Skip to main content

تنها مسیر / راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی استاد پناهیان - قسمت پنجم (صوت و متن)

تاریخ انتشار:
اساساً در مقابل خداپرستی، یک پرستش کلیدی وجود دارد که هواپرستی است. لذا مبارزه با هوای نفس، نظام دین است و مانند نخ تسبیح، تمام معارف دینی و توصیه ها را به هم پیوند می دهد...
تنها مسیر / راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی استاد پناهیان - قسمت پنجم
: :
: :

تنها مسیر / راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی استاد پناهیان - قسمت پنجم (صوت و متن)

هواپرستی مقابل خداپرستی/اصلی ترین و تنها کار ما در طول زندگی، مبارزه با هوای نفس است/ مبارزه با هوای نفس مانند نخ تسبیح، تمام معارف دینی و توصیه ها را به هم پیوند می دهد

اساساً در مقابل خداپرستی، یک پرستش کلیدی وجود دارد که هواپرستی است. لذا مبارزه با هوای نفس، نظام دین است و مانند نخ تسبیح، تمام معارف دینی و توصیه ها را به هم پیوند می دهد. اصلی ترین و تنها کاری که ما همیشه در طول زندگی خود داریم، مبارزه با نفس است. ولی ما غالباً به این مسأله توجه نداریم و بسیاری از انرژی های ما به دلیل پرداختن به موارد غیر اولویت دار، هرز می رود، در حالی که فقط باید یک موضوع را مراقبت کنیم و آن هم مبارزه با نفس است.

 برای دسترسی به سایر قسمت های سلسله جلسات تنها مسیر کلیک کنید. 

متاسفانه توجه لازم به مسألۀ جهاد با نفس در اکثر آدم ها نیست و تلقی درستی از این معنا وجود ندارد. در حالی که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) اوج اعمال خوب را که جهاد در راه خداست و در آن قله رفیعی به نام شهادت هم وجود دارد را «جهاد اصغر» نامیدند و جنگ کردن با تمایلات درونی را جهاد اکبر نام نهادند. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ النَّبِیَّ ص‏ بَعَثَ بِسَرِیَّةٍ فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ: مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِیَ الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ. قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَا الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ؟ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ؛(اصول کافی، 5، 12)

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

اینکه همه انسان ها اعم از مؤمن و کافر در رنج آفریده شده اند، کمک می کند رنج ها را راحت تر تحمل کنیم

جهاد بانفس کار سختی است ولی شما که می خواهید با دوست داشتنی های خود مبارزه کنید، در این راه تنها نیستید. خداوند، دنیا و نظام هستی هم شما را در این مبارزه کمک می کنند. اینکه همۀ انسان ها اعم از خوب و بد، مؤمن و کافر همه در رنج آفریده شده اند، کمک می کند که شما رنج ها را راحت تر تحمل کنید.

اساساً در مقابل خداپرستی، یک پرستش کلیدی وجود دارد که هواپرستی است. لذا مبارزه با هوای نفس، نظام دین است و مانند نخ تسبیح، تمام معارف دینی و توصیه ها را به هم پیوند می دهد. اصلی ترین و تنها کاری که ما همیشه در طول زندگی خود داریم، مبارزه با نفس است.

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ»(سوره بلد/آیه 4)؛ یعنی همه انسان ها در رنج آفریده شده اند. اگر کسی بی دینی کند، رنج خودش را کاهش نمی دهد و اگر کسی دینداری کند، رنج او افزایش نمی یابد. سختی و رنج در مسیر زندگی انسان ها تا لحظۀ مرگ و ملاقات خدا وجود دارد و این در هستی و خلقت انسان تعبیه شده است؛ خداوند متعال می فرماید: «یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ»(سوره انشقاق/آیه 6) یعنی ای انسان! تو پیوسته با تلاش و رنج فراوان به سوی پروردگار خود حرکت می کنی و سرانجام او را ملاقات خواهی کرد.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

از مبارزه با نفس نمی توان فرار کرد/اگر در جای لازم، مبارزه با نفس نکنیم، مجبور می شویم در جایی که اجری ندارد مبارزه با نفس کنیم

زجر کشیدن قطعاً برای همۀ انسان های خوب وجود دارد و هیچ کس نمی تواند از مبارزه با نفس فرار کند. حتی آدم های هرزه و هوسران هم نمی توانند از مبارزه با نفس فرار کنند و بالاخره در مواردی ناچار می شوند از برخی از دوست داشتنی های خود صرفنظر کنند یا با برخی از خواسته های دل خود مبارزه کنند.  

