بيم دهنده می فرستادی، و پرچم هدايت برای ما برپا می نمودی تا بر اين اساس از آياتت پيروی می کرديم، پيش از آنکه خوار و رسوا شويم، تا اينکه مقام رسالت و هدايت را به حبيب و برگزيده ات محمد(درود خدا بر او خاندانش) را رساندی،
فَکانَ کمَا انْتَجَبْتَهُ سَيِّدَ مَنْ خَلَقْتَهُ وَ صَفْوَةَ مَنِ اصْطَفَيْتَهُ وَ أَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَيْتَهُ وَ أَکرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ قَدَّمْتَهُ عَلَی أَنْبِيَائِک وَ بَعَثْتَهُ إِلَی الثَّقَلَيْنِ مِنْ عِبَادِک وَ أَوْطَأْتَهُ مَشَارِقَک وَ مَغَارِبَک وَ سَخَّرْتَ لَهُ الْبُرَاقَ وَ عَرَجْتَ بِرُوحِهِ [بِهِ ] إِلَی سَمَائِک وَ أَوْدَعْتَهُ عِلْمَ مَا کانَ وَ مَا يَکونُ إِلَی انْقِضَاءِ خَلْقِک ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِيلَ وَ مِيکائِيلَ وَ الْمُسَوِّمِينَ مِنْ مَلائِکتِک وَ وَعَدْتَهُ أَنْ تُظْهِرَ دِينَهُ عَلَی الدِّينِ کلِّهِ وَ لَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ وَ ذَلِک بَعْدَ أَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّأَ صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ وَ جَعَلْتَ لَهُ وَ لَهُمْ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ ،
پس بود همانگونه که او را برگزيدی، سرور مخلوقاتت، و برگزيده برگزيدگانت، و برترين انتخاب شدگانت، و گرامی ترين معتمدانت، او را بر پيامبرانت مقدم نمودی، و بر جنّ و انس از بندگانت برانگيختی و مشرقها و مغربهايت را زير پايش گذاردی، و براق را برايش مسخّر ساختی، و آن شخصيت بزرگ را به آسمانت بالا بردی، و دانش آنچه بوده، و خواهد بود تا سپری شدن آفرينشت به او سپردی، سپس او را با فرو انداختن هراس در دل دشمن ياری دادی، و به جبرائيل و ميکائيل و نشان داران از فرشتگانت قرار گرفتی، و به او وعده دادی که دينش را بر همه دينها پيروز گردانی گرچه مشرکان را خوش نيايد، و اين کار پس از آن بود که در جايگاه راستی از اهلش جايش دادی، و قرار دادی برای او و ايشان نخستين خانه ای که برای مردم بنا شد،
لَلَّذِي بِبَکةَ مُبَارَکا وَ هُدًی لِلْعَالَمِينَ فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِنا وَ قُلْتَ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَکمْ تَطْهِيرا ثُمَّ جَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُک عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَوَدَّتَهُمْ فِي کتَابِک فَقُلْتَ قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَيْهِ أَجْرا إِلا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَی وَ قُلْتَ مَا سَأَلْتُکمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکمْ وَ قُلْتَ مَا أَسْئَلُکمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَی رَبِّهِ سَبِيلا فَکانُوا هُمُ السَّبِيلَ إِلَيْک ،
که در مکه است، خانه بابرکت، و مايه راهنمايی برای جهانيان، در آن خانه نشانه های آشکاری است، مقام ابراهيم، و هرکه وارد آن شد، در امان بود، در حق آنان فرمودی:جز اين نيست که خدا اراده فرموده، پليدی را از شما خانواده ببرد، و شما را پاک گرداند، پاک کردنی شايسته، سپس پاداش محمد را در قرآنت موّدت اهل بيت او قرار دادی، و فرمودی بگو من از شما برای رسالت پاداشی جز مودّت نزديکانم نمی خواهم، و فرمودی:آنچه به عنوان پاداش از شما خواستم، آن هم به سود شماست، و فرمودی:من از شما برای رسالت پاداشی نمی خواهم، جز کسی که بخواهد، راهی به جانب پروردگارش بگيرد، پس آنان راه به سوی تو بودند،
