چگالی کلمه کلیدی (keyword density) چیست و چگونه محاسبه می شود؟
چگالی کلیدی یک بخش اساسی از سئو داخلی یا درون صفحه (on-page) است؛ که اگر به درستی استفاده شود، می تواند به جلب توجه موتورهای جستجو و افزایش بازدید صفحه مورد نظر در نتایج موتور جستجو (SERPs) کمک کند. اما وقتی نادیده گرفته شود، می تواند یک صفحه را از رتبه بندی در صفحه SERP دور کند یا حتی منجر به مجازات جستجو یا پنالتی شود، و یا حتی باعث شود صفحه از SERPs حذف شود.
بخوانید: سئو را کاربردی یاد بگیرید (قسمت اول)
در این مقاله خواهیم دید که چگالی کلمه کلیدی یا keyword density چیست و نحوه استفاده درست از آن را توضیح خواهم داد. به این ترتیب شما می توانید از مزایای یک محتوا مناسب براساس اصول بهینه سازی سایت بهره مند شده و از تله های مربوطه فرار کنید. با ما همراه باشید:
چگالی کلمه کلیدی چیست؟
چگالی کلمه کلیدی بخشی از بهینه سازی کلمات کلیدی است که به تعداد دفعاتی که یک کلمه کلیدی در یک صفحه وب استفاده می شود، اشاره دارد. این چگالی به شکل یک درصد نشان می دهد که کلمه کلیدی هدف نسبت به تعداد کل کلمات درون صفحه، چندبار نمایش داده شده است. چگالی کلمه کلیدی، سیگنالی است که یک موتور جستجو می تواند به کمک آن تعیین کند که آیا یک قطعه محتوا با یک کلمه یا عبارت خاص مرتبط است یا خیر.
چگالی کلمه کلیدی چطور محاسبه می شود؟
روش محاسبه چگالی کلمه کلیدی نسبتا آسان است. تنها کافیست تعداد دفعاتی که کلمه کلیدی هدف در یک صفحه ظاهر شده را بر تعداد کل کلمات روی صفحه تقسیم کنید.
تعداد کل کلمات در یک صفحه وب / تعداد دفعاتی که کلمه کلیدی مورد نظر ظاهر شده = چگالی کلمه کلیدی
یک مثال برای محاسبه چگالی کلمه کلیدی:
سایت huddle.com صفحه ای در رابطه با “مدیریت پروژه” منتشر کرد. این صفحه کلمه کلیدی “مدیریت پروژه” را هدف قرار داده ، از کلمه کلیدی ۲۰ بار استفاده می کند و مجموعا ۱۰۰۰ کلمه دارد.
(چگالی کلمه کلیدی)
۱۰۰۰ (تعداد کل کلمات در صفحه وب ) / ۲۰ (تعداد دفعاتی که “مدیریت پروژه” بر روی صفحه ظاهر شده) = ۲٪
ایده آل ترین درصد چگالی کلمه کلیدی چقدر است؟
متاسفانه، هیچ قاعده ای برای تعداد دفعاتی که یک کلمه کلیدی باید در یک صفحه ظاهر شود، وجود ندارد. موتورهای جستجو درصد مشخصی برای چگالی کلمه کلیدی ارائه نمی دهند، بنابراین شما باید از صلاحدید و تجربه خود برای این منظور استفاده کنید.
اکثر کارشناسان سئو سایت معتقدند که چگالی کلمه کلیدی ایده آل، حدود ۱-۲٪ است. یعنی کلمه کلیدی مورد نظر بهتر است در هر ۱۰۰ کلمه، یکی دو بار ظاهر شود. با این نرخ، علاوه بر اینکه در متن از keyword stuffing استفاده نکرده اید، بلکه این کلمات به اندازه کافی ظاهر می شوند تا به موتورهای جستجو، نشان دهند که صفحه در مورد چه چیزی نوشته شده است.
Keyword Stuffing یا تکرار کلیدواژه چیست؟
پرکردن متن با کلید واژه(Keyword Stuffing)، عمل تکرار یک کلمه کلیدی به دفعات زیاد در متن است، در اصل ممکن است قصد این عمل، رتبه بندی صفحه برای عبارت هدف باشد. در گذشته، این کار یک تاکتیک کلاه سیاه به حساب می آمد. در حالیکه امروزه دیگر این روش به هیچ وجه مورد استفاده قرار نمی گیرد، بازاریابان باید در مورد تکرار کلمات کلیدی آگاه باشند تا به طور تصادفی گرفتار آن نشوند.
اگر درصد چگالی کلمه کلیدی یک صفحه بسیار بالا باشد، ممکن است صفحه از Keyword Stuffing استفاده کرده باشد. شما باید از این کار دوری کنید زیرا پر کردن متن با کلمات کلیدی در راستای دستورالعمل های کیفیت گوگل نبوده و می تواند منجر به مجازات موتور جستجو شده و صفحه را از SERPs حذف کند.