اگر شما در جایی که لازم بوده مبارزه با نفس کنید، مبارزه نکردید، قطعاً در جای دیگری مبارزه خواهید کرد. اگر شما در جایی خودتان را کنترل نکردید، قطعاً در جایی دیگری مجبور می شوید خودتان را کنترل کنید با این تفاوت که دیگر اجر و پاداشی نخواهد داشت. لذا بهتر است که انسان در همان جایی که دستور و تکلیف الهی وجود دارد، مبارزه با نفس کند.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

یکی از کمکهای خدا به مؤمنان برای مبارزه با نفس، قرار دادن سختی برای همه(مومن و کافر) است

خداوند می فرماید: «وَلَوْلَا أَن یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَن یَکْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فَضَّةٍ وَ مَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ»(سوره زخرف/آیه 33) یعنی خداوند بیان می کند که اگر نمی خواستم این طور باشد که همۀ مردم را به یک چشم نگاه کنم، کاری می کردم که سقف خانه های کافران از نقره ساخته شود، یعنی کاری می کردم که مؤمنان در دنیا سختی بکشند و کافران راحت باشند، به مؤمنان بلا می دادم ولی به کافران بلا و گرفتاری نمی رساندم. اما خدا این کار را نکرده است و همه را به یک چشم دیده است.  این تعبیر که خداوند در آیۀ فوق می فرماید: سقف خانه های کفار را از نقره یا طلا می ساختم، قابل تأمل است؛ یعنی ببینید اگر سقف خانه ای این طور باشد، بقیه امکانات رفاهی که در اختیار کفار است، چگونه خواهد بود؟! ولی خدا این کار را نکرده است و رنج را برای همه قرار داده است.

تصور کنید اگر رنج و سختی در دنیا، فقط برای مؤمنان بود و کافران زندگی دنیوی راحت و بدون سختی و رنجی داشتند، چند نفر مؤمن باقی می ماند؟! امام صادق(علیه السلام) در توضیح آیه قبل می فرماید: اگر خدا این کار را می کرد(سقف خانه های کافران را از نقره قرار می داد)، تمام مردم کافر می شدند؛ لَوْ فَعَلَ لَکَفَرَ النَّاسُ جَمِیعاً(الزهد/47) و در حدیث قدسی می فرماید: «اگر بنده مومن من محزون و دل شکسته نمى‏شد، دستارى از طلا به سر کافر مى‏بستم؛ لَوْ لَا أَنْ یَجِدَ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنُ فِی نَفْسِهِ لَعَصَّبْتُ الْکَافِرَ بِعِصَابَةٍ مِنْ ذَهَبٍ.»(علل الشرایع/2/604) پس خدا به ما لطف کرده و رنج را برای همه قرار داده است. اینکه رنج برای همه است، کمکی است که راحت تر رنج های دنیا را تحمل کنیم.

یکی از سختی های اهل جهنم این است که می بینند هم در این دنیا سختی کشیده اند و هم در آن دنیا در رنج و عذاب هستند و تحمل این واقعیت برایشان خیلی سخت است.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

همراهی نظام هستی، کمک دیگر خدا به مومن برای پذیرش رنج های دنیا / توجه به سختی های زندگی دنیا، کمکی برای پذیرش رنج ها

همراهی نظام هستی، کمک دیگری است که برای پذیرش رنج های دنیا به مؤمن می رسد. نظام خلقت و طبیعت به گونه ای است که پذیرش رنج و تحمل آن را ساده می کند. حضرت علی(علیه السلام) در نامه 31 نهج البلاغه که نامه ای خطاب به فرزندشان امام حسن مجتبی(علیه السلام) است، به حقایقی از دنیا اشاره می کنند که فهم دقیق و درست آن ها، کمک بسیار عالی و خوبی برای پذیرش رنج های دنیا است. این نامه سندی بالادستی محسوب می شود که یک دوره معارف دین است.