وَ الْمَسْلَک إِلَی رِضْوَانِک فَلَمَّا انْقَضَتْ أَيَّامُهُ أَقَامَ وَلِيَّهُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ صَلَوَاتُک عَلَيْهِمَا وَ آلِهِمَا هَادِيا إِذْ کانَ هُوَ الْمُنْذِرَ وَ لِکلِّ قَوْمٍ هَادٍ فَقَالَ وَ الْمَلَأُ أَمَامَهُ مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ قَالَ مَنْ کنْتُ أَنَا نَبِيَّهُ فَعَلِيٌّ أَمِيرُهُ وَ قَالَ أَنَا وَ عَلِيٌّ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ وَ سَائِرُ النَّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتَّی وَ أَحَلَّهُ مَحَلَّ هَارُونَ مِنْ مُوسَی فَقَالَ لَهُ أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلا أَنَّهُ لا نَبِيَّ بَعْدِي وَ زَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ وَ أَحَلَّ لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ مَا حَلَّ لَهُ وَ سَدَّ الْأَبْوَابَ إِلا بَابَهُ ثُمَّ أَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَ حِکمَتَهُ فَقَالَ:
و راه به حريم خشنودی ات، انگاه که روزگار آن حضرت سپری شد، نماينده اش علی بن ابيطالب(درود تو بر آن دو و خاندانشان باد) را، برای راهنمايی برگماشت، چرا که او بيم دهنده، و برای هر قومی راهنما بود، پس درحالی که انبوهی از مردم در برابرش بودند فرمود:هرکه من سرپرست او بودم، پس علی سرپرست اوست، خدايا دوست بدار کسی که علی را دوست دارد، و دشمن بدار کسی را که دشمن علی است، و ياری کن هرکه او را ياری کند، و خوار کن هرکه او را وا گذارد، و فرمود:هر که من پيامبرش بودم، پس علی فرمانروای اوست، و فرمود:من و علی از يک درخت هستيم، و ساير مردم از درختهای گوناگونند، و جايگاه او را نسبت به خود همچون جايگاه هارون به موسی قرار داد، و به او فرمود:تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسايی، جز اينکه پس از من پيامبر نيست، و دخترش سرور بانوان جهانيان را به همسری او در آورد، و از مسجدش برای او حلال کرد، آنچه را برای خودش حلال بود، و همه درهايی را که به مسجد باز می شد بست مگر در خانه او را، آنگاه علم و حکمتش را به او سپرد، و فرمود:
أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْمَدِينَةَ وَ الْحِکمَةَ فَلْيَأْتِهَا مِنْ بَابِهَا ثُمَّ قَالَ أَنْتَ أَخِي وَ وَصِيِّي وَ وَارِثِي لَحْمُک مِنْ لَحْمِي وَ دَمُک مِنْ دَمِي وَ سِلْمُک سِلْمِي وَ حَرْبُک حَرْبِي وَ الْإِيمَانُ مُخَالِطٌ لَحْمَک وَ دَمَک کمَا خَالَطَ لَحْمِي وَ دَمِي وَ أَنْتَ غَدا عَلَی الْحَوْضِ خَلِيفَتِي وَ أَنْتَ تَقْضِي دَيْنِي وَ تُنْجِزُ عِدَاتِي وَ شِيعَتُک عَلَی مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْيَضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلِي فِي الْجَنَّةِ وَ هُمْ جِيرَانِي وَ لَوْ لا أَنْتَ يَا عَلِيُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدِي وَ کانَ بَعْدَهُ هُدًی مِنَ الضَّلالِ وَ نُورا مِنَ الْعَمَی وَ حَبْلَ اللَّهِ الْمَتِينَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِيمَ،
من شهر علمم و علی در آن شهر است، پس هر که اراده شهر علم و حکمت کند، بايد از در آن وارد شود، سپس گفت:تو برادر و جانشين و وارث منی، گوشتت از گوشت من، و خونت از خون من، و آشتی با تو، آشتی با من، و جنگ با تو، جنگ با من است، و ايمان با گوشت و خونت آميخته شده، چنان که با گوشت و خون من درآميخته و تو فردای قيامت کنار حوض کوثر جانشين منی، و تو قرضم را می پردازی، و به وعده های من وفا می کنی، و شيعيان تو بر منبرهايی از نورند، درحالی که رويشان سپيد، و در بهشت پيرامون من، و همسايگان منند، و اگر تو ای علی نبودی، اهل ايمان پس از من شناخته نمی شدند، و آن حضرت پس از پيامبر، مايه هدايت از گمراهی، و نور از نابينايی و ريسمان استوار خدا و راه راست او بود،
