مصیبت حضرت علی اصغر علیه السلام
مصیبت حضرت علی اصغر علیه السلام
یکی از حوادث غم انگیز روز عاشورا مصیبت حضرت علی اصغر علیه السلام می باشد. در این نوشتار بر آنیم جرعه ای از مصیبت طفل شیرخواره سیدالشهدا علیه السلام را به رشته تحریر درآوریم. در ادامه با ضیاءالصالحین همراه باشید.
شهادت علی اصغر علیه السلام
«عبدالله بن الحسین» طفل شیرخوار امام حسین علیه السلام مشهور به «علی اصغر» بود. نام مادرش «رباب» دختر «امرء القیس بن عدی بن اوس بن جابر بن کعب بن علیم بن جناب بن کلب» بود. مادر رباب «هند الهنود» دختر «ربیع بن مسعود بن مضاد بن حصن بن کعب بن علیم بن جناب»[مقاتل الطالبیین، صفحه 89] بوده است. در واقع «جناب» جد اعلای پدری و مادری حضرت علی اصغر علیه السلام می باشد.
عبدالله در مدینه النبی علیه السلام ولادت یافت.[ابصارالعین، صفحه 54] سماوی می گوید: این که برخی گفته اند علی اصغر در کربلا ولادت یافته است، چندان درست نیست. در مدح رباب همسر گرامی او شعری به امام حسین علیه السلام داده شده است:
«اعمرک اننی لاحب دارا تکون بها سکینة والرباب
احبهما و ابذل جل مالی و لیس لعاتب عندی عتاب[ابصارالعین، صفحه 54، مقاتل الطالبیین، صفحه 90]
«به جانت قسم، من خانه ای را دوست دارم که در آن سکینه و رباب باشند؛
آنها را دوست دارم و تمام مالم را برای آنها خرج می کنم و هرگز خسته کننده ای مرا خسته نخواهد کرد.»
امرء القیس سه دختر خود را در مدینه به ازدواج حضرت امیرالمومنین علیه السلام و امام مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام در آورد که عبدالله و سکینه حاصل ازدواج رباب با امام حسین علیه السلام است.[ابصارالعین، صفحه 54]
وداع امام حسین علیه السلام با با طفل شیرخواره
اصفهانی و طبری و دیگران گزارش کرده اند: که امام حسین علیه السلام از حیات خود مأیوس شده بود.[تاریخ الامم و الملوک، جلد 5، صفحه 448](یعنی می دانست که دیگر آخر عمرش است) آن حضرت به سوی خیمه گاه بازگشت و آل ابیطالب همگی به شهادت رسیده بودند. آن حضرت در برابر خیمه ها نشست[الارشاد، جلد 2، صفحه 108] تا قدری بیاساید. طفل خود علی اصغر را طلب کرد تا با او وداع کند. خواهرشان حضرت زینب سلام الله علیها آن شیرخواره را در دست گرفت و در دامان امام نهاد. امام او را در دامن خود نشانید و بوسید.[اللهوف، صفحه 50] پس از آن فرمود: بعدا لهولاء القوم اذا کان جدک مصطفی خصمهم[بحارالانوار، جلد 45، صفحه 46؛ مقاتل الحسین خوارزمی، جلد 2، صفحه 32]؛ این قوم از رحمت الهی دور باشند، هنگامی که جدت مصطفی دشمن آنها باشد» سپس امام، علی را به سوی قوم آورده و برای او طلب آب کردند.