حضرت در این نامه می فرماید: «مِنَ الْوَالِدِ الْفَانِ الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ الْمُدْبِرِ الْعُمُرِ الْمُسْتَسْلِمِ [لِلدَّهْرِ الذَّامِ‏] لِلدُّنْیَا السَّاکِنِ مَسَاکِنَ الْمَوْتَى وَ الظَّاعِنِ عَنْهَا غَداً إِلَى الْمَوْلُودِ الْمُؤَمِّلِ مَا لَا یُدْرِکُ السَّالِکِ سَبِیلَ مَنْ قَدْ هَلَکَ غَرَضِ الْأَسْقَامِ وَ رَهِینَةِ الْأَیَّامِ ...»(نهج البلاغه/نامه31) یعنی از پدرى فانى و اعتراف کننده به گذشت زمان، کسی که زندگى را پشت سر گذاشته و در سپرى شدن دنیا چاره‏اى نداشته و از پدری که فردا کوچ خواهد کرد به فرزندى که آرزومند چیزى است که به دست نمى‏آید، در دنیا هدف بیمارى‏ها قرار دارد و در تیررس مصائب و گرفتاری های دنیاست...

کسی که این ویژگی ها و صفات را در انسان و دنیا می بیند و به این سختی های زندگی دنیا توجه می کند خود به خود کمکی از بیرون برای پذیرش رنج ها دریافت کرده است.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

پذیرش رنج های دنیا، به معنای عدم برنامه ریزی نیست

پذیرش رنج ها به معنای عدم تلاش و عدم برنامه ریزی برای حل مشکلات و برطرف کردن رنج ها نیست. برای برطرف کردن رنج، باید تلاش و برنامه ریزی کرد ولی اگر این برنامه ریزی را خدا به هم ریخت و به نتیجه نرسیدی، باز هم باید لبخند بزنی و راضی باشی.

حتی برای رسیدن به علاقه ها هم باید برنامه ریزی کرد؛ خداوند می فرماید: «بهرۀ خودت از دنیا را فرامش نکن؛ وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا»(سوره قصص/آیه 77) ولی اگر خدا حالت را گرفت و برنامه هایت را به هم زد، باز هم باید خوشحال و راضی باشی. از برخی رنج ها باید فرار کرد و بعضی از رنج ها را باید انتخاب کرد ولی در این میان اگر خدا برنامه ات را به هم زد، باز هم لبخند بزن. برنامه ریزی و تصمیم گیری لازم است ولی اگر خدا آنها را به هم زد، باید رضایت داشت. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: «من خدا را آنجایی شناختم که تصمیم هایم را خراب می کرد؛عَرَفْتُ اللهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ؛( نهج البلاغه/حکمت247)

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

یکی از علائم خودخواهی و هواپرستی این است که اگر زندگی سخت شد، از روی لج بازی، زندگی را سخت تر کنی

یکی از علائم خودخواهی و هواپرستی این است که اگر زندگی سخت شد، از روی لج بازی، زندگی را سخت تر کنی. مثلاً کسی که خودکشی می کند، رنج و ناراحتی را نپذیرفته است و چون زندگی اش سخت شده، از روی لج بازی آن را به شدت بر خودش سخت تر می کند.

اگر یک بخشی از تابلویی که کشیده اید، خراب شود؛ نباید کل آن را بشکنید و خراب کنید؛ چون فقط یک قسمت آن خراب شده بود، نه همۀ آن، ولی شما با این کار تمام آن را نابود کرده اید. این کار، یکی از علائم خودپرستی و هواپرستی و لج بازی با خدا است که انسان کل زندگی را خراب کند. باید قواعد بازی دنیا را پذیرفت.

در راه خدا باید رنج ها را پذیرفت و از دوست داشتنی ها چشم پوشی کرد. اگر انسان از دوست داشتنی هایش به خاطر خدا بگذرد، کم کم نوبت خودش می رسد و باید از خودش هم بگذرد. و در زمان قربانی کردن«خود» بود که حوادث عاشورا رقم خورد...

Add new comment

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • Lines and paragraphs break automatically.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
back to top