لا يُسْبَقُ بِقَرَابَةٍ فِي رَحِمٍ وَ لا بِسَابِقَةٍ فِي دِينٍ وَ لا يُلْحَقُ فِي مَنْقَبَةٍ مِنْ مَنَاقِبِهِ يَحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِمَا وَ آلِهِمَا وَ يُقَاتِلُ عَلَی التَّأْوِيلِ وَ لا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ قَدْ وَتَرَ فِيهِ صَنَادِيدَ الْعَرَبِ وَ قَتَلَ أَبْطَالَهُمْ وَ نَاوَشَ [نَاهَشَ ] ذُؤْبَانَهُمْ فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقَادا بَدْرِيَّةً وَ خَيْبَرِيَّةً وَ حُنَيْنِيَّةً وَ غَيْرَهُنَّ فَأَضَبَّتْ [فَأَصَنَّتْ ] [فَأَصَنَ ] عَلَی عَدَاوَتِهِ وَ أَکبَّتْ عَلَی مُنَابَذَتِهِ حَتَّی قَتَلَ النَّاکثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ وَ لَمَّا قَضَی نَحْبَهُ وَ قَتَلَهُ أَشْقَی [الْأَشْقِيَاءِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ ] الْآخِرِينَ يَتْبَعُ أَشْقَی الْأَوَّلِينَ لَمْ يُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي الْهَادِينَ بَعْدَ الْهَادِينَ وَ الْأُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلَی مَقْتِهِ مُجْتَمِعَةٌ عَلَی قَطِيعَةِ رَحِمِهِ وَ إِقْصَاءِ وَلَدِهِ إِلا الْقَلِيلَ مِمَّنْ وَفَی لِرِعَايَةِ الْحَقِّ فِيهِمْ ،
با نزديک اش در خويشاوندی به رسول خدا، کسی بر او پيشی نگرفت، و همچنين با سابقه اش در دين، کسی بر او مقدم نبود، و در فضيلتی از فضائل هيچکس به او نرسيد، کار پيامبر(درود خدا بر او خاندانش) را پی گرفت، و براساس تأويل قران جنگ می کرد، و درباره خدا سرزنش هيچ سرزنش کننده ای را به خود نمی گرفت، خون شجاعان عرب را، در راه خدا به زمين ريخت، و دلاورانشان را از دم تيغ گذراند و با گرگانشان در افتاد، پس به دلهايشان کينه سپرد، کينه جنگ بدر و خيبر و حنين و غير آنها را، پس دشمنی او را در نهاد خود جا دادند و به جنگ با او رو آوردند، تا پيمان شکنان و جفا پيشگان و خارج شدگان از دايره دين را کشت، و هنگامی که درگذشت و او را بدبخت ترين پسينيان، که از بدبخت ترين پيشينيان کرد، به قتل رساند، دستور رسول خدا(درود خدا بر او و خاندانش) درباره هدايت کنندگان، از پس هدايت کنندگان]امامان بعد از پيامبر[اطاعت نشد، دامّت بر دشمنی نسبت به آن حضرت پافشاری کردند، و برای قطع رحم او، و تبعيد فرزندانش گرد آمدند، مگر اندکی از کسانی که برای رعايت حق درباره ايشان به پيمان پيامبر وفا کردند
فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ وَ سُبِيَ مَنْ سُبِيَ وَ أُقْصِيَ مَنْ أُقْصِيَ وَ جَرَی الْقَضَاءُ لَهُمْ بِمَا يُرْجَی لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ إِذْ کانَتِ الْأَرْضُ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ وَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَکيمُ فَعَلَی الْأَطَائِبِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِمَا وَ آلِهِمَا فَلْيَبْک الْبَاکونَ وَ إِيَّاهُمْ فَلْيَنْدُبِ النَّادِبُونَ وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتُذْرَفِ [فَلْتَدُرَّ] الدُّمُوعُ وَ لْيَصْرُخِ الصَّارِخُونَ وَ يَضِجُّ [يَضِجَ ] الضَّاجُّونَ وَ يَعِجُّ [يَعِجَ ] الْعَاجُّونَ أَيْنَ الْحَسَنُ أَيْنَ الْحُسَيْنُ أَيْنَ أَبْنَاءُ الْحُسَيْنِ صَالِحٌ بَعْدَ صَالِحٍ وَ صَادِقٌ بَعْدَ صَادِقٍ أَيْنَ السَّبِيلُ بَعْدَ السَّبِيلِ ،