شهادت علی اصغر علیه السلام
امام به علی می نگریست که ناگاه تیری به گلوی علی نشست و او را ذبح کرد.[تاریخ الامم و الملوک، جلد 5، صفحه 448؛ مقاتل الطالبیین، صفحه 90] در این هنگام «حرمله بن کاهل اسدی» با تیری علی را نشانه گرفت و او در دست امام ذبح شد. آن حضرت دست خود را زیر گلوی او گرفت، دستش پر از خون شد و آن را به جانب آسمان پاشید.[مقتل الحسین خوارزمی، جلد 2، صفحه 32]
امام باقر علیه السلام فرمودند: هرگز قطره ای از آن خون به زمین نریخت.»[عن الباقر(ع):«انه لم تقع من ذلک الدّم قطره الی الارض». الملهوف علی قتلی الطفوف، صفحه 169؛ اللهوف، صفحه 59، بحارالانوار، جلد 45، صفحه 46؛ مثیرالاحزان، صفحه 70]
سید بن طاووس اینگونه گزارش کرد: امام حسین علیه السلام طفل را از دست خواهرش زینب گرفت و جلو آمد تا او را ببوسد که ناگاه تیری آمد و کودک را ذبح کرد. علی را به دست خواهر داد و فرمود: «او را بگیر»، سپس خون ها را به آسمان پاشید و با خداوند سخن گفت.[اللهوف، صفحه 50]
حوادث پس از شهادت علی علیه السلام
سپس امام حسین علیه السلام فرمود:«هوّن بی، ما نزل بی انّه بعین الله[انه بعینک یا ارحم الرّاحمین. اللهوف، صفحه 50؛ الملهوف علی قتلی الطفوف، صفحه 169]؛ پروردگارا هر چه بر سر من می آید، در برابر چشمان توست؛ از این رو (همگی) بر من آسان است.» سپس ادامه دادند: «پروردگارا اگر یاری ات از آسمان را از ما دریغ داشتی پس آن (نصر و یاری) را برای کسی (مهدی) که از ما بهتر است قرار ده، و انتقام ما را از این ستمکاران بگیر. و آنچه بر ما می گذرد ذخیره آخرتمان قرار ده.»[مثیرالاحزان، صفحه 70؛ مقتل الحسین خوارزمی، جلد 2، صفحه 32، تاریخ الامم و الملوک، جلد 5، صفحه 448]
و نیز گزارش شده که امام حسین علیه السلام به درگاه خداوند چنین عرض کرد: «پروردگارا! تو شاهد بر قومی هستی که آنها شبیه ترین مردم به رسول تو محمد صلی الله علیه و آله وسلم را کشته اند»[المنتخب للطریحی، صفحه 431] به دنبال این سخنان امام بود، که ندایی شنیده شد: دعه یا حسین فانّ له مرضعاً فی الجنه[تذکره الخواص، صفحه 252]؛ ای حسین! علی را واگذار، او در بهشت دایه ای خواهد داشت» پس از آن امام، علی اصغر را از اسب پایین آورد و برای او با شمشیر، قبری حفر فرمود و بدن کوچکش را دفن کرد. بدن کودک، غرق در خون شده بود. امام بر او نماز گزارد.[مقتل الحسین خوارزمی، جلد 2، صفحه 32] و نیز گفته شده که او را در کنار سایر شهیدان اهل بیت نهاد.[الارشاد، جلد 2، صفحه 108؛ مثیرالاحزان، صفحه 70]
درسی که می توان گرفت:
امام حسین علیه السلام،علی اصغر را چون علی اکبر شبیه ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم معرفی کرد؛ از این رو اگر علی در این معرکه شهید نمی شد، به مقام عصمت گام می نهاد؛ گو این که در آن لحظه هم آنگونه بود.
نوزادی شهید در کربلا
یعقوبی می گوید: امام حسین علیه السلام بر اسب خود سوار و عازم میدان بود، کودکی که در همان ساعت متولد شده بود نزد آن حضرت آوردند. امام حسین علیه السلام در گوش فرزند خود اذان گفت و کام او را برداشت. در آن هنگام تیری به حلق آن طفل اصابت کرد و او را به شهادت رسانید. امام آن تیر را از حلق طفل بیرون کشید و کودک را به خونش آغشته ساخت و گفت: «به خدا سوگند، تو گرامی تر از ناقه (ناقه صالح) در پیشگاه خدای تعالی هستی و جد تو رسول خدا، نزد خداوند گرامی تر از صالح پیامبر است» آنگاه بدن خون آلود کودک را نزد سایر فرزندان و برادرزادگان خود نهاد.[تاریخ الیعقوبی، جلد 2، صفحه 245]
سماوی می گوید: این که برخی گفته اند حضرت علی اصغر در کربلا ولادت یافته چندان درست نیست.[ابصارالعین، صفحه 54] شاید هم عبدالله رضیع در کربلا به دنیا آمده و غیر از حضرت علی اصغر علیه السلام باشد.
ویژه نامه پیشنهادی : «ویژه نامه خورشید بر نیزه»
منبع: 1. برگرفته از کتاب یاران شیدای حسین بن علی علیهماالسلام، استاد مرتضی آقا تهرانی
Add new comment