مهمترین سرمایۀ ویراستار
سالها پیش در کلاس ویرایش دربارۀ تواناییها و رسالت ویراستار سخن میگفتم که از گوشۀ کلاس صدایی برخاست:
- شما برای ویراستار بیش از ده شرط و صفت شمردید. به نظرتان کدام مهمتر است؟ دانش عمومی ویراستار؟ آگاهیهای زبانی او؟ آشنایی او با موضوع متن؟ دقت؟ سرعت؟ تعهد؟ ذهن مبتکر؟ دانستههای دستوری و بلاغی؟ ذوق سرشار؟ انگیزۀ اصلاحگری؟ تجربه؟ کدام؟
اندکی اندیشیدم تا پاسخی درخور دهم. سپس گفتم:
مهمترین صفت و سرمایۀ ویراستار، عشق اوست؛ زیرا ویراستار کسی است که همۀ سرمایههای مادی و معنوی خویش را همچون آب روان، در پای نهال دیگران میریزد؛ اما سهمی از برگ و بار آن ندارد و نمیخواهد. او کار دیگران را کار خویش میداند؛ اگر چه در روزگاری میزید که مردم بار خویش را هم بر گردۀ دیگران میگذارند. عشق است که قلم را به دست او میدهد تا از صخرههای بیقواره و زمخت، تندیسهای چشمنواز بیرون آورد. او از افقی به متن مینگرد که نویسندۀ متن از آن غافل است. اگر نویسنده جنگل را میبیند، ویراستار یکیک درختان را، بل یکیک شاخهها و برگها را. متن بیمار را تیمار میکند و قلم وحشی را رام و بندهای بیبند و بار را به سامان. و این همه، جز به معجزۀ عشق و مهربانی، ممکن نیست. ویراستار، دایۀ مهربانتر از مادر است؛ آن قدر مهربان که گاهی مادر را هم شگفتزده میکند.
منبع: رضا بابایی،«کتاب طریق ویرایش»