پس کشته شد آنکه کشته شد، و اسير گشت آنکه اسير گشت، و تبعيد شد آنکه تبعيد شد، و قضا بر آنان جاری شد به آنچه که بر آن اميد پاداش نيک می رود، زيرا زمين از خداست، آن را به هرکه از بندگانش بخواهد به ارث می دهد، و سرانجام از آن پرهيزگاران است و منزّه است پروردگار ما که به يقين وعده پرورگارمان انجام شدنی است، و خدا هرگز از وعده خويش تخلّف نمی کند و او نيرومند حکيم است، پس بر پاکيزگان از اهل بيت محمّد و علی) درود خدا بر ايشان و خاندانشان(، بايد گريه کنندکان بگريند، و زاری کنندگان بر ايشان زاری کنند، و برای مانند آنان بايد اشکها روان شود، و فريادکنندگان فرياد زنند، و شيون کنندگان شيون کنند، و خروشندگان بخروشند، حسن کجاست؟حسين کجاست؟فرزندان حسين کجايند؟شايسته ای پس از شايسته ديگر راستگويی پس از راستگويی ديگر، راه از پس راه کجاست؟
أَيْنَ الْخِيَرَةُ بَعْدَ الْخِيَرَةِ أَيْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ أَيْنَ الْأَقْمَارُ الْمُنِيرَةُ أَيْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ أَيْنَ أَعْلامُ الدِّينِ وَ قَوَاعِدُ الْعِلْمِ أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ الَّتِي لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِيَةِ أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ أَيْنَ الْمُرْتَجَی لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ أَيْنَ الْمُتَخَيَّرُ [الْمُتَّخَذُ] لِإِعَادَةِ الْمِلَّةِ وَ الشَّرِيعَةِ أَيْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْيَاءِ الْکتَابِ وَ حُدُودِهِ أَيْنَ مُحْيِي مَعَالِمِ الدِّينِ وَ أَهْلِهِ أَيْنَ قَاصِمُ شَوْکةِ الْمُعْتَدِينَ أَيْنَ هَادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْک وَ النِّفَاقِ أَيْنَ مُبِيدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الْعِصْيَانِ وَ الطُّغْيَانِ أَيْنَ حَاصِدُ فُرُوعِ الْغَيِّ وَ الشِّقَاقِ [النِّفَاقِ ]،
کجاست بهترين برگزيده بعد از بهترين برگزيد؟کجايند خورشيدهای تابان، کجايند ماههای نورافشان، کجايند ستارگان فروزان، کجايند پرچمهای دين، و پايه های دانش، کجاست آن باقيمانده خدا که از عترت هدايتگر خالی نشود، کجاست آن مهيّا گشته برای ريشه کن کردن ستمکاران، کجاست آن که برای راست نمودن انحراف و کجی به انتظار اويند، کجاست آن اميد شده برای از بين بردن ستم و دشمنی، کجاست آن ذخيره برای تجديد فريضه ها و سنّتها، کجاست آن برگزيده برای بازگرداندن دين و شريعت، کجاست آن آرزو شده برای زنده کردن قرآن و حدود آن، کجاست احياگر نشانه های دين و اهل دين، کجاست درهم شکننده شوکت متجاوزان، کجاست ويران کننده بناهای شرک و دورويی، کجاست نابودکننده اهل فسق و عصيان و طغيان، کجاست دروکننده شاخه های گمراهی و شکاف اندازی،
أَيْنَ طَامِسُ آثَارِ الزَّيْغِ وَ الْأَهْوَاءِ أَيْنَ قَاطِعُ حَبَائِلِ الْکذْبِ [الْکذِبِ ] وَ الافْتِرَاءِ أَيْنَ مُبِيدُ الْعُتَاةِ وَ الْمَرَدَةِ أَيْنَ مُسْتَأْصِلُ أَهْلِ الْعِنَادِ وَ التَّضْلِيلِ وَ الْإِلْحَادِ أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِيَاءِ وَ مُذِلُّ الْأَعْدَاءِ أَيْنَ جَامِعُ الْکلِمَةِ [الْکلِمِ ] عَلَی التَّقْوَی أَيْنَ بَابُ اللَّهِ الَّذِي مِنْهُ يُؤْتَی أَيْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِي إِلَيْهِ يَتَوَجَّهُ الْأَوْلِيَاءُ أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ أَيْنَ صَاحِبُ يَوْمِ الْفَتْحِ وَ نَاشِرُ رَايَةِ الْهُدَی أَيْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَ الرِّضَا،
کجاست محوکننده آثار انحراف و هواهای نفسانی، کجاست قطع کننده دامهای دروغ و بهتان، کجاست نابودکننده سرکشان و سرپيچی کنندگان، کجاست ريشه کن کننده اهل لجاجت و گمراهی، و بی دينی کجاست عزّت بخش دوستان، و خوارکننده دشمنان، کجاست گردآورنده سخن بر پايه تقوا، کجاست در راه خدا که از آن آمده شود، کجاست جلوه خدا، که دوستان به سويش روی آورند، کجاست آن وسيله پيوند بين زمين و آسمان، کجاست صاحب روز پيروزی، و گسترنده پرچم هدايت، کجاست گردآورنده پراکندگی صلاح و رضا،
أَيْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِيَاءِ وَ أَبْنَاءِ الْأَنْبِيَاءِ أَيْنَ الطَّالِبُ [الْمُطَالِبُ ] بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکرْبَلاءَ أَيْنَ الْمَنْصُورُ عَلَی مَنِ اعْتَدَی عَلَيْهِ وَ افْتَرَی أَيْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذِي يُجَابُ إِذَا دَعَا أَيْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ [الْخَلائِفِ ] ذُو الْبِرِّ وَ التَّقْوَی أَيْنَ ابْنُ النَّبِيِّ الْمُصْطَفَی وَ ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَی وَ ابْنُ خَدِيجَةَ الْغَرَّاءِ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ الْکبْرَی بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي وَ نَفْسِي لَک الْوِقَاءُ وَ الْحِمَی يَا ابْنَ السَّادَةِ الْمُقَرَّبِينَ يَا ابْنَ النُّجَبَاءِ الْأَکرَمِينَ يَا ابْنَ الْهُدَاةِ الْمَهْدِيِّينَ [الْمُهْتَدِينَ ] يَا ابْنَ الْخِيَرَةِ الْمُهَذَّبِينَ يَا ابْنَ الْغَطَارِفَةِ الْأَنْجَبِينَ يَا ابْنَ الْأَطَائبِ الْمُطَهَّرِينَ [الْمُسْتَظْهَرِينَ ] يَا ابْنَ الْخَضَارِمَةِ الْمُنْتَجَبِينَ يَا ابْنَ الْقَمَاقِمَةِ الْأَکرَمِينَ [الْأَکبَرِينَ ] يَا ابْنَ الْبُدُورِ الْمُنِيرَةِ يَا ابْنَ السُّرُجِ الْمُضِيئَةِ يَا ابْنَ الشُّهُبِ الثَّاقِبَةِ يَا ابْنَ الْأَنْجُمِ الزَّاهِرَةِ،
کجاست خواهنده خون پيامبران و فرزندان پيامبران، کجاست خواهنده خون کشته در کربلا، کجاست آن پيروز شده بر هر که به او ستم کرد و بهتان زد، کجاست آن مضطّری که اجابت شود هنگامی که دعا کند، کجاست سرسلسله مخلوقات، دارای نيکی و تقوا، کجاست فرزند پيامبر برگزيده، و فرزند علی مرتضی، و فرزند خديجه روشن جبين، و فرزند فاطمه کبری؟، پدر و مادر و جانم فردايت شود، برايت سپر و حصار باشم، ای فرزند سروران مقرّب، ای فرزند نجيبان گرامی، ای فرزند راهنمايان راه يافته، ای فرزند برگزيدگان پاکيزه، ای فرزند بزرگواران نجيب، ای فرزند پاکان پاکيزه، ای فرزند بزرگواران برگزيده، ای فرزند درياهای بی کران بخشش گرامی تر، ای فرزند ماههای نورافشان، ای فرزند چراغهای تابان، ای فرزند ستارگان فروزان، ای فرزند اختران درخشان،
يَا ابْنَ السُّبُلِ الْوَاضِحَةِ يَا ابْنَ الْأَعْلامِ اللائِحَةِ يَا ابْنَ الْعُلُومِ الْکامِلَةِ يَا ابْنَ السُّنَنِ الْمَشْهُورَةِ يَا ابْنَ الْمَعَالِمِ الْمَأْثُورَةِ يَا ابْنَ الْمُعْجِزَاتِ الْمَوْجُودَةِ يَا ابْنَ الدَّلائِلِ الْمَشْهُودَةِ [الْمَشْهُورَةِ] يَا ابْنَ الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِيمِ يَا ابْنَ النَّبَإِ الْعَظِيمِ يَا ابْنَ مَنْ هُوَ فِي أُمِّ الْکتَابِ لَدَی اللَّهِ عَلِيٌّ حَکيمٌ يَا ابْنَ الْآيَاتِ وَ الْبَيِّنَاتِ يَا ابْنَ الدَّلائِلِ الظَّاهِرَاتِ يَا ابْنَ الْبَرَاهِينِ الْوَاضِحَاتِ الْبَاهِرَاتِ يَا ابْنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَاتِ يَا ابْنَ النِّعَمِ السَّابِغَاتِ يَا ابْنَ طه وَ الْمُحْکمَاتِ،
ای فرزند راههای روشن، ای فرزند نشانه های آشکار، ای فرزند دانشهای کامل، ای فرزند آيينهای مشهور، ای فرزند نشانه های حفظ شده، ای معجزات موجود، ای فرزند دليلهای محسوس، ای فرزند راه مستقيم، ای فرزند خبر بزرگ، ای فرزند کسی که در امّ الکتاب، نزد خدا، والا و حکيم است، ای فرزند آيات و نشانه ها، ای فرزند دليلهای آشکار، ای فرزند برهانهای نمايان، ای فرزند حجّتهای رسا، ای فرزند نعمتهای کامل، ای فرزند طه و آيات محکم،
يَا ابْنَ يس وَ الذَّارِيَاتِ يَا ابْنَ الطُّورِ وَ الْعَادِيَاتِ يَا ابْنَ مَنْ دَنَا فَتَدَلَّی فَکانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَی دُنُوّا وَ اقْتِرَابا مِنَ الْعَلِيِّ الْأَعْلَی لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِک النَّوَی بَلْ أَيُّ أَرْضٍ تُقِلُّک أَوْ ثَرَی أَ بِرَضْوَی أَوْ غَيْرِهَا أَمْ ذِي طُوًی عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَی الْخَلْقَ وَ لا تُرَی وَ لا أَسْمَعَ [أَسْمَعُ ] لَک حَسِيسا وَ لا نَجْوَی عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ تُحِيطَ بِک دُونِيَ [لا تُحِيطَ بِي دُونَک ] الْبَلْوَی وَ لا يَنَالَک مِنِّي ضَجِيجٌ وَ لا شَکوَی بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ نَازِحٍ مَا نَزَحَ [يَنْزَحُ ] عَنَّا بِنَفْسِي أَنْتَ أُمْنِيَّةُ شَائِقٍ يَتَمَنَّی مِنْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ ذَکرَا فَحَنَّا بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ عَقِيدِ عِزٍّ لا يُسَامَی،
ای فرزند يس و ذاريات، ای فرزند طور و عاديات، ای فرزند کسی که نزديک شد، آنگاه درآويخت، تا آنکه در دسترسی و نزديکی به خدای علی اعلی، به فاصله دو کمان يا کمتر بود، ای کاش می دانستم خانه ات در کجا قرار گرفته، بلکه می دانستم کدام زمين تو را برداشته، يا چه خاکی؟آيا در کوه رضوايی يا در غير آن، يا در زمين ذی طوايی؟بر من سخت است که مردم را می بينم، ولی تو ديده نمی شوی، و از تو نمی شنوم صدای محسوسی و نه رازونيازی، بر من سخت است که تو را بدون من گرفتاری فرا گيرد، و از من به تو فرياد و شکايتی نرسد، جانم فدايت، تو پنهان شده ای هستی که از ميان ما بيرون نيستی، جانم فدايت، تو دوری هستی که از ما دور نيست، جانم فدايت، تو آرزوی هر مشتاقی که آرزو کند، از مردان و زنان مؤمن که تو را ياد کرده، از فراقت ناله کنند، جانم فدايت، تو قرين عزّتی، که کسی بر او برتری نگيرد،
بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ أَثِيلِ مَجْدٍ لا يُجَارَی [يُحَاذَی ] بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضَاهَی بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ نَصِيفِ شَرَفٍ لا يُسَاوَی إِلَی مَتَی أَحَارُ [أَجْأَرُ] فِيک يَا مَوْلايَ وَ إِلَی مَتَی وَ أَيَّ خِطَابٍ أَصِفُ فِيک وَ أَيَّ نَجْوَی عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أُجَابَ دُونَک وَ [أَوْ] أُنَاغَی عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَبْکيَک وَ يَخْذُلَک الْوَرَی عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ يَجْرِيَ عَلَيْک دُونَهُمْ مَا جَرَی هَلْ مِنْ مُعِينٍ فَأُطِيلَ مَعَهُ الْعَوِيلَ وَ الْبُکاءَ هَلْ مِنْ جَزُوعٍ فَأُسَاعِدَ جَزَعَهُ إِذَا خَلا هَلْ قَذِيَتْ عَيْنٌ فَسَاعَدَتْهَا عَيْنِي عَلَی الْقَذَی ،
جانم فدايت، تو درخت ريشه دار مجدی که هم طرازی نپذيرد، جانم فدايت، تو نعمت ديرينه ای، که او را مانندی نيست، جانم فدايت، تو قرين شرفی، که وی را برابری نيست، تا چه زمانی نسبت به تو سرگردان باشم، ای مولايم، و تا چه زمان، و با کدام بيان، تو را وصف کنم، و با چه رازو نيازی؟، بر من سخت است که از سوی غير تو پاسخ داده شوم، و سخن مسرّت بخش بشنوم، بر من سخت است که برای تو گريه کنم، ولی مردم تو را وا گذارند، بر من سخت است، که بر تو بگذرد و نه بر ديگران آنچه گذشت، آيا کمک کننده ای هست، که فرياد و گريه را در کنارش طولانی کنم؟ آيا بی تابی هست؟که او را در بی تابی اش، هنگامی که خلوت کند ياری رسانم، آيا چشمی هست که خار فراق در آن جا گرفته، پس چشم من او را بر آن خار خليدگی مساعدت کند،
