تصنیف داد دل جواد بدیع زاده (کلیپ، صوت، متن)
Attachment | Size |
---|---|
تصنیف داد دل جواد بدیع زاده | 10.66 MB |
تصنیف داد دل جواد بدیع زاده (کلیپ، صوت، متن)
خواننده و آهنگ ساز: جواد بدیع زاده ♪ شعر از نورالله همایون ♪ ریتم والس در مایه ی اصفهان ♪ تصویر از مهرداد معصوم زاده
در ایامی که برای ضبط صفحه در برلین بودم با گروه نوازندگان آلمانی قرار گذاشتیم و به کمک اسماعیل ساتری نت دو آهنگ را نوشتیم، یکی «خزان عشق» و دومی «خیلی قشنگه» منظور من از انتخاب این دو آهنگ در دو ریتم مخالف محک زدن نوازندگان آلمانی بود که ببینم آیا از پس آهنگ های ایرانی برمی آیند یا نه؟
پس از چند روز هانس رهبر ارکستر با من تماس گرفت و گفت: روز یکشنبه برای ضبط به استودیوی ادئون بیایید.
روز یکشنبه وقتی به استودیو رسیدیم نت آهنگ ها نوشته و حاضر روی پوپیترها فقط منتظر من بودند که بخوانم، پیانو را کوک ایرانی کردم نوازنده پشت پیانو نشست و اندکی نواخت بلند شد و گفت من نمی توانم با این پیانو بنوازم چون کوک نیست، به او فهماندم که پیانو کوک ایرانی شده و او دوباره پشت پیانو نشست و گفت: پس با گوش من آشنا نیست و پس از یک یا دوبار تمرین «خزان عشق» ضبط شد و من واقعا مبهوت ماندم که آلمانی ها در چه حد هوش و ذکاوت به خرج می دهند که توانستند به خوبی از عهده ی این کار بر بیایند.
در آن ایام که سرگرم پُر کردن صفحات برای کمپانی ادئون بودم مراسله ای از تهران به دستم رسید که حاوی چند خبر ناراحت کننده بود مضاف بر این که با تمدید مرخصی من از مجلس ملی موافقت نشده بود، به همین خاطر از گرونبرگ رییس کمپانی ادئون خواستم مقدمات مراجعت مرا به ایران فراهم کند.
گرونبرگ آن مردِ باهوش و فِطَن حال مرا دریافت و به من گفت آن چه خوانده ای برای من بس است بهتر است قدری در آلمان به گردش و تفریح بپردازی و مهمان من باشی در این فاصله که سرحال شدی مقدمات برگشت تو را آماده می کنم.
خوشبختانه چندی بعد مراسله ی دیگری از تهران رسید و خیال مرا آسوده کرد، با گرونبرگ تماس گرفتم و گفتم حاضرم دوباره بخوانم، او هم از هانس رهبر ارکستر خواست پیش من بیاید و نت آهنگ ها را برای تمرین بگیرد، که آهنگ «دادِ دل» را بعد از این جریانات در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۳۱۶ خواندم
متن آهنگ
باز می رسد نوبت خرمی ساقیا می ایی بیار
باز روی شاخ گل از درون جان نغمه می کند هَزار
جوشد اگر که می در دل خم زتب بر لب جو دیگر غنچه سرخ گل رویدی چرا
مست نعره می زند زشور جام می
چیست نغمه و نوای دلکش هزار
گشته چمن پر از بوی گل و شور بلبلان مست
دوره جوانی و نوبت عاشقی و هنگام شادی و موسم بهار است
نعره می زند بلبل از شعف غنچه می کند به روی بلبل چو خنده زان لبان شیرین باده رنگ
دلبر بی مهر و وفا از چه کنی جور و جفا
از چه کنی جور و جفا دلبر بی مهر و وفا
این دو روز زندگی غنیمت شمار و کم ستمگری کن به عاشقان
ساقی بیا بیا تر کن لبم زمی مطرب بیا بیا یک دم بدم به نی
تا به نای و نی بر آرم از روز غم دمار
روزی ببین بی ما طرف گلشن را
Add new comment