تراکم بیش از حد کلمات کلیدی می تواند برای خوانندگان نیز تجربه ی بدی ایجاد کند. این مسئله می تواند خوانایی محتوای شما را تحت تاثیر قرار داده، و باعث ترک بازدیدکنندگان شود تا صفحه بهتری پیدا کنند.
۴ استراتژی برای چگالی کلمه کلیدی
از آنجا که درصد مشخصی برای تراکم کلمات کلیدی توسط موتورهای جستجو توصیف نشده، شما باید طبق بهترین شیوه ها برای بهینه سازی کلمات کلیدی عمل کنید نه فقط یک درصد تراکم کلمه کلیدی تکراری برای همه ی مطالب.
بهترین راه برای مدیریت چگالی کلمه کلیدی در محتوا، استفاده از استراتژی های زیر است:
۱-اول برای خوانندگان بنویسید – سپس بر کلمه کلیدی تمرکز کنید
به یاد داشته باشید که بهترین مطالب ابتدا برای خوانندگان ساخته شده اند. کافیست طبیعی بنویسید و از کلمات کلیدی به طور نرمال استفاده کنید.اگر از این نکات استفاده کنید، محتوایی با کیفیت ، قانع کننده و با ارزش ایجاد خواهید کرد. هنگامی که نوشتن را به پایان رساندید، به عقب برگردید و ببینید آیا می توانید به طور طبیعی کلمات کلیدی را برای رسیدن به تراکم حدود ۱-۲٪ اضافه کنید یا نه.
۲-برای افزودن مترادف های کلمه مورد نظر از keyword stemming استفاده کنید
keyword stemming به توانایی موتور جستجو در تشخیص و مرتبط کردن کلمات مشابه با کلمه کلیدی هدف اشاره دارد. معمولا در روش keyword stemming یک پیشوند، پسوند یا حالت جمع به یک کلمه کلیدی هدف اضافه می کنند. به عنوان مثال، stemming برای کلمه ی “مدیر پروژه” می تواند “مدیران پروژه” یا “مدیریت پروژه” باشد. از آنجا که موتورهای جستجو این کلمات را تشخیص داده و بهم مرتبط می کنند، در محتویات خود از آنها استفاده کنید تا کلمات کلیدی مورد نظر شما را حمایت کنند و به کپی خود نیز تنوع متنی داده باشید.
۳-از کلمات کلیدی معنایی استفاده کنید تا به کلید واژه هدف، مفهوم بیشتری داده باشید
کلمات کلیدی معنایی عباراتی نظیر مترادف ها، حالت های دیگر کلمه(مثل فعل، صفت)، و لغاتی مرتبط به کلمه کلیدی مورد نظر هستند. آنها از نظر خودِ کلمه، مرتبط به حساب نمی آیند، بلکه بخاطر معنی و مفهومشان مرتبط در نظر گرفته می شوند. به عنوان مثال، کلمات کلیدی معنایی برای “مدیر پروژه” ممکن است “اداره کردن پروژه” یا “کنترل پروژه ها” باشند. موتورهای جستجو از سئو معنایی(semantic seo) برای درک و رتبه بندی صفحات وب استفاده می کنند، بنابراین کلمات کلیدی مرتبط را پیدا کرده و از آنها در کپی خود استفاده کنید تا سئو صفحه خوبی داشته باشید.
۴-از keyword stuffing خودداری کنید.
پس از تکمیل محتوای خود، از یک چک لیست برای سئو صفحه استفاده کنید تا تراکم کلمه کلیدی تان و سایر عوامل سئوی صفحه را قبل از انتشار بررسی کرده باشید. مطمئن شوید که کلمۀ هدف به اندازه کافی مورد استفاده قرار گرفته باشد تا به موتورهای جستجو در مورد موضوع مطلب تان اطلاع دهد؛ البته بدون استفاده از تکرار کلمه کلیدی و در معرض خطر مجازات قرار دادن سایت.
چگونگی بررسی چگالی کلمه کلیدی
شما می توانید به صورت دستی با استفاده از شمارش کلمات کلیدی و کل کلمات، طبق فرمول بالا، این کار را انجام دهید. همچنین می توانید از یک ابزار مانند پلاگین Yoast SEO برای بررسی تراکم کلمه کلیدی در صفحه ویرایش وردپرس خود استفاده کنید.
هنگامی که صفحه شما آماده نمایش شد، می توانید از طریق Alexa’s On-Page SEO Checker یک بررسی نهایی بر روی صفحه خود انجام داده و اطمینان حاصل کنید که صفحه به طور کامل برای عبارت هدف بهینه سازی شده است.
مطالب مرتبط