هَلْ إِلَيْک يَا ابْنَ أَحْمَدَ سَبِيلٌ فَتُلْقَی هَلْ يَتَّصِلُ يَوْمُنَا مِنْک بِعِدَةٍ [بِغَدِهِ ] فَنَحْظَی مَتَی نَرِدُ مَنَاهِلَک الرَّوِيَّةَ فَنَرْوَی مَتَی نَنْتَقِعُ مِنْ عَذْبِ مَائِک فَقَدْ طَالَ الصَّدَی مَتَی نُغَادِيک وَ نُرَاوِحُک فَنَقِرَّ عَيْنا [فَتَقَرَّ عُيُونُنَا] مَتَی تَرَانَا [وَ] نَرَاک وَ قَدْ نَشَرْتَ لِوَاءَ النَّصْرِ تُرَی أَ تَرَانَا نَحُفُّ بِک وَ أَنْتَ تَؤُمُّ الْمَلَأَ وَ قَدْ مَلَأْتَ الْأَرْضَ عَدْلا وَ أَذَقْتَ أَعْدَاءَک هَوَانا وَ عِقَابا وَ أَبَرْتَ الْعُتَاةَ وَ جَحَدَةَ الْحَقِّ وَ قَطَعْتَ دَابِرَ الْمُتَکبِّرِينَ وَ اجْتَثَثْتَ أُصُولَ الظَّالِمِينَ،
آيا به جانب تو ای پسر احمد راهی هست، تا ملاقات شوی، آيا روز ما به تو با وعده ای در می پيوندد تا بهره مند گرديم، چه زمان به چشمه های پر آبت وارد می شويم، تا سيراب گرديم، چه زمان از آب وصل خشگوارت بهره مند می شويم؟که تشنگی ما طولانی شد، چه زمان با تو صبح و شام می کنيم، تا ديده از اين کار روشن کنيم، چه زمان مارا می بينی و ما تو را می بينيم، درحالی که پرچم پيروزی را گسترده ای، آيا آن روز در می رسد که ما را ببينی که تو را احاطه کنيم، و تو جامعه جهانی را پيشوا می شوی درحالی که زمين را از عدالت انباشتی، و دشمنانت را خواری و کيفر چشانده ای، و متکبّران و منکران حق را نابود کرده ای و ريشه سرکشان را قطع نموده ای، و بيخ و بن ستمکاران را برکنده ای،
وَ نَحْنُ نَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ أَنْتَ کشَّافُ الْکرَبِ وَ الْبَلْوَی وَ إِلَيْک أَسْتَعْدِي فَعِنْدَک الْعَدْوَی وَ أَنْتَ رَبُّ الْآخِرَةِ وَ الدُّنْيَا [الْأُولَی ] فَأَغِثْ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ عُبَيْدَک الْمُبْتَلَی وَ أَرِهِ سَيِّدَهُ يَا شَدِيدَ الْقُوَی وَ أَزِلْ عَنْهُ بِهِ الْأَسَی وَ الْجَوَی وَ بَرِّدْ غَلِيلَهُ يَا مَنْ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوَی وَ مَنْ إِلَيْهِ الرُّجْعَی وَ الْمُنْتَهَی اللَّهُمَّ وَ نَحْنُ عَبِيدُک التَّائِقُونَ [الشَّائِقُونَ ] إِلَی وَلِيِّک الْمُذَکرِ بِک وَ بِنَبِيِّک خَلَقْتَهُ لَنَا عِصْمَةً وَ مَلاذا وَ أَقَمْتَهُ لَنَا قِوَاما وَ مَعَاذا وَ جَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنِينَ مِنَّا إِمَاما فَبَلِّغْهُ مِنَّا تَحِيَّةً وَ سَلاما،
تا ما بگوييم:ستايش خاص خدا، پروردگار جهانيان است.خدايا تو برطرف کننده سختيها و حوادث ناگواری، از تو ياری می طلبم، که ياری و کمک تنها نزد توست، و تو پروردگار آخرت و دنيايی، پس ای فريادرس درماندگان، به فرياد بنده کوچک گرفتارت برس، و سرورش را به او نشان بده ای صاحب نيروهای شگرف، و به ديدار سرورش، اندوه و سوز دل را از او بزدای، و آتش تشنگی اش را خاموش کن، ای که بر عرش چيره ای، و بازگشت و سرانجام به سوی اوست، خدايا، ما بندگان به شدّت مشتاق به سوی ولی تو هستيم، آنکه مردم را به ياد تو و پيامبرت اندازد، و تو او را برای ما نگهبان و پناهگاه آفريدی، و او را قوم و امان ما قرار دادی، و او را پيشوای اهل ايمان از ما گرداندی، از جانب ما به او تحيّت و سلام برسان،
وَ زِدْنَا بِذَلِک يَا رَبِّ إِکرَاما وَ اجْعَلْ مُسْتَقَرَّهُ لَنَا مُسْتَقَرّا وَ مُقَاما وَ أَتْمِمْ نِعْمَتَک بِتَقْدِيمِک إِيَّاهُ أَمَامَنَا حَتَّی تُورِدَنَا جِنَانَک [جَنَّاتِک ] وَ مُرَافَقَةَ الشُّهَدَاءِ مِنْ خُلَصَائِک اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ جَدِّهِ [وَ] رَسُولِک السَّيِّدِ الْأَکبَرِ وَ عَلَی [عَلِيٍ ] أَبِيهِ السَّيِّدِ الْأَصْغَرِ وَ جَدَّتِهِ الصِّدِّيقَةِ الْکبْرَی فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَی مَنِ اصْطَفَيْتَ مِنْ آبَائِهِ الْبَرَرَةِ وَ عَلَيْهِ أَفْضَلَ وَ أَکمَلَ وَ أَتَمَّ وَ أَدْوَمَ وَ أَکثَرَ وَ أَوْفَرَ مَا صَلَّيْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيَائِک وَ خِيَرَتِک مِنْ خَلْقِک ،
و به اين وسيله اکرام بر ما را ای پروردگار بيفزا، و جايگاه او را، جايگاه و اقامتگاه ما قرار ده، و نعمتت را با پيش انداختن او در پيش روی ما کامل گردان، تا ما را وارد بهشتهايت نمايد، و به همنشينی شهيدان از بندگان خالصت نايل نمايد.خدايا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و درود فرست بر محمّد جدّ او و رسولت، آن سرور بزرگتر، و بر پدرش آن سرور پس از پيامبر و بر جدّه اش صدّيقه کبری، فاطمه دختر محمّد، و بر کسانی که بزگزيدی، از پدران نيکوکار و بر خودش، برترين و کامل ترين و تمام ترين و بادوام ترين و بيشترين و فراوان ترين درودی که بر يکی از برگزيدگانت و انتخاب شدگانت از ميان آفريدگانت فرستادی،
وَ صَلِّ عَلَيْهِ صَلاةً لا غَايَةَ لِعَدَدِهَا وَ لا نِهَايَةَ لِمَدَدِهَا وَ لا نَفَادَ لِأَمَدِهَا اللَّهُمَّ وَ أَقِمْ بِهِ الْحَقَّ وَ أَدْحِضْ بِهِ الْبَاطِلَ وَ أَدِلْ بِهِ أَوْلِيَاءَک وَ أَذْلِلْ بِهِ أَعْدَاءَک وَ صِلِ اللَّهُمَّ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ وُصْلَةً تُؤَدِّي إِلَی مُرَافَقَةِ سَلَفِهِ وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ يَأْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ وَ يَمْکثُ فِي ظِلِّهِمْ وَ أَعِنَّا عَلَی تَأْدِيَةِ حُقُوقِهِ إِلَيْهِ وَ الاجْتِهَادِ فِي طَاعَتِهِ وَ اجْتِنَابِ مَعْصِيَتِهِ وَ امْنُنْ عَلَيْنَا بِرِضَاهُ وَ هَبْ لَنَا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ وَ دُعَاءَهُ وَ خَيْرَهُ مَا نَنَالُ بِهِ سَعَةً مِنْ رَحْمَتِک وَ فَوْزا عِنْدَک وَ اجْعَلْ صَلاتَنَا بِهِ مَقْبُولَةً وَ ذُنُوبَنَا بِهِ مَغْفُورَةً ،
و بر او درود فرست، درودی که پايانی برای عدوش، و نهايتی برای مدتش، و به آخر رسيدنی برای زمانش نباشد، خدايا حق را به وسيله او برپا دار، و باطل را به او نابود کن، و دوستانت را به سبب آن جناب به دولت برسان، و دشمنانت را به دست او خوار گردان، و پيوند خدايا بين ما و او، پيوندی که ما را به رفاقت گذشتگان او برساند، و ما را از آنانی قرار ده که به دامان عنايتشان چنگ زنند و در سايه لطفشان اقامت کنند، و ما را بر پرداخت حقوقش، و کوشش در فرمانبرداری اش، و دوری از نافرمانی اش کمک کن، و بر ما به خشنودی اش منّت نه، و رأفت و رحمت و دعای خير آن حضرت را به ما ببخش، تا حدّی که به سبب آن به رحمت گسترده ات، و رستگاری در پيشگاهت برسيم، خدايا به وسيله او نمازمان را پذيرفته، و گناهانمان را آمرزيده
وَ دُعَاءَنَا بِهِ مُسْتَجَابا وَ اجْعَلْ أَرْزَاقَنَا بِهِ مَبْسُوطَةً وَ هُمُومَنَا بِهِ مَکفِيَّةً وَ حَوَائِجَنَا بِهِ مَقْضِيَّةً وَ أَقْبِلْ إِلَيْنَا بِوَجْهِک الْکرِيمِ وَ اقْبَلْ تَقَرُّبَنَا إِلَيْک وَ انْظُرْ إِلَيْنَا نَظْرَةً رَحِيمَةً نَسْتَکمِلْ بِهَا الْکرَامَةَ عِنْدَک ثُمَّ لا تَصْرِفْهَا عَنَّا بِجُودِک وَ اسْقِنَا مِنْ حَوْضِ جَدِّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِکأْسِهِ وَ بِيَدِهِ رَيّا رَوِيّا هَنِيئا سَائِغا لا ظَمَأَ بَعْدَهُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
و دعاهايمان را مستجاب گردان، خدايا روزيهايمان را به سبب او گسترده، و اندوهمان را برطرف شده، و حاجتهايمان را برآورده فرما، و به جانب ما به جلوه کريمت روی آور، و تقرّبان را به سويت بپذير، و به ما نظر کن نظری مهربانانه که کرامت را نزد تو، به وسيله آن نظر به کمال برسانيم، و آن نظر مهربانانه را به حق جودت از ما مگردان، و از حوض جدّش(درود خدا بر او و خاندانش) با جام او و به دست او، سيرابمان کن، سیراب شدنی کامل، و گوارا و خوش، که پس از آن تشنگی نباشد، ای مهربان ترين مهربانان
Add